📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه دوم ■🟢
#امام_حسین_علیه_السلام
~ نام اثر : مزد نوکریامون ...
جدید 💯 ( واحد_تند)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
ساحل آرامشم (اباعبدالله)
قربون روضت بشم (اباعبدالله)
با همین سینه زنی با رفیقام ای آقام
تا حرم پر میکشم (اباعبدالله)
توی دل ما باز غوغا شده
چشمای نوکرا باتو دریا شده
کاشکی ببینیم بعد از این دهه
مزد نوکریامون کربلا شده
قلب ما از اول _ شد دچار حسین
تا ابد ما هستیم _ درکنار حسین
عالم و آدم تو _ اختیار حسین
پر زدن خوبه اما تو مدار حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 (السلام علیک یا اباعبدالله) 💢
✍️ #بنددوم 📝
چشمه آب حیات (جانم حسین)
زمزمه سینه زنات (جانم حسین)
دوست دارم تا آخر عمرم بشم
یه غلام خوب و سربرات (جانم حسین)
خوشبختی یعنی باشم تو هیئت
تو روضه ها بگیرم رزق شهادت
خوشبختی یعنی خونوادگی
راهی بشم پیاده اربعین زیارت
روی گردن داریم / زنجیره حسین
دست مارو خودش / میگیره حسین
باید قدم برداریم / تو مسیره حسین
تو اسامی جهان چه دلپذیره حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 (السلام علیک یا اباعبدالله) 💢
ــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه هفدهم ■🟢
#گودال #مکشوف
~ نام اثر : سهم زینب ...
جدید 💯 ( شور_لطمه)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
میدونی از فراق حرم
گریونه چشم نوکرتو
شبهای جمعه که میرسه
روضه میخونه مادر تو
پیش چشمای من زدنت
پاره پاره شده بدنت
حرف میزدی با شمر و سنان
نیزه رو زد توی دهنت
ای وای
چرا نیزه/ زده بیرون/ از هرجای پیکرت
ای وای
نگاهت به /خیمه ها بود / توی لحظه های آخرت
از رو تل میدوید زینب
هی ناله میکشید زینب
از غصه قد خمید زینب
ـــــــــــــــــــ
💢عمه جانم 💢
ــــــــــــــــــــ
✍️ #بنددوم 📝
غصه زینبت بی حده
بالای پیکرت اومده
میبینه پاره های همون
گلویی رو که بوسه زده
بی رحمی کردن آخرشم
غارت شد کهنه پیرهنت
یک عده داوطلب میشدن
با مرکب اومدن رو تنت
ای وای
سر غارت/شده دعوا/بین خولیوحرمله
ای وای
سهم زینب /تو اسارت/ قل و زنجیر و سلسله
ــــــــــــــــــــ
💢عمه جانم💢
ــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
ویژه محرم ۱۴۰۱ هجری شمسی
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه هشتم ■🟢
#گودال_قتلگاه
~ نام اثر : تصور ...
ج
دید 💯 ( زمینه گودال)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
چشماتونو ببندین و تصور کنید۲
اگه اشک هم ندارید تظاهر کنید
(امشب رو / بیا بشنویم غم زینب رو)2
اینجا گوداله و ارباب خورده زمین
نیزه ها رو بیا ببین
اینجا گوداله و انگاری میشنوم
صدای ناله ای حزین
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
بُنَیَّ قَتَلوکَ \ ذَبَحوکَ
و مِن المٰاء مَنَعوکَ
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍️ #بنددوم 📝
آخرش میدونی چی قاتل زینبه۲
روی نیزه سری مقابل زینبه
(واویلا / زیر لب صدا میزد وا اماه)2
از روی تل دوید/حرف از دلدار میزد
نیزه هارو کنار میزد
از روی تل دوید / شمر با خنجر بودو
خنده نابکار میزد
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
بمیرم / سرو بردن
انگشت و انگشتر و بردن
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
4_5976507538537975037.mp3
2.68M
#امام_زمان_واحد
#مناجات_محرمی
قرار دل بیشکبیم سلام
امام زمان غریبم سلام
میدونمصدامو داریمیشنوی
حبیبم سلام
سلامم به غمهای بی انتهات
بهخونگریههای رَوون از چشات
تو مظلومتری از حسین شهید
بمیرم برات
پریشونحال و غمگینی
پای روضه که میشینی
ماها میشنویم امّا تو
مُصیبتهارو میبینی
کِی میشه گمشدهی خیمهنشینم؟
بین این گریهکُنا تورو ببینم؟
قدّ یک لحظه کنار تو بشینم
یاصاحبالزمان ادرکنی
_
نمیذاری که حَبطشِه اعمال من
تو دلواپسی واسه احوال من
رسیده چقدر خیر تو دائماً
به امثال من
تو داری هوای دل زار مو
جلو میبری با دُعات کارمو
تو نورانی کردی با یادت خودت
شب تارمو
دوسِت دارم بی اندازه
غمت دنیـامو میسازه
بَدم امّا خاطر جمعم
که آغوشت واسم بازه
چه عذابی بدتر از ندیدن تو؟
یعنی میشه دیگه با رسیدن تو؟
طِی بشه دربدری کشیدن تو...
