eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
47 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
میان سینه ی مجروح، زخم طوفان داشت هوای ابری چشمش همیشه باران داشت دلی به پای دل بیقرار او نشکست هزار خاطره ی بد از این و از آن داشت رفیق بی کسی او صدای سیلی بود همیشه بود به گوشش، همیشه تا جان داشت رسید زهر و خودش را به کام آقا ریخت به بی کسیِ دلش زهرِ کفر ایمان داشت رسید و بوسه به لب های نازنینش زد که پاره های جگر را به سینه پنهان داشت شاعر : سید محمد جوادی امام حسن (ع) روضه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
جانم فدای آن بنایی که نداری قربان آن گلدسته هایی که نداری هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبد طلایی که نداری باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب المجتبایی که نداری قالیچه ارثیه مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی که نداری من هر شب جمعه سلامی می دهم به شش گوشه کرببلایی که نداری ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه در مجلس دار البکایی که نداری دردی که داری در خودت میریزی آقا حق می دهم درد آشنایی که نداری شاعر: محمد جواد پرچمی امام حسن (ع) روضه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اشکهایش به مادرش رفته سینه ی پر شراره ای دارد نه! به یک طشت اکتفا نکنید جگر پاره پاره ای دارد از علی هم شکسته تر شده است! علتش کینه ها، حسادت هاست غربت چشمهای مظلومش سند محکم خیانت هاست خواهرش را کسی خبر نکند مادرش خوب شد که اینجا نیست لخته خونها سرِ لج افتادند هیچ طشتی حریف آنها نیست از غرور شکسته اش پیداست صبر هم صحبت ِ دل ِ آقاست نه! من از چشم سم نمی بینم کوچه ای شوم قاتل آقاست کوچه ای تنگ ،کوچه ای تاریک شده کابوس هر شب ِ آقا برگه را پس بده...نزن نامرد…. چیست این جمله بر لب ِ آقا؟ از صدای ِ شکستن بغضش چشم دیوارها سیاهی رفت مادرش راه خانه ی خود را تا زمین خورد، اشتباهی رفت تا که باغش میان آتش سوخت میله های قفس نصیبش شد کودکی نه! بگو خزان ِ بهار پیری زود رس نصیبش شد ** نفسش بند آمده ای وای به خدا نای روضه خوانی نیست شکر دارد که گوشه ی این طشت لااقل چوب خیزرانی نیست شاعر : وحید قاسمی امام حسن (ع) روضه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
نفس راحت رسول، حسن رازدارِ دل بتول حسن مات از رحمتت عقول، حسن پایه ی اصلیِ اصول، حسن گُل خوشبوی خانه ی زهرا برکت آشیانه ی زهرا ای که دریایی از کرم داری حُسن ها را همه رقم داری در دل نوکران، حرم داری سینه چاکانی از عجم داری أحسنُ الخُلق، نور لَم یَزَلی دوست دارم تو را شبیه علی از خودی های خود بلا دیدی لطف کردی ولی جفا دیدی هرچه دیدی از آشنا دیدی نیش زهر، از نوک عصا دیدی من بمیرم، سرت چه آورده؟! ران پایت چرا ورم کرده؟! گریه در زیر آفتاب نکن بعد از این، یاری انتخاب نکن دل ما را دگر کباب نکن روی یاران خود حساب نکن لشگرت با تو زاویه دارند دست خط، از معاویه دارند طشت، خون جگر، گرفتاری باز هم زهر، باز دشواری شده خونابه از لبت جاری جگری پاره در دهن داری چه بلاهای اعظمی دیدی... هفت باری که زهر نوشیدی داغ تو زهر نیست فدات شوم غربتِ دهر نیست فدات شوم طعنه ی شهر نیست فدات شوم این همه قهر نیست فدات شوم سال ها گریه، دیده ات را بست داغ تو داغِ " یَومُ الإثنَین" است آن دوشنبه که مادرت افتاد یاسِ چون لاله در برت افتاد گوشوارش برابرت افتاد سرش افتاد تا، سرت افتاد وقت رفتن تو را خودش می برد وقت برگشت، هی زمین می خورد دشمنی رو سیاه، پیرت کرد سرخی روی ماه، پیرت کرد چادری بین راه، پیرت کرد مادری پا به ماه، پیرت کرد دیدنش داغِ کارسازی شد با غرورت عجیب بازی شد وقت رفتن حسین شد سخنت تا که دیدی به دست او کفنت به دل ما، زمان پر زدنت... شعله زد این کلامِ دل شکنت نیست روزی شبیه روز حسین آه از داغ سینه سوز حسین تشنه بین دو نهر آب، سرش... می شود از قفا جدا، نظرش... سوی خیمه است خیره و جگرش... سوخت از زینب و دو چشم ترش کفنش تکه ای حصیر شود وای اگر زینبت اسیر شود وای اگر خواهرت به شام رود بین مردانِ بی مرام رود سرِ بازار و ازدحام رود وسط مجلس حرام رود چه کند خواهری که معصومه است؟! آه زینب چقدر مظلومه است محمد جواد شیرازی امام حسن (ع) روضه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد مرهم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود حیف نشد فدک  و خانه ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد کوچه اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد حسن لطفی امام حسن (ع) روضه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام ای دردت به جونم یا امام رضا مدد تو گرفتاری میخونم یا امام رضا مدد همه زندگیمو میدم تا زیارتت بیام همیشه به پات میمونم یا امام رضا مدد آقا / دل سیاهمو باز جلا بده آقا / در خونت یه نوکر باز اومده آقا / توو سختیا فقط به تو رو زده نوکرت از دنیا بریده - قلبش به عشق تو تپیده خوش بحال اونکه پیش تو - مث شهیدا رو سفیده سلطان علی موسی الرضا 4 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هوای صحن و سراتو به سرم دارم آقا شبیه ابر بهار براتو میبارم آقا منکه اومدم زیارت آقاجون تو هم بیا یه نگاه به این دلم کن که گرفتارم آقا آقا / هوامو داشته باش ای شاه وفا آقا / خیره میشم به عکس ایوون طلا آقا / بذار منم باشم جزء خادما باز بیا، بده جوابم - عاشق صحن انقلابم میزنم پر رو گنبد تو - آقا جون هرشب توی خوابم سلطان علی موسی الرضا 4 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به یاد شما آقاجون میخونم یابن الشبیب شبای جمعه توو کرببلا میاد بوی سیب داره روضه میره سمت گودی گودال آقا با همین روضه میمیرم، یا حسین شیب الخضیب آقا / میخونی روضه رأس رو نیا (نی ها) آقا / دل ما رو ببر تا کرببلا آقا / به یاد شهر شام و تشت طلا غریب و تنها بین گودال - رمق نداره، شده بی حال به دور خیمه ها میبینی - که بعد مولا شده جنجال غریب مادری حسین جان 4 سبک نوحه 👇👇👇
(ع) 🔘🔘🔘25🔘🔘🔘 بند1⃣ راحت شدم دیگه ازاین همه بلا و غصه ها تو مدینه/ عمریه این دل غمینه وقت جدایی شده و میسوزم از آتیش این زهر کینه/ عمریه این دل غمینه زهر جفا بهونه و من کشته ی سیلی و روی مادرم/ نگاه به حال مضطرم صدای پای مادره داره میاد با قدی خم بالا سرم / نگاه به حال مضطرم .......... بیا بشین برادرم کنارم بهت بگم حرفایی رو قرارم رازی که مونده تو دلم چل ساله باعث شده شبا آروم ندارم ......... وآآآآآ،کشید گرفت و پاره کرد فدک وآآآآآ،دلیل پیری ام شده کتک حسن وآآآآآ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ منم اون غریبی که،توخونه حتی دیگه محرم نداره/خیلی غریبه بی یاره ذره ذره آب میشه از،درون و خون یکسره بالامیاره/خیلی غریبه بی یاره داره آتیش میگیره و میاره بالا تیکه های جگرش/جلوی چشم خواهرش اونیکه پرپر می زنه،از ستم زهر جفای همسرش/جلوی چشم خواهرش قاتل من ولی غمه دیواره یه عمره که چشام داره میباره قاتل من شکستگی پهلو اون خونیه که رو نوک مسماره وآآآآآ لگد زدن با هم چهل نفر وآآآآآ شدن همه ردازروی مادر حسن وآآآآآ 💠💠💠2⃣5⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🔘🔘🔘24🔘🔘🔘 بند1⃣ منو میبخشی که دارم،میرم تو رو اینجوری تنهامیذارم/میرم تو روجا میذارم اینجوری دخترم تو رو،میون سیلِ اشک و غمها میذارم/میرم تو روجا میذارم دل نگرونم فاطمه،ولی تورو به دست حیدرمیسپارم/دل نگرونم دخترم خدا کنه نگهدارن ، حرمتتو نور دو چشمای ترم / دل نگرونم دخترم آخه اینا از عشق دنیا مستن بجای حق دنیا رو می پرستن یه روزی ازترسه جونشون بابا به اسلام وبه دین حق،پیوستن وآآآآآ به خون پهلوی تو تشنه ان وآآآآآ یه کوه بغض وآه وکینه ان وآآآآآآآ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ فاطمه جان گریه نکن تو اینجوری کنار من بالا سرم/ آتیش نزن بر جگرم با ناله هات غمی میشینه تو دلم میلرزه کل پیکرم/ آتیش نزن بر جگرم واسه غریبیِ تو من دل نگرونم میباره چشم ترم/ فکر غمهای حیدرم این لحظه های آخری به یاد آتیش و مصیبت درم / فکر غمهای حیدرم .......... گریه کن هر شبی و هر روزی بعد پدر به پشت در میسوزی محسن تو کشته میشه همون جا با لگد یه پست کینه توزی ......... وآآآآ ،زمین می افتی پیشِ حیدرت وآآآآ ، میترسه و میلرزه دخترت وآآآآآ 💠💠💠2⃣4⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟ با این گناهان بزرگ و بی شمارم لایق نبودم تا کنی آقا صدایم امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی از مجلس روضه نکردی تو جدایم رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده آن گریه هایی که بُوَد آب بقایم یادش به خیر در اوّلین روز مُحرّم سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه حس می نمودم زائر عرش خدایم یادش به خیر با هر سلام و عرض حاجت رنگ حسینی می گرفت حال و هوایم وقتی به تن کردم لباس مشکیم را گفتم دگر وقف شهید نینوایم پیراهن احرام حج کربلا را حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟ دل کندن از روضه برای من چه سخت است مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم هر ساله مُزد نوکریم را حسین جان می گیرم از دست علی موسی الرّضایم آقا به حقّ مادر پهلو شکسته امضا نما امشب برات کربلایم مهدی فردوسی
علی اکبر لطیفیان   دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو   دارد چه زود سفره تو جمع می شود تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو   شبهای آخر است گدا را حلال کن این هم بساطِ نوکر ِ بی دست و پای تو   ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو   هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو   میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو   کی دست خالی از در این خانه رفته است دست پر است تا به قیامت گدای تو   تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو   گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو   تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
– جواد پرچمی   از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده  روزم به شام قربت و غم تیره تر شده   آزرده گشت خاطرت از کرده های من  آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده   تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده   از شام هجر یار بسی توشه می برد  آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده   بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده   رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی  حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده   بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده   یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است  یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده   باید که بعد از این به غم مادرت گریست  فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده   از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده   آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
اشعار خاحافظی بامحرم وصفر – مهدی نظری اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان
🎙 سبک شور 🎙 🌺 امام‌حسن، امام‌رضا و امام‌حسین 🌺 بند🌹 تویی دلیل شور این سینه زنی تویی دلیل گریه ها امیر با کرم حسن تویی شَهِ سخاوت و نوای قلب سینه زن بی حرمی امّا دل به تو پابسته توی دلا داری گنبد و گلدسته شاهِ کریم ماهِ رحیم ای روح ایمان مهد وفا ای با صفا مولا حسن جان 📿 <جانم حسن>٢ جانم حسن جان 📿 بند🌹🌹 به تو دلم رو دادم از روز ازل شدی پناه خستگیم عزیز فاطمه حسن اسم قشنگت همه دم نشسته روی لب من لیلایی و هستم مجنون عشق تو میباره روی من بارون عشق تو بندِ دلم آب و گِلم کردی اسیرم ماهِ شبم تاب و تبم بی تو میمیرم 📿 <جانم حسن>٢ جانم حسن جان 📿 بند🌹🌹🌹 چه حالی میده وقتی که مرغ دلم پر میگیره تا مشهدت میاد تو صحن با صفات دست میکشی روی سرم میخری من رو با نگات خورده گره قلبم به پنجره فولاد آروم میگیره دل تو صحن گوهرشاد ای صَنَما قبله نما سلطانه ایران خوانِ کرم تاجِ سرم مولا رضا جان 📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿 بند🌹🌹🌹🌹 همه ی عشق و آرزوی دل من دیدنه بارگاهته تو رو قسم به روضه هات امام حسین بذار بیام یه شب جمعه کربلات خواب شبام آقا گنبده زیباته کرب و بلای من بسته به امضاته نعم الامیر ماهِ منیر ای شاه و ارباب باب نجات آب حیات نوکر رو دریاب 📿 <جانم حسین>٢ جانم حسین جان 📿 🎵📝: (طاها تحقیقی)
