🔵خاستگاه تاریخی تهمت «مطلاق بودن حسن بن علی» علیهما السلام
✍️استاد شهید #مطهری:
در گردش خلافت از امويان به عباسيان، فرزندزادگان امام حسن با بنى العباس همكارى داشتند، اما فرزندزادگان امام حسين- كه در رأس آنها امام صادق بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را نسبت به بنى الحسن خاضع نشان مىدادند و آنها را از خود شايستهتر مىخواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند تهمتهای ناروایی را بر علیه بنیالحسن جعل کردند؛ از جمله:
1) گفتند #ابوطالب- كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- كافر از دنيا رفت اما عباس كه عموى ديگر پيغمبر و جد اعلاى ماست، مسلمان از دنيا رفت. گروهى از اهل تسنن تحت تأثير همان تبليغات و اقدامات فتوا به كفر ابوطالب مىدهند. هر چند اخيراً تحقيقاتى در ميان محققان اهل تسنن در اين زمينه به عمل آمده و افق تاريخ از اين نظر روشنتر مىشود.
2) تهمت دومى كه علیه بنىالحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند #حسن_بن_علی بعد از پدرش على به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد.
خوشبختانه محققان در اين زمينه نیز تحقيقاتى كرده و ريشه اين دروغ را پيدا كردهاند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه مأمور بوده اين شايعه را بپراكند.
📚نظام حقوقی زن در اسلام؛ مجموعه آثار ج19، ص: 256
#مناسبتی، شماره70
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵 عملیات #فریب رسانههای جبهه باطل
«أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا ...» خطبه 194
رسانههای جبهه باطل هرگز اقرار نخواهند کرد که شکست خوردهاند. هرگاه شما بازی را ببرید، آنها برای شکست خودشان یک بیان باطل آماده میکنند تا شما را فریب دهند.
در سخن امیرالمؤمنین علیه السلام تصریح شده است که دشمن برای هر حقیقتی که شما در اختیار دارید، یک بیان باطل آماده میکند تا فریبتان بدهد.
📚نمونه قرآنی:
فرعون در برابر اعجاز آسمانی حضرت موسی علیه السلام شکست خورد. خودِ ساحران (که متخصص و سحرشناس بودند) صادقانه و عاشقانه اقرار کردند که کُنش موسی از جنس سحر نیست بلکه معچزه است.
فرعون ـاماـ برای این حقیقت آشکار (حقانیت معجزه موسی) یک بیان باطل ارائه کرد و برای این که مردم را بفریبد گفت: موسی خودش معلم این ساحران بوده و این ساحران با او همدستی کردهاند (إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْر).
📎 او موسی را با مصطلح و لقب جدیدی به مردم معرفی کرد (بزرگِ ساحران و آموزگار سحر) تا بتواند اندیشه مردم را درباره حقیقت به انحراف بکشاند.
مصطلحسازی (هشتگسازی) ابزار فریب عملیات رسانهای جبهه باطل است. #سواد_رسانه ای
#با_معارف_نهج البلاغه 215
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵اولویت مطالبات مردمی از سیسمونی تا....
وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ ... لَرَدَدْتُهُ ...(خطبه 15)
به خدا سوگند اموالی را که عثمان به این و آن بخشیده در هر کجا پیدا کنم به بیت المال بازخواهم گرداند حتی اگر به عنوان مهریه به زنانتان پرداخت شده باشد.
🔺🔻پیش از به قدرت رسیدن علی علیه السلام، یک روز مردم کوفه از سعد بن ابیوقاص به عثمان شکایت کردند که چرا درِ خانهاش همیشه به روی مردم بسته است!
از نظر همین مردمی که بسته بودن در خانه سعد را بر نمیتافتند، هیچ اشکالی نداشت که سعد بن ابیوقاص از زمان خلیفه دوم از بیت المال ۵۰۰۰ درهم حقوق دریافت میکرده، چون از فرماندهان فتوحات بود درآمد ثابت هنگفتی نیز از غنایم فتوحات داشته، فقط در یکی از إقطاعاتی که عثمان برای او منظور کرده بود سرزمین هرمز (یکی از بلاد فارس) با همه انتفاعاتش به طور کامل به او بخشیده شده بود! تنها در مدینه سه باب خانه داشت! در عقیق یک کاخ داشت! قصری در کوفه داشت که در بین مردم به «قصر سعد» معروف بود! لباس ابریشمی (که برای مرد حرام است) میپوشید و از زیورآلات طلا (که برای مرد حرام است) استفاده میکرد!
