📓کتاب اقدس
پس از تعيين بهاي كتاب ها، از او خواستم اين مجموعه ۹۴ را يكي دو روز در دسترس من بگذارد و با اجازه ي او، از اول و آخر بخش اول آن مجموعه، زيراكسي برداشته شد. خط اين مجموعه به خط متعارف ميرزا محمد علي و ميرزا عباس و برخي از نويسندگان نزديك به ميرزا حسينعلي فوق العاده نزديك بلكه بيشتر به خط عباس افندي پيش از دوران پيري و لرزش دست و خط شباهت دارد. خوشبختانه چند نسخه از اين مجموعه ي خطي و چاپي را يكي از كتاب دوستان معاصر خريده و اكنون در تصرف دارد و نمي دانم كه او بدانچه در اين مقاله از بابت نسخه شناسي مجموعه مكاتيب معهود گفته مي شود آگاهي يافته يا نه؟ محتويات اين مجموعه (۹۴) عبارت است از: ۱ - كتاب اقدس كه در پايانش تاريخ چهارشنبه ۷ صفر المظفر ۱۲۹۴ دارد. در ذيل آخرين صفحه، صورت مكتوبي از بهاء به يكي از مريدان او نوشته شده كه طرف مكاتبه معلوم نيست. ۲- كلمات مكنونه فارسي كه بعدا در حاشيه صفحات آن چيزهايي افزوده شد و تاريخ آن ۱۴صفر ۱۲۹۴ است. ۳- سر مكنون عربيه كه در همان زمان و به همان قلم نوشته شده ولي رقم تاريخ ندارد. ۴ - نوشته اي است مفصل در اثبات حقانيت دعوي بها كه نويسنده ي آن شايد عبدالبها يا ميرزا آقاجان باشد. چه، در ضمن آن مي نويسد: «اين عريضه اي است از اين عبد موسوم به عبد حاضر لدي العرش به سوي شاربان رحيق.... و به لسان پارسي عرض مي شود...». ۵ - مكتوبي است كوتاه از بها به آقا جمال بروجردي كه پيش اين دو فرقه، بعدها معروف به كفتار، و مطرود شده بود؛ ۶ - مكتوبي است به شيخ مرتضي انصاري عليه الرحمه كه شايد هرگز به دست آن مرحوم نرسيده باشد؛ ۷ - مكتوب ديگري است كه مخاطب آن معلوم نيست؛ ۸ - نوشته اي است مفصل بر رد ]برادر بها، ميرزا يحيي صبح[ ازل به طرفداري از بها كه با خط بدي در كنار صفحه ي اولش اين عنوان را يافته است: «كتاب حب حبيب و بطلان ازل»؛ ۹ - دعايي براي شفاي بيمار از بها؛ ۱۰ - لوح سلطان ايران يا عريضه ي بها به ناصرالدين شاه در سلب تهمت شركت بابيان در سوء قصد به شاه؛ ۱۱ - زيارت نامه ي بديع كه بايد نه مرتبه رو به طرف مشرق بخوانند؛ ۱۲ - مناجات گونه اي از بها كه در حاشيه ي آن دعاي كارگشايي او نوشته شده است؛ ۱۳ - مكتوبي به خط متوسط، كه طرف خطاب بها در اين نامه محمد علي دهجي است كه پيك نامه بر بها در ايران بود و در همين نامه هم مأموريت داشته كه به كرمان و شهر بابك و حسن آباد و بهرام آباد برود و پيام برساند.
📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۷-۱۸
#کتاب_اقدس
#بهائیت_کذاب
🚫@bahaiyat🚫
ز) آثار عبدالبهاء
۱. مقاله شخصی سیاح به فارسی (تاریخ دوره اول دیانت بهایی)؛
۲. رساله مدنیه به فارسی؛
۳. کتاب سیاسیه (در سیاست مدرن) به فارسی؛
۴. کتاب مفاوضات (دربرگیرنده نوشته های مهم و فلسفه و روحانی و تفسیر و غیره)؛
۵. کتاب مکاتیب در چهار جلد (شامل الواح به فارسی و عربی)؛
۶. تذکره الوفا (شامل شرح احوال نفوس زکیه)؛
۷. مجموعه مناجات ها به فارسی؛
۸. مجموعه مناجات ها به عربی؛
۹. پاسخ نامه جمعیت لاهای (برای اجرای صلح عمومی)؛
۱۰. پاسخ پروفسور فورل؛
۱۱. خطابات مبارکه در دو جلد به فارسی و عربی؛
۱۲. مجموعه الواح به زبان آذری؛
۱۳. لوح امریک؛
۱۴. الواح وصایای مبارکه (وصیت نامه)
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۷۵
#تحلیل_نقد_بهائیت
#آثار_عبدالبهاء
🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۲)
چنين شناختى از امام دوازدهم، كه مسلم روايات و مراجع اصلى عقيده شيعى است در مواضع متعدد در مورد تأييد و تصديق على محمد شيرازى و بعدها ديگر مدعيان ازليت و بهائيت قرار گرفته است.
مداركى كه چنين اعترافى را بيان مى دارد ذيلًا به استحضار مى رساند:
۱- على محمد شيرازى در كتاب: صحيفه عدليه [۱] مى نويسد: «ثالث معرفت ابواب است و در اين مقام فرض است بر مكلف، اقرار به وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام نمايد...رابع معرفت امامت است و در اين مقام بر كل موجودات فرض است معرفت دوازده نفس مقدس كه قائم مقام ولايت مطلقه بوده باشند.. الحسن بن على و الحسين بن على و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على و الحجة القائم محمد بن الحسن صاحب الزمان و الفاطمة الصديقة صلوات اللَّه عليهم اجمعين. و اين شموس عظمت و نجوم عزت در هر شأن قائم مقام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله بوده اند. »
در صفحه ۳۸ كتاب مذكور، تصريح مجدد مى كند كه: «دعائى كه در باب خامس ذكر مى شود، جامع جميع مراتب اعتقاد است كه عبد بعد از قرائت آن عمل به اصول دين خود نموده كافى است اين دعا كل را در مقام اعتقاد. »
----------
📗[۱]: صص ۲۶- ۲۷.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۰-۱۹۱
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
▪️او بوده و نهایتی ندارد▪️
ــــــــــــــــــــ
📜قالَ أبوعَبدِاللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ:
إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَانَ وَ لاَ شَيْءَ قَبْلَهُ وَ هُوَ بَاقٍ وَ لاَ نِهَايَةَ لَهُ فَلَهُ اَلْحَمْدُ عَلَى مَا أَلْهَمَنَا وَ اَلشُّكْرُ عَلَى مَا مَنَحَنَا
📄امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند هميشه بوده است، بىآنكه پيش از او چيزى باشد و هميشه باقى خواهد بود، بىآنكه پايانى داشته باشد. او را سپاس كه به ما الهام كرد و او را شكر كه به ما عطا كرد.
ــــــــــــــــــــ
📚 توحید المفضل ج ۱، ص ۴۴
#حدیث_روز
🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۳)
در باب خامس، على محمد شيرازى متن دعاى مذكور را كه به گفته ايشان جامع جميع مراتب اعتقاد است چنين مى نگارد:
«وأشهد الأوصياء محمد صلى الله عليه و آله بعده علىّ ثمّ بعد العلىّ الحسن ثم بعد الحسن الحسين ثم بعدالحسين على ثم بعد علىّ محمد ثم بعد محمد جعفر ثم بعد جعفر موسى ثم بعد موسى على ثم بعد على محمد ثم بعد محمد على ثم بعد على الحسن ثم بعد الحسن صاحب العصر حجتك وبقيّتك... وأشهد أن قائمهم صلواتك عليه حجّتك امامي الحق. »
۲- در كتاب: «تفسير سوره يوسف» [۱] و نقل آن در كتاب «رحيق مختوم» [۲] تأليف اشراق خاورى، على محمد شيرازى صريحاً ادعا كرده است كه تفسير مذكور را از ناحيه حضرت قائم عليه السلام آورده است!: «اللَّه قد قدر أن يخرج ذلك الكتاب في تفسير أحسن القصص من عند محمد بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب على عبده ليكون حجة اللَّه من عند الذكر على العالمين بليغاً».
۳- در كتاب: «دلائل سبعه» على محمد شيرازى دعاى افتتاح را از حضرت قائم عليه السلام با سر آغازى چنين نقل مى كند: و از آن جمله است كلام خود آن حضرت در دعاى شبهاى ماه مبارك رمضان:
«الّلهُمَ اجْعله الدّاعِىَ إلى كِتابِكَ وَالقائِمَ بِدِيِنِكَ».
۴- در كتاب تفسير سوره بقره على محمد شيرازى به نقل از كتاب اسرار الآثار [۳] فاضل مازندرانى چنين تصريح مى كند:
«ولقد قال الحسن أبوالحجة فى تفسيره لهذه الاية... »
وايضاً در تفسير مذكور، ذيل آيه وَللَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ [۴]
مى نويسد:
«والمغرب القائم محمد بن الحسن صاحب العصر» و ذيل آيه: أُوْلَئِكَ عَلَى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ مى نگارد: «والايمان بما انزل اللَّه فى ولاية على و الحسن و الحسين... و على و الحسن و محمد الغائب المنتظر».
۵- در كتاب: «تفسير سورهكوثر» [۵] كه آن را به درخواست «يحيى دارابى» نوشته است، على محمد شيرازى مى نويسد:
«فلاشكّ فى وجود امام القائم الغالب المستور... و أنّ المنكرين من المسلمين ساقطون أقوالهم عن درجة الإعتبار، وأمّا المسلمون الموصول من فرقة الإثنى عشرية فقد ثبت عندهم يوم ولادته. »
منابع📚
----------
[۱]: تفسير سوره يوسف- احسن القصص، على محمد شيرازى.
[۲]: در تشريح: لون قرن، ج ۱، ص ۲۲.
[۳]: ص ۵۶.
[۴]: بقره: ۱۱۵.
[۵]: ج ۲، ص ۱۱
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۱-۱۹۲
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۲)
🔹تلقی جامعه نسبت به بهائیت این است که بهائیت یک فرقه دینی است؛ در حالیکه شما در کتاب عنوان سازمان سیاسی را به این تشکیلات نسبت دادهاید.
🔸 میتوانیم از یک منظر بهائیت و تاریخش را به دو دورهای که فرقه بود و دورهای که سازمان شد تقسیم کنیم. سازمان بهائیت اصلاً پدیده ایرانی نیست؛ یک پدیده آمریکایی ـ یهودی است. درواقع میتوانیم بگوییم فرقه بهائیت، خاستگاهی در ایران و عراق داشت. یعنی در دوران عثمانی. اما زمانی که این فرقه به سازمان تغییر ساختار میدهد، اصلاً ایرانیها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند. جریانهای یهودی و آمریکایی این کار را کردند.
سال ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله که بنیانگذار بهائیت است، میمیرد. تازمانی که مؤسس آن میمیرد، همچنان یک فرقه کوچکی است که نتوانسته توسعه چندانی داشته باشد. تعدادی بهائی در بین جمعیت ایران بودند، تعدادی از ایرانیها هم ـ برای اینکه بتوانند آزادی عمل بیشتری داشته باشند با همراهیای که شوروی انجام داده بود ـ رفته بودند سمت عشقآباد، آنجا اولین مشرق الاذکار که به قولی معبد بهائیها است را ایجاد کرده بودند، که در دوران بعد از انقلاب کمونیستی آن هم از بین میرود.
سال ۱۸۹۳ یک کنگرهای در آمریکا برگزار میشود به اسم پارلمان جهانی ادیان. اینجا نقطه عطف است و سرآغاز سازمان شدن بهائیت. در پارلمان جهانی ادیان یک سیاست گذاریهای جهانی قرار است در مورد ایجاد دین واحد جهانی صورت بگیرد که برای اولین بار اسم بهائیت مطرح میشود به عنوان یک جریانی که میشود روی آن حساب کرد.
واژه فرقه یک مقدار مبتنی بر همان گفتمانی است که جریان بهائیت خودش ایجاد کرده، البته با کمی نگاه انتقادی. یعنی خود بهائیت ادعای دیانت کرده و برای اینکه بتواند در جوامع مختلف رشد کند و عضوگیری کند، خودش را یک دین معرفی کرده، آن هم یک دین پسینی. دینی که بعد از اسلام آمده است. درواقع آمده زوال اسلام را نشان بدهد. زمانی هم که نسبت به این فرقه انتقاد میشود، میگویند طبیعی است که شما به ما نقد داشته باشید، زیرا اساساً هر دینی نسبت به دین پسینیاش انتقاد دارد. کسانی که عنوان فرقه را به کار بردند به تعبیری روح این حرف را گویی پذیرفتند. یعنی یک چهره و وجاهت اعتقادی دیانتی را پذیرفتند، اما با نگاه انتقادی، اعتقاد دارند این یک دین اصیل نیست بلکه صرفاً یک فرقه است. درحقیقت یک جریان اعتقادی ـ انحرافی و جعلی است. در ادبیات و زبان فارسی هم واژه فرقه عموماً زمانی به کار میرود که انشعابی در یک جریان کلی اعتقادی صورت میگیرد و میگویند فرقه ایجاد شده است.
اگر ما نخواهیم وارد سیر تحول بشویم و بخواهیم از همان بستر گفتمانی شروع کنیم و به این جریان با خطکشهای علمی نگاه کنیم، فرضیههای مختلفی مطرح میشود. مثلاً یک فرضیه این است که به هرحال این یک پدیده اجتماعی است. یک فرضیه این هست که این فرقه است، یا حتی این فرضیه که سازمان بوده، یا حزب سیاسی بوده هم از دهههای قبل وجود داشته و فقط مختص دوران ما نیست. مثلاً حضرت آیتالله بروجردی(رحمهالله علیه) مرجع عالیقدر شیعه ـ که در همین اوایل قرن چهاردهم خورشیدی بودند و در مقطعی استاد امام خمینی (رحمهالله علیه) بودند ـ عنوان حزب سیاسی را مطرح کردند. حضرت امام هم همین اصطلاح حزب سیاسی را به کار میبرند. پس فرضیهای که یک حزب سیاسی بوده دارای قدمت زیادی است.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
📸 #عکس | شهادت کودکی در غزه بر اثر سوء تغذیه
🔹«یزن الکفارنه» کودک فلسطینی که در بیمارستان بستری بود، بر اثر سوء تغذیه در نتیجه محاصره ظالمانه دشمن صهیونیستی به شهادت رسید.
🔹تاکنون ۱۶ کودک فلسطینی بر اثر سوء تغذیه در بیمارستانهای نوار غزه به شهادت رسیدند.
🔻سید علیرضا آلداود:
▫️آدم باید از غصه بمیرد
▫️کودک فلسطینی بر اثر کمبود غذا به شهادت رسید و دنیای بیرحم ساکت است...
▫️لعنت بر شیطان بزرگ آمریکا
▫️لعنت همیشگی ...
لعنت بر حامیان صهیونیست
📎 #طوفان_الاقصی
📎 #غزه
📎 #فلسطین
🚫@bahaiyat🚫