eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
140 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
373 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
‏احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم ؛ اما شهیدی بود که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا ...! 🌷شهید ‎سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و... ‏با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی *بیسیم چی* بودن را قبول کرده بود. 🌷سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وی ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم، و رو ولی چیزی نصیب آنها نشد ...! 🌷یادمان باشد روی سفره چه کسانی نشسته ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است!!! ❤️شهید سیف الله شیعه زاده❤️ ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
سوخته از آه های غریبت دل من كبوتر شده، پرپر شده، همراه سحری، روی فُطرُس معراجํ گشته هوایی و سپس رفته به رهایی، به همان و سرایی که شما آنی و خلاصه شود آیا كه مرا نیز به همراه خودت زیر ببری تا بشوم و بلایی، به خدا در دیدن شش گوشه، تاب ندارد. خواب ندارد، گوشه ی دفتر، ناب ندارد، من روزن مهتاب ندارد. گویند به اشاره، مگر این بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ندارد... تو ؟ تو شده ام باز ، شده ام باز هوایی... کن گریه و گریه کن ،‌آری که هر آن را شنیده است شما ای آن را و اگر هست کنون من روضه ز مقتل بنویسم و خودت نیز کن که در کف من همچو در ید موسی بشود چون موج مصیبات بلند است، به ساحل نیل است و این طویل است و ببخشید اگر این خون بر تب دار حروف است که این مکشوف لهوف است؛‌ بر لب عطشان لغات است و صدای سطر به سطرش همگی مزن آب فرات است و همه زنان آرام نجات است؛ ‌ولی که ارباب «قتیل العبرات » است؛ ولی که ارباب« اسیرالکربات» است؛ ولی هنوزم که هنوز است حسین بن علی یار است و محو تماشاست ز بلندی، الف او دال و همه او در گودال و سپس که «الشمرُ» ... چه بگویم که « سبو را و بریدند»... تاب ندارد به با خبرم می گذرم از روضه که خود غرق عزایی، تو کرب و بلایی؛ می دهم آقا به همین که در ما نیز بیایی، تو ... تو..
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین و یا علیهما السلام اى كز گنجينه بود كى سزاوار فشار آن در و بود تجلّى مشعلى از شد سينه سيناى ، مشتعل از بود آن كه كردى تابان پيش او پهلو تهى از كجا، پهلوى او را تاب آن آزار بود گردش گردون دون بين ، كز جفاى سامرى نقطه پرگار ، مسمار بود نيلى شد از سيلى كه چون سيل روى گيتى زين تا تار بود