4_5958599148411297907.mp3
1.51M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5958599148411297962.mp3
1.07M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شوریا زمینه چشمت روشن بردن منو بازار جلو چشِ انظار تومجلس اغیار دادن من و ازار نبودی داداش غصه عادت شد به اهل بیت تو فقط جسارت شد تو این مسیر خیلی رقیه اذیت شد نبودی داداش با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین بند دوم تو نپرس از رباب و گهواره نپرس ز گوشواره از گوشای پاره از چشمی که تاره دیگه بریدم تو نپرس از چادرای سوخته دست و پای سوخته نپرس برادر از معجرای سوخته دیگه بریدم رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم شعر. رضا نصابی. حسین عیدی یه نفس کربلایی ایمان میرزایی
4_5771785165005129774.mp3
6.79M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 🌹 نوحه واحد امام رضا علیه السلام 🌹 سبک کریمی : گریه نکن ایشالا بارون میباره اومده دوباره زائر روسیاه تو با دستای خالی اومده در پناه تو تو امید دلای خسته ای رضا تو پناه دل شکسته ای رضا وقتی همه دَرا به روم بسته میشه تو کلید درای بسته ای رضا امام رضا امام رضا امام رضا بی تو من فقیرم پای غمت اسیرم تو هستی امیرم بی ذکر تو میمیرم ذکر رضا مونس چشم تَرَمه ذکر رضا لالایی ِ مادرمه دلم خوشه تو لحظه ی آخر عمر ذکر رضا زمزمه ی آخرمه امام رضا امام رضا امام رضا تو دیار غربت خدا برس به دادش مونده خیره به در تا که بیاد جوادش واویلتا چشم رضا تیره و تار واویلتا آقای ما بی کس و یار غریبونه به خاک این حجره ی غم واویلتا قلب رضا چه بی قرار امام رضا امام رضا امام رضا ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️ ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
بسم ‌الله الرحمن الرحیم روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم میـان گریه ی حـسرت مـرا تماشا کن مرا که گـم شـده ام در گـناه ، پیدا کن تو با گـذشت تـرین ، فرد روزگارانی بــیا و بـا دل پـر غصـــه ام مدارا کن مرا که بنده ی خوبی نبوده ام ، یک بار به زور هم که شده جز ء نوکران جا کن چـقدر اشـک شمــا را درآورم ؛ اصلا وجود تار مـرا ، از ســر خودت وا کن کسی که گریه ندارد فقیر بالذات است کویر چــشم هـای مـرا مثـل دریا کن تو اشک چشم های مرا دوست داری پس هـمیشه دیده ی من را به اشک زیبا کن برای آنکه دل ِ سنگ هم شود بی تاب خودت صدای مرا بین روضه گیرا کن مـرا شبیـه شهیــد شکسته پهلویی شبــی مــسافـر قبـر کـبود زهرا کن خودت جواب و سئوال نکیر و منکر را درون قبـر ، به لب هـای خـسته القا کن حرم نرفته ام امسال عقده ای شده ام به حـق مـادرتان ، کــربلام امضـا کن بیـا درآوریم ، از تـنت لـباس عـزا تو در عوض به تن ما لباس تقوا کن رسـیده ، مـاه ربـیع و سـرور ِ آل الله بیا و غنچه ی لب های خسته ات وا کن مسـافر ِ حـرم کـربلا ؛ عـزیز بتول دو ماه روضه و اشک و عزایتان مقبول
﷽ ♦️پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مرثیه🍃 +واحد🍃 شهــر مدینـه صحنــۀ صحـرای محشراست بـــاور کنیـم عمـــر جهـــان رو بـه آخر است مـلـک خـــدای عــــزوجـل خیمـــۀ عـزاست کـی صـاحب عـزاست؟ خـداونـد اکبر است در بیــت وحــــی آمــده در مـی‌زنـــد اجـــل ایــن لحظــۀ یتیـمــی زهـــرای اطهــر است جــاری اسـت اشــک دیـدۀ شیــرخدا علی انگــار آب غســل نبـی اشـک حیــدر است عتـــرت غــــریـب گشتــه و قـرآن بـه زیــر پا دسـت امیـن وحــی خــداوند بـر سر است بـــاور کنیـد بــر جگـــر شیــــر حــــق علـی داغ نبـــی فقــط نــه کــه داغ بــــرادر است رکـن علـی شکسته و از بــس شده غریب از غصه گشته مثل همایی کـه بی‌پر است یـــارب بـــر او تـو فــاطمــه‌اش را نگـــــاه‌دار زهـــــرا بــــــرای شیــرخـدا رکن دیگر است مــــویی مبـــاد کـــم ز ســـر فـاطمه شــود کــو دست و تیغ و بازوی سردار خیبر است «میثــم» اگــــر رســول خــدا رفت از جهان نفس نبی به خلق امام است و رهبر است ✍حاج غلامرضاسازگار ♦️گوشواره: واویلا واویلا واویلا واویلا  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••