eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
مثنوی سالروزِ تخریبِ قبورِ ائمه‌یِ بقیع و امام حسن علیه السلام خاکهایِ حرمت سرمه‌یِ چشمِ عرش است شهپرِ روح‌الامین در حرمِ تو فرش است تو امامِ دلِ اربابِ شهیدِ مایی یاحسن روزِ قیامت تو اُمیدِ مایی من و دل کَندن از این عشقِ خدایی ؟! هرگز رو به کَس غیرِ تو کردم به گدایی ؟! هرگز من به نان و نمکِ سفره‌ات عادت دارم با غلامیِ حرم حکمِ سعادت دارم حرمِ خاکیِ تو جنّةُ‌الاعلایِ من است ضربانِ دلِ عشّاق حسن یاحسن است روضه‌یِ غربت و تخریبِ حرم آبم کرد غصّه‌یِ گل‌پسرِ فاطمه بی‌تابم کرد نَه چراغی نَه رِواقی نَه زیارتنامه زندگیِ حسنِ فاطمه شد غم‌نامه‌ گرد وُ خاکی‌تر از این صحن وُ سرایِ غم نیست جز امیرِ کرم اینجا اَحدی مَحرم نیست خاطراتِ غمِ کوچه مانده در خاطرِ او نیست جز مادرِ غم‌دیده کسی زائرِ او خاکِ صحن و خاکِ چادر پیشِ هم جا دارند چشم‌هایِ مادر و چشمِ پسر می‌بارند پسر از غصّه‌یِ یاسی که شده نیلوفر مادر از غصّه‌یِ صحنِ پسرِ پاره‌جگر‌ کاش آقا مَرهمِ زخمِ دلِ تنگ شود صحنِ خاکیِ امامِ مجتبی سنگ شود جایِ روضه در بقیعِ غمِ زهرا خالی‌ست مجلسِ یاحسن است و جایِ ‌آقا خالی‌ست @babollharam
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای گنبد و گلدسته کفترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و باقد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی برویش زد که حوریه زمین افتاد صدا زد که حسن درزانویم دیگر توانی نیست پوریا _هاشمی (اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در 20 تیر 95) @babollharam
«روزی رسد که صحنِ حسن‌ را بنا کنیم در زیرِ قُبِّه اش همه با هم دعا کنیم» . یک گنبدِ بزرگ برای چهار قبر برپا چو گنبدِ حرمِ سامرا کنیم شکلِ مناره های حرم را موافقی مثلِ مناره هایِ قشنگِ رضا کنیم؟ بالای قبرِ حضرتِ اُمّ‌البنین فقط شایسته است «خانه‌ی سقّا» به پا کنیم یک پنجره برای حرم جور می کنیم اَمْراضِ لاعلاج در آن جا دوا کنیم چون مُنْتـهای جود و سخا و کرامت است انبوهِ زائرانْ همه حاجت‌روا کنیم چون مسجدالنّبی به موازاتِ بابِ بَدْر بابُ‌الجَمَل برای حرم رو‌به‌را کنیم ذکرِ کتیبه های حرمْ یا‌محمّد و زهرا، حسین، حیدر و یامجتبی کنیم . از بابِ قاسمش به حرم می رویم تا إذنِ دُخول خوانده و او را صدا کنیم هر سال و ماه و هفته زِ تقویم‌هایمان روزِ زیارتیِ حسن را جدا کنیم هر کس بخوانَد آیه ی «اِکْمالِ عشق» را با یک برات راهیِ کرب و بلا کنیم @babollharam
عمریست به شیعیان حسادت دارند بدجور به یکدگر شباهت دارند از کوچه و از بقیع دانستم که اینها به خراب کردن عادت دارند از اینهمه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تاکور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین راه انداخته‌اند از آنهمه خاک انتخابت کردند پس منشاء اینهمه ثوابت کردند گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد آباد شدی چونکه خرابت کردند @babollharam
ای اهل دل را جنّه الاعلا مدینه باز آمدم آغوش خود بگشا مدینه آغوش بگشا کز رضا باشد سلامم بر تربت گمگشتۀ زهرا مدینه آغوش بگشا تا ز باب جبرئیلت آیم حضور خواجۀ اسری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشم گریان گمگشتۀ سادات را پیدا مدینه آغوش بگشا تا کنار قبر زهرا گریم به یاد گریۀ مولا مدینه آغوش بگشا تا پر پرواز گیرم گردم به دور قُبّه الخضرا مدینه آغوش بگشا تا کنم تشییع در شب با شیر حق تابوت زهرا را مدینه آغوش بگشا تا به دیوار بقیعت صورت گذارم با تن تنها مدینه آغوش بگشا تا بسوزم در بقیعت. چون شمع سوزان در دل شب‌ها مدینه آغوش بگشا تا کنار چار قبرت از اشگ گردد دیده ام دریا مدینه آغوش بگشا تا ستون توبه ات را گیرم به بر با گریه و نجوا مدینه آغوش بگشا تا به قبر حمزه گریم بر غربت انسیّه الحورا مدینه آغوش بگشا تا بگریم در دل شب مثل علی در دامن صحرا مدینه آغوش بگشا و بگو از خانۀ وحی دود از چه رو شد بر فلک بالا مدینه آغوش بگشا و بگو حامّی حیدر افتاد پشت در چرا از پا مدینه «میثم» سؤالی دارد از تو پاسخش ده زهرا کجا و سیلی اعدا مدینه؟ @ babollharam
در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟ چون که یک جا، چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و پور دل بند بتول صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع همدم دل دادگان و محرم محراب راز هست زین العابدین، بنگر چه‌ها دارد بقیع حاصل آیات قرآن، باقرِ علم رسول وارث فضل و کمال انبیا دارد بقیع صادق آل محمّد، ناشر احکام حق دین و دانش را، رئیس و پیشوا دارد بقیع در نظر آید، زمین بر چرخ سنگینی کند بس که خاکش گوهر سنگین بها دارد بقیع گر چه تاریک است، در ظاهر ندارد یک چراغ همچو ایوانِ نجف نور و صفا دارد بقیع راز‌ها گوید به گوش شب در این جا کهکشان رمز‌ها از خلقت ارض و سما دارد بقیع سایه‌ها نجوا کنان بر مدفن این چارتن کرده شب گیسو پریشان یا عزا دارد بقیع؟ سر به دیوارش زند هر کس از این جا بگذرد در سکوتش ناله‌ها و گریه‌ها دارد بقیع چار معصومند و دورند از حریم جدّشان شِکوه‌ها از دشمنانِ مصطفی دارد بقیع آن دو غاصب در جوار مدفن پاک رسول دور از او جسم امامان را چرا دارد بقیع؟‌ می‌کند محکوم، ظالم را به هر دور زمان گفته‌ها با زائران آشنا دارد بقیع بشنو از این قبر‌ها بانگ انا المظلوم را تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع تا شود ثابت که نور حق نمی‌گردد خموش گر چه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع نالهٔ امّ البنین با اشک زهرا همدم است در غبارِ غم، جمال کربلا دارد بقیع چون (حسان) این جا بود، شب ها، مسیر فاطمه تا که نامحرم نیاید، انزوا دارد بقیع @babollharam
🏴بند اول خونه ی،خدا سیه پوشه/مدینه،دلش پره خونه کربلا،بارشه بارونه/برای بقیع۲ سامرا،حالش دگرگونه/کاظمین،خیلی پریشونه مادرم،فاطمه گریونه/برای بقیع۲ واویلا،نداره حرم براش بمیرم واویلا،برای روز و شباش بمیرم واویلا،برای کبوتراش بمیرم الهی که روزی بیاد بسازیم اونجا یه حرم چهار تا گنبد و ضریح برای شاهان کرم اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🏴بند دوم بمیرم،شبیه زندونه/ناله ی،دلش چه محزونه دلیل،دل پریشونه/مزار بقیع۲ تربتش،همیشه گلگونه/دریغ از،یک نم بارونه کویره،ولی گلستونه/مزار بقیع۲ واویلا،خیلی غریبه نداره زائر فرقش با،حرما اینه نداره حائر میسوزه،دلی که میشه اونجا مسافر منتظریم روزی بیاد با مدد شاهه کرم شبیه مشهد بسازیم واسه بقیعم یه حرم اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🏴بند سوم شیعه از،سعودی بیزاره/منتظر،به مقدم یاره/ایشالله،همسفر یاره/میره تا بقیع۲ صاحبم،مهدی عزاداره/از چشاش،خونه که میباره/زائر،مزار دلداره/میره تا بقیع۲ واویلا،میره آقا سررو خاک میذاره میباره،شبیه یه ابره که میباره میخونه،عمو حسنم حرم نداره الهی اون روز برسه با فرج