هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
زمان:
حجم:
158K
4_6048380629370800585.mp3
زمان:
حجم:
444.1K
#شام_غریبان
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
می دهد بال و پر خستۀ جبریل خبر
پیشِ چشمان علی رفت ز دنیا کوثر
دور می کرد ز دُور و برِ خانه همه را
ماند، یک جمعِ یتیم و تنِ سردِ مادر
غنچه اش گوشۀ یک باغچه ای مدفون بود
به کجا دفن کند حال،گُلَش را حیدر
این گُلِ لِه شده را با چه دلی بردارد
با چه حالی بدهد غسل به یاسِ پَرپَر
زیر پیراهن اگر غسل دهد دستور است
باز می کرد علی از سرِ زهرا معجر
آب می ریخت به پهلو و به سینه امّا
باز می ریخت ز خونابه گهی خون جگر
زینب از گوشۀ آن حجره تماشا می کرد
وای از زخمِ تنِ مادر و حال دختر
پیکر فاطمه را با چه کسی باید بُرد
راهِ تشییع ، نمانده ست برایش دیگر
بر سرِ دوشِ علی می رود آیا پرِ کاه
یا فراتر شده تابوت ز فتح خیبر
زیرِ تابوت همین چند یتیمند فقط
حسنِ سر به گریبان و حسین و خواهر
عاقبت شد گُلِ پرپر به دلِ خاک نهان
اینچنین رَدِّ امانت شده بر پیغمبر
می رسد صوتِ حزین تا تهِ گودال به گوش
آه از پیکر بی غسل و کفن ، خاک بسر
محمود ژولیده
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
محمود ژوليده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیرالمومنین_شهادت
#شام_غریبان
عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی
نخل بوَد منتظر چاه بوَد بیقرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی
گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی
زندگی بیعلی سختتر از مردن است
کاش که ما میشدیم کشته به جای علی
دامن محرابِ خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی
تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی
مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی
پیر فقیری زند بر سر و بر سینهاش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی
بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده سهم غذای علی
میدمد از سنگها نالۀ «یا سیدی»
میچکد از نخلها اشک عزای علی
ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بوَد مهر و ولای علی
#غلامرضا_سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی
در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی
پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها
دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی
کاسه های شیر در دست یتیمان است و او
فکر این طفلان بی باباست واویلا علی
مخفیانه دور از چشم همه تشییع او
مثل تشییع تن زهراست واویلا علی
می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر
خون به قلب زینب کبراست واویلا علی
مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان
بر سر نام علی دعواست واویلا علی
رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی
شاهد من روز عاشوراست واویلا علی
هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند
این هم از مظلومی مولاست واویلا علی
یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش
پاره تر از آن دل باباست واویلا علی
یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند
آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی
یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها
کو به کو آواره صحراست واویلا علی
کوفه و شام بلا با عمه های بی کساش
میهمان مجلس اعداست واویلا علی
در میان هیجده سر دید روی نیزه ها
راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی
یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله
اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی
یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید
دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی
عبدالحسین میرزایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
محمود ژوليده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
رو شونه هاش میبره زهراشو خاک کنه
دستای زهرا کجاست اشکاشو پاک کنه
مولای ما پیش اصحاب گریونه
تو اسمون امشب مهتاب گریونه
پیش چش زینب ارباب گریونه
دل دریا دل بابا دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماه کنار تربت زهرا دل بابا
****
تو آسمون و زمین ناله و زمزمست
علی همه ناله هاش فاطمه فاطمست
داره میره شمع خاموش حیدر
سنگین این تابوت رو دوش حیدر
با این که بیداره بی هوش حیدر
بی بهونه روی گونه زده شبنم دونه دونه
به دل کوچیک زینب گل غم زده جوونه
****
زینب شده مادر هم حسین هم حسن
قرار فردا بشن بی حرم بی کفن
پر میکنه زینب جای زهرا رو
مادر بهش گفته داغ فردا رو
به نیزه میبینه انگار سر ها رو
دلم از غم شده پاره گل من کفن نداره
چقدر ناله زدم من سه ساله زدن نداره شب تاره
#زمینه
#شام_غریبان
حاج محمود کریمی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین