فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵آدم های زرنگ....☝️
🎋تو زبونمون گذاشتن...👌
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⤴️فیلم رنگی شده از انگلستان سال 1901
⬅️پوشش زنان در انگلستان یکصد و بیست سال پیش
🔴این فیلم نشان میدهد که ادیان الهی، همه در اصل شبیه هم بودند
و حجاب در همه ادیان وجود داشته و سنت دیرینه ای در میان جوامع مختلف بوده است!
🔥ولی با تبلیغات سوء،
امروزه "برهنگی" سمبل روشنفکری و آزادی برای زنان گشته است!!‼️
فرهنگ برهنگی=برهنگی فرهنگی
⚜توصیه های بهاری امام رضا علیه السلام
✴️•⇦ خصوصیات فصل بهار
🌸↫فصل بهار روح زمان هاست. اولِ این فصل، ماه ازار (ماه رومی) است،در این ماه، شب و روز پاکیزه و معطر است،زمین نرم می شود و غلبه بلغم از میان می رود و خون به هیجان می آید.
✨↫ غذای ماه ازار(تقریبافروردین) چه باید باشد؟
🌸↫ امام رضا علیه السلام:
🍃در ماه اول بهار(ازار) ، بیشتر غذائی که مناسب است، عبارتست از : خوراکی های لطیف از قبیل : گوشت، تخم مرغ نیم برشت، نوشیدن شربت امام رضا علیه السلام ، پس از انکه آن شربت را با اب خالص تعدیل نموده باشیم.🍃
✨↫ پرهیزات بهاری
🌸↫ امام رضا علیه السلام:
🍃در فصل بهار (به خصوص ماه ازار) باید از خوردن پیاز و سیر پرهیز کرد.🍃
✨↫ نکته:وجه مشترک این دو مورد جلوگیری از هیجان خون است، در حالی که در فصل بهار صلاح در هیجان بخشی خون جهت رشد و نمو بدن است.
✨↫ کارهای بایسته بهاری
🌸↫ امام رضا علیه السلام:
🍃در فصل بهار (به خصوص ماه ازار) نوشیدن اشیاء مسهل(ملین و نرم کننده شکم) پسندیده است، رگ زدن و حجامت نیز مناسب است.🍃
✨↫ نکته: اگر چه از طریق فصد و حجامت حجم خون کم می شود، ولی چون فصل بهار فصل خونسازی هست، دوباره خون تازه جایگزین ان خون می شود
#طهورا_طب🍃👇
🆔 @TahoraTeb
❄️🌷 سرمای بهاری را غنيمت بشمارید
🔸 پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمودهاند: «اغْتَنِمُوا بَرْدَ الرَّبِیعِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِکُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِکُمْ وَ اجْتَنِبُوا بَرْدَ الْخَرِیفِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِکُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِکُم
👈 «از سرمای بهار خود را مپوشانید زیرا آنچنانکه درختان را سبز و خرم میکند جسم و روح شما را هم سبز و خرم و جوان مینماید ولی از سرمای پاییز خود را بپوشانید که با شما چنان میکند که با سبزه و گل و درختان میکند.»
#بهار
#طهورا_طب🍃👇
🆔 @TahoraTeb
#ساره
#قسمت_دویست_و_سوم
یک هفته بعد ناخن فاطمه سیاه شد و افتاد. علی آقا خیلی بهم ریخت.
-آخر چرا مراقب بچه نیستی؟ الان می رم به یوسف می گم چرا مواظب بچه اش نیست؟
با خنده گفتم: بابا بچه اند، داشتند بازی می کردند. الان آقا یوسف چه کار می تونه بکنه. میثم از سر شیطنت سنگ پرت کرد. بچه که به عمد نزد.
دید که نه، حرفم درست است، گفت: تو چرا مواظب نبودی؟
-به خدا نمی دونم چی شد! تا سرم را برگردوندم این طور شد.
همه از شیطنت هر کدام از بچه ها باخبر بودیم. بچه ها مخصوصا پسرها را مثل ذره بین زیر نظر داشتیم. شیطنت بچه ها بعضی روزها قصه می شد و کاری نمی شد کرد.
