بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد.
✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
🔺این جمله بخشی از همین خطبه #شقشقیه است که حضرت درباره #عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادبپژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» #زیباترین_هجو زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبهی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است.
#بازیباییهای_نهج، شماره65
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آثار #شهادتین در نهج البلاغه
1️⃣شهادتین باعث بالا رفتن اذکار عبادی میشود (شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ) خطبه 114
2️⃣شهادتین موجب بالا رفتن عمل صالح میشود (تَرْفَعَانِ الْعَمَلَ) خطبه 114
3️⃣شهادتین باعث سنگینی میزان عمل میشود (لَا يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ) خطبه 114
4️⃣بدون شهادتین میزان عمل، وزنی نخواهد داشت (لَا يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ) خطبه 114
5️⃣شهادت به توحید مانند حبل الله قابل تمسک و موجب نجات است (نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا) خطبه 2
6️⃣شهادت به توحید، ذخیره روزهای هول و ترس بویژه هول محشر است (نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا) خطبه 2
7️⃣شهادت موجب استحکام درونی ایمان میشود ( (فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ) خطبه 2
8️⃣راهگشای احسان است (فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ) خطبه 2
9️⃣شهادت به توحید، موجب رضای خداوند واست (مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ) خطبه 2
🔟شهاد ت به توحید، دور کننده شیطان است (مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ) خطبه 2
#با_معارف_نهج البلاغه 218
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵جهاد تبیینِ امیرالمؤمنین علیه السلام
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟ #خطبه_29
بعد از [از دست دادن] سرزمینتان از کدام سرزمین دفاع میکنید؟ و بعد از من به همراه کدام رهبر [با دشمنانتان] خواهید جنگید؟!
✍️شهر کوفه از شهرهای پس از فتوحات بود که اسلامِ منهای عترت با اکتفا به ظاهر قرآن، را زیر نظر خلیفه دوم از ابوموسی اشعری آموخته بودند. طرفداران ولایت علی علیه السلام در کوفه زیاد نبودند. مردم کوفه آنقدر با قرآن انس داشتند که خلیفه دوم درباره قرآنخوانی آنها گفته بود: «لهم دویٌّ کدویّ النحل: صوت قرآن در خانههایشان مانند صدای زنبور در لانه است»
امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی میخواست این مردم را از ناهمراهی و سستعنصری نهی کند، در این جهاد تبیین، از #استفهام_توبیخی زیبایی استفاده کرد که یادآور یکی از قالبهای توبیخیِ قرآن بود. برای قاریان کوفه این جملهی امام (مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟) یادآور این خطاب قرآن به مشرکان بود:
🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ (جاثیة: 6)
🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف: 185 و المرسلات: 50)
◀️شباهت تأمل برانگیز و بیدارکننده ی این #استفهام ِعلی ع به آن استفهام قرآنی، به کوفیان گوشزد میکرد که «ناهمراهی کوفیان با علی» چقدر به «ناهمراهی مشرکان با قرآن» شبیه است؟ چقدر کوفیان به مشرکان شبیه هستند! و چقدر تنهایی علی ع به تنهایی قرآن در میان مشرکان شبیه است! #تعریض #مقتضای_حال
#با_معارف_نهج البلاغه 219
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
استاد فاطمینیا را در اوایل دهه هفتاد، در عنفوان جوانیام بر منبر وعظ و خطابه دیدم اما با واعظانی که تا آن روز دیده بودم، این تفاوتها را داشت:
بر خلاف اکثر واعظان که به اقتضای مقام خطابه، وعظشان از سداد و سلامت علمی فاصله میگیرد تا به اقناع جمهور نزدیک شود، ایشان با اینکه اقناع جمهور را از دست نمیدادند اما وعظشان را از سویی به منابع اصیل ارجاع میدادند و از سوی دیگر در تحلیل متن قرآن و روایات از ابزارهای لغت، ادب و منطق هرگز غافل نمیشدند. چنین رویکردی به وعظ آن هم با تسلطی قابل قبول بر علوم ادبی، شعر عربی، رجال و تراجم عارفان و سالکان الیالله، برایمان جذاب و اعتمادبرانگیز بود.
استاد فاطمینیا مسیر تقرب الیالله را با سه مؤلفه در پیش چشم انسان ترسیم میکرد: نخست آنکه به جای کمیتزدگی به کیفیت و معناداری عبادات توجه میداد، دوم آنکه با پرهیز از عوامزدگی تعقل را در تقرب الیالله به اندازه لازم و کافی دخالت میداد، سوم آنکه عبادات را بدون اتصاف به صفات عالیه چندان موجب تقرّب الیالله نمیدانست. او به دستورالعملهای اخلاقی که ریشه در بیانات معصومین نداشت، چندان وقعی نمینهاد.
مهمتر از همه آنکه در بستر مواعظ عرفانی، انقلابی بودن و قدردان نظام اسلامی بودن را فروگذار نمیکرد.
استاد فاطمینیا پاسبان حریم اهل بیت بود و هرگز روضه حضرت صدیقه و فرزندانش را مکشوف نخواند. انشاالله حضرت صدیقه به پاس اینکه روضهها را مکشوف نخوانده است، برزخ او را به نور خودش منوّر فرماید.
.
بسم الله
🔵نهج البلاغه شایسته حفظ، تدریس و ترویج
آیت الله بهجت ره:
نهجالبلاغه برای شیعه بلکه برای هرکس که غیرمعاند باشد، کتاب با عظمت و بزرگی است، و ما باید در اثر کثرت مراجعه و مباحثه، آن را حفظ باشیم. برای فهم آن احتیاج به عربیّت و بلاغت داریم.
🔻اگر بفهمیم قرآن چیست، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه را میفهمیم، وگرنه کسانی که میگویند قرآن را میفهمیم و نهجالبلاغه را نمیفهمیم، دروغ میگویند؛ زیرا مطالب دقیق در قرآن بسیار است که «لایعْلَمُها إِلاّ الاْوْحَدِیٌّ مِنَ النّاس» (جز افراد نادر آن را نمیدانند).
از حیث سند نیز کسانی از عامه هستند که اسناد و مدارک نهجالبلاغه را داشتهاند. ابنابیالحدید شخصی را ذکر میکند که قبل از ولادت مرحوم سید رضی خطبه شقشقیه را در کتاب خود آورده است.
🔺بنابر این کتاب نهجالبلاغه با این علو مرتبهاش یلیقُ حِفْظُهُ وَ تَدْریسُهُ وَ بَیانُ خُطَبِهِ عَلَی الْمَنابِرِ (شایسته است حفظ و تدریس آن و اینکه خطبههای آن بر بالای منبرها بیان شود)
📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۶۸
#با_شیفتگان_نهج 58
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵علی، پیامبر، خدا
درویشی گفت: امیرالمؤمنین علی علیه السلام خدا است!
حکیمی گفت: او علی ع را شناخته اما خدا را نشناخته است؛ او دریافته است که علی خیلی بزرگ است، از سویی این را هم میداند که خدا هم موجود باعظمتی است برای همین است که گمان میکند علی علیه السلام با این شخصیت عظیمی دارد، باید همان خدا باشد. مشکل اینجا است که خدا را نشناخته و نمیداند که عظمت خدا عظمتی است که همه عظمتهای بشری در مقابل او صفر است.
حالا به همین ترتیب، اگر کسی امام را بشناسد و پیامبر را هم بشناسد، خواهد دید این امام قله مرتفعی است اما در مقایسه با وجود پیامبر تپهای بیش نیست.
📚برگرفته از نبوتها در نهج البلاغه، آیتالله خامنهای، ص 212
#با_معارف_نهج البلاغه 220
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵یاران بصیرتساز علی علیه السلام (جهاد تبیین)
🔻هاشم مرقال در رأس گردانی از قاریان قرآن، به جوانی از سپاه معاویه برخورد کرد که در رجزخوانیاش از کسانی که به عثمان ظلم کردهاند به تندی یاد میکرد و ناسزاگویی میکرد.
هاشم او را صدا زد و گفت: باید فردای قیامت پاسخ این رفتارها و گفتارهایت را بدهی!
جوان شامی گفت: با شما میجنگم چون رئیس شما (علی بن ابیطالب) نه اهل عدالت است و نه اهل نماز. خلیفه مظلوم ما را کشته و شما نیز یاریاش کردهاید.
هاشم مرقال ماجرای قتل عثمان را برای او توضیح داد (جهاد تبیین) و براى او روشن کرد كه على عليه السّلام نخستين كسى بوده كه با پيامبر نماز گزارده و از همه مردم به دين خدا آگاهتر است و ياران او یاریگران ظلم نیستند بلکه شب زنده دارانی کمنظیر هستند.
سخنان «هاشم» جوان شامی را منقلب كرد. صدا زد: ای بنده خدا، آدم صالحی به نظر میرسی. (و سخنانت نور صدق و راستى دارد) آيا راه توبهاى براى من سراغ دارى؟
هاشم گفت: آرى به سوى خدا بازگرد، او توبه تو را مىپذيرد.
جوان دست از جنگ كشيد و به سوی شام برگشت.🚶♂️
مردى از شاميان به او گفت: «اين مرد عراقى فريبت داد»!!🤥
جوان گفت: نه فریبم نداد. نصيحتم كرد.
📚بهج الصباغة ج 10، ص 269 تا 272
↩️پ ن:
هدف درجهاد تبیین، هشدار دادن و بیدار کردن مشفقانه است نه مچ گیری و طعنه زدن گزنده.
بیدار کردن مشفقانه به همدلی نیاز دارد.
جهاد تبیین باید به ترمیم گسلها و شکافهایی که بین ما ایجاد کرده اند، منجر شود نه توسعه و تعمیق شکافها.
#با_معارف_نهج البلاغه 221
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵ناموازنه خدمترسانی به مردم و اخذ مالیات از آنان 1
در زمامداری علوی هرچند «#خراج و مالیات» در مقابل «ارائه خدمات و رفاه به مردم» اخذ میشود اما ارائه خدمات و کسب رضایت مردم از اخذ مالیاتِ بیشتر، مهمتر است. امیرالمؤمنین علیه السلام دو بیان زیبا درباره مالیات دارند:
1) فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلًاأَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ
اگر خراجدهندگان به دلیلی مانند سنگینی خراج، آفات زراعی، قطع شدن سهمیه آب، کاهش آب زیرزمینی، ویران شدن زمین در اثر سیل و آبگرفتگی یا خشکسالی از تو درخواست تخفیف مالیاتی کردند، به آنان بده آنقدر تخفیف که امید به حل مشکلشان پیدا شود.
2) و لْيَكُنْ «نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ» أَبْلَغَ مِنْ «نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلَابِ الْخَرَاجِ» لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلَادَ وَ أَهْلَكَ الْعِبَادَ وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلَّا قَلِيلا! (#نامه_53)
باید توجه تو به آباد کردن زمینها بیشتر از توجهت به گرفتن خراج باشد چرا که خراج [واقعی] فقط در برابر آباد کردن زمینها به دست میآید. و دولتی که خراج بگیرد اما در مقابلش آبادی [و خدمات] ارائه نکند سرزمینها را ویران و مردم را هلاک خواهد کرد و چنین دولتی دوام نخواهد آورد!
پ ن: به نظر میرسد "باء جاره" در تعبیر « لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَة» معنای مقابله داشته باشد!
#با_معارف_نهج البلاغه 222
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵انکار حقایق و سواد رسانهای
فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُون (#خطبه_86)
آنچه را [که از این و آن میشنوید ولی] از آن آگاهی ندارید بر زبان مرانید چراکه اکثر حقیقتها در میان همان چیزهایی است که انکار میکنید.
1️⃣«فلا تقولوا...» با اینکه نیاز به حرف جر ندارد اما با «باء جاره» متعدی شده. بنابراین متضمن معنای «معتقداً» است. یعنی چیزی را که از آن آگاهی کافی ندارید نه باور کنید و نه به دیگران بگویید!
2️⃣«فإنّ...»
جمله «فإنّ ...» خود به خود با جمله قبلی تناسب کافی ندارد و نمیتواند تعلیل مناسبی برای آن شمرده شود. بنابراین فاء در اینجا باید فاء فصیحه باشد.
یعنی ابتدا چیزی را که از آن آگاهی کافی ندارید (ما لاتعرفون) باور میکنید سپس مجبور میشوید آنچه را که با این باور کاذبتان منافات دارد، انکار کنید و در این «انکاری که برآمده از باورِ مالاتعلمون است» خواسته یا ناخواسته اکثر حقایق را انکار میکنید.
#با_معارف_نهج البلاغه 223
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵از خوبیها اطاعت کن !
#خطبه۱۹۲
تَعَصَّبُوا لِخِلَالِ الْحَمْدِ مِنَ الْحِفْظِ لِلْجَارِ وَ ...الطَّاعَةِ لِلْبِرِّ وَ الْمَعْصِيَةِ لِلْكِبْرِ
( اگر قرار است تعصب داشته باشید ) پس براى خصلتهاى ستوده تعصب داشته باشید که از جمله آنها مراقبت از همسايگان و ...
فرمانبری از نيكوكار و نافرمانى اهل تكبر است.
🌹 نکات زیبایی شناختی :
اطاعت کردن از برّ با دو بیان قابل توضیح است.
بیان اول اینکه بگوییم مقصود از برّ ، بارّ است. یعنی مصدر به معنای اسم فاعل آمده که اصطلاحا به آن مجازدراشتقاق# می گویند. نظیر آن در قرآن کریم هم به چشم می خورد. « وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ آمن بالله » نیکوکار کسی است که به خدا ایمان دارد. (بقره 177 )
بیان دیگر این است که بگوییم کلمه برّ مجاز اشتقاق نیست بلکه برّ به همان معنای خودش است یعنی فرمانبری از نیکی. یعنی گویا نیکی ها شبیه به کسی شدند که فرمان می دهند و دائما ما را به سمت اطاعت از خودشان می خوانند. طبق این بیان استعاره رخ داده و نیکی ( برّ ) به قرینه طاعت تشبیه به کسی شده که دستور می دهد و باید از او تبعیت کرد.( اصطلاحا به آن استعاره مکنیه# می گویند که مشبه به در آن حذف شده و لوازم آن بیان شده) بنا بر این بیان، نیکی ها به گونه ای هستند که خودشان دعوت می کنند که از آنها تبعیت شود و به آنها عمل شود. جاذبه ای که در برّ وجود دارد خودش مشوق و محرّک به عمل خواهد بود.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره66
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe