#مناجات_امام_زمان_عج
من شب ظلمانی ام ،تو ماه عالم تاب عشق
می شود آیا بتابی بر دل بی تاب عشق
سیزده دریای حق را یک به یک گشتم به شوق
تا که پیدایت کنم ای گوهر نایاب عشق
با امیدی آمدم با دست خالی محضرت
چون فراهم می شود با تو فقط اسباب عشق
من نمی کوبم دری را جز در درگاه تو
باز کن در را که با آن وا شود ابواب عشق
تشنه ی جام وصال حق شدم که آمدم
در کنار سلسبیل تو شوم سیراب عشق
عارف ِ بی تو ، خدانشناس گردد آخرش
پای دَرست، خضر هم آموخته آداب عشق
با قیام هر نمازت شد قیامت در قلوب
با سجودت شد جنان ایجاد در محراب عشق
سروری در هر دو عالم را خریده نوکرت
سروری یعنی غلامی تو ای ارباب عشق
دلخوشم بنما بگو نام مرا هم می بری
در قنوت هر نمازت گوشه ی سرداب عشق
نیستم قابل که باشم جزء اصحابت ولی
کاش گردد منصب من هم سگ اصحاب عشق
#علی_مهدوی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوروز
همه جا پیچیده حرف عید نوروز
ولی ما منتظر اصل بهاریم
خدا میدونه که ما عیدی به غیر از
جمعه ی ظهور منتقم نداریم
چه بهاری که هزار و چند ساله
شده چارتا فصل شیعیان زمستون
لحظه لحظه های ما گذشته با درد
توی حسرت زیارت آقامون
شده هر لحظه
ذکر تموم سالم
بیا ای مهدی
محوّل الاحوالم
بدونت دنیا
جهنّمه وللهه
بیا که سینَم
همیشه غرق آهه
العجل یا صاحب الزّمان.....
🌸🌸🌸🌸🌸
روی طاقچه ی دلم ببین گذاشتم
قاب عکستو ولی نداره تصویر
اشتیاق دیدنت گرفته جونم
زندگی بدون تو شده نفس گیر
من کدوم بیابونو باید بگردم
تا ببینم خیمه ی سبزتو آقا
قدر یک دقیقه هم اگر که میشد
کنارت باشمو تو نباشی تنها
نبینم آقا
شدی اسیر محنت
به دور دستت
بسته طناب غیبت
طرید از دست ِ
جماعت نامردی
بمیرم آقا
چرا بیابون گردی
العجل یا صاحب الزّمان.....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
تا به کی باید ببینیم دشمناتو
که با تزویر به جات شدن خلیفه
اینا از نسل همون سه بت پرستند
که بریدن سر دین رو تو سقیفه
همونا که حقّو زیر پا گذاشتند
همونا که دست مرتضی رو بستند
چل نفر جلوی چشم غیرت الله
پهلوی حضرت زهرا رو شکستند
بیا ای مهدی
به حقّ روی نیلی
به حقّ گوش ِ
پاره شده با سیلی
بیا ای مهدی
به لاله های مضطر
به حقّ یاس ِ
شکسته با میخ در
العجل یا صاحب الزّمان.....
#علی_مهدوی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
#سعیده_کرمانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مدح_و_مرثیه_حضرت_رقیه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیهما
من دختر سلطان عشق و دینم
در فاطمیون فاطمه ترینم
یعنی به عمه زینبم قرینم
اینجا رقیه نام پر طنینم
در آسمان زهرای نازنینم
من نازنین زهرای کربلایم
خود زینت مجموع عمه هایم
همتا ندارم من در این میانه
هستم چو زهرا مادرم یگانه
تاج سر بابا به هر زمانه
دارم ز نور فاطمه نشانه
صوت حزین و ناله ای شبانه
تا سوز آهم سر رود ز سینه
شام بلا را میکنم مدینه
آنگونه که زهرا به آه شب سوز
با ناله های قلب آتش افروز
زد شعله بر اهل مدینه آنروز
آنگونه که با طعنه های جانسوز
گفتند یا شب گریه کن و یا روز
یک ناله ام یک شهر را بهم ریخت
از بیخ و بن سرمایه ی ستم ریخت
شهری که عمری سب مرتضا کرد
با انقلابم آتشی بپا کرد
هر ماذنه با ناله ام نوا کرد
بر اشهد اَنَّ علی وفا کرد
تا صبح محشر صوت من صدا کرد
طوری که بعد از کربلا و کوفه
دینِ خدا زد از غمم شکوفه
در آسمان دین ستاره برگشت
با گریه هایم راه چاره برگشت
عمامه ی رفته دوباره برگشت
حتی دو سه تا گوشواره برگشت
نزد ربابه گاهواره برگشت
این است تاثیر رقیه، آری
اینگونه احیا شد یتیم داری
گر چه چهل منزل شدیم تحقیر
گرچه شدم چون عمه ام به زنجیر
گر چه کتک خوردم بدون تقصیر
هر چند کودک بودم و شدم پیر
اما لباس پاره کرد تاثیر
بر گریه ام خندید دشمن اما
آخر شدم من آبروی بابا
کوهی ز غم بر شانه ام کشیدم
خار مغيلان دیدم و دویدم
زخم کف پا را به جان خریدم
افتادم از ناقه ولی رسیدم
چیزی نشد، تنها ز غم خمیدم
گر چه تنم از ترس زجر لرزید
اما به دیدار طبق می ارزید
گرچه برایم پهلویی نمانده
عیبی ندارد گیسویی نمانده
دستم شکست و بازویی نمانده
آری میارزد ابرویی نمانده
گرچه به چشمم سوسویی نمانده
تازه شدم منهم شبیه زهرا
تا مفتخر باشم به پیش بابا
آنکه مرا با نام زشت خوانده
از بس مرا دنبال خود کشانده
دیگر مرا تاب و تبی نمانده
گرچه مرا بر کاروان رسانده
زیر گلویم جای پنجه مانده
باید روم دیگر از این خرابه
زحمت شدم دیگر برای عمه
#حاج_محمود_ژولیده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات مهدوی جمعه آخر سال
#اسفند ۱۴۰۱
آخرین جمعه شد و از تو نیامد خبری
تو بیا بر دل غمدیده ی من کن نظری
روزها هفته و ماه طِی شد و دلتنگ شدم
آخر سال تو بر کوی دلم کن گذری
کوله بار گنهم از تو مرا دورم کرد
دیگر این ناله و اشکم که ندارد اثری
با دعایت به خدا سوز دلم ساز شود
کن دعایی به دل مضطر من در سحری
چون دعای تو یقین بوی اجابت دارد
نیست ترسی به دلم از فِتَن و هر خطری
چه شود با نظرت کرب و بلایی بشوم
مرغ دل زائر جدِ تو شود در سفری
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#یا صاحب الزمان
آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا
سوختیم از غم هجران و جدایی آقا
ذکر ما لحظه تحویل همین است فقط
چه شود جمعه ی امسال بیایی آقا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#انتظار
جمعه ها اندازه ی یک آسمان
ابرهای گریه دارم بی امان
پشت هم ذکر لبانم این شده
العجل یا مهدی صاحب زمان
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
#نگین_نقیبی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی
عالم بود در انتظارت کی میایی
خون شد دلم از. غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت
جانم فدای دردها و غصه هایت
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی
هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی
گره ز کار اهل عالم تو گشایی
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
از بهر دیدار تو مولا بیقرارم
سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
شیعه دگر تنها شده بی گل رویت
برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم
بر درد بی درمان من تنها طبیبم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
بار دگر مولای من بر تو پناهم
حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
#رضا_یعقوبیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_با_خدا_مناجات
#رمضان
معتکف در بیتت شدم به ناله و آه
بیچاره منم که هستم اسیر گناه
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
زلال رحمت را بر قلبم جاری کردی
هر چه بد بودم تو آبرو داری کردی
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
فرار از تو کردم به تقلید از اشقیا
من رفتم امّا تو دوباره گفتی بیا
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
بهار دلم را شور خزانی دادم
جواب لطفت را با نا فرمانی دادم
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
دلم با مهر تو دیگر قرین نمیشد
ببخشید ای خدا بدتر از این نمیشد
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
امّا یا الهی خجل و مضطر گشتم
بر درخانه ات ببین که من برگشتم
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
قلب من قلب من از لطف توآکنده
مهربام مهربان شرمنده ام شرمنده
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
از بهر نگاهت دارم هر لحظه آوا
از جرمم گذر کن یا رب به حقّ زهرا
من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله
**
او که بر مصحف تو سوره ی کوثر بود
زهرایی که دار و ندار پیغمبر بود
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه
**
زهرایی که گردید ولایت را علمدار
او که مجروحه شد در بین در و دیوار
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه
**
زهرایی که چون گل شد بعد بابا پرپر
محسنش فدا شد در راه عشق حیدر
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه
**
اگر بر فاطمه کینه روا نمیشد
بر زینب در گودال ظلم و جفا نمیشد
یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین
**
ناله زد دختری انا بنت المظلومة
اُنظُر یا ابتا عمّتی المضروبة
یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین
#حاج_امیر_عباسی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مدح_امام_حسن_علیه_السلام
ایوان طلایی که نداری را بنازم
صحن و سرایی که نداری را بنازم
آخر بقیعت میشود مثل گلستان
آن لاله هایی که نداری را بنازم
زیبا ترین صحنت به نام صحن کوثر
دارالشفایی که نداری را بنازم
حج کبوترهای عاشق گنبد توست
گنبد طلایی که نداری را بنازم
در زیر قُبَت هر دعایی مستجاب است
تحت قبایی که نداری را بنازم
آغوش واکردی به سوی سائلانت
بی اعتنایی که نداری را بنازم
گلدسته هایت میشه هر شب چراغان
گلدسته هایی که نداری را بنازم
رو به ضریحت گریه می چسبد حسن جان
آن کربلایی که نداری را بنازم
از معجزات چشم تو اینجا مقیمم
عمریست محتاج و گدایت از قدیمم...
#محمد_حبیب_زاده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#یا صاحب الزمان
بهار آمده اما بهار من تو کجایی؟
نمانده لطف و صفایی به سال نو چو نیایی
تمام آرزوی من خلاصه شد به دعایی
پُر از صفا شود عالم اگر که جمعه بیایی
بیا که خُرم و خوبی فقط ز سوی تو باشد
بیا که صوت ملیحم به عشق روی تو باشد
بیا که با قدم تو شود دلِ همه راحت
به یُمن بردن نامت به دل نشسته حلاوت
بیا و یک قدمی زن به روی چشم حقیرم
نشسته ام سر راهت عنایتی که فقیرم
به لب رسیده دل و جان از این جدایی و دوری
بگو چه چاره کنم من از این فراق و صبوری ؟
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@babollharam