eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
15.6هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸این سخنان جناب دکتر پزشکیان به صورت ضمنی نشان می‌دهد که فساد چگونه به صورتی نرم در دولتهای سازندگی و اصلاحات در میان مسؤولان ارشد دولتی نفوذ کرده است: ✔️اعطای خانه به وزرا؛ ✔️اعطای ده هکتار زمین به هر یک از وزرا در لواسان نزدیکی سد لتیان! 🔹احتمالاً به همین تناسب اموال بیت‌المال میان معاونان وزرا و سایر مدیران هم بذل و بخشش شده است. 🔻شاید یکی از دلایل تخریب ناجوانمردانه رئیس جمهور فسادستیزی مثل آیت‌الله رئیسی و همچنین ترس از روی کار آمدن یک رئیس جمهور رئیسی‌گونه همین باشد. 🔸رئیس جمهور بعدی باید اموال به یغما رفته بیت‌المال را به دامان ملت برگرداند. حتی اگر مهریه زنان غارتگران شده باشد. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ مذهبی‌هایی که عاقبت‌بخیر نمیشن 🎤حجه الاسلام شجاعی https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
این پست رو نخونید💣 🪙 میدونستی ما ماه قبل ۱۰ نفر رو فرستادیم گرجستان 🇬🇪 و نفری یک میلیون هم پول دادیم بهشون؟!🆓 📰 میدونستی ما نزدیک به ۱۰۰ نفر رو قبل از عید رایگان فرستادیم ترکیه 🇹🇷 ؟! 🔱میدونی با ما میتونی مسافرت های نصف قیمت بری؟!💯 📣 میدونی با ما میتونی تمام قسط همه جای دنیا و ایران رو بگردی؟!♨️ توام میتونی از آفرهای ما و آفرهای سفر زیارتی کربلا و سوریه استفاده کنی. سریع تو کانالمون عضو شو و هر وقت دوست داشتی پست هامونو ببین: https://eitaa.com/joinchat/3012231526C670068fd84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ پزشکیان: آقای رئیسی دنبال حق و عدالت بود 🔹‌‌نامزد انتخابات ریاست جمهوری: آقای رئیس‌جمهور دنبال حق و عدالت بود حالا اینکه چقدر می‌توانسته این کار را بکند بحثش جداست. 🔹‌‌آقای رئیسی سعی می‌کرد به مناطق محروم برود و با آنها نشست و برخواست داشته باشد. 🔹‌‌اعضای کابینه دولت من قطعا آنهایی نیستند که یک دفعه از بخشداری به استانداری برسند. 🔹‌‌باید اجازه بدهیم چه کسانی بر اساس مشورتی که می کنیم شایستگی دارند تا در کابینه قرار بگیرند. 🔹‌‌آدم های درست در جای درست قرار نگرفتند. اجازه نخواهم داد آدم هایی که سلسله مراتب را طی نکردند در پستی قرار بگیرند. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قالیباف: دیدید که در مجلس یازدهم وعده دادیم برای خیزش اقتصادی آمدیم و با تصویب قوانین به وعده‌مان عمل کردیم 🔹قانون اگر اجرا نشود اعتباری بیش از یک کاغذ ندارد. مدیریت قوی است که می‌تواند این کاغذِ بی‌جان را جان بدهد. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 تاثیر دعا بر تب و فشارخون علم پزشکی پاسخ می دهد 💊 📘 برگرفته از کتاب: علوم نوین در اسلام https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
