🍊دخترای بهار نارنجی من
💐میدونستین 36 هزار شهید دانش آموز داریم ؟؟
🔸یکشنبه ها با معرفی این شهدا همراه ما باشید و شهید همکلاسیتون رو پیدا کنین😍
🔸 روزهای دوشنبه هم میتونین کتاب های مخصوص شهدا رو با معرفی کتاب ها و رمان های جذاب دنبال کنید.
#رمان_شهدا
#شهیده_کمایی
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهید
#شهید_همکلاسی_ام
#معرفی_کتاب_رمان
🍊 @baharnarenj251
شهیدی که چادرش پر پروازش شد.....
#شهیده_کمایی
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهید
#شهید_همکلاسی_ام
🍊 @baharnarenj251
«به نام او که از اویم. به نام او که به سوی اویم. به نام او که به خاطر اویم. به نام او که زندگی ام در جهت اوست. رفتنم به اوست، بودنم به اوست، جانم اوست. احساسش می کنم. با ذره ذره ی وجود احساسش می کنم، اما بیانش نتوانم کرد.
#شهیده_کمایی
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهید
#شهید_همکلاسی_ام
🍊 @baharnarenj251
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادربزرگش نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد.
در سال ۱۳۶۰ در شاهینشهر یک راهپیمایی علیه بیحجابها راه افتاد که زینب مسئول جمعآوری بچههای مدرسه برای شرکت در راهپیمایی شد. منافقین از همان جا زیر نظرش گرفتند. دخترم همیشه غسل شهادت میکرد. قبل از شهادتش هم غسل شهادت کرده بود. در اسفند همان سال در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به من کمک کرد و از من خواست که بگذارم روز آخر سال برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد برود. آن نماز، آخرین نماز زینب ۱۴ ساله بود. وقتی از مسجد برمیگشت، منافقان او را با چادرش خفه کردند و به شهادت رساندند. ما بعد از دو روز توانستیم پیکرش را پیدا کنیم. پیکر دخترم همراه با پیکر ۱۶۰ شهید عملیات فتحالمبین که از منطقه آورده بودند، تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#شهیده_کمایی
#من_میترا_نیستم
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهید
#شهید_همکلاسی_ام
🍊 @baharnarenj251
مادر زينب دربارۀ دفتر خودسازی دختر نوجوان خود، این گونه روایت میکند: «زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان (عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم خوردن صبحانه، ناهار و شام. دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبۀ کارهایش جدول را علامت میزد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم، به یاد آن اندام لاغر و نحیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزههای مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شبهای طولانی و بیصدایش، به یاد گریههای او در سجدههایش و دعاهایی که در حق امام خمینی (ره) داشت. زینب در عمل، تک تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد.»
#شهیده_کمایی
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهید
#شهید_همکلاسی_ام
🍊 @baharnarenj251
آخرین باری که به جبهه میرفت، گفت:
«راه کربلا که باز شد برمیگردم!»
۱۵ سال بعد پیکرش بازگشت؛
همان روزی که اوّلین کاروان
بطور رسمی به سوی کربلا میرفت!!
🔗 #شهید_علیرضا_کریمی
📗 برگرفته از کتاب «مسافر کربلا»
#رمان_شهدا
#شهیده_کمایی
#رفیق_شهیدم
#شهید_همکلاسی_ام
#معرفی_کتاب_رمان
🍊 @baharnarenj251