eitaa logo
هرعکس یک نکته
54 دنبال‌کننده
785 عکس
10 ویدیو
14 فایل
عکسنوشته ها کار خودم هست.انتشار عکس ها با ذکر منبع بلامانع است.را ه ارتباطی با ما @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مسار
✍ ناظر 🌱اون همون کسی‌ هست که همه‌جا حاضر و ناظره. 🤔مگه باهاش کار نداری؟! 💢پس با چه رویی می‌خوای باهاش حرف بزنی وقتی که حرام خدا رو حلال کردی؟! ✨وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛ اوست كه بر بندگان خود قاهر و مسلط است و اوست حكيم آگاه. 📖سوره‌انعام، آیه۱۸. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨حسن معاشرت 🍃در جبهه وقتی غریبه‌ای وارد جمع ما می‌شد، سید حمید با او طوری رفتار می‌کرد که گویی سال‌ها با آشناست. ☘وقتی می پرسیدیم، می‌گفت: «مگر باید آشنا باشد. » ورد زبانش این بود که این بچه ها پاک هستند و باید پاک بمانند و ما هر کاری از دست‌مان بر آید باید برایشان انجام دهیم. 📚پا برهنه در وادی مقدس، صفحه ۱۰۹-۱۰۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✍مثقال‌ ذرّه ⚖قیامت، حساب‌کردن مثقال‌ذرّه‌هاست! دُرُشت‌ها که حساب و کتابش معلومه!😏 مثقال‌ ذرّه، همون چند ثانیه‌ای‌ست که با بوی عطرت، هوش از سر نامحرم می‌بری! مثقال‌ ذرّه، همون چند لحظه‌ای‌ست که با ناز و کرشمه با جوون مردم حرف می‌زنی و ساعت‌ها فکرش رو درگیر می‌کنی! 💅مثقال‌ ذرّه، همون چند دقیقه‌ایه که با هفتاد قلم آرایش و موهای افشون، ساعت‌ها روح و روان جوونی رو آزار میدی! 💔مثقال‌ ذرّه، همون زمانیه که با همسرت بلندبلند می‌خندی و اطرافت مجردهایی‌ست که دلشون می‌لرزه! ♨️مثقال‌ ذرّه، همون جانم‌ و قربان پراندن‌ها به نامحرمیه که مدت‌ها دلش رو دربند می‌کنی! 💡مثقال‌ ذرّه، همون‌هاییه که به چشم نمیان و پیش ما خیلی کوچکن و پیش خدا بزرگ. 🗻مثقال‌ ذرّه، همون‌هایی هستن که مثل کوهی از گناه در نامه عمل دیده می‌شه! ✨وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ و هر کس هموزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند! 📖سوره‌زلزال، آیه۸. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨خلبان آتش به اختیار 🍃اولویت علی اکبر منافع اسلام و انقلاب بود و شجاعتش در این مسیر بسیار کار ساز بود. وقتی برای نیروهای انقلاب مشکلی پیش می آمد که نیاز به کمک هوا نیروز داشتند، باید از فرماندهان اجازه می‌گرفت و آنها که هنوز در مسیر اهداف امام نبودند، کار به مشکل برخورد می‌کرد. ☘ وقتی کار به این صورت گره می‌خورد، بدون هماهنگی با فرماندهی به کمک نیروهای انقلابی می‌رفت و آنها را از مهلکه نجات می‌داد و پیروزمندانه به پایگاه بر می‌گشت. به خاطر همین کارها، مورد مؤاخده فرماندهان قرار می‌گرفت و در چند مورد هم بازداشتش کردند. چیزی را که آنها بی‌انضباطی می‌نامیدند، کمک به نیروهای سپاه و بسیج و نجات آنها از دست ضد انقلاب بود. راوی: خلبان سیاوش شفیعیان 📚 بر فراز آسمان؛ زندگی نامه و خاطرات سر لشکر خلبان شهید علی اکبر شیرودی، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، صفحه ۴۴ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨جایگاه توکل به خدا 🍃علی آقا اهل سخنرانی نبود؛ اما حرفش ساده بود و به دلم نشست. گروهان را به خط کرده بود برای گرفتن شهر مندلی عراق. به نیروهایش گفت: «هر کدام از شما یک خشاب تیر دارید و سی خشاب الله اکبر.» ☘یکی از نیروهای پرسیده بود: « یعنی چه؟» گفته بود: «دو معنا دارد: یکی این که فشنگ‌هایتان خیلی کم است بی حساب تیر نزنید. معنی دوم این است که اگر با ذکر و توکل نباشید خیلی کم می‌آورید.» آن نیرو گفته بود: «این پاسدار از آخوند ده ما باسوادتر است.» راوی: مهدی بادامی؛ هم رزم 📚دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام،صفحه ۵۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✍برای سوسنگرد ✊روزی دشمنِ تا به دندان مسلح، خاکت را اشغال‌کرد، اما تو قوی و پرصلابت ایستادی و سینه سپرکردی؛ مردانت تا پای جان جنگیدند و امروز حماسه‌ی «شهر شهادت و پایداری» جزء جاودانه‌ترین‌هاست؛ ☘ چرا که جان‌ بر کفان ولایت‌مدار، فرمان امام خمینی(ره) را که فرمود: ✨«سوسنگرد تا فردا باید آزاد شود.» لبیک گفتند و اجازه ندادند حرف امامشان بر زمین بماند و چون کوهی🗻 استوار برای تحقق فرمان امام و حفظ خاک پاک میهن ایستادگی کردند. 🎉سالروز آزادسازی سوسنگرد مبارک. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✍حسرت 🔥آن روز، روزِ حسرت‌هاست. 🍁آن‌جا، جایِ دست‌گزیدن‌هاست. 💦آن‌وقت، وقتِ بی‌فایده بودن پشیمانی‌هاست. ✨•[أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ ياحَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ...* 💫کاش بیشتر دوستت داشتم... بیشتر... خیلی بیشتر...] 🔸*مبادا کسی روز قیامت بگوید: افسوس بر من از کوتاهیها... 📖سوره‌زمر، آیه۵۶. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨تکلیف مداری 🍃سید همیشه پا به رکاب بود. اکثر مواقع لباس سبز نظامی با کلاهی کج تنش بود و به سبک داش مشتی‌ها یقه‌اش را باز می‌گذاشت و یک تسیبیحی هم گردنش آویزان می‌کرد. ☘شب‌ها من که می‌خواستم ساعت ۱۰ به خانه بروم، می‌گفت خیالت راحت من هستم. تا صبح به کمیته‌های دیگر هم سرکشی می‌کرد و گزارش جامعی ارائه می‌کرد. 🌾یک بار گفتم: «آقا مجتبی! رضایت بده و این پوتین و لباس را از تن در بیاور.» گفت: «به جدم قسم! تا زمانی که صدام هست و تکلیف جبهه مشخص نشده، حتی دم مغازه هم با همین لباس می‌روم و فروشندگی می‌کنم.» آخر هم به خاطر روحیه‌اش نتوانست در شهر بماند. رفت سر وقت جنگ و گروه فدائیان اسلام را راه اندازی کرد. راوی: احمد هاشمی مطلق و محمد رضا رستمی 📚 آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، صفحه ۸ و ۱۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
☀️سلامِ خدا 💎روزهای سختی را می‌گذراند‌. اما هرگز گلایه‌ای نمی‌کند. دلش به خدا و لذت معنوی مراقبت از مادر قُرص است و به دعای خیر مادر بعد از هر بار خدمت فرزندی. 💡مخصوصاً وقتی می‌بیند که خدا همیشه حواسش به او هست و هر وقت کم می‌آورد سلام خدا آرامش می‌کند که مخصوص صابران است. ✨"سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ ؛ سلام و تحیت بر شما باد که صبر پیشه کردید ..." 📖سوره‌رعد، آیه‌ی۲۴. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨صراحت مؤدبانه 🍃شهید بهشتی در مورد نظم و وعده‌هایش با هیچ کسی رو دربایستی نداشت. ماهی یک بار همراه برادر شهیدم در منزل شهید بهشتی درباره آثار شهید صدر مباحثه داشتیم. ☘روزی در وسط درس، فرزند شهید بهشتی آمد که آقای مطهری جلوی در با شما کار دارد. آقای بهشتی گفت: «برو به آقای مطهری بگو اگر امری دارند به شما بفرمایند، من بعداً با ایشان تماس خواهم گرفت.» 🌾 ولی شهید مطهری فرموده بود با خود ایشان کار دارم. ایشان رفتند بیرون، وقتی برگشتند خیلی ناراحت بودند و صورتشان سرخ شده بود. توضیح دادند که درخواست شهید مطهری این بود که من به یکی از پزشکان متدین قول داده‌ام که همراه شما در مراسم خطبه عقدشان شرکت خواهیم کرد. 🌺من به ایشان گفتم: «من معذرت می‌خواهم، ولی برای این ساعت برنامه دارم و نمی‌توانم در این مراسم شرکت کنم. آقای مطهری هرچه اصرار کرد من نپذیرفتم و ایشان با ناراحتی رفتنند.» 🍃بعد فرمودند: «ناراحتی‌شان اشکالی ندارد. چون کار خلافی نکرده ام که ایشان از من ناراحت شود.» راوی: حجت الاسلام والمسلمین مهدی اژه‌ای 📚 عبای سوخته، نویسنده: غلامعلی رجائی، صفحه ۴۲ و ۴۳ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✍تباه ✨وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ...* 📌کارای قشنگتو با منت‌گذاشتن، ضایع نکن! 📍کارای حال‌خوب‌کُنِ‌ت‌رو با کوچک‌کردن، تباه مکن! 💔کارای خوبتو به باد نده با شکستنِ یک دل، حتیٰ!! 🔸*اعمال خود را ضایع و باطل نگردانید. 📖سوره‌محمد، آیه‌۳۳. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مسار
✨عشق به نماز 🌺 عماد از همان بچگی انس با مسجد داشت. با پدرش به شب نشینی ها طولانی به مسجد می‌رفت. همین باعث شد که عاشق حوزه شود؛اما جنگ‌های داخلی لبنان منصرفش کرد. 🍃وقتی هم عضو سازمان فتح بود؛ کمتر جوانی در آنجا پیدا می‌شد که مؤمن معتقد و نماز خوان باشد؛ حتی برخی‌ها عضو حزب کمونیست شده بودند. 🌾در همین اوضاع، عماد یکی از معدود جوانان سازمان‌ فتح بود که نه تنها نمازش را می‌خواند که مسجدی هم بود و کم و بیش در جلسات سخنرانی که در شیاح بیروت برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. 📚 ابو جهاد؛ صد خاطره از شهید عماد مغنیه، نویسنده: سید محمد موسوی،خاطره شماره ۶ و ۱۰ 🆔 @tanha_rahe_narafte