▪️او بوده و نهایتی ندارد▪️
ــــــــــــــــــــ
📜قالَ أبوعَبدِاللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ:
إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَانَ وَ لاَ شَيْءَ قَبْلَهُ وَ هُوَ بَاقٍ وَ لاَ نِهَايَةَ لَهُ فَلَهُ اَلْحَمْدُ عَلَى مَا أَلْهَمَنَا وَ اَلشُّكْرُ عَلَى مَا مَنَحَنَا
📄امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند هميشه بوده است، بىآنكه پيش از او چيزى باشد و هميشه باقى خواهد بود، بىآنكه پايانى داشته باشد. او را سپاس كه به ما الهام كرد و او را شكر كه به ما عطا كرد.
ــــــــــــــــــــ
📚 توحید المفضل ج ۱، ص ۴۴
#حدیث_روز
🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۳)
در باب خامس، على محمد شيرازى متن دعاى مذكور را كه به گفته ايشان جامع جميع مراتب اعتقاد است چنين مى نگارد:
«وأشهد الأوصياء محمد صلى الله عليه و آله بعده علىّ ثمّ بعد العلىّ الحسن ثم بعد الحسن الحسين ثم بعدالحسين على ثم بعد علىّ محمد ثم بعد محمد جعفر ثم بعد جعفر موسى ثم بعد موسى على ثم بعد على محمد ثم بعد محمد على ثم بعد على الحسن ثم بعد الحسن صاحب العصر حجتك وبقيّتك... وأشهد أن قائمهم صلواتك عليه حجّتك امامي الحق. »
۲- در كتاب: «تفسير سوره يوسف» [۱] و نقل آن در كتاب «رحيق مختوم» [۲] تأليف اشراق خاورى، على محمد شيرازى صريحاً ادعا كرده است كه تفسير مذكور را از ناحيه حضرت قائم عليه السلام آورده است!: «اللَّه قد قدر أن يخرج ذلك الكتاب في تفسير أحسن القصص من عند محمد بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب على عبده ليكون حجة اللَّه من عند الذكر على العالمين بليغاً».
۳- در كتاب: «دلائل سبعه» على محمد شيرازى دعاى افتتاح را از حضرت قائم عليه السلام با سر آغازى چنين نقل مى كند: و از آن جمله است كلام خود آن حضرت در دعاى شبهاى ماه مبارك رمضان:
«الّلهُمَ اجْعله الدّاعِىَ إلى كِتابِكَ وَالقائِمَ بِدِيِنِكَ».
۴- در كتاب تفسير سوره بقره على محمد شيرازى به نقل از كتاب اسرار الآثار [۳] فاضل مازندرانى چنين تصريح مى كند:
«ولقد قال الحسن أبوالحجة فى تفسيره لهذه الاية... »
وايضاً در تفسير مذكور، ذيل آيه وَللَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ [۴]
مى نويسد:
«والمغرب القائم محمد بن الحسن صاحب العصر» و ذيل آيه: أُوْلَئِكَ عَلَى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ مى نگارد: «والايمان بما انزل اللَّه فى ولاية على و الحسن و الحسين... و على و الحسن و محمد الغائب المنتظر».
۵- در كتاب: «تفسير سورهكوثر» [۵] كه آن را به درخواست «يحيى دارابى» نوشته است، على محمد شيرازى مى نويسد:
«فلاشكّ فى وجود امام القائم الغالب المستور... و أنّ المنكرين من المسلمين ساقطون أقوالهم عن درجة الإعتبار، وأمّا المسلمون الموصول من فرقة الإثنى عشرية فقد ثبت عندهم يوم ولادته. »
منابع📚
----------
[۱]: تفسير سوره يوسف- احسن القصص، على محمد شيرازى.
[۲]: در تشريح: لون قرن، ج ۱، ص ۲۲.
[۳]: ص ۵۶.
[۴]: بقره: ۱۱۵.
[۵]: ج ۲، ص ۱۱
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۱-۱۹۲
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۲)
🔹تلقی جامعه نسبت به بهائیت این است که بهائیت یک فرقه دینی است؛ در حالیکه شما در کتاب عنوان سازمان سیاسی را به این تشکیلات نسبت دادهاید.
🔸 میتوانیم از یک منظر بهائیت و تاریخش را به دو دورهای که فرقه بود و دورهای که سازمان شد تقسیم کنیم. سازمان بهائیت اصلاً پدیده ایرانی نیست؛ یک پدیده آمریکایی ـ یهودی است. درواقع میتوانیم بگوییم فرقه بهائیت، خاستگاهی در ایران و عراق داشت. یعنی در دوران عثمانی. اما زمانی که این فرقه به سازمان تغییر ساختار میدهد، اصلاً ایرانیها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند. جریانهای یهودی و آمریکایی این کار را کردند.
سال ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله که بنیانگذار بهائیت است، میمیرد. تازمانی که مؤسس آن میمیرد، همچنان یک فرقه کوچکی است که نتوانسته توسعه چندانی داشته باشد. تعدادی بهائی در بین جمعیت ایران بودند، تعدادی از ایرانیها هم ـ برای اینکه بتوانند آزادی عمل بیشتری داشته باشند با همراهیای که شوروی انجام داده بود ـ رفته بودند سمت عشقآباد، آنجا اولین مشرق الاذکار که به قولی معبد بهائیها است را ایجاد کرده بودند، که در دوران بعد از انقلاب کمونیستی آن هم از بین میرود.
سال ۱۸۹۳ یک کنگرهای در آمریکا برگزار میشود به اسم پارلمان جهانی ادیان. اینجا نقطه عطف است و سرآغاز سازمان شدن بهائیت. در پارلمان جهانی ادیان یک سیاست گذاریهای جهانی قرار است در مورد ایجاد دین واحد جهانی صورت بگیرد که برای اولین بار اسم بهائیت مطرح میشود به عنوان یک جریانی که میشود روی آن حساب کرد.
واژه فرقه یک مقدار مبتنی بر همان گفتمانی است که جریان بهائیت خودش ایجاد کرده، البته با کمی نگاه انتقادی. یعنی خود بهائیت ادعای دیانت کرده و برای اینکه بتواند در جوامع مختلف رشد کند و عضوگیری کند، خودش را یک دین معرفی کرده، آن هم یک دین پسینی. دینی که بعد از اسلام آمده است. درواقع آمده زوال اسلام را نشان بدهد. زمانی هم که نسبت به این فرقه انتقاد میشود، میگویند طبیعی است که شما به ما نقد داشته باشید، زیرا اساساً هر دینی نسبت به دین پسینیاش انتقاد دارد. کسانی که عنوان فرقه را به کار بردند به تعبیری روح این حرف را گویی پذیرفتند. یعنی یک چهره و وجاهت اعتقادی دیانتی را پذیرفتند، اما با نگاه انتقادی، اعتقاد دارند این یک دین اصیل نیست بلکه صرفاً یک فرقه است. درحقیقت یک جریان اعتقادی ـ انحرافی و جعلی است. در ادبیات و زبان فارسی هم واژه فرقه عموماً زمانی به کار میرود که انشعابی در یک جریان کلی اعتقادی صورت میگیرد و میگویند فرقه ایجاد شده است.
اگر ما نخواهیم وارد سیر تحول بشویم و بخواهیم از همان بستر گفتمانی شروع کنیم و به این جریان با خطکشهای علمی نگاه کنیم، فرضیههای مختلفی مطرح میشود. مثلاً یک فرضیه این است که به هرحال این یک پدیده اجتماعی است. یک فرضیه این هست که این فرقه است، یا حتی این فرضیه که سازمان بوده، یا حزب سیاسی بوده هم از دهههای قبل وجود داشته و فقط مختص دوران ما نیست. مثلاً حضرت آیتالله بروجردی(رحمهالله علیه) مرجع عالیقدر شیعه ـ که در همین اوایل قرن چهاردهم خورشیدی بودند و در مقطعی استاد امام خمینی (رحمهالله علیه) بودند ـ عنوان حزب سیاسی را مطرح کردند. حضرت امام هم همین اصطلاح حزب سیاسی را به کار میبرند. پس فرضیهای که یک حزب سیاسی بوده دارای قدمت زیادی است.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
📸 #عکس | شهادت کودکی در غزه بر اثر سوء تغذیه
🔹«یزن الکفارنه» کودک فلسطینی که در بیمارستان بستری بود، بر اثر سوء تغذیه در نتیجه محاصره ظالمانه دشمن صهیونیستی به شهادت رسید.
🔹تاکنون ۱۶ کودک فلسطینی بر اثر سوء تغذیه در بیمارستانهای نوار غزه به شهادت رسیدند.
🔻سید علیرضا آلداود:
▫️آدم باید از غصه بمیرد
▫️کودک فلسطینی بر اثر کمبود غذا به شهادت رسید و دنیای بیرحم ساکت است...
▫️لعنت بر شیطان بزرگ آمریکا
▫️لعنت همیشگی ...
لعنت بر حامیان صهیونیست
📎 #طوفان_الاقصی
📎 #غزه
📎 #فلسطین
🚫@bahaiyat🚫
۳. زندگی نامه شوقی افندی ربانی
الف) تولد
شوقی ربانی ملقب به «ولی امرالهن» در یازدهم اسفند ۱۲۷۶ برابر با ۲۷رمضان ۱۳۱۴ ه- .ق در عکا به دنیا آمد. او فرزند ضیائیه(۱) و میرزا هادی افنان (۲)بود. وی تا یازده سالگی در عکا، تبعیدگاه جدّ مادری خود، بهاءالله به سر برد.
ب) تحصیلات
با سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸م.، عبدالبهاء همراه خانواده خود به منظور ادامه تحصیل نواده هایش، به شهر حیفا که در دوازده کیلومتری عکا قرار دارد، نقل مکان کرد. شوقی تحصیلات خود را در حیفا در کالج دفرر انجام داد و سپس به دانشگاه بیروت رفت. در نهایت دانشگاه آکسفورد انگلستان را برای ادامه تحصیلات برگزید و گویا موفق به گرفتن مدرک از این دانشگاه نشد. (۳)
اگر منسوب بودن رساله الواح و وصایا به عبدالبهاء درست باشد، در صفحه های ۱۱ تا ۱۶این کتاب با صراحت، جانشینی شوقی به عنوان ولایت امر در جامعه بهایی اعلام شده است.
ج) نخستین و آخرین حلقه از سلسله ولایت امرالله
شوقی افندی نخستین ولی امر سلسله ولایت امر الله عقیم بود و هیچ وصیتی نیز در این مورد نکرد. ازاین رو، سلسله ولایت امر ادامه نیافت.
در منابع بهایی آمده است که شوقی در زمان تحصیل در دانشگاه آکسفورد خبر فوت عبدالبهاء، پدربزرگش و رهبر جامعه بهایی را شنید. تحمل این خبر برای او چنان دشوار بود که چند ماهی به کلی از همه کناره گیری کرد. در این مدت، اداره امور بر عهده خواهر عبدالبهاء (بهاییه ملقب به ورقه علیا) بوده است. شوقی پس از چند ماه به حیفا بازگشت و زمام امور جامعه بهایی را به دست گرفت. او پس از آماده ساختن و آشنا کردن جامعه با رسالت خود، شروع به تقویت تشکیلات بهایی کرد. ولی در منابع مخالف شوقی آمده است که وی با نیرنگ بازی مادرش به ریاست رسید، وگرنه خودش او نه توانایی رهبری را در خود می دید و نه جاذبه های زندگی در غرب او را رها می کرد. کناره گیری از تشکیلات هیچ ربطی به ناراحتی های روحی او نداشت و در طول چند ماهی که از پذیرفتن بار مسئولیت فرقه خودداری می کرد، بارها وی را با وعده های گوناگون به حیفا دعوت کردند.
📗۱- دختر بزرگ عبدالبهاء.
📗۲- برادرزاده خدیجه بیگم، همسر اول سید علی محمد باب. افنان به معنای شاخه هاست. در واژه نامه بهایی به خویشان باب، افنان و به خویشان بها، اغصان می گویند. بهاء ظاهراً این القاب را برای ساختن چیزی مانند سلسله سادات، در بهاییت وضع کرد.
📗۳- کشف الحیل، ص۲۱۲.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۷۵_۷۷
#تحلیل_نقد_بهائیت
#آثار_عبدالبهاء
🚫@bahaiyat🚫
📓کتاب اقدس
آنچه كه از اين مجموعه، مورد نظر ما در اين مقاله قرار دارد همانا اقدس، يعني بخش اول آن مجموعه است كه چهارده سال پيش از چاپ استاندارد بمبئي، به خط يكي از ياران نزديك به بها نوشته شده و در آخر آن اين عبارت «ختمتها في يوم چهارشنبه ۷ شهر صفر المظفر سنه ۱۲۹۴» است. از روي جمله ي «ختمتها» قرينه اصالت خاصي به دست مي دهد كه گمان خط مؤلف بودن را پيش مي آورد. اين نسخه دو يا چهار سال (نسبت به دو قول منقول) بعد از تدوين اصل كتاب قلمبند شده و نمي دانيم آيا نسخه اي بدين قدمت در اختيار حضرات بهائي در فلسطين و ايران هست يا نه؟ پنج شش سال پيش آنان مي خواستند به مناسبت تصادف سال ۱۳۹۰ هجري با صدمين سال قمري تدوين اقدس، كتاب مزبور را در صورت تازه اي با تشريفات جشن يادبود مخصوصي انتشار بدهند و پس از سال هاي متمادي كه ديگر به هيج وجه نسخه خطي و چاپي تازه اي از آن در اختيار مريدان قرار نگرفته بود اقدس چاپ جديدي در دسترس ايشان قرار دهند. نمي دانم چه باعث شد كه بار ديگر بلا حاصل، و تصميم به سكوت و نسيان امر گرفته شد. شايد موضوع زبان كتاب، باعث بر اين تصميم به فرو گذاشت شده باشد.
📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۹-۲۰
#کتاب_اقدس
#بهائیت_کذاب
🚫@bahaiyat🚫