با نهج البلاغه
بسم الله 🔵 ظرافت ادبی در خطبه 17 🔸رجلٌ... قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ
بسم الله
استاد علیرضا بابایی درباره #چالش_ادبی خطبه 17 برایمان نوشته اند:👇
✍️احتمال سوم: «ما» مبتدا و «خیر» خبر بوده و جمله اسمیه در جایگاه مفرد حکایت شده و واژه «جمع» بدان اضافه شده است. معنا: انباشتن «قلیلش از کثیرش بهتر است». چنانچه در فارسی گوییم: از باب «کاچی به از هیچیه».
احتمال چهارم: جمع به «شیء» محذوف اضافه شده است. در این صورت «ما» مبتدا و «خیر» خبر بوده و جمله اسمیه بعد نعت آن است .
ظاهرا این دو احتمال همسو بوده و اولی بر اساس نحو مفهومی (معنا گرایانه) و دومی بر اساس نحو دستوری باشد.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه کهل در نهج البلاغة
#کلمه_کهل در زبان عربی به معنای میانسالی است. برخی از لغویان در تبیین معنای این کلمه به مقطع سی تا چهل سالگی، برخی به عبور از چهل سالگی و برخی دیگر به مقطع پنجاهسالگی اشاره کردهاند اما هیچ کس آن را به معنای پیری ندانسته است.
با این حال در زبان فارسی کلمه کهولت به معنای پیری به کار میرود.
🔻در نهج البلاغة درباره بعثت پیامبر آمده است: «حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلى الله عليه و آله) شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا كَهْلًا» #خطبه_104
در فِقره آخر آمده است که پیامبر در دوران طفولیت بهترینِ موجودات (خیر البریة طفلا) و در دوران کهولت و میانسالی نیز نجیبترینِ موجودات (انجبها کهلا) بودند.
عجیب آنکه، برخی از مترجمان نهج البلاغه کلمهی «کهلاً» را در این جمله به معنای «پیری» برگرداندهاند!
#با_مترجمان_نهج، شماره 61
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#آشنایی_با_خطبه هجدهم
1️⃣فضای صدور #خطبه_18
این خطبه در مقام مذمت قضاتی انشاء شده که به رأی خویش، در یک مسأله واحد، احکام ضد و نقیضی صادر مینمایند و رسواتر آنکه حاکم جامعه که آنان را به منصب قضاوت نشانده، رأی همه را تأیید مینماید.
برخی معتقدند که این خطبه، بخشی از خطبه سابق است (پیام امام، ج1، ص608)
2️⃣اهمیت خطبه
1. بیان پاره ای از پیامدهای شوم جدایی قرآن از اهل بیت علیهم السلام.
2. ابطال قول به تصویب با ادله پنجگانه (ر.ک: ابن ابی الحدید، ج1، ص288)
3⃣مضامین خطبه
1. گاهی چند قاضی، در یک مسأله واحد، احکامی متناقض با یکدیگر صادر می نمایند و حاکم جامعه که آنان را بر منصب قضا نشانده است همه آن آراء ضد و نقیض را تأیید می نماید!
2. نه خداوند امر به چنین اختلاف در قضاوت نموده و نه دین او ناقص است تا لازم باشد هر کس بر اساس رأی خود حکمی صادر نماید و نه صاحبان این آراء، شرکاء خداوند متعال هستند تا بخواهند طبق نظر شخصی خود حکمی صادر کرده و خداوند ناگزیر از پذیرش آنها باشد.
3. دین خداوند کامل است و نیازی به صدور احکام قضائی بر اساس نظرات شخصی نیست.
4. میان آیات قرآن کریم اختلاف و تنافی وجود ندارد تا کسی مدعی شود که اختلاف نظر قضات، مستند به آیات مختلف قرآن است.
5. ظاهر قرآن زيبا و عجیب و باطنش ژرف و عميق است، نكات شگفتآورش هرگز تمام نمىشود، اسرار نهفتهاش پايان نمىگيرد و ظلمات (جهل و گمراهى) جز در پرتو انوارش بر طرف نخواهد شد.
4⃣مصادر خطبه
مطالب السؤول طلحه شافعی، ج1، ص141/ الاحتجاج طبرسی، ص139/ دعائم الاسلام قاضی نعمان، ج1، ص93
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵عمل کردن به قرآن کافی نیست؟!
امیرالمومنین علیه السلام در یکی از آخرین سخنرانیهایش با یادکرد یاران نزدیکش، فرموده است:
أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِيَ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ ...#خطبه_183
ای دریغا از برادرانم که قرآن را مىخواندند و خوب به كار مىبستند...
#کلمه_إحکام در این فراز از خطبه معنای لطیفی دارد. برای درک این معنای لطیف، دونکته باید مورد دقت قرار بگیرد:
نخستین نکته این است که شهر #کوفه به مثابهی یک دارالقرآن بزرگ، پر از #قاریان قرآن بود! حضرت در چنین فضایی به یاد سرداران بزرگی مانند عمار و مالک و ... افتاده بود و به #قاریان_کوفه هم #تعریض میزد که آنچه مهم است "اِحکام القرآن" است نه #قرائت_قرآن.
دومین نکته نیز این است حضرت نمیفرمود برادران من به قرآن عمل میکردند بلکه میفرمود: قرآن را تلاوت میکردند و آن را «إحکام» میکردند (تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ).
إحکام مصدر باب افعال به معنای کاری را متقن و درست و کما هو حقه انجام دادن است.( أَحْكَمَ الأَمر: أَتقنه).
قرآن را درست و کما هو حقه به کار گرفتن به چه معنایی است؟
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج،شماره169
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 تشتت و تفرق جامعه ریشه بردگی و شکست جامعه
فاعتبروا بحال وَلَدِ إِسمَاعِیلَ وَبَنِی إِسحَاقَ وَبَنِی إِسرَائِیلَ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ. فَمَا اءَشَدَّ اعتِدَالَ الاْحْوَالِ، وَاءَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الاَمْثَالِ! تاءَمَّلُوا اءَمرَهم فی حالَ تشتُّتِهِم وَتَفَرُّقِهِم، لَیَالِیَ کَانَتِ الاَکَاسِرَةُ وَالْقَیَاصِرَةُ اءَرْبابا لَهم، یَحْتَازُونَهُمْ عَنْ رِیفِ الآَفَاقِ، وَبَحْرِ الْعِرَاقِ، وَخُضْرَةِ الدُّنْیَا، إِلَی مَنَابِتِ الشَّیحِ، وَمَهَافِی الرِّیحِ، وَنَکَدِ المَعَاشِ...
از سرگذشت فرزندان اسماعيل و اسحاق و بنى اسرائيل عبرت بگيريد چه شگفت است تشابه احوال ملتها با هم و همانندی ويژگيها و كارهايشان با يكديگر! در حالت تشتت و تفرق آنها دقت كنيد همان زمانى كه كسراها و قيصرها مالك آنان بودند! و سرانجام ايشان را از سرزمينهاى آباد از كرانههاى دجله و فرات و از محيطهاى سر سبز و خرم راندند و به جاهاى كم گياه و بىآب و علف، محل وزش بادها و جاهايى كه زندگى در آن سخت و دشوار است تبعيد كردند،
🔻امیرالمؤمنین علیه السلام در #خطبه_قاصعه، عامل آن سرنوشت تلخ فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق و اسرائیل را «تشتت و تفرقشان» میداند. مقدم کردن «تفرق و تشتت» بر دیگر اوصاف آنان در این سیاق، نشان میدهد که ریشهایترین عامل زبونی آنان در برابر کسراها و قیصرها همین تفرق و تشتت بوده است. گویا از منظر امام، عبرتآموزترین خصوصیتشان که موجب بردگی آنان در برابر کسراها و قیصرها شد، همین تشتت و تفرق بوده است!
🔸برای گرفتار نشدن یک نهضت در دام تشتت و تفرق باید سرمایههای انسانی، گروهها و سلایق مختلفی را که نمرهی متوسط یا بالاتر دارند، اولا حفظ کرد و ثانیا آنها را اصلاح کرد و ارتقا داد نه آنکه شبانه روز به فکر ترفندها و بهانه هایی برای جداسازی و حذف آنان بود.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج،شماره170
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
🔵 چهار پیشنهاد کانال با نهج البلاغه به رئیس دولت سیزدهم👇
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام و المسلمین رئیسی رئیس جمهور منتخب ملت ایران سلام علیکم
احتراما، با عرض تبریک به مناسبت اعتماد مردم به امانتداری جنابعالی چند پیشنهاد برای دولت جنابعالی با تأکید بر نهج البلاغه تقدیم میشود:
1. بیت القصصِ جدتان را تأسیس کنید.
اولین دولتمردی که اتاقی را مشخص کرد تا افرادی که به آن ها ستم شده است مطالبشان را در آن بیندازند امیرالمومنین علی (علیه السلام) بود(صبح الاعشی ج 1 ص 414، ابن ابی الحدید ج 17 ص 87). شما نیز میتوانید صندوقی را برای رسیدگی به شکایات مردمی معرفی کنید. هرچند رسیدگی به امور کلان و اصلاحات بنیادی کشور در اولویت است اما سعی کنید حتی الامکان شخصا به نامهها و درخواستهای مردم رسیدگی کنید چراکه به قول امیرالمؤمنین علیه السلام، رسیدگی دقیق و مؤثر به امور کلان، عذر قابل قبولی برای غفلت از مشکلات کوچک مردم نیست (فإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِم).
2. تفکیک مطالبهگران از مُرجِفان
در اندیشه سیاسی جدّ بزرگوار شما، کسانی که با ایجاد تردید موجب بیاعتمادی مردم به حاکمیت میشوند با معترضان بیغرض و مطالبهگران تفاوت جدی دارند. ایشان در نامه به حذیفه (وقتی او را به ولایت مداین میگماشتند) و قیس بن سعد (وقتی او را به ولایت مصر میگماشتند) سهگانهی «محسن، عامه و مُریب» را طراحی کرده و از والیان خود خواستهاند در مواجهه با رعیت، با محسنان به احسان و با عامه به رفق رفتار کنند اما بر مُریبان سخت بگیرند (و اشدد علی المریب).
حضرت با اینکه در برابر مریبان، دستور سختگیری داده اند اما فرمودهاند جامعهای که رعیتش نتواند از دولتش بدون لکنت حق خودش را استیفا کند، مقدس نخواهد شد (نامه 53).
3. طرح فعال برای بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور
امیرالمؤمنین علیه السلام والی فارس را از سختگیری (العَسف) با مردم نهی کرده و در ضمن آن فرمودهاند: سختگیری موجب میشود مردم به جلای وطن و آوارگی روی نهند (فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاء). میتوان کارگروه دلسوزی را مامور کرد که رویهها و قانونهای کشور را در ساحتهای مختلف تولید، خدمات، فرهنگ و هنر، آموزش و تحصیلات و ... از این جهت که آیا تا کنون سختگیریهای ناموجهی در آنها وجود داشته یا نداشته، بازخوانی کنند و اگر مشکلی از این جهت وجود داشت حل کنند. در کنار آن به صورت فعال (نه منفعلانه) برای بازگشت مهاجران علاقمند برنامهریزی کرد. همزمان برخی دلالان سودجوی مهاجرت را که با وعدههای ناموجه هموطنان را ترغیب به مهاجرت میکنند، نیز کنترل و محدود کرد. هرچند حساب فراریانی که شایستگی زیستن در بین این مردم پاک و در زیر سایه اسلام عزیز را نداشتهاند، جداست.
4. دلجویی از رنجیدگان
امیرالمؤمنین علیه السلام در آغازین روزهای حکمرانیشان باغیان و یاغیان جمل را در بصره سرکوب کردند. در سرکوب این یاغیان، مردم بصره نیز به شدت از این جنگ خونین آسیب دیدند. پس از آن، حاکمی که از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام بر بصره حکمرانی میکرد، با مردمی که دلخوری از حکومت علی علیه السلام گاه از قلبشان به قالبشان نیز کشیده میشد، برخورد سخت و دورکنندهای داشت. حضرت در نامهای به حاکم بصره وی را توبیخ کرده و از او خواستند به مردم بصره چنان احسان کند که در قلبشان ترسی از حاکمیت باقی نماند(فحادِث اهلَها بالإحسان الیهم و احلُل عقدةَ الخوف عن قلوبهم...). در کشور ما نیز حاکمیت با برخی برخوردهای ناگزیر موجب رنجیدگی خانوادهها، گروهها یا شهرهایی شده است، بد نیست نامه حضرت به والی بصره (نامه 18 نهج البلاغه) را مجددا مطالعه و رهنمودهای آن حضرت را برای دلجویی از این رنجیدگان به کار گیرید.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#مناسبتی 56 (تشکیل دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران)
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵 چشم دولتمردان کی روشن میشود⁉️
#نامه_53 - عهد نامه مالك اشتر
وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ اَلْوُلاَةِ اِسْتِقَامَةُ اَلْعَدْلِ فِي اَلْبِلاَدِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ اَلرَّعِيَّةِ
و همانا برترين روشنى چشم دولتمردان ، برقرارى عدل در شهرها و آشكار شدن محبّت مردم [ نسبت به دولت ] است.
🌹عنصر زیبایی شناختی :
ابن اثیر می نویسد : ماده قرّ به معنای سرد شدن ( بَرَدَ ) است بنابراین قرّ العین به معنای سرد شدن چشم است. سپس در واکاوی حقیقت این اصطلاح می نویسد : اشک چشم اگر بخاطر حزن و اندوه جاری شود گرم است و اگر بخاطر سرور و شادمانی جاری شود سرد است. لذا این تعبیر اوج شادمانی و سرور را می رساند. ( النهایة ج۴ ص۳۸) هم چنین ن ک: حاشیه چلبی ص۳۱ و ریاض السالکین ج۱ ص ۳۴۶ 📚
در علم بیان به این صنعت کنایه# گفته میشود.
«قرّ العین» کنایه از یک شادمانی عمیق است.
همان شادی و فرحی که هنگام ریختن اشک شوق در انسان وجود دارد. البته لزوما ریختن اشک شوق برای این معنا ضرورتی ندارد بلکه خاصیت تعبیر کنایه همین است که معنای لغوی لزوما حضور ندارد بلکه پُلی برای معنای کنایی است.
✅ حاصل اینکه اجرای عدالت و محبت مردم دو عنصر اساسی برای شادی و خرسندی دولتمردان است.
🔔 طرح یک سوال : معروف است که تعبیر قرة العین را در زبان فارسی روشنی چشم یا چشم روشنی ترجمه می کنند. با توجه به مطلب فوق ، معنای چشم روشنی برای قرّ العین صحیح و دقیق است؟🤔
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 56
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵دنیازدگان سپاه علی علیه السلام در #صفین
#ابن_مسروق عکی در آوردگاه صفین به نزد معاویه رفت و به او گفت: برای مردان قبیله ما به اندازه سهم جنگی چهارهزار نفر را مقرر بکن تا ما هم تو را خشنود کنیم. معاویه گفت: باشد.
✍️نصر بن مزاحم نوشته است از وقتی قبیله عک با #معاویه چنین قراری گذاشتند و معاویه هم عطایای آنان را برایشان فرستاد, بیماردلان #کوفه همگی به معاویه امید بستند و چشم به پولپاشی او دوختند (لم يبق من أهل العراق أحد في قلبه مرض، إلّا طمع في معاوية و شخص بصره إليه) تا آنکه خبرشان به علی علیه السلام رسید و او را آزردهخاطر کرد.
🔺بعدا معاویه گفت: به خدا قسم، چنان با پول و ثروت، دل یاران مورد اعتماد علی را به خودم متمایل خواهم کرد و بینشان پولپاشی خواهم کرد تا دنیای من در میان آنان بر آخرت علی غلبه کند. 📚بهج الصباغة ج 6 ص 491 📚
↩️شاید به این خاطر بود که علی علیه السلام ناجار بود اینقدر از #دنیا و دنیازدگی سخن بگوید. #مقتضای_حال
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج،شماره171
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵نهج البلاغه و مسیحیان
🔻دکتر #حنا_فاخوری (محقق و کشیش لبنانی):🔻
ما #مسیحیان برای امام علی بن ابیطالب(ع) ارزش و احترام خاصی قائلیم.
زیباترین نوشتههای من آنهایی است که درباره امام علی(ع) نوشته ام. حتی بخش قابل توجهی از کتابهایی را که در موضوع ادبیات عرب و متون دانشگاهی تدوین کردهام نیز به امام علی بن ابیطالب اختصاص دادهام زیرا او امام همه مردم جهان است نه فقط امام شیعیان.
ما نیز به او نیاز داریم و به خاطر تعلیمات انسانیاش که انسان ها را به همدیگر نزدیک میکند، برایش احترام و ارزش قائلیم.
بخشهایی از نامههای امام علی(ع) در برخی کلیساهای لبنان تدریس میشود و دانشجویان، گروههای علمی تشکیل میدهند و هر گروه، بخشی از نهج البلاغه را میآموزند و همگی به امام علی بن ابیطالب(ع) احترام میگذارند.
#با_شیفتگان_نهج،49
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله
کاش میشد علی ع را به زمانی ببریم که مردم آن زمان قدرش را بدانند...
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵ترجمه #تنوین_تکثیر
إِنَّ لِلْخُصُومَةِ قُحَماً #غرائب_3
1️⃣چنانکه سید رضی نیز تذکر داده کلمه قحم به معنای مهالک یعنی هلاکتها و نابودیها است. یعنی دشمنی موجب نابودی میشود.
2️⃣تنوین درکلمه «قحما» از نظر نحوی تنوین تنکیر است اما از نظر بلاغی غرضش تکثیر است.
چنانکه در آیه «أإن لنا لإجراً» گفته شده است که تنوین تنوین تکثیر است و منظور ساحران این بود که آیا اجر زیادی نصیب ما خواهد شد؟
↩️در اینجا نیز کلمه «قحم» را باید «نابودیهای و مهالک فراوان» ترجمه کرد.
✔️متاسفانه بسیاری از ترجمههای موجود از چنین دقتی برخوردار نیستند.
#ترجمه_معنای_ثانویه
#با_مترجمان_نهج، شماره 62
https://eitaa.com/banahjolbalaghe