▫️انجام معاینات دهان و دندان، شرط ثبت‌نام دانش‌آموزان پایه‌های چهارم، هفتم و دهم 👤مدیرکل سلامت و تندرستی وزارت آموزش و پرورش: 🔺پیرو توافقات به عمل آمده بین مجموعه وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت علاوه بر پایش و غربالگری جسمانی دانش‌آموزان پایه ۴، ۷ و ۱۰ به عنوان شرط پیش ثبت‌نام ، معاینات دهان و دندان نیز به‌عنوان شرط لازم ثبت‌نام دانش‌آموزان پایه‌های مذکور الزامی است 🔺وقتی این دانش‌آموزان به مراکز جامع خدمات سلامت مراجعه کردند، معاینه دهان و دندان هم می‌شوند و اگر مشکل داشته باشند مطابق توافقنامه اجرایی دو وزیر آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش و پزشکی، در مناطق روستایی عشایری و مراکز شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر به صورت رایگان و در مناطق شهری با فرانشیزی اندک و هزینه‌ای به مراتب ارزانتر از بخش خصوصی می‌توانند نسبت به رفع مشکل دندان‌های خود اقدام کنند . 🔴 @SchoolBanks
🔴دادستانی تهران علیه محمود صادقی اعلام جرم کرد 🔹در پی اظهارات غیر مستند و خلاف واقع و و نشر اکاذیب اخیر محمود صادقی فعال سیاسی و نماینده سابق مجلس در یک مصاحبه خبری، ضمن تشکیل پرونده قضایی، دادستانی تهران علیه این فرد اعلام جرم کرد. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جلیلی: زمانی که فشار حداکثری اعمال شد ما می‌گفتیم می‌شود این فشار حداکثری را شکست داد و به دولت وقت هم پیشنهاداتمان را دادیم اما خیلی توجه نکردند با این حال دولت شهید رئیسی توجه کرد و نتیجه گرفت. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جلیلی: بودجه‌های فرهنگی باید اثربخش باشند نه اینکه مثلا بودجه اختصاص دادیم برای کم‌شدن اعتیاد اما اعتیاد بیشتر شده است. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جلیلی: اینکه عده‌ای بیایند در پشت کارهایی بکنند اما مسئولیت نپذیرند کاملا کار نادرستی است 🔹یکی از شفافیت‌ها این است کسی که کاری می‌کند باید پاسخگو و مسئولیت‌پذیر باشد. https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
وقتی به خونه رسیدیم مامان مصطفی پسرش رو بوسید و گفت:_انشالا که خیره با پای راست برید داخل خونه....من دیگه مزاحمتون نمیشم ..گفت و قبل از اینکه ما چیزی بگیم‌ رفت .رفتار این خانواده الان برای من عجیب شده بود ! به دور شدنش نگاه کردم که مصطفی داخل رفت و گفت :_نمیای ؟ لرزی به تنم نشست و بهش نگاه کردم ،آروم داخل خونه شدم ،این خونه زیادی برای من غریبه بود ،نگاهی به اطراف انداختم که مصطفی داخل رفت .. پشت سرش داخل خونه رفتم.. تزئینات خونه دقیقا سلیقه ی سمیه بود ! رنگ سفید رو همیشه خیلی دوست داشت و بیشتر وسایل خونه هم به رنگ‌سفید بود و به زیبایی کنار هم چیده شده بودن ... مصطفی کلید خونه رو روی میز گذاشت و به یکی از اتاق ها اشاره کرد و گفت : _اونجا برای تو هست ،من تو اتاق بغلی می مونم ... نگاهی به اتاق انداختم همین که این ازدواج در حد روی کاغذ واقعی بود برام کافی بود .! سوالی که تو ذهنم بود رو ازش پرسیدم: _چرا قبول کردی با من ازدواج کنی ایستاد و بهم نگاه کرد و با مکثی طولانی گفت: _چون سمیه تو رو خیلی دوست داشت منم خواستم بهت کمک کنم تا بیشتر از این عذاب نکشی،داداشت میخواست تو رو بده به یکی دیگه که من رفتم جلو،الانم نمیدونم اون بچه ی تو شکمت واسه کیه دلمم نمیخواد بدونم ،تا زمان بدنیا اومدنش تصمیم بگیر یا بمون یا طلاق میگیریم بعدش میفرستمت شهر .. سر تکون دادم و گفتم:_بچه ای در کار نیست ! ابروهاش بالا رفت اما خارج از بحث گفت : _وقتی من نیستم لطفا تو اتاقم نرو ! گفت و وارد اتاق شد و در رو بست ! حدودا یکماهی از ازدواج منو مصطفی گذشت ...مصطفی صبح میرفت سر کار و عصر بر می‌گشت ،بطور کلی هیچ گفت و گویی جز سلام و خداحافظ با هم نداشتیم و تقریبا میشه گفت از این وضعیت راضی بودم.. اما شکمم روز به روز بزرگتر میشد روز به روز بدنم بیشتر پف میکرد و همین موضوع باعث شد بود روز به روز عصبی تر بشم ...! تو این یکماه مامان یکبار بهم سر زد و نگاهی بهم انداخت و با تیکه گفت :_حامله نبودی دیگه ! ترجیح دادم جوابی بهش ندم ،هر سری که بهش میگفتم باور نمیکرد و انگار داشتم با دیوار حرف میزدم ،پس دست و پا زدن واسه چیزی که غرق شدن درش صد در صد هست اشتباه محضه! اگر بخوام از خصوصیات مصطفی بگم میشه گفت آدم خوبی بود !تو همون گفت و گوی کوتاه روزانه هم باهام خوب برخورد میکرد و همین که عذابم نمیداد برام یک دنیا ارزش داشت ! از لحاظ قد و هیکل بخوام بگم کمی‌چهار شونه تر از راشد بود و قد بلندی داشت با چشم و ابروی سیاه ! داخل شناسنامه بطور رسمی شوهرم بود ولی من همش جلوش معذب بودم!مصطفی هنوز بنظرم کسی بود که سمیه عاشقانه دوستش داشت ،همین باعث شده بود گاهی حس عذاب بگیرم! از خونه بیرون نمی‌رفتم اما همون یکبار که مامان اومد پیشم گفت دیگه مردم‌پشت سرت حرف نمیزنن! خوب شد عروسی کردی دهنشونو بستی ! با گفتن حرفش فقط پوزخند زدم! مردم‌تا کی قرار بود سرشون رو فرو کنن تو زندگی بقیه؟ همه چیز میشد گفت خوبه تا رسیدن اون شب !مصطفی هر شب تا ساعت ۸ میومد خونه و شام‌میخورد و با شب بخیری میرفت تو اتاقش ...طبق گفته خودش من حتی یکبار پا داخل اتاقش نزاشتم .... اون شب ساعت ۱۰ شد و مصطفی به خونه نیومد ،ناخودآگاه دلشوره گرفتم .. وزنم کمی زیاد شده بود و راه رفتن برام سخت بود ،اما همونجور به سختی و بازار طول و عرض خونه رو طی میکردم تا از شدت استرسم کم بشه ! ساعت ۱۲ شد اما هنوز نیومد خونه ! هیچ راهی هم نداشتم تا بتونم ازش خبر بگیرم ...از استرس ناخونام رو میجویدم که در حیاط باز و شد مصطفی داخل اومد ،وارد حیاط شدم‌ و دیدم وضعیتش افتضاحه ! موهای همیشه مرتبش به هم ریخته بود ، دوسه تا از دکمه های لباسش باز بود و تلو تلو راه می‌رفت ،از همون دور میشد فهمید مست هست !نگران به سمتش رفتم و گفتم : _مصطفی خوبی ؟ از حرکت ایستاد و کج منو نگاه کرد درحالی که یک چشمش نیمه باز یکی از ابروهاش رو بالا داد و چند لحظه بهم نگاه کرد و گفت: _تو حوری بهشت هستی ؟ با چشمای گرد شده بهش نگاه کردم و سرخ شدم ،سری از تأسف تکون دادم و گفتم :_معلومه خوب نیستی به سمتش رفتم گفتم :_بیا تکیه بده به من بریم‌داخل ،با گیجی سرش رو تکون داد وقتی عکس و العملی ازش ندیدم دستش رو گرفتم و دور گردنم انداختم و کمکش کردم‌به سمت خونه بریم ،همین طور تلو تلو میخورد و راه رفتن برای منم کمی‌سخت بود.. وقتی داخل خونه رفتم روی زمین خودش رو انداخت ،نفسم رو کلافه بیرون فرستادم و خم شدم و گفتم:_مصطفی اینجا که جای خوابیدن نیست ...بیا بریم‌تو اتاقت .. کمی‌طول کشید اما سرش رو بالا آورد و به سختی بلند شد و بازوش رو گرفتم که به طرف اتاقش رفت،در اتاق رو باز کرد نمیدونستم برم داخل یا نه اما الان شرایط فرق می‌کرد ! https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