🔺امیرالمؤمنین ـاماـ آمده بود تا به مردم بیاموزد که به باز و بسته بودن کاخ سعد و پوشیدن لباس و زیورآلات حرامش کاری نداشته باشید! آمده بود تا به آنان بیاموزد که باید بیت المال را از رانتخواران پس بگیریم حتی اگر مهریه زنانشان کرده باشند!
⚡️⁉️آه از زمانی که مطالبات مردم در حد سیسمونی نوهها تنزل یابد.....!
#با_معارف_نهج البلاغه 216
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
*به روایت نهجالبلاغه؛ آخرین هفتهی حیات پیشوای مظلوم امام علی ع*
✒️محسن معارفی؛ عضو هیأت علمی جامعهالمصطفی
✅بعد از توافق تحمیلی صفین هر روز سینهاش تنگ و تنگتر میشد. دو و نیم سال بود که داعشیها (طرفداران معاویه) به شهرهای مختلف حمله و آنها را تصرف میکردند. کودکان را جلو چشم مادرانشان سر میبریدند، شیعیان را زنده زنده میسوزاندند (شرح خ۲۵)، هتک حرمت زنها میکردند و اموال مردم را میدزدیدند(خ27) برخی فرمانروایان امام به معاویه پناهنده شده بودند (خ44). امام علی ع پیوسته از فضل جهاد و شهادت برای یارانش میگفت و اینکه باید داعشیهای وحشی را در مرزهای خودشان در دوردستها مهار کرد و نباید اجازه داد آنها به مرزهای کشور نزدیک شوند(خ27). اما مردم سست کوفه به ندای امام جواب نمیدادند. بهانهگیری میکردند(خ27). لال شده بودند(خ119). با اینکه خودشان توافق صفین را تحمیل کرده بودند، پیوسته میگفتند که خون شهیدان صفین به خاطر جنگطلبی امام هدر شده (خ182)، گاه گرما و سرما را بهانه میکردند (خ27) و گاه میگفتند تا خودت با ما نیایی، ما تکان نمیخوریم(خ119).
✅انگار همین دیروز بود که خلیفهی دوم از امام علی ع مشورت گرفت در جنگ با روم و جنگ با ایران همراه رزمندگان از مدینه خارج شود، ولی امام به عمر توصیه فرمود با توجه به نقش خلافت و رهبری او، بهتر است با رزمندگان در جنگها همراه نشود (خ134 و خ146). بعد از اینکه امام در خلوت و جلوت مردم را به جهاد فرا خواند و آنها جواب نمیدادند، مدتها بود که زبان سرزنش و توبیخ به سخنرانیهای عمومی امام راه یافته بود. زبان سخنرانیهای امام تلختر شده بود و میگفت دیگر حتی از سرزنش و عتاب کردن شما خسته شدهام (خ 34). کاش شما یاران من نبودید که هر که شما یاران او باشید، خوار میشود (خ 69). شما مثل تیرهای کُند و شکسته میمانید(خ29). اگر میشد که شما را با یاران معاویه عوض کنم، ده تا میدادم و یکی میگرفتم (خ97). در یکی از آخرین سخنرانیها گفت: هم من از شما خسته شدهام و هم شما از من، من از شما به ستوه آمدهام و شما از من (خ25)! و ...
✅آن سال بعد از نیمهی ماه مبارک رمضان، اوایل هفته دیگر طاقت نیاورد. به جعدهی مخزومی گفت سنگ بزرگی را برای ایستادن و خطبه خواندن وسط میدان بگذارد، امام ع لباس رزم پوشید؛ پیراهنی خشن از پشم با کفش و بند شمشیری از لیف خرما (خ182). مردم را فراخواندند. روی سنگ ایستاد و بعد از حمد خداوند، گفت مردم شما را چه شده، دیگر تازیانهها، توبیخها و هشدارهای من اثری در شما ندارد. آیا منتظر رهبر دیگری هستید (خ182) من هم دوست ندارم با شما باشم و تنها امیدم این است که در این راه پربهجت شهادت نصیبم شود(ن35). به یاد یاران باوفایش که در جنگ صفین شهید شدند، افتاد. گفت به خدا آنها ضرر نکردند، اگرچه دیگر امروز نیستند که خوراکشان غم و غصه و خونابهی دل باشد. ناگاه فریاد کشید: کجایی عمار، کجایی مالک بن تیهان؟ کجایی ذوشهادتین؟ به اینجا که رسید دست بر ریش مبارک گرفت و برای مدت طولانی در وسط سخنرانی بلند گریست. بعد که کمی آرام گرفت، با بلندترین فریادش گفت: پیش به سوی جهاد، جهاد، من همین امروز لشکر آماده میکنم، هر که میخواهد به سوی خدا حرکت کند، بسم الله. از سنگ پایین آمد. آرایش جنگی گرفت. برای فرزندش حسین ع و قیس بن سعد و ابوایوب انصاری ده هزار نفر تعیین کرد و گفت: آماده باشید که تا آخر هفته به سوی صفین حرکت میکنیم (خ۱۸۲).
✅نیمه ی هفته، در سحرگاه نوزدهم رمضان، در حالی که امام نشسته بود، خواب چشمانش را ربود. رسول خدا ص را دید و پیش او از سستیها و لجبازیهای امت گله کرد. پیامبر ص فرمود: نفرینشان کن و امام گفت: خدایا مرا از اینها بگیر و همنشینان بهتری نصیب من کن(خ70). همان شب وقتی به مسجد رفت، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد. هنوز جمعه نیامده بود که لشکریان، همه برگشتند مانند گوسفندانی که شبان از دست داده و گرگ ها به آنها حمله کردهاند (خ 182). در بستر بیماری چند بار به هوش آمد: یک بار گفت: چه خوشحالم که گمشدهام، شهادت را یافتم، مثل تشنهای که در شب تار، به آب برسد( ن 23).
✅ لحن امام عوض شده بود. زبان توبیخش به پند و اندرز تغییر یافته بود. گفت من تا دیروز امام شما بودم، حال مایهی اندرز شمایم. ببینید که بعد از آن همه تلاش و تحرک و گفتار در کنجی ساکن و ساکت نشستهام و منتظرم فردا از پیش شما بروم و البته اجل به سراغ همه خواهد آمد. خدا من و شما را بیامرزد. شما بعدا خواهید فهمید که علت اصرار من چه بود. وقتی جای خالی مرا دیدید، مرا خواهید شناخت( خ149). حال تقوی پیشه کنید. به واجبات عمل کنید، مواظب یتیمان و همسایگان باشید. یکدیگر را تنها نگذارید و به هم نیکی کنید (ن 47)، قتل مرا بهانهی تحلیلهای خود نکنید تا خون مسلمانان را بریزید (خ45). قاتل من یک نفر است. با او هم به انصاف رفتار کنید(ن 47).
بسم الله
🔵امیرالمؤمنین ع را چه کسی ترور کرد؟
ابنملجم مرادی از اهالی یمن بود که قرآن و اسلام را از #ابوموسی_اشعری آموخته بود. ابوموسی نیز اهل یمن و قاضی و مروج قرآن در یمن بود. در عصر خلیفه دوم ابنملجم که در رکاب ابوموسی در فتح مصر شمشیر میزد، به فرمان خلیفه، در نزدیکی مسجدی در مصر مسکن داده شد و به مسئولیت ترویج و تعلیم قرآن (بدون فضائل علی ع) در مصر منصوب شد!
خلیفه دوم پس از منع انتشار حدیث، شبکهای از مروجان قرآن (قرآن بدون فضائل علی ع) را پدید آورد که ابوموسی اشعری از کلیدیترین اعضای این شبکه و ابنملجم نیز مسئول شاخه مصر بود!
ابوموسی قاری خوشصدا، امین خلیفه دوم و از مهمترین همراهان خلیفه در منع کتابت حدیث (بخوانید: منع انتشار فضائل علی ع) بود. شاید هیچ یک از صحابه به اندازه ابوموسی در ترویج قرآن بدون عترت، خلیفه دوم را همراهی نکرده باشد! البته فرمانده مورد اعتماد خلیفه در فتح شامات و مصر و اهواز و ری و قم و کاشان و اصفهان و ... نیز بود. او نخستین کسی بود که عمر را امیرالمؤمنین خواند! دخترش را به تزویج عبدالله پسر عمر درآورد. خلیفه دوم نیز او را حاکم کوفه کرد.
بعد از بیعت مردم با علی ع، ابوموسی به سختی با ایشان بیعت کرد و با اینکه امام او را در حکومت کوفه ابقاء کردند ولی باز هم در جنگ #جمل از پشت به لشکر علی ع خنجر زد و تا توانست از پیوستن مردم کوفه به سپاه علی ع جلوگیری کرد. در جنگ #صفین نیز حاضر به همراهی سپاه علی ع نشد و به شام رفت و در آنجا اقامت کرد! در #حکمیت نیز #ابوموسی هرچند حَکَم تحمیلی کوفیان بود اما دوست داشت داماد خودش عبدالله بن عمر را خلیفه کند!
#ابن_ملجم که خود سالها مروّج قرآن بدون اهل بیت در مصر بود بعد از شهادت محمد بن ابیبکر از مصر به کوفه آمد و به #خوارج که آنان نیز #قاریان قرآن بدون عترت بودند، پیوست و....!
↩️خلاصه آنکه⬇️
خلیفه دوم= سیاستگذارِ پروژه ترویج قرآن بدون اهلبیت!
ابوموسی اشعری= امین خلیفه دوم و بزرگترین مجری این پروژه!
ابنملجم = شاگرد ابوموسی و خشنترین محصول این پروژه و نیز مجری آن!
#مناسبتی، شماره71 #شهادت_امیرالمومنین ع
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵دنیازدگان سپاه علی علیه السلام در صفین
کَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ وَ كَانَ يُعَظِّمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ #حکمت_289
پیش از این برادری خدایی داشتم که کوچکی دنیا در چشمش، او را در چشم من بزرگ کرده بود.
⁉️ مگر در بین یاران علی ع کسی بود که دنیا در چشمش بزرگ باشد؟
🔻ابن مسروق عکی که از سپاهیان علی علیه السلام بود، در اردوگاه صفین به نزد معاویه رفت و به او گفت: برای مردان قبیله ما حقوقی به اندازه سهم جنگی چهارهزار نفر مقرر بکن تا ما هم تو را خشنود کنیم.
معاویه گفت: باشد.
از وقتی قبیله عک با معاویه چنین قراری گذاشتند و معاویه هم عطایای آنان را برایشان فرستاد, بیماردلان سپاه علی علیه السلام همگی به معاویه امید بستند و چشم به پولپاشی او دوختند (لم يبق من أهل العراق أحد في قلبه مرض، إلّا طمع في معاوية و شخص بصره إليه) تا آنکه خبرشان به علی علیه السلام رسید و او را آزردهخاطر کرد.
معاویه میگفت: به خدا قسم، چنان با پول و ثروت، دل یاران مورد اعتماد علی را به خودم متمایل خواهم کرد و بینشان پولپاشی خواهم کرد تا دنیای من در میان آنان بر آخرت علی غلبه کند.
📚بهج الصباغة ج 6 ص 491
_______
#با_معارف_نهج البلاغه 217
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «عرفتنی»
فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ ابْنُ خَالِكَ عَرَفْتَنِي بِالْحِجَازِ وَ أَنْكَرْتَنِي بِالْعِرَاقِ #خطبه_31
حضرت امیر علیه السلام وقتی در آستانه جنگ جمل، ابنعباس را برای گفتگو با زبیر اعزام میکردند به او فرمودند:
به زبیر بگو: پسر دایی ات (یعنی علی علیه السلام) میگوید: در حجاز [حکومت] مرا قبول کردی اما در عراق آن را انکار میکنی؟
🔺کلمه «عرفتنی» به قرینه مقابله با «انکرتنی» در اینجا به معنای شناختن و دانستن نیست بلکه به معنای پذیرفتن و قبول داشتن چیزی و اقرار کردن به آن است (شرح نهج البلاغة (القرن الثامن)، ص379)
🔸بسیاری از مترجمان کلمه «عرفتنی» را به معنای شناختن و دانستن و علم داشتن برگرداندهاند!!!
#با_مترجمان_نهج، شماره 74
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a