خانه من به عنوان خونه بابلی معروف بود. هم سماور داشتم و هم استکان و نعلبکی تمیز از خانه آورده بودم. بعضی از غروب ها خانم ها می گفتند: برویم خانه ی بابلی چایی بخوریم.
بقیه خانم ها و خانه ها سماور نداشتند و چای دم داده را وقتی می خوردند مزه شان می داد. آب جوش کتری که آب جوش سماور نمی شد. جمعمان جمع می شد.
خانم بابایی مُلاباجی ما بود. به قول معروف دعا خوانمان بود. دوره گذاشته بودیم که چهاردهم هر ماه، خانه یکی سوره واقعه را بخوانیم و گاهی دو سه نفر می شدیم و می رفتیم در شهر اهواز دوری می زدیم.
اهواز شهر بزرگی بود و ما هم غریب. مردم جنگ زده و گرفتار و قیمت کالا ها هم گران.
#ساره
#قسمت_دویست_و_چهارم
اهواز شهر بزرگی بود و ما هم غریب. مردم جنگ زده و گرفتار و قیمت کالا ها هم گران. آن قدر از مغازه ها قیمت می گرفتیم تا یک چیز مناسبی گیرمان بیاید.
یک روز در آن گرمای اهواز تشنه مان شد. یک لیوان آب، به اندازه بطری آب معدنی کوچک الان را با پول آن زمان پنج تومان می فروختند.
وقتی پنج تومان دادیم و آب خریدیم، انگار کارد کشیدند به گلویمان؛ خدا! تو شهرمون یک پارچ آب بخواهیم، مردم مجانی می دهند و می گویند ببر. مردم باید بیایند این جا و قدر این چیزها را بدانند.
حتی به سربازهای بیچاره که به اهواز می آمدند هم رحم نمی کردند. این مغازه دارها می گفتند: بابا این جا منطقه جنگیه، ما باید کاسبی خودمان را بکنیم.
ما هر چیزی را دانه ای می خریدیم. پول هایمان را می گذاشتیم روی هم و آنچه دلمان می خواست را می خریدیم.
یک مدت بود که مقر لشکر بیست و پنج کربلا شده بود پادگان شهید بیگلو. پادگان شهید بیگلو یک صحرای بزرگی بود که در آن درختچه های مصنوعی کاشته بودند تا زمانی که طوفان و باد می آید، خاک ریز و شنزار تمام سطح پادگان را نپوشاند.
جنوب باران های شلاقی می بارید؛ باران هایی که در یک آن سیل به راه می اندازد و با گل چسبناک جنوب هرچه دم دست باشد را نابود می کند.
یک روز از آن باران های شلاقی و وحشتناک بارید. باد و باران تمام میخ چادر سنگرهای بچه ها را در بیگلو را از جا کند و تمام پتوهایی که در سنگر بود را گلی کرد.
آن شب تا صبح نیروها در بیگلو زیر باران و باد مانده بودند و وسایلی که این طرف و آن طرف افتاده بود را جمع و جور می کردند.
علی آقا که خانه آمد خیس خیس بود و می گفت: تمام بیگلو بهم ریخت. مجبور شدیم نیروها را جمع کنیم و بالای تپه نزدیک به پادگان ببریم تا فردا که هوا بهتر شد، بچه ها را برگردانیم.
*درسالروز نامه ی تاریخی امام راحل به آقای منتظری قائم مقام وقت رهبری در فروردین سال ۶۸ که به دلیل سوابق انقلابیش از سوی مجلس خبرگان به عنوان قائم مقام رهبری منصوب شده بود*
متن کامل پیام حضرت امام در عزل منتظری در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.
از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید: ۱)سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
۲)از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
۳)- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
۴) - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.
یکشنبه ۱۳۶۸/۱/۶
روحالله الموسوی الخمینی / 🌴🪴🪴🪴🌴
45.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت چهارم برنامه "حافظه تاریخی ایرانی" با موضوع جریان شناسی منتظری و نهضت آزادی و راز انفعال سید حسن خمینی در برابر تحریف گران امام
سیزده دقیقه ای که اطلاعات مفیدی به شما خواهد داد.
@Hafezeh_tarikhi_irani