فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 با شرکت در انتخابات، دوستان ایران را خوشحال و بدخواهان را ناامید کنید.
✅ رهبر انقلاب اسلامی، امروز بعد از انداختن رای خود به صندوق:
🔸 ... ملت عزیزمان بدانند امروز چشم بسیاری از مردم دنیا، چه آحاد مردم و چه افراد سیاسی و صاحبان جایگاههای معتبر ملی و سیاسی، امروز چشمشان به ایران است، چشمشان به شماست. میخواهند ببینند که شما چه میکنید در این انتخابات و نتیجهی انتخابات شما چه میشود. هم دوستان ما و افرادی که علاقهمند به ملت ایرانند، هم بدخواهان آنها هم همینجور. از همه طرف چشمها مترصد مسائل کشور ماست و مترصد ملت عزیز ما، به این توجه کنید دوستان را خوشحال کنید و بدخواهان را ناامید کنید.
#انتخابات
🚫@bahaiyat🚫
📓کتاب اقدس
محيط طباطبايي در نوشتار ديگري به عنوان «برهان قاطع»، از قول ضياء الحكما خاطره اي از مرحوم حكيم ميرزا حسن جلوه (پسر عم ضياء الحكما) درباره ي حضور وي در جلسه ي استادش، ميرزا حسن نوري، با سيد علي محمد باب و ناتواني باب از پاسخ به پرسش هاي فلسفي او، نقل كرده كه بسيار مغتنم و خواندني است. استاد محيط در مقاله ي «رساله ي خالويه يا ايقان»، به دنبال بررسي اصرار بهاء بر تصحيح و تجديد همه ي متون ايقان بر اساس نسخه ي ملا علي اكبر شهميرزادي است. بهاء در سال ۱۲۶۹ به بغداد رسيد و پس از احياي بعضي درگيري هاي قبلي، به مدت دو سال با نام درويش محمد به نقشبنديان سليمانيه پيوست و پس از آن به دعوت برادرش، ميرزا يحيي صبح ازل، به بغداد بازگشت و با خواندن برادر كوچك تر به نام حضرت ازل و مستور كردن او، و خواندن خود با نام حضرت بهاء امور بابيان را به عهده گرفت. او پس از سال ۱۲۶۹. ق، براي دومين بار در سال ۱۲۷۵. ق امر خود را اظهار كرد، ولي قبول عام نيافت و در معرض خطر قرار گرفت. با آمدن سيد محمد تاجر شيرازي، دايي مسلمان و مخالف علي محمد باب، بهاء در ۱۲۷۷. ق براي اثبات حقانيت باب طي دو شبانه روز رساله ي خالويه را دو باب نگاشت كه بعدا به كتاب ايقان تغيير نام يافت. او در اين رساله به اشاراتي، بر فشار سنگيني اشاره كرده است كه بر اثر اظهار امرش، بر او وارد شد. در هر حال، اين رساله در خدمت تثبيت امر او قرار گرفت و پس از جدايي دو گروه ازليان و بهائيان و سومين مرحله ي اظهار امر بهاء در ۱۲۸۰. ق، اهميت بيشتري يافت. محيط طباطبايي در نوشتار ديگري با نام «عظيم پس از باب و پيش از ازل» به اثبات رياست شيخ علي عظيم پس از اعدام باب و ابطال جانشيني فرد ديگري مانند ميرزا يحيي صبح ازل همت گمارده و در اين خصوص از شواهد تاريخي و تصريح تواريخ بابي بهره گرفته است.
چنان كه فوقا اشاره شد، يكي از مقالات استاد در مجله ي گوهر، تطبيق نسخه هاي مختلف كتاب مقدس بهائيان: «اقدس»، (نوشته ي حسينعلي بهاء) با يكديگر است كه به طور مستند نشان مي دهد مطالب اين كتاب را (همچون ديگر تأليفات عادي بشري) اطرافيان بهاء در زمان چاپ، براي جلوگيري از ايراد اهل نظر، بارها دست كاري نموده و «اغلاط املايي و ادبي و دستوري» آن را «تصحيح» كرده اند.
📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۲-۱۴
#کتاب_اقدس
#بهائیت_کذاب
🚫@bahaiyat🚫
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ نظام اسلام ✅
ــــــــــــــــــــ
📜قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
اِسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا لِمَنْ وَلاَّهُ اَللَّهُ اَلْأَمْرَ فَإِنَّهُ نِظَامُ اَلْإِسْلاَمِ.
📄 رسول الله صلّى الله عليه و آله فرمودند:
گوش كنيد و اطاعت نمائيد از آن كس كه خداوند امر شما را به دست او سپرده است، كه اين گونه طاعت و پيروى خود موجب برقرارى نظام اسلام است.
ــــــــــــــــــــ
📚 امالی شیخ مفید ج ۱، ص ۱۴
#حدیث_روز
🚫@bahaiyat🚫
.
🔸خدایا اگر هستی، از من دستگیری کن…
«آقاى مهندس صادقى به آقاى جزایرى گفت: من یهودى بودم و سپس بهایى شدم. شبى در زنجان، همراه با دوستان مشغول عیّاشى بودیم. من از جمع دوستان جدا شده و وارد حیاط شدم. یکدفعه منقلب شده و حال عجیبى به من دست داد. گفتم: خدایا! بعضى مىگویند تو هستى و بعضى مىگویند تو نیستى! اگر هستى از من دستگیرى کن!
فرداى آن روز در خیابان راه مىرفتم که دیدم از آن طرف خیابان، آقا سیّد محمود امامجمعه زنجانی عبور مىکند. من از روحانیون و علما بدم مىآمد. ایشان متوجّه من شد. خواستم راه را عوض کنم، ولى او به طرفم آمد، به طورى که نتوانستم مسیرم را عوض کنم. به محض اینکه به من رسید گفت: دعاى شما مستجاب شد، فردا شب به منزل ما بیایید. گفتم: قرار قبلى دارم و مجلس بسیار مهمّى است که باید شرکت کنم. گفت: نمىگذارند بروید! این سخن را گفت و گذشت.
فردا شب، یک ساعت پیش از موعد مقرّر، دچار تب شدیدى شدم، به طورى که نتوانستم در آن مجلس شرکت کنم. پس از آن که وقت مجلس گذشت، تبم قطع شد. به منزل آقاى امامجمعه رفتم و ایشان مرا هدایت کرد…»
📚 حکایات استاد ، شیخ علی اصغر کرباسچیان ، صفحه ۶۸ .
#مستبصرین
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
💢مدعی بابیت و وعده های آنچنانـــــــــــــــــی
🔹علی محمد باب در شب پنجم جمادی الاولی ۱۲۶۰ هجری نزد ملاحسین بشروئی که هر دو از شاگردان سید کاظم رشتی بودند، خود را باب امام زمان نامیده و از مهمانش خواست به او ایمان آورد.
🔸مدعی بابیت و مهدویت سپس به مهمانش ملاحسین گفت: «بعد از این در آینده این شب و این ساعت از بزرگترین اعیاد محسوب خواهد شد».
♦️اشراق خاوری بعد از گذشت یک قرن از این وعده، هیچگاه فکر نکرد چرا این پیشگوئی بعد از صد سال هنوز عملی نشده و آن شب نزد عموم مردم عید گرفته نمی شود چه رسد به اینکه از بزرگترین اعیاد هم شمرده شود؟
🔹اگر گفته شود پنجم جمادی در تقویم بهائی جزء ایام محرمه بوده و نزد بهائیان بعنوان عید و تعطیل رسمی می باشد، در جواب باید گفت: اولاً علی محمد باب، عید بودن آن را تنها برای پیروان خود مقید نکرده است.
🔺ثانیاً مدعی بابیت و قائمیت به ملاحسین گفته بود: در آینده این شب پنجم جمادی الاولی و این ساعت از بزرگترین اعیاد محسوب خواهد شد.
🔺آیا تعطیلی روز پنجم جمادی (ششم خرداد) در هر سال تنها نزد بهائیان که تعدادشان در سراسر جهان از سه میلیون نفر تجاوز نمی کند، از بزرگترین اعیاد مردمی به حساب می آید؟
📗تلخیص تاریخ نبیل، ص۴۹
#علی_محمد_باب
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📓کتاب اقدس
مقاله ي محققانه استاد در اين زمينه را با عنوان «كتاب اقدس» در ذيل مي خوانيد: «نخستين بحث كتاب شناسي كه قبلا به نظر خوانندگان ماهنامه ي تحقيقي «گوهر» رسيد مربوط به كتاب تاريخ قديم و جديد بابيه بود كه دنباله ي آن به موضوع كتاب مطالع الانوار، ترجمه ي دوان بريكرز ]و[ تأليف شوقي افندي، كشيده شد كه پس از چاپ و انتشار، به ملا محمد نبيل، شاعر زرندي مداح ميرزا حسينعلي بها نسبت داده شده بود. اين بحث چند تن از مبلغان و پيش كسوتان معروف هر دو دسته ي بابي و بهايي را برانگيخت تا بر آن خرده بگيرند و رد و انتقادي بنگارند كه پاسخ آن ها نيز بعدا در ضمن مقالات تكميلي به استحضار خوانندگان حقيقت جو رسيد. اينك مي خواهيم بحث تازه ي كتاب شناسي را در مورد «كتاب اقدس» تصنيف ميرزا حسينعلي بها، بر پژوهندگان بي طرف عرضه داريم و برخي نكات و دقايق را كه در طي مراجعه و مقايسه ي نسخه هاي متعدد خطي و چاپي اين كتاب دريافته ايم، بر بساط پژوهش و سنجش قرار دهيم تا نظر خوانندگان را به سير نظر درباره ي آن جلب كند. پيش از آغاز بحث، بايد راجع به كيفيت تصنيف اين كتاب نظري افكند و ديد با وجودي كه از تاريخ جدايي فرزندان ميرزا بزرگ نوري در ۱۲۸۰. ق و تشكيل دو فرقه ي بهايي و ازلي و تفرقه ي ميان آن ها از سال ۱۲۸۵، هر دو گروه در كشور عثماني زير اسم بابي به سر مي بردند و بنا به تعهداتي كه هنگام توقف بغداد و قبول تابعيت سپرده بودند، درباره ي عقيده ي مذهبي خود، كه نوعي از تصوف معرفي شده بود، حق هيچ گونه تبليغ و ترويج شفاهي و كتبي نداشتند و به همين سبب در طول مدت چهل سال، قادر به جذب افرادي از عنصر عرب و ترك و ارناؤط حتي به تعداد شماره ي انگشتان دو دست نشدند و هر كاري انجام مي دادند، خواه در عكا و خواه در قبرس و از پيش در آدرنه و بغداد، در پرده ي استتار انجام مي گرفت و مربوط به همان عده ي ايراني بود كه از كاشان و اصفهان و شيراز و تبريز و بلده ي نور دنبال ايشان به كشور عثماني رفته بودند. پس از بيست و اندي سال، چند بار اظهار انكار و تكرار ادعا و سكوت، عاقبت در سال ۱۲۹۰ يا ۱۲۹۲. ق دفتري مشتمل بر شش هفت هزار كلمه به نام «اقدس» به زبان عربي براي تسجيل انفصال و استقلال خود از بابيان، در عكا تدوين شد كه صورت هاي متعددي از آن به خط چند تن خطاط كه با خود از اين برده بودند در پرده ي استتار نوشته و به اتباع مطمئن سپرده شد. در ضمن تكرار استنساخ، نسخه ها گاهي به دست افراد عربي داني مي افتاد كه در آن آثار ضعف انشا و نقص ماده ادبي مي جستند. در سال ۱۳۰۸ كه مدتي بود ميرزا حسينعلي به واسطه ي پيري و بيماري، كارهاي دنيوي و ديني خود را ميان دو پسرش: عباس افندي (غصن اعظم) و ميرزا محمدعلي (غصن اكبر) قسمت كرده بود و هر كدام در بخشي از امور دسته جمعي مشغول انجام بودند
📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۴-۱۶
#کتاب_اقدس
#بهائیت_کذاب
🚫@bahaiyat🚫