eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بین راه میان لحظه ای اباعبدالله خوابش برد ، از خواب بیدار شد ... دورِ باباست علی ، دید ابی عبدلله آیه ی استرجاع به لب دارد انالله‌واناالیه‌راجعون .. سریع دوید کنار بابا ، بابا جان چرا آیه ی استرجاع خواندی ؟! فرمود پسرم در عالم رویا دیدم هاتفی ندا میده چه با شتاب این غافله سمت مرگ میره .. (چی باید بگه؟ بالاخره جون آدمه ، جون آدم عزیزِ) صدا زد : اولسنا علی الحق؟.. ما بر حقیم یا نه فرمود علی جان حق حولِ محور ما می گرده .. فرمود پس باباجان دیگه چه خوف از مرگ .. مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ کیست که خاکش بوی گلاب گرفته این که برایش ملک رکاب گرفته بهر شهادت چنان شتاب گرفته زودتر از دیگران جواب گرفته سرکشی عشق او مهار ندارد بس که به شوق آمده قرار ندارد باز نمایان شده جلال پیمبر باز تماشا شده جمال پیمبر پرده بر انداخته کمال پیمبر این که خصالش بوَد خصال پیمبر سوی عدو نه علی اکبر خیمه می رود از خیمه ها پیمبر خیمه *از صبح هرکی اومده اجازه بگیره حتی غلام سیاه ، ابی عبدلله به این آسونی اجازه نمی داد .. اومد خدمت امام سجاد(ع) در کوره ی تب امام سجاد (ع) داره میسوزه یه وقت دید کف پاش خنک شد ، به سختی نشست دید علی اکبر اومده تو خیمه .‌.. برادرا همدیگرُ بغل کردن .. چیزی شده علی جان اومدی تو خیمه؟ صدا زد همه رفتن ، همه شهید شدن ، نوبت بنی هاشمِ .. -أین الحبیب؟ _کشته شد -أين ظهیر؟أين مسلم بن اوسجيه؟ هرکس رو فرمود امام سجاد ، آقا علی اکبر فرمود به شهادت رسیده .. برادر اومدم باهات وداع کنم .. این آخرین وداعِ ماست .. میخوام برم از بابا اجازه بگیرم .. دو برادر وداع کردند ، اومد خدمت ابی عبدلله باباجان اذن میدان میدی؟.. حسین معطل نکرد .. برو دست علی به همرات .. ولی قبل از اینکه بری اول برو خیمه ی زنان با مخدرات خداحافظی کن .. شیخ جعفر شوشتری نوشته تو همین یه روضه ی علی اکبر سه بار سیدالشهدا مشرف به موت شد .. یه بار همینجا بود دید زنها ریختن دور علی .. خیمه ها به هم ریخت .. زنها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .. ارحم غربتنا .. به غریبیِ ما رحم کن .. تو حلقه ی محاصره ی زنها علی گیر افتاده خواهرا دورشُ گرفتن .. یه وقت تو این وداع نگاه کرد دید باباش دستاشُ زیرِ بغلش زده غریبونه داره علی رو نگاه میکنه .. یه نهیب زد به زنها گفت برید کنار مگه نمی بینید بابام غریبه .. شیخ جعفر شوشتری نوشته علی خداحافظی کرد رفت به میدان اما راوی میگه دیدیم ابی عبدلله محاسن به دست گرفته آروم آروم دنبالِ علی داره راه میاد .. آخرین توشه ام از عمرِ تو این بود علی که غم انگیز نگاهی ز قفایت کردم تو ز من آب طلب کردی و من میسوزم که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم *جنگید ، برگشت زبان در دهان آقا گذاشت دوباره علی رفت میدان .. دیگه اینجا معلوم شد که علی بر نمیگرده ، چون صدا زد ابی عبدلله فرمود علی جان خیلی طول نمیکشه جدم میاد سیر آبت میکنه ..* حیدر کرار شد زمان خطر گشت لشگر کوفه تمام مثلِ سپر گشت ریخت به هم دشت را و موقع برگشت ضرب عمودی که خورد واقعه برگشت خونِ سرش بر رویِ عقاب چکیدُ راه حرم ندید و شیهه کشیدُ *اسب جنگی تربیت شده ست ، وقتی سوار دست به گردنش میندازه یعنی منو برگردون خیمه .. اما خون فرق ریخت جلو چشمایِ اسبُ گرفت ..عوضِ اینکه برگرده خیمه ، رفت تو دلِ دشمن .. اولی از بنی هاشمِ لشکر تازه نفسِ ‌‌.. یه کوچه باز کردن مهار اسبُ گرفتند آوردن تو این کوچه .. حسین دید یه جا شمشیرا بالا میره ..* آن بدنِ از جفا شکسته ترین را ان بدن له شده به عرشه ی زین را باد سویِ دیگری شکسته جبین را لشکر آماده نیست خواست همین را آه که شمشیر ها محاصره کردند از همه سو تیر ها محاصره کردند بی خبرانه زدند بی خبر افتاد خوب‌که بیحال‌شد از پشت‌سر افتاد در وسط قتلگاه تا پسر افتاد در جلویِ خیمه گاه هم پدر افتاد .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دو سه جمله بخونم و عرضمُ تموم کنم سینه بزنید ، تا به اینجا رسید این روضه برا سکینه خاتونِ ‌‌.. میگه صدایِ بردارم بلند شد .. ابتا علیک من السلام .. میگه من داشتم بابامُ نگاه میکردم .. حسین که مرد جنگه از این ناله ها زیاد شنیده ‌.. یه وقت دیدم عرقِ مرگ رو پیشونی بابام نشست .. دیدم مثل محتضر چشماش میگرده ..همه ی آداب سواری رو حسین بلده .. از کدوم سمت اول باید پارو بزاره تو رکاب سوار بشه ، اما‌ میگه همچین که پارو گذاشت تو رکاب .. دیدم از اون ور با صورت افتاد .. هی بلند میشه ، دوباره رو خاک میوفته ‌.. رحمت خدا به این ناله ها .. کشید خودشُ تا رسید بالاسر علی اکبر .‌ نگاه کرد دید یه نیزه به پهلوش زدن .‌ دیگه نفسش بالا نمیاد ‌‌.. داره پاهارو رو خاک میکشه .. سرُ رو دامن گذاشت هی صدا میزنه علی جواب منو بده .. بعضی از مقاتل نوشتند اول زینب رسیده بالا سر علی اکبر .. با اینکه شمشیر نداشته اول زینب رسیده بالاسر علی اکبر چطوری میشه که زینبی که شمشیر نداره نیزه نداره چجوری میشه اول برسه بالاسر علی اکبر .. اینجوری نوشته هفت قدم مونده بود به بدن علی اکبر که سیدالشهدا برسه دیگه تا دید داره میگه بابا طاقت نیاورد .. از رو اسب افتاد .. هی باسر زانو خودشُ میکشید تا برسه کنار بدن علی .. زینب هم ایستاده داره نگاه میکنه .. هی علی رو تکون میده .. یه بابای دیگه بگو .. میدونید زینب یاد کِی افتاد؟! علی اومد دید فاطمه روح از بدنش رفته .‌. یا بنت رسول الله دید جواب نمیده .. یا بضعة خیر الورا دید جواب نمیده .. دلش شکست صدا زد فاطمه من علی ام .. چشمای خانوم باز شد .. ولی اینجا مدینه با کربلا یه فرقی داره .. اونجا همه بچه ها ایستاده بودن بالا سر مادر گریه میکردند .. ولی کربلا هرچی حسین ناله میزد ، صدای هلهله ی لشگر بلندتر میشد .. یه بیت بخونم و التماسِ دعا .. ببین کارِ اربابت به کجا رسیده .. صدای نالش بلند شد : خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بینِ نامحرم ببر .. حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5899864126313728000.mp3
4.53M
|⇦• و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ را که فراموش کردند، را جایگزینش کردند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت عباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السَلام دست بر سینه رو به کربُبَلا السلام علیکَ یا سقا قمرِ خانوادۀ خورشید صدقه دارد این قد و بالا پسر چهارم امیرِ حنین دست بر سینۀ بنی الزهرا چشم و اَبروی تو سپاهِ حسین کاشِف الکرب سیدالشهدا سیزده ساله فاتحِ صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا *کارِ جنگ که گره خورد ، یه وقت دیدن از خیمه‌ی امیرالمومنین یکی به دستایِ خود علی بیرون اومد .. سوار بر مرکب رفت گره‌ی کارِ جنگُ باز کرد برگشت .. همه دارن حیرت انگیز نگاه میکنن ، این کی بود! رفت کار جنگُ برگردوندُ برگشت .. امیرالمومنین دستشُ گرفت از مرکب پیادش کرد ، روبند و نقابُ از صورتش برداشت همه ناخودآگاه صدا زدن لا حول ولا قوه الا بالله نگاه کردن دیدن قمر بنی هاشمِ .. اصرار کردن آقا یه بار دیگه آقازاده رو بفرستید میدان جنگش رو ما نگاه کنیم فرمود اِنّهُ ذُخرُ الحسین این بچه ذخیرۀحسینمِ ..* سیزده ساله فاتح صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا ارمنی ها مرید نام تواند شاهدم سفره هایِ تاسوعا نام تو هم ردیف یا فتاح چشم هایت مفرج الغما تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا *شاعر بود ، شعرشُ نوشت به این مضمون که عاشورا یه روزی بود کار به جایی رسید همۀ اهل حرم اومدن به عباس پناه آوردن یه وقت به خودش نهیب زد این چه حرفیه زدی .. حسین امامِ تا امام هست کسی به عباس پناه نمیاره .. نوشتن شکوند قلمُ رفت حرم زیارتُ برگشت . در عالم رویا وقتی خوابید حسین بن علی رو زیارت کرد آقا فرمود چرا شعرتُ ادامه ندادی؟! عرض کرد آقا بی ادبی کردم گفتم همه‌ی اهل حرم رفتن تو پناهِ عباس .. گفت نه درست نوشتی .. بذار من بگم تکمیلش کنم .. عاشورا منم رفتم تو پناهِ عباس .. کجا مارو راه دادی امشب ..* تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سایبانِ مخدرات حرم پشت گرمی زینب کبری ایتنی یا کریم انا سائل مستجیر و بک ابوفاضل دست گیرِ همه خدایِ ادب دست پرورده‌ی امیرِ عرب نسل در نسل خاکِ پای توایم به تو دادیم دل نسب به نسب سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شیر و خال تو چو رطب میکند زنده یاد حیدر را چین پیشانی ات به وقت غضب اسد الله کربلا عباس بنشین با وقار بر مرکب قد کشیدی همین که روی اسب لشکر کوفیان کشید عقب میشود روضه را تجسم کرد با کمی فکر روی این مطلب تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نگهبانِ محمل زینب تا تو بودی رباب اصغر داشت غرق بوسه سپیدیِ غب غب تا تو بودی رقیه معجر داشت رویِ دوش تو خواب بود هرشب تا تو بودی کسی اجازه نداشت بزند چوب خیزران بر لب رفتی و بر غرورها برخورد دستِ نامحرمان .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5816867615645108182.mp3
3.22M
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت عباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ (ع)، اَشِّـداءُ عَلَی الکُفاری بود که هرگز به باطل، رویِ خوش نشان نمی‌داد... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت عباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *دست ها از بدن جدا شده .. مشک آبُ داره میاره .. مشک آبُ به دندان گرفته ..* جز لحظه ای که مشک به دندان گرفته بود در عمر خویش خنده‌ی دندان نما نکرد دندان کند کمک گرۀ بسته باز شود دندان او این گرۀ بسته باز نکرد *هی با خودش میگه دست دادم ، ولی آب دارم برمیگردم خیمه .. اما یه وقت یه نانجیبی مشکُ هدف گرفت .. دیگه رویِ برگشتنِ به خیمه نداره .. نوشتن چهارهزار نفر حافظ شریعه بودن .. هدف وقتی حرکت میکنه سخته بزننش ولی وقتی یه جا بایسته دیگه راحت میزنن ..* هدر نرفت زِ پرتاب چله ها تیری امیرِ علقمه از بس که قد و بالا داشت همین که در وسط گیر و دار گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست *دست که به بدن نداره .. یه چشمُ خون گرفته .. یه چشم تیر خورده .. آخ بمیرم از رو اسب اُفتاد ‌‌‌‌.. تیرها به بدن فرو میره .. هرجوری بود اومد خودشُ به یه نخل تکیه داد ، یه نانجیبی آروم آروم قدم برمیداره .. داره میاد نزدیک ، صدای پارُ شنید ، چشم ها جایی رو نمیبینه صدای بی رمقش بلند شد .‌. اومد اول کاری که کرد پاشو گذاشت رو پایِ عباس .. آقای فرمود حیف یه زمانی اومدی دست ندارم .. نامرد صداشُ بالا برد .. گفت تو دست نداری من که دست دارم .. همچین عمو آهنُ بالا برد .. (دیگه من معطل تو نمیشم شب تاسوعاست هرکی هرجوری دوست داره گریه کنه منم روضه مُ میخونم ..) دیگه این زن و بچه نیومدن کنار علقمه عباسُ ببینن .. چطوری بود وضعیت ابی‌عبدالله هم گزارش نداد به زن و بچه ..فقط وقتی برگشت فرمود دیگه این خیمه صاحب نداره .. تا اومدن تو کوفه ؛ سرهارو رو نیزه ها زدن .. یکی سراغ گرفت گفت سر حسین کدومه ؟! نشونش دادن .. صدا زد من شنیدم این آقا یه علمدار داشته همه از هیبتش فرار میکردن ، سر علمدار کجاست؟! گفت نگاه کن گردن اسب حرمله رو .. میگه نگاه کردم دیدم سرُ به گردن اسب آویزان کرده .. هر وقت اسب سر و خم میکنه .. آی قربون محاسنت برم .. حلال کنید شبِ تاسوعاست دیگه .. یه جمله دیگه بگم شهدا فیض ببرن .. ولی همین سر رو نیزه ها ، به گردنِ اسب ها ، آویزه درخت ها ، هرجا که بود ، بازم پناه دخترا بود .. (از کجا داری این حرفُ میزنی؟!) شبی که رقیه رو از بیابون برگردوندن نفسش بالا نمیومد .. نیومد سراغ نیزه ای که سر بابا بود .. اومد زیرِ نیزه‌ی عباس صدا زد عمو صورتمُ ببین .. ببین با رقیه چه کردن .. شبِ تاسوعایی بگو حسین ..* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5899864126313728007.mp3
2.62M
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت عباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ (ع)، اَشِّـداءُ عَلَی الکُفاری بود که هرگز به باطل، رویِ خوش نشان نمی‌داد... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شبایِ تو مدینه یادش بخیر کاشکی اون شبا نمیشدن تموم ماه و میشد تو مشتم بگیرم تا میشستم سر شونه‌ی عموم از رویِ شونه‌ی اون هزار دفعه رویِ اَبرا اسممُ نوشتمُ توی چشماش وقتی خیره میشدم میتونستم ببینم بهشتمُ من تصورم همین بوده فقط که عمو کنارِ ما هست همیشه تو خیالمم نبوده تا حالا که یه روز عمو نباشه چی میشه ولی امشب یه جور دیگه شده هی قدم میزنه دور خیمه ها شاید از صبح بیشتر از هزار دفعه سر زده به دخترا و عمه ها از سر شب یا نگاهش به منه یا نگاه به عمه زینب میکنه خودمُ به خواب که میزنم میاد چادرِ منو مرتب میکنه نیمه هایِ شب اومد به خیمه مون *همه داشتن شب عاشورا عبادت میکردن .. همه قرآن و نماز میخوندن .. فقط یک نفر پاسبان خیامه .. اونم قمر بنی هاشمِ .. درسش اینه؛ یعنی اونی که دلت میخواد نه ، اونی که حسین میخواد درسته .. او هرچی بگه عین نماز و قرآن و عبادتِ فقط گوش کن ببین او چی میگه ..* نیمه های شب اومد به خیممون گفت اگه بگی میرم تا علقمه گفت رقیه جان حلالم کن عمو چند شبه که آبِ تو مشکا کمه گفتمش عمو کسی آب نمیخواد! *چرا غصه میخوری؟ ما بچه هایِ فاطمه ایم ، آب چیه؟ .. عمو فکر نکن گریمون برای تشنگیِ ها .. نه نه نه پس چیه قربونت برم؟!* گفتمش عمو کسی آب نمیخواد غمی که تو قلِب بابامه چیه؟! من که سر در نمیارم به خدا شمر کیه؟ عمو امون نامه چیه؟! *حالا تصور شاعرانست ها ، میگه عاشورا تموم شده این زنُ بچه اومدن داره خانوم اون شبُ تعریف میکنه* گفتمش عمو کسی آب نمیخواد غمی که تو قلِب بابامه چیه؟! من که سر در نمیارم به خدا شمر کیه؟ عمو امون نامه چیه؟! تا امان نامه رو از لبم شنید برا بارِ اول اشکاشُ دیدم سرشُ پایین گرفتُ هی میگفت چیزی نیست عمو نشونشون میدم اینا نشناختن اباالفضلُ هنوز روحش از حسین آکنده شده فقط اینقده بهت بگم عمو عموت امشب خیلی شرمنده شده *دستت بشکنه ، امان نامه آوردی برا آقای ما ، آقای مارو خجالت دادی ..* دستی رویِ سر من کشید و رفت آخرین شبی که ماه و میدیدم آخرین شبی که روی صورتم گرمی تو اون نگاهُ میدیدم چشمایِ عمو پناه حرمِ ای خدا جون نکنه که چشماشُ .. بین دستای عمو بهشتمِ من میترسم نکنه که دستاشُ .. به خودم میگم که فکر بعد نکن میمونه عمو کنارت همیشه تو که میدونی اگه بره به جنگ به خدا هیچکس حریفش نمیشه *اما مثل اُم البنین یه وقت دلش ریخت* اگه نامردی کنن چی؟! باز میگم : میشه واسه این سوال جواب نخوای به خودم میگم هر چی ام که شد فردا از عموت رقیه آب نخوای داره این دلشوره میکشه منو نکنه کم بشه سایه ش از سرم نکنه فردا یه جوری بشه که بره و دیگه نیادش به حرم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5899864126313728011.mp3
2.71M
|⇦• و توسل اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بر (ع) شورید و بر (ع) تا این‌ که تاریخ، خاصیت و را نشان دهد! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خیلی خجالت کشید وقتی گفتن مثل امروز پشت خیمه ها صدا زدن قمر بنی هاشمُ برادراشُ امان نامه براشون آوردن .. چند بار صدای نحسشُ اون ملعون بلند کرد ، آقا اصلا اعتنا نمی کرد ؛ (قربونت برم، چقدر حسین کریمه چقدر آقاست..) یه نگاهی کرد گفت عباس درسته دشمنِ ولی جوابشُ بده ببین چیکار داره .. پرو پرو اومد ایستاد صدا زد پسرایِ اُم البنین تویِ امانن .. چهارتاشون حرفش تموم نشده ، گفتن خاک بر سر تو و امان نامه ت .. پسر فاطمه غریبه .. تو برا ما امان نامه آوردی .. تا عباس هم بود خیال اهل حرم راحت بود (یدونه از جمله هایی که امام حسین علیه السلام بالاسر قمر بنی هاشم گفته این بوده) صدا زد عباسم پاشو ببین جه خبره .. چشمایی که تاحالا نمیخوابیدن از این به بعد راحت میخوابن .. ولی دیگه زن و بچه م خواب راحت ندارن .. آماده ای دو سه جمله روضه و التماسِ دعا .. یا اباعبدالله من که لایق نبودم شب عاشوراتُ ببینم خودت منو کشوندی آوردی .. حال شب عاشورایی هم خودت بهم بده .. یا اباعبدالله .. بیاین یه کاری کنیم زن و مرد دست و بذار رو سینت یه سلام بدیم بگیم آقا کرم کن امشب مارو جزو زائرات بنویس .. صل الله علیک یا مولا یا سیدناالمظلوم منو تو اینطوری سلام میدیم ، بیا سلام امام زمانئ بدیم : السلام علی شیب الخضیب السلام علی خد التریب .. خار و خاشاک رو امروز از اطراف خیمه ها کند به نافع ابن هلال فرمود فردا این خیمه هارو آتیش میزنن .. زن و بچه‌ی من از ترس توی این بیابون میدوَن خارهارو جمع کردم بچه هام کمتر آسیب ببینن .. حسین جان فردا شب تو ، تو گودال افتادی .. سرت خونه‌ی خولیِ .. بچه هات تو بیابونا میدون .. فردا شب که شام غریبان تموم میشه راحت میری استراحت میکنی راحت میری .. تشنه ت باشه آب میخوری .. زیر سرتُ گرم و نرم میکنی .. اما واویلا از فردا شب دیگه سراشونو روی خاک میذارن .. از فردا شب دیگه مصیبت شروع میشه .. از فردا شب هرکی بابارو صدا بزنه میزنن .. بچه ها فردا شب میلرزن .. راوی میگه نگاه کردیم دیدیم دوتا دختر دست گردن هم انداختن زیر یه بوته‌ی خار ..* در زیرِ پای اسب دو کودک زِدست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود *این روضه راویش امام باقرِ .. گفتمُ سینه بزنید .. امام باقر میفرماید همچین که سپیده‌ی شام غریبان دمید نور آفتاب به صورتا خورد من عمه هامو نگاه کردم دیدم همه صورتا کبوده ..* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5899864126313728013.mp3
2.27M
|⇦• و توسل اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بر (ع) شورید و بر (ع) تا این‌ که تاریخ، خاصیت و را نشان دهد! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
کانال ‌متن روضه
🎞#ببینید «مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع)» الحمدالله با یا
جهت دریافت بسته های ویژه ایام محرم شامل ، و یک عدد مشخصات ذیل را تکمیل و به آی دی راه ارتباطی ارسال فرمایید. نام: نام خانوادگی : شماره تلفن ثابت و همراه : شهر و آدرس دقیق : کد پستی : نام تحویل گیرنده : ــــــــــــــــــ : پس از برگزاری جلسه کلیپی کوتاه به صورت تصویر افقی جهت نشر در کانال برایمان ارسال نمایید. (برای جلسه خواهران عکس با رعایت حفظ حرمت ارسال شود) ــــــــــــــــــ : به جهت نشان دادن عقلانیت قشر مذهبی و هیئتی حتماً رعایت فاصله فیریکی مستمعین و استفاده از ماسک لحاظ شود. ــــــــــــــــــ : طرح پویش روضه خانگی با وجوهات مردمی و به جهت برگزاری روضه سیدالشهدا علیه السلام شکل گرفته و جنبه معنوی و تعظیم شعائر را دارد. اگر قصد برگزاری روضه خانگی را ندارید از درخواست صرف نظر نموده تا بسته ها به هدف واقعی برسه. ــــــــــــــــــ : تعداد بسته ها بسیار محدود بوده و با توجه به اولویت ارسال میشود. ــــــــــــــــــ : در این روزها و ساعات مانده تا شروع فصل عاشقی به جهت سلامتی و فرج حضرت مهدی موعود عجل الله و سلامتی همه ی عزاداران سیدالشهدا علیه السلام دعا و صدقه فراموش نشود. التماسِ دعا 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net