eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
55 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
با گریه گفتم:ب..بابا توروخدانزن جلو دوستام بخدا فقط اومدم‌تولد.‌.. _غلط کردی اومدی اینجا دختره همین امشب میگم حاج اصغر بیاد عقدتو بخونه.خیلی باید زودتر از اینا جمعت میکردم _نه باباتوروخدااون ازم بزرگتره_زر نزن پاشو راه بیافت میون جمعیت منو رو زمین دنبال خودش میکشید یهو در به شدت باز شد وصدای عصبانی اومدکه وارد شد و با داد گفت:شما بیخود میکنین منو شوهر میدین این دختر داره بچه ی من تو الانم مثه شیر بالا سرشونم... ؟😱😱😱🔞👇 http://eitaa.com/joinchat/852754449Cfab3a7bc33
با دو‌سال پیشم اومده بودم مهمونی چیکار میکردم .! از حتی روم نمیشد سرمو بالا بگیرم.نگاهی به مبل تک نفره ای که گوشه سالن بود انداختم . با قدم های تند به سمت مبل رفتم که یکی با داد گفت : _نشین رو مبل من. با ترس به زن میانسالی که چند قدمیم ایستاده بود نگاه کردم.اخماشو تو هم کشید و با صدای بلندی رو به بقیه گفت : _این کی راه داده تو خونه من بیرون. چشمام از اشک پر شده بود و حتی جون تکون خوردن نداشتم . زیر نگاهای خیره بقیه داشتم ذوب میشدم که با صدای اشنایی شوکه شدم : _مامان یکی از شرکته . امیر ریس شرکتم نگاهی بهم انداخت و گفت :_بالاخره باید دعوت میکردم.کل سالن بلند و با تمسخر بهم نگاه کردن.با بهش نگاه کردم که خندش شد. خواستم از خونه بیرون برم که دستی رو شونه هام قرار گرفت و ...❌♨️ http://eitaa.com/joinchat/3467640849Cf318e64573