یاصاحبالزمان ادرکنی
#محمد_قاسمی.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5979068846579912884.mp3
1.5M
#زمزمه
ده شب به این سبک اجرا میشود⬇️
#زمزمه_ایام_مسلمیه
شرمنده ام آواره تون کردم
خانوم ببخش غم دارتون کردم
شرمنده ام باعث شدم دل بیقرار پیکرش شی
دل بیقرار بوسه و خشکی زیر حنجرش شی
دلواپس پیراهن و دلواپس انگشترش شی
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
حالا که خنجر رو سرم دارم
چند جمله حرف با دخترم دارم
حمیده جان معجر تو فدای معجر رقیه
خمیده شو ولی نذار خمیده شه پر رقیه
خدا نکرده کم نشه یه مویی از سر رقیه
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
لبریزه از نامحرمه کوفه
خورجین خریدن مردم کوفه
توصیه کن محکم کنن بند تموم معجرارو
توصیه کن که وا کنن خلخال پای دخترارو
نقشه کشیدن کوفیا غارت کنن گوشواره ها رو
✍#محمد_جواد_پرچمي
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب دوم
ورود کاروان به کربلا
اینجا کجاست اشکم شده جاری
خوب میدونم قصد سفر داری
وای از دلم این سرزمین بوی غمو جدایی میده
پنجاه و پنج ساله داداش کسی منوبی تو ندیده
یه حسی تودلم میگه وقت جدایی مون رسیده
حسین من 3 عزیز زهرا
اینجا غم و غصه فراوونه
قلبم تو این وادی پریشونه
بیا بریم از این دیار معجر دختر تو حیفه
حرمله اومده داداش گلوی اصغر تو حیفه
سرت میره بالای نی عزیز من سر تو حیفه
حسین من 3 عزیز زهرا
از وقتی باهم اومدیم اینجا
میاد صدای ناله ی زهرا
صدای مادرم میاد همش میگه غریب مادر
به حق مادرت بیا بریم مدینه ای برادر
خوب می دونم تو این دیار تورو میگیرن از من آخر
حسین من 3 عزیز زهرا
تویی تو این دنیا کس و کارم
مرگه برام جدایی از یارم
راضی نشو تنها بشم نزار امیدم ناامید شه
راضی نشو تو این دیار علیِ اصغرت شهید شه
راضی نشو شبیه مادر موی دخترت سفید شه
حسین من 3 عزیز زهرا
غم داره قلب مضطر خواهر
حالا تویی برابر خواهر
اما یه روز تو قتلگاه سری روی بدن نداری
غارت میشه انگشترت پیراهنی به تن نداری
وای از دل خواهر تو میبینه که کفن نداری
حسین من 3 عزیز زهرا
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم 1
درد جدایی مون و حاشا کن
جون رقیه چشماتو وا کن
خودت میدونی بابایی که جون من بسته به جونت
بعدِتو روز خوش ندیداین دختر قامت کمونت
لُکنت زبون گرفته این دخترک شیرین زبونت
بابا حسین 3 بابا حسین جان
پا تا به سر کبوده این پیکر
یاسِت شده شبیه نیلوفر
میخوام ادب کنم ولی دیگه رمق نداره پاهام
دست خودم نیست باباجون نمی تونم بلندشم از جام
خیلی خرابه حال من دیگه امیدی نیست به فردام
بابا حسین 3 بابا حسین جان
از نیزه ها دیدی زمین خوردم
زیر کتک هزار دفعه مُردم
با اینکه حال من بده با اینکه غرق آه و دردم
بااینکه یک لحظه رُو من بدون غم به سرنکردم
اما دلم میخواد بابا تا صبح دُور سرت بگردم
بابا حسین 3 بابا حسین جان
فدا سرت که دخترت پیر شد
بعد از تو از این زندگی سیر شد
اصلا مهم نیست باباجون که از غمت قدم خمیده
فدا سرت اگر کسی موهای سوخته مو کشیده
فقط بهم بگو بابا کی سرتو اینطور بریده
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم
حضرت رقیه(علیها سلام الله)
بالا نمیاد نفسم بابا
کنج خرابه بی کسم بابا
تو این شبای بی کسی بعد از تو من تنهاترینم سخته برام سر تو رو خونی رو دامنم ببینم
بغض نبودنت بابا سنگینی می کنه تو سینم
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
خوش اومدی یار سفر کرده
دوری تو چشامو تر کرده
حالا که اومدی بزار بهت بگم درد دلامو
حالا که اومدی بزار بهت نشون بدم پاهامو
چشماتو واکن باباجون ببین کبودی چشمامو
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
کسی ندید عذابی که دیدم
اون مجلس شرابی که دیدم
تو بزم می مگه بابا به دخترت امون میدادن
جلو چشای عمه ها سکینه رو نشون میدادن
اگر نبود خواهر تو اهل و عیالت جون میدادن
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
شام بلا و طعنه و آزار
عمه کجا و کوچه و بازار
تو شهر شام شد باباجون حراج روسری و خلخال
آخه میخوان چیکاراونا چادری که شده لگد مال
خدامی دونه چنددفعه زیر لگدمن رفتم از حال
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب پنجم
عمه جونم رحمی به این دل کن
داره می بُره دستم و ول کن
عموی تنهامو ببین افتاده تو دریایی از خون
افتاده باصورت زمین لب تشنه باموی پریشون
گرگای صحرا رو ببین حلقه زدن دور عمو جون
عمو حسین 3 عمو حسینم
محشر شده به پا ته گودال
انگار شده غوغا ته گودال
اگر نرم پیش عمو دق می کنم میمیرم اینجا
عمه ببین که چند نفر ریختن سر یه مرد تنها
یکی با نیزه می زنه یکی با شمشیر یکی با پا
عمو حسین 3 عمو حسینم
مادربزرگم داره می بینه
با چکمه روی سینه می شینه
چرا کسی نمی گیره اونجا چشای مادرش رو
داره با پا می چرخونه تن شریف و اطهرش رو
ای وای من ای وای من میخوادجداکنه سرش رو
عمو حسین 3 عمو حسینم
دیگه نمیاد نفساش بالا
هی می ره از حال و میشه احیا
چرا کسی نمیشنوه صدای ضجه ی خدارو
بزاربرم سامون بدم این استخون شکسته ها رو
یه نیزه تو کمینه که بهم بریزه کربلارو
عمو حسین 3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب ششم
توی دلم یه دنیا غم ریخته
مثل علی تنم به هم ریخته
نیزه یه کاری کرده که دیگه شدم از زندگی سیر
بیا عمو تا بگذره این لحظه ی سخت و نفسگیر
چیزی نمونده از تنم از بس که خوردم تیر و شمشیر
عمو حسین3 عمو حسینم
انقده زخمیه تنم ای وای
مثل ضریحه بدنم ای وای
سنگایی که به من زدن صورت من رو داده آزار
زیر سم مرکب شده قامت من مثل علمدار
به فکر عمه زینبم اگر میبینی که شدم زار
عمو حسین3 عمو حسینم
شرحِ بلاهـای عظیـمِ من
معنی شد از وضعیتِ این تن
جای سم اسب و ببین به روی این لبهای خونی
پهلوم شکسته و دارم از مادر تو چندین نشونی
شکر خدا که عاقبت فدای تو شد این جوونی
عمو حسین3 عمو حسینم
گرفته پهلوهام بوی نیزه
ماه عسل میرم روی نیزه
بیا و غصه ی منو به شادی و خنده بدل کن
اینبار عمو، جایِ پدر، این تازه دامادو بغل کن
با بوسه هات، مرگِ منو، مصداقِ اَحلیٰ مِنْ عَسَل کن
عمو حسین3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب هشتم
از کار این دلم گره وا کن
فکری به حال من تنها کن
رفتی ندیدی اکبرم که این دلم لبریز درده
یه بار نگفتی پسرم آخه بابات یه پیرمرده
بغض وداع آخرت دل منو بیچاره کرده
جانم علی 3 علی علی جان
انگار یکی خنجر به قلبم زد
وقتی صدای ناله هات اومد
جونم به لب اومدتا ازخیمه بیام تو دل میدون
خدا میدونه تا بیام کنار تو صدبار دادم جون
ای وای از اون لحظه ای که دیدم تنت رو غرق در خون
جانم علی 3 علی علی جان
پاشو ببین چطور خمیدم من
خیلی برات زحمت کشیدم من
رحمی بحال من کن ویه باردیگه چشماتووا کن
رحمی بحال من کن و یه بار دیگه منو صدا کن
عصایِ پیریِ بابا پاشو منو از غم رها کن
جانم علی 3 علی علی جان
بُهتَم زده میون این وادی
هرجا رو می بینم تو افتادی!
پاشو ببین اهل حرم همه شدن سینه زن تو
حالا بگو، چیکار کنم، با ریخت و پاشِ بدنِ تو؟
دونه دونه، روی عبـا، میچینم اعضایِ تنِتو
جانم علی 3 علی علی جان
تسبیح پاره پاره ام پاشو
کرده غمت بیچاره ام پاشو
پاشو بگو چیکار کنم اینجا با خنده های لشکر
تیکه به تیکه پیکرت پاشیده تو صحرا سراسر
اکبر بودی، اما حالا، شدی هزارتا علی اصغر
جانم علی 3 علی علی جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب نهم
از غربتت دلم شده بی تاب
شرمنده ام نشد بیارم آب
شرمنده ام آخر نشد آب و به خیمه برسونم
خدا می دونه چقدر برا رباب دل نگرونم
برو به فکر من نباش پاشو برو دردت به جونم
جانم حسین 3 جانم حسین جان
به خواهرت بگو که زارم من
از روی نی هواشو دارم من
شرمنده ام آخه نشد برای تو کاری کنم من
اونطور که باید واسه ی لشکر علمداری کنم من
جاداره واسه غربتت ازدیده خون جاری کنم من
جانم حسین 3 جانم حسین جان
اهل حرم منتظرن داداش
پاشو بریم فکر سکینه باش
چی میگذره به دخترم عباس من اگه نباشی
قول بده از رو نیزه ها مراقب رقیه باشی
الهی روی نیزه ها واسه همه مشکل گشاشی
عباس من3 یا ابوفاضل
ای سایه ی روی سرم پاشو
مَحرم نداره خواهرم پاشو
چطور دلت میاد داداش رقیه رو تنها بزاری
دلت میاد ناموس تو بین نامحرم جا بزاری
باور نمی کنم میخوای روی دل من پا بزاری
عباس من3 یا ابوفاضل
اینقدر روی خاکا نزن بازو
دستی که بودپناه زینب کو
افتادنت تو علقمه حسین تو آخر زمین زد
بشکنه اون دستی که بر سرت عمود آهنین زد
نمک به زخمای دل مادر تو ام البنین زد
عباس من3 یا ابوفاضل
تا که سرت باشه تو بزم می
باید که از پهلو بره رو نی
پاشیده شدفرق سرت ای تکیه گاه بی کسی هام
کارم تمومه بعد تو بعد از تو دنیا رو نمیخوام
آه ای پناه خیمه ها تو بودی امّیدِ به فردام
عباس من3 یا ابوفاضل
وای از من و وای از دل زارم
از خیمه های بی علمدارم
وای از حرم وای از دلم وای از غم غارت معجر
وای از من و از زینب و گودال و از هجوم لشکر
وای ازسرو طشت زرو وای ازاشاره سوی دختر
عباس من3 یا ابوفاضل
سقای من خدا نگهدارت
داری میری دسته علی یارت
برو ولی این و بدون برادرت تنها می مونه
تو رو می زارم و میرم ولی دلم اینجا می مونه
از داغ تو تا آخرین نفس قد من تا می مونه
عباس من3 یا ابوفاضل
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب دهم
آروم قلب بی قرار من
داداش بیا بشین کنار من
بغضی که تو نگاهته سنگینی می کنه تو سینم
به فکر من نباش داداش اگر که زارم و حزینم
که مادرم گفته بهم فردا چه چیزایی می بینم
مظلوم حسین 3 جان
برام عذاب آوره این دنیا
وقتی نباشی پیش من مولا
خدا نیاره لحظه ای رو که بخوام از تو جداشم
تموم آرزوم اینه منم به راه تو فداشم
به من بگو آخه داداش چجوری بی تو زنده باشم
مظلوم حسین 3 جان
مثل همیشه تو کنارم باش
بی تو می میره زینبت داداش
طاقت ندارم ببینم کسی نشسته روی سینه
طاقت ندارم ببینم خنجر کهنه در کمینه
طاقت ندارم بشنوم ناله ی بانوی مدینه
مظلوم حسین 3 جان
دلشوره های قلبم و کم کن
فکری به حال اینهمه غم کن
چطور باید اشک غمو تو چشمای زهرا ببینم
سخته برام سر تو رو به روی نیزه ها ببینم
سخت تر ازون اینه که جسمت و به زیرپا ببینم
مظلوم حسین 3 جان
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه عصر عاشورا
تَنگ غروب آرزوهامه
اشک غریبی توی چشمامه
دل زمین و آسمون از غصه ی دلم شکسته
خنجر به دست داره میره تو قتلگاه کسی که پسته
ای وای من ای وای من باچکمه روسینت نشسته
جانم حسین 3 جانم حسین جان
دلخوری از شاه نجف داره
گیسوی یارم و به کف داره
برات بمیرم ای حسین چقد غریب گیرِت آوُردن
تن شریف و زخمی تو به تیر و نیزه ها سپُردن
عبا و عمامه و پیرهنت رو دزدیدن و بُردن
جانم حسین 3 جانم حسین جان
روی بلندی نفسام تنده
می بُره اما خنجرش کنده
ضربه نزن ای بی حیا بیچاره کردی مادرش رو
زودتر بِبُر ای نانجیب پاشیدی از هم حنجرش رو
بزار که راحت جون بده هی برنگردون پیکرش رو
جانم حسین 3 جانم حسین جان
شد خواهر تو خونجگر ای وای
چندین نفر به یک نفر ای وای
تو قتلگاه همراه تو با گریه مادر تو افتاد
تا افتادی روی زمین تو خیمه دختر تو افتاد
دیدم یکی با خنجرش به جون پیکر تو افتاد
جانم حسین 3 جانم حسین جان
پیش نگاه مادرت زهرا
سر رو بُریدن از قفا اینجا
من مُردمو زنده شدم دیدم که دستو پا زدی تو
با نیزه تو پهلوت زدن مادرتو صدا زدی تو
تا که شنیدی نالمو همونجا ناله ها زدی تو
جانم حسین 3 جانم حسین جان
تو قتلگاه به پا شده جنجال
خیلی شلوغه تو دل گودال
تو ازدحام قتلگاه عبای پیغمبر رو بردن
تا اومدم ببوسمت دیدم بریدن سر و بردن
کاش بمیرم کنار تو که هستی خواهر و بردن
جانم حسین 3 جانم حسین جان
اون یادگار مادر و بُردن
بالای نیزه ها سر و بُردن
تا اومدم ببوسمت دیدم که سر نداری داداش
برات بمیره خواهرت که بال و پر نداری داداش
داری میری ازحال این خسته خبرنداری داداش
جانم حسین 3 جانم حسین جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه وداع
غرق به خونه بدنت داداش
چیزی نمونده از تنت داداش
عمامه و پیراهن و انگشت و انگشتر و بُردن
گهواره و گوشواره و النگو و معجر و بُردن
جلو چشای دخترت به روی نیزه سر و بُردن
سالار زینب یاحسین 2 جان
ببین غریبه خواهرت پاشو
سوخته موهای دخترت پاشو
چجوری آرومش کنم بهونه ی تو رو میگیره
ترسم اینه دختر تو از غصه دق کنه بمیره
توان نمونده به تنم دلم به درد و غم اسیره
سالار زینب یاحسین 2 جان
پاشو داداش دلم پر از درده
رقیه دنبال تو می گرده
همش میگه بابام کجاست چرا منو بغل نکردش
پاشو حسین خودت بزار مرهم رو قلب پُره دردش
تنگه دلش برای تو داره می لرزه دست سردش
سالار زینب یاحسین 2 جان
به زور تازیانه ها آخر
از تو جدام کردن گل پرپر
ای بی کفن برادرم پاشو ببین لبریز آهم
پاشو به عباست بگو ببینه اینجا بی پناهم
پاشو ببین چیزی ازم نمونده دیگه غیر آهم
سالار زینب یاحسین 2 جان
غوغا شده تو کربلا پاشو
آتیش زدن به خیمه ها پاشو
ای غیرتی پاشو ببین آتیش به خیمه ها رسیده
دامن دختر بچه ها سوخته ببین ای سر بریده
پاشو ببین برادرم که قامت زینب خمیده
سالار زینب یاحسین 2 جان
ای یار من خدانگهدارت
سالار من خدانگهدارت
منی که از اول عمر بی تو سفر نکرده بودم
پاشو ببین دارم میرم ازینجا با تن کبودم
میرم ولی تو قتلگاه می مونه هستی و وجودم
سالار زینب یاحسین 2 جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
کتیبه و پرچم باب الحرم
#سری_چهاردهم مطالب محرم⏫⏫⏫⏫⏫
#سری_پانزدهم مطالب محرم⏫⏫⏫⏫⏫
#غزل
#پیشواز ماه محرم
#امام_حسین ع
#مرضیه_عاطفی
#حالاکهداریمیخریآمادهامکن
#حلقه_ادبی_ریان
حالا که داری میخری آماده ام کن
آقا برای نوکری آماده ام کن
از مادر خود رزق اشکم را بگیر و
با یک دعای مادری آماده ام کن
سنگم! مرا با دست خود از خاک بردار
مانند زیبا گوهری آماده ام کن
نگذار باشم کمتر از حرّ و زهیرت
با نیّت یاریگری آماده ام کن
تا بر تنِ باطل فرود آیم به شدّت
برّنده ام کن، خنجری آماده ام کن
بگذار از عشق تو در خونم بغلطتم
با گوشه-چشم ِ محشری آماده ام کن
لطفا شهیدم کن! به آن نحوی که از من
اصلا نماند پیکری...آماده ام کن
تا که مرا عاشق تر از سابق بسازی
با داغِ ویرانگرتری آماده ام کن
باید بمیرم سوم ماه محرم
نذر سه ساله دختری آماده ام کن
بر روی تل می ایستم حیران، برای-
گریان شدن با خواهری آماده ام کن
بر سینهٔ عطشانِ تو؛ «ألشمرُ جالسْ»...
با روضهٔ شعله وری آماده ام کن!
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#غزل
#اول_جلسه
#امام_زمان.عج
#مناسب_تمام_دهه
#دوبارهبارگناهازجهنمآوردیم
#رضا_جوانبخت
#حلقه_ادبی_ریان
دوباره بار گناه از جهنم آوردیم
به بزم روضه ی تان قامتی خم آوردیم
هزار جرم نبخشودنی به شانه ولی
دوباره اذن گرفتیم و شبنم آوردیم
شکسته قامت ایمانمان از این سستی
خلاصه این که حسابی همه کم آوردیم
بیا از این همه کوه گناه، کاه بساز
برای واسطه یک شال ماتم آوردیم
معین آن «فَاُطیلَ البُکا»نشد بشویم
ولی بر اشک شما چند همدم آوردیم
محرّم است محرّم، «عزیز مصر» مدینه!
که سمت خیمهیتان، رو به پرچم آوردیم
ببخش هیات ما را بضاعتش این بود
قبول کن کمِ ما را که درهم آوردیم
صدای ناله ما چون نبود درخورتان
از آیه های غم «مُقبِلَت» دم آوردیم
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#استقبال_ازماه_محرم #مناجات_با_امام_حسین
با ذکر یاحسین دمادم گریستم
یک سال در فراقِ محرّم گریستم
با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد
من هم شبیه حضرت آدم گریستم
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم
شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد
هم بر سرم زدم ز غمت ، هم گریستم
مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین
از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم
🔸شاعر:
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم