eitaa logo
سرداران شهید باکری
479 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
445 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🌷بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🌷 💠پرسیدم حرفی با شهدا داری؟ گفت : شهدا شرمنده ایم!🥀 💠اما نگفت شهدا شرمنده ایم که به وصیت شما عمل نمیکنیم...🍂 💠شهدا شرمنده ایم که در برابر بدحجابی ها بی تفاوت هستیم...😔 💠شهدا شرمنده ایم که بعضی ها غیرتشان را ازدست داده اند...😞 💠شهدا شرمنده ایم که دیگر فرقی میان آقا و خانم نمانده...☹️ 💠شهدا شرمنده ایم که از شما می نویسیم اما در عمل عاجزیم...😓 💠شهدا شرمنده ایم که فقط ادعا داریم...😣 💠شهدا شرمنده ایم که به جز شرمندگی خیلی از کارها ازدستمان برمی آید اما انجام نمی دهیم!😑 💠شهدا شرمنده ایم که بعد ازشما فقط شرمنده ایم...😔 💠شهدا آنقدر شرمنده ایم که حتی از گفتن این جمله شرمنده میشویم...😟 💠شهدا ما شرمنده ایم که فقط شرمنده ایم...........😭 ؟؟؟؟؟📢 🔹ما فقط شرمنده ایم که رهرو راهتان نیستیم همین!😓 🕊 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
نگاهـت . . .😍 زیباترین شعر است غزل می بارد از نگاہ آسمانیت❤️ 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Fa
سلام وعرض ادب خدمت همسنگران گرامی زندگینامه فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا از ازدواج تاشهادت هر شب ساعت ۲۱ باما همراه باشید☺️ ⏬⏬⏬ ❤️ @bakeri_channel 💚
...🕊 شـهیدان هوایـے دگر داشتنـد🌻 ز غیرت دلـے ‌ شـعلہ ور داشتنـد...🍂 شهیدان ڪه دل را بہ دریا زدنـد🥀 عجـب پشت پایے بہ دنیا زدنـد...🌾 ... 💞 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
آنکه در صحن تو دنبال شفا آمده بود با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت زائری گفت چرا اشک ندارم آقا نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت ⏰ساعت به وقت عاشقی ۲۰ 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
هدایت شده از سرداران شهید باکری
زندگینامه فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا #شهید #آقامهدی_باکری از ازدواج تاشهادت ⏬⏬⏬
سرداران شهید باکری
#سلام_فرمانده😊 #شهید_سردار_دلها_آقا_مهدی_باکری #خاطرات #قسمت_سوم_و_چهارم 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
. ساعت گذشت احساس‌ کردم از بالا سر و صدایی نمی آید🤔 کشیدم،فقط یک جفت دم در بود ، فهمیدم مهدی مانده و هیچ کس به من خبری نداده؛ انصاف ها! سفیدم را دورم گرفتم و رفتم پیشش تا من را دید،بلند شد کرد و دو زانو روبه رویم نشست. 🌺باز هم سرش پایین بود.حال و احوال کرد و ساکت شد🙂 را کرد توی جیب شلوارش و یک جعبه ی کوچک درآورد و گذاشت جلویم روی زمین، حلقه بود💍 را دستم کردم که در زدند. بودند دنبال مهدی گفت:"باید برم"میخواستند نیرو بفرستند گفتم:"پس شب بیایید شام پیش ما باشید" شانس ما شب برق رفت،توی اتاق یک سفره انداختیم و چراغ گرد سوز را روشن کردیم و گذاشتیم وسط سفره 🌺بعد از شام زیاد نماند.با فانوس تا دم در بدرقه اش کردیم و رفت تا دو ماه و نیم بعد ... .🌿🇮🇷🌿🇮🇷🌿 . مهدی را از قبل نمی شناختم حمید آقا و خواهر بزرگشان را چرا اقا،مربی آموزش اسلحه مان بود،بعد از ،کاخ جوانان ارومیه تبدیل شده بود به جوانان آموزشی داشتند،تیراندازی،امدادی،تفسیر،احکام آموزش اسلحه میرفتم، 🌺طریقه ی باز و بسته کردن اسلحه یادمان میدادند و برای تمرین تیراندازی،میبردنمان کوه های اطراف ارومیه... ی این علاقه ها از سال۵۶با کلاسهای بهائیت آقای نعمتی شروع شد اسم کلاس بهانه بود که حساسیت ایجاد نکند یک جزوه ی بهائیت داشتیم که اگر ماموری میآمد بازرسی،میگذاشتیم جلوی دستمان کسی را به کلاس راه نمیدادیم نفر بودیم که همدیگر را میشناختیم.در این کلاس ها بنا بود مدرس تربیت کنند؛کسی که بتواند سخنران هم باشد میخواندیم و تحلیل میکردیم کتابهای خوب را معرفی میکردیم،میخواندیم و بحث میکردیم قرآن داشتیم پدرم با اینکه در رفت و آمد ما سخت گیر بود،اما مانع رفتن به اینجور کلاسها نمیشد😊 🍃🌹🍃🕊🍃🌹🍃 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
وصيت نامہ‌اش📜 را بـاز ڪردم... اشڪ هایم را پاك ڪردم... ✍ «پدر و مادر عزيزم من✋ شما بودم ڪہ با طيب خاطر پرداختيد،حالا بہ فڪر باشيد» 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
هدایت شده از سرداران شهید باکری
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن 🌹وعلی علی بْن الْحسین 🌹وعلی اولادالحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین
مولایِ مهربانِ غزل هایِ من سلام! سمت زلال اشک من، آقای من سلام! نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز💚 آبی ترین بهانه دنیای من سلام! قلبی شکسته دارم و شعری شکسته تر، اما نشسته در تب غوغای من سلام! 😔😔😔
🌷 بـسم رب الـشـهدا 🌷 چه زیباست🌤 صبحی که باتماشای لبخند تو آغاز شود گـر تو بخنــدی غم وغصـــــه از دلم بارسفر می بندد، بخنـــــــدکه لبخند گل زیباست.😊 صبحتون منوربه لبخندشهدا @bakeri_channel
🔅 رهبر انقلاب: پیروزی در عملیات کربلای یک و ، حیثیت نظامی را از بین برد. ۶۵/۴/۲۹ 🗓 ۱۰ تیر ماه سالروز آزاد سازی شهر مهران @bakeri_channel
سرداران شهید باکری
🔅 رهبر انقلاب: پیروزی در عملیات کربلای یک و #آزادسازی_مهران، حیثیت نظامی #صدام را از بین برد. ۶۵/۴/۲
🇮🇷 بیشتر از 32 سال از عملیات و آزادسازی شهر مهران بعد از چندبار محاصره می گذرد، روزهایی که قلب امام شاد شد. 💐این روزها نه تنها زمزمه میکنیم، نسیمی جانفزا می آید بوی کربلا می آید بلکه از مرز مهران، قدم در راه زیارت کربلا می گذاریم و همه را مدیون شما هستیم ای شهدا.🌷 🌹مدیون کسانی که روحشان از ارتفاعات قلاویزان پرگشود و مهر وجودشان یکبار دیگر، مهران را برای ایران باقی گذاشت تا رد پایشان امتداد جای پای زائران حسینی باشد. مثل امروز، رزمندگان با ندای "یا ابالفضل العباس علیه السلام " را آزاد کردند. 💠شادی روح شهدای عملیات کربلای یک صلوات. ✅۱۰ تیر ماه سالروز آزادسازی شهر مهران گرامی باد ⏬⏬⏬ @bakeri_channel
غرق دریای عبادت هامی قان آغلادی قارداش  سینه لر داغلادی قارداش  عرش اعلاده ملک لر هامی حسرتله دئیردی  نه گوزه ل بنده لرین وار نئجه رزمنده لرون وار 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
شهید علی اکبر سودی ❤️ @bakeri_channel 💚
سرداران شهید باکری
شهید علی اکبر سودی ❤️ @bakeri_channel 💚
شوخی رزمندگان در جبهه چشم شیشه ای خاطره ای ازشهید علی اکبرسودی به نقل ازجانبازسرافرازسرهنگ حاج ابوالقاسم  محتشمی 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 یک روزموقع نوشیدن چای( دردزفول مقرلشکر31عاشوراء) علی اکبرروبه من کرد وگفت: چشم هایت را ببند, من دست هایم  را به صورت توخواهم کشید,بعد توخود را درکتری خواهی دید؛ومن هم به خاطر اینکه درجمع بچه ها مزاحی کرده باشیم, چشم هایم را بستم,اودست هایش را به دوده وسیاهی اطراف کتری کشید وصورت ما را قشنگ سیاه کرد وبچه ها زدند زیزخنده,بعدش من رفتم تا دست وصورتم را با آب وصابون بشویم وچشم مصنوعیم را درآوردم تا آب بکشم, شهید سودی خواست کمکی کرده باشد لذاشیلنگ آب را به سروصورتم گرفت وچشم پروتزم(مصنوعیم)ناخودآگاه ازدستم سرخورد وبه جوی فاضل آب افتاد.علی اکبروبچه ها بیل به دست مسیرفاضل آب را که شن روان وبا لجن همراه بود با دقت وارسی کردند که چشم شیشه ای ما را پیدا کنند؛ولی هرچه تلاش کردند نتیجه ای نگرفتند ومن هم بالاجباردریک فرصتی که به دست آمده بود,مرخصی گرفته وراهی تهران شدم برای پروتزجدید. ❤️ @bakeri_channel 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حواسمان باشد اگر این کانال های را فراموش کنیم، سراغ کانال های می رویم....! . 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
سرداران شهید باکری
💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚
‍ سال 64 بود که لشکر و به تبع آن گردان علی اکبر ع در تنگه چار زبر کرمانشاه مستقر بود ، آن موقع به کرمانشاه ، باختران می گفتند . شهید رحیم قصاب معمولاً به همرزماش به زبان ترکی می گفت: بورا باخ ( موقعی که آن زرمنده بر می گشت بهش نگاه کنه ) می گفت : ترانده درعملیات کربلای پنج بود موقعی که داشتیم حرکت می کردیم به سوی پل کانال ماهی ، دیدم دستش رو گذاشته روی شکمش پیراهنش خونی بود، تیر یا ترکش به شکمش خورده بود ، نزدیکش شدم ، بهم گفت دارم شهید میشم ، چیزی نداشتم بهش بگم ، فقط گفتم رحیم الان امداگرها دارن می رسن، و بعد به حرکتم ادامه دادم. راوی :سرهنگ پاسدار حاج ابوالقاسم محتشمی 💚❤️ @bakeri_channel ❤️💚