صاحبمون ضریح زیبای حسن رو ببینیم ما هممون اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🎤بانوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟ چون که یک جا، چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و پور دل بند بتول صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع همدم دل دادگان و محرم محراب راز هست زین العابدین، بنگر چه‌ها دارد بقیع حاصل آیات قرآن، باقرِ علم رسول وارث فضل و کمال انبیا دارد بقیع صادق آل محمّد، ناشر احکام حق دین و دانش را، رئیس و پیشوا دارد بقیع در نظر آید، زمین بر چرخ سنگینی کند بس که خاکش گوهر سنگین بها دارد بقیع گر چه تاریک است، در ظاهر ندارد یک چراغ همچو ایوانِ نجف نور و صفا دارد بقیع راز‌ها گوید به گوش شب در این جا کهکشان رمز‌ها از خلقت ارض و سما دارد بقیع سایه‌ها نجوا کنان بر مدفن این چارتن کرده شب گیسو پریشان یا عزا دارد بقیع؟ سر به دیوارش زند هر کس از این جا بگذرد در سکوتش ناله‌ها و گریه‌ها دارد بقیع چار معصومند و دورند از حریم جدّشان شِکوه‌ها از دشمنانِ مصطفی دارد بقیع آن دو غاصب در جوار مدفن پاک رسول دور از او جسم امامان را چرا دارد بقیع؟‌ می‌کند محکوم، ظالم را به هر دور زمان گفته‌ها با زائران آشنا دارد بقیع بشنو از این قبر‌ها بانگ انا المظلوم را تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع تا شود ثابت که نور حق نمی‌گردد خموش گر چه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع نالهٔ امّ البنین با اشک زهرا همدم است در غبارِ غم، جمال کربلا دارد بقیع چون (حسان) این جا بود، شب ها، مسیر فاطمه تا که نامحرم نیاید، انزوا دارد بقیع @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخر میاد یه روز بقیع لشگر حیدر میسازه گنبد و ضریح برای مادر میسازه بین الحرمین توی مدینه. از حرم فاطمه(س) تاصحن پیمبر صحن امام حسن (ع)ببین میشه چه غوغا وقتی کبوتر میزنه دور حرم پر ایشاالله باشیم ببینیم حرم رو روزی داریم میشوریم با چشم و گلاب قمصر از شاهرود @babollharam
🍂دل پر خون چشم گریون 🍂باز داره بارون میباره 🍂شب سرده، پر درده 🍂که آقام حرم نداره 🍂آرزوم نقش بر آب شد 🍂دلم از غصه کباب شد 🍂الهی خونم خراب شه 🍂حالا که بقیع خراب شد 🍂بوی کوچه، باز میپیچه 🍂میون شهر مدینه 🍂باز رسیده قد خمیده 🍂مادری بازم حزینه 🍂آسمون زغم سپند شد 🍂وقتی رام توکوچه بندشد 🍂به روی صورت مادر 🍂دست نامردی بلند شد 🍁امون ای دل ...امون ای دل... ⬅️حالا که دلت آماده شد حالا که دلت مدینه ای شد.. اجازه بدید بیشتر از مدینه و بقیع براتون بخونم میخوام از غریت مدینه برات بگم.. سالروز تخریب ائمه بقیعه اونایی که مدینه رو دیدن، بهتر حرفمو میفهمند و می سوزند.. ⏺اینجا دیار عشق و مستی و جنون است ⏺اینجا دل هر عاشقی دریای خون است ⏺اینجا هوای چشم ها ابریست ابری ⏺اینجا ندارد شیعه از خود هیچ صبری ♻️(امروز باید بیشتر بسوزی...ناله داری یا نه...) ⏺این قبرهایی که ویران و خراب است ⏺نه قبر، قلب ماست زیر آفتاب است ⏺تاریک دلها نور را باور نکردند ⏺شرم از رسول و حضرت داور نکردند (اما این دو بیت میسوزونه آدمو...) ⏺می سوزد از غم شیعه تا فردای محشر ⏺این قبر بابا باشد و کو قبر دختر ⏺کفرو نفاق و کینه را ترکیب کردند ⏺طاق و رواق و بقعه را تخریب کردند ⏺ای بشکند دستی که دستان ولی الله را بست ⏺ای بشکند پایی که پهلوی خدا را بشکست ✅میگفت تو حرم امام رضا دیدم یه مرد غریبی خیلی گریه میکنه.. رفتم جلو سلام کردم.. گفتم چی شده..مشکلی پیش اومده..دیدم بلند تر گریه کرد کفت نه..من اهل عربستانم..به من گفتن امام رضا ع خیلی غریبه..ولی تا حرم امام رضا رو دیدم..این سیل جمعیت...گنبد و بارگاه باصفا رو دیدم.. میخوام بگم امام رضا ع ..شما غریب نیستی آقا جان..اگه میخوای غریب ببینی..بیا بریم مدینه تو قبرستان بقیع... 🔆منصفانه بده انصاف غریب الغربا کیست 🔆آنکه در خاک وطن خفته و زوار ندارد ♻️این اولین بار نیست...یه روزی هم قبر امام حسینو خراب کردند... یه روزی هم حرم امام هادی و حرم امام عسکری رو خراب کردند..اما به کوری چشم دشمنا شیعه ها با صفاتر ساختند.. اما فقط،یه بیت بگم صدای نالت بره مدینه... (روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه) اما داغ دل شیعه اینجاست...که قبر مادرمون زهرا هنوز مخفیه... ⚜مدینه رفتم و آتش بجانم ⚜ندادی قبر زهرا را نشانم ⬅️اونایی که مدینه رفتین...هر چقدر چشم انداختین بگین ببینم آیا قبر یه دونه دختر پیغمبرو دیدید یا نه.. ☑️هر کجا نشستی ..ان شاالله آقامون صاحب الزمان بیاد.. قبر گمشده مادرشو نشونمون بده...با همه وجود سه مرتبه صدا بزن یا زهرا..... @babollharam
سینه گنجینه‌ی عشق است وندایی دارد دل هر اهل دلی میل به جایی دارد.. قبله گاه همه ی فاطمیون است بقیع کعبه هم خاصیت قبله نمایی دارد کیمیا کار بقیع است که از منظر عشق خاک هم در نظرم رنگ طلایی دارد زائری نیست به جزچند کبوتر اما دل ما درطلبش روحِ رهایی دارد فاطمه، خونِ جگر،چادر خاکی،به بقیع از غریبی حسن شورو نوایی دارد میرود کربُ بلا هر شب جمعه اما در مدینه همه شب کربُ بلایی دارد سایه انداخته خورشید به جای گنبد زیر آن قبه لب عشق دعایی دارد من دعایم فقط این است، ببینم روزی فاطمه با حسنش صحن وسرایی دارد به روی چهار مزاری که ضریحش خاک است چهار شش گوشه نشیند چه صفایی دارد شک نکن شوکت ایوانِ طلای زهرا.. مثل ایوان نجف حال و هوایی دارد دم باب الکرم صحن و سرای حسنش دست ما حسرت یک لحظه گدایی دارد... سینه ها گرم ونفس تازه و شعر آماده هر دوشنبه حرمش نوحه سرایی دارد فقط از کوچه نگویید که در آن کوچه مادری دلخوشی اش بود عصایی دارد حسنش بی حرم و سخت تراز آن، این که پسرش کربُ بلا راس جدایی دارد... @babollharam .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشقی به جز حسین نباشد که این چنین با یک سلام، حالِ مرا زیر و رو کند صبحم به نام نامیِ او تازه می‌شود وقتی دلم، هوایِ حسین آرزو کند صلی الله علیک یا اباعبدالله یا حسین بن علی @babollharam
مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست‌... @babollharam
اینجا بقیع و گریه اینجا جرم دارد با چشم خیس اینجا تماشا جرم دارد بوی سقیفه می دهد بی حرمتی ها در شهر حیدر نام زهرا جرم دارد اینجا هرانکس حرفی از عشق علی زد اندازه تاریخ دنیا جرم دارد حق زیارت نامه خواندن هم نداری اسم مفاتیح الجنان ها جرم دارد اینجا که یک روزی شبیه کربلا بود حرف از حرم افسوس حالا جرم دارد دست از روی دیوار ها بردار زائر قصدت تبرک هست اما جرم دارد هرگز مبادا اهت از سینه براید جز اشک اینجا اه حتی جرم دارد قاری طوطی وار بسیار است اما قران با تفسیر و معنا جرم دارد گفتند روزی با پیمبر این جماعت کاغذ قلم در مکتب ما جرم دارد @babollharam
. جلوه جنت به چشم خاكیان دارد یا صفاى خلوت افلاكیان دارد بقیع گر حصار كعبه را جبریل دربانى كند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع گرچه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتى با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به ظاهر یک نیستان ناله است یك چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه مى‏تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائك سایبان دارد بقیع می توان گفت ازگلاب گریه اهل نظر بى نهایت چشمه اشك روان دارد بقیع بشكند بار امانت گرچه پشت كوه را قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع تا سروكارش بود با عترت پاک رسول كى عنایت ‏با كم و كیف جهان دارد بقیع این مبارك بقعه را حاجت ‏به نور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدى نهان دارد بقیع اینكه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه پاس حفظ این امانت را به جان دارد بقیع فاطمه بنت اسد عباس عم، ام البنین این همه همسایه عرش آستان دارد بقیع در پناه مجتبى در ظل زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبى و صادق آل رسول خفته‏اند آنجا كه عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع كس نمیداند چرا با قرة عین الرسول منظره فصل غم انگیز خزان دارد بقیع آخر اینجا قصه گوى رنج ‏بى پایان تست غصه و غم كاروان در كاروان دارد بقیع خفته بین منبر و محرابى اما بازهم از تو اى انسیه حوراء نشان دارد بقیع راز مخفى بودن قبر ترا با ما نگفت تا به كى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟ شب كه تنها می شود با خلوت روحانى‏اش اى مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب كه تاریک است و در بر روى مردم بسته‏اند زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى «شفق‏» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع. @babollharam
حتّي بدون صحن و گنبد هم صفا دارد اين خاك غير از بوي غم بوي خُـدا دارد مُشتي از آن را چند سال قبل بـو كردم ديدم كه عـطري مـثـل خاك كـربلا دارد گرچه تبرِك جُستن از اين خاك ممنوع است حتّي غُبـارش هم درونِ خـود شفا دارد با اينكه از چشم تمام خلق ناپيداست از جنس نور اين آستان صحن و سرا دارد آري اگر خورشيد بر دارد كُلاه از سر از فرط نورانيّت اين صحـن ، جا دارد جايي كه در آن چار تا معصوم مدفونند حـدّ اقل در حـدّ عـرشِ حـق ، بها دارد دارد هرآنچه این زمین از خیر و از برکت بي شُبهه از دستِ امام مُجتبي دارد اينجا چقدر آدم به يـادِ حضرت سجّاد حال مُناجات و تـضـرّع در دعا دارد باافتخار اين خاك در هر لحظه مي گويد: مثل امام باقر من را كُجـا دارد ؟ بايد كه اينجا فِقهِ ناب جعفري آموخت اينجا تَشـيُّع قيمتي بيش از طلا دارد اصلاً بقيع اين حالت زار و پريشان را از شرم قـبرِ حضرتِ خيرُ النّسا دارد با بودن أمّ البنين اينجا ، دَمِ مغرب بی روضه ي عبّاس هم چشمم بُكا دارد از روضه ي بازوي زهرا رد شدم امّـا اشـك همه بـوي دو تا دستِ جُدا دارد عبّاس،عبّاس است چه با دست چه بي دست هر طور باشد او ادب دارد ، وفا دارد @babollharam
1_4431754213.mp3
3.32M
☑️ بنداول کاشکی گنبد طلا    مرقد باصفا داشتی آقا کاش بودی تو ایرون  چون شاه خراسون امام رضا ورودیه صحن   چقدغوغا/می شد اقا/گل زهرا وردیه صحن/سینه زن ها می خوندند /جان حسن مولا عزیزحیدر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم اقا ی بی حرم  سفره داره کرم  یامجتبی اقای بی حرم   دیدی تو درد و غم تو کوچه ها ..... تو کوچه دیدی/راه و سد کرد بهت  بد کرد /بهت بد کرد تو کوچه دیدی/به مادر زد سیلی نامرد بهت بد کرد عزیزحیدر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم دیدی مادر نشست/گوشواره هاش شکست ای وای    ای وای دیدی رو صورتش/ مونده بود جای دست ای وای   ای وای دیدی پر مادر شکست  ای وای شکست ای وای شکست ای وای دیدی سر مادر شکست ای وای شکست ای وای شکست ای وای عزیزحیدر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم زهر کین همسر/به جگرت شرر میزد میزد پیش چشم خواهر/میزدی بال و پر بی حد بی حد امام غم نصیب/غریب بن غریب یامجتبی«ع» تیربارون شد تنت/ خونین شدکفنت یامجتبی(ع) چه فتنه هاو/چه آتیشا که افروختن/که افروختن با تیر به تابوت/تن و دوختن تن و دوختن تن و دوختن عزیزحیدر غریب مادر @babollharam
1_4432868769.mp3
3.27M
☑️بند اول گریه میکنه مَشَهد پای بقیع امون از گرد و غبارای بقیع میگیره دله تموم زائراش برای غربت جای جای بقیع ندارن ائمه حتی یه رواق شبای تاریک و بی شمع و چراغ ظلمت محضه مزارای بقیع روزا میسوزن زیر آفتاب داغ اونجا انگار آسمون تب داره رو دلا غم روی غم میذاره زائره بقیع با قلبه پرخون جای اشک از دیده خون میباره ☑️بند دوم زائره خسته همه ش دلواپسه زمین بقیع شبیه قفسه کی میشه اینجا حرم بنا بشه وقتی اقای ما از راه برسه میاد و میسازه توو بقیع حرم یه حرم برای شاه باکرم عقده ی دل وا میشه پیدا میشه مزار مخفی زهرا مادرم توو بقیع چن تا حرم میسازیم با ضریح و صحن و ایوون طلا چن تا گلدسته و سقا خونه گنبداش شبیه گنبد رضا «ع» ☑️بند سوم بمیرم برای غربتت حسن«ع» سینه ای داری پر از درد و محن حتی توی خونه تم غریب بودی ای غریب تر از حسین بی کفن دیدی از طفولیت ظلم و جفا ازدحام چل تا مرد بی حیا پیش روت مادرت و عدو میزد توو کوچه باضرب سیلی بی هوا روضه خون شدی برای مادر توو کوچه شدی عصای مادر وقتی مادر رو خاکا افتاد صد دفه جون دادی جای مادر @babollharam
-لطفا لطفا حق روضه ادا شود- دستی رسید و جنّتِ ما را خراب کرد آن آستانِ دفع ِ بلا را خراب کرد لعنت بر آن کسی که برافراشت کینه را لعنت بر آنکه حالِ خدا را خراب کرد یکبار، اصلِ آیهٔ تطهیر را نخواند آلوده بود و صحن و سرا را خراب کرد کعبه دلش شکست همینکه قبیله ای قبرِ چهار؛ قبله نما را خراب کرد وهابیت ادامهٔ راهِ سقیفه بود وقتی بقیع ِ غرقِ صفا را خراب کرد غصبِِ فدک نتیجهٔ آن میشود همین غصبِ فدک بنایِ وفا را خراب کرد غصبِ فدک به روزِ دهم، هم نکرد رحم انداخت نیزه! خاطره ها را خراب کرد * پیش پدر چند قدم راه رفت و رفت... چشم حسود، حال و هوا را خراب کرد غصبِ فدک به نام علی(ع) کینه داشت! پس سر را شکست و لحنِ صدا را خراب کرد تیری که عمقِ حنجرِ شهزاده را شکافت حالِ اذانِ کرب و بلا را خراب کرد غصبِ فدک رسید به گودالِ قتلگاه خنجر کشید و نظم ِ قفا را خراب کرد در شهر شام، غصبِ فدک؛ خیزران به دست لب هایِ سَیّدالشُهدا(ع) را خراب کرد! @babollharam
تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛ هی تناول کرده و ازمزّه اش دفتربسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛ بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، بااین مضامین؛ یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش؛ ازهمان کوچه علی بانام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را باضربه ای بی سر بسازد (برگرفته از وبلاگ حسینیه) @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا