باز دور و بر ما معرکه برپا شده است
یا سر قامت رعنای تو دعوا شده است
eitaa.com/banoyealam
تیرهایی که همه از پس نخلستان ریخت
با چه نظمی به میان بدنت جا شده است
eitaa.com/banoyealam
یا بچسبان به رکاب علمت را بردار
تا که مشک حرم و قلب مرا آب کنی
eitaa.com/banoyealam
درصدد بود که دشمن بزند هست تو را
قرعه افتاد که اول بزند دست تو را
eitaa.com/banoyealam
سر ماهت ترکی دارد و ماندم که چه سان
زینبم با تو سر نیزه ملاقات کند
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
eitaa.com/banoyealam
امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ،
صُلبَ الإيمانِ،
جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّه ِ
و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدَا ؛
[ . عمدة الطّالب ، ص 356 .]
امام صادق عليه السلام :عموى ما ، عبّاس ، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود ؛ همراه با امام حسين (عليه السلام) جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد.
لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟
وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین (علیه السلام) و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من مىدهى؟
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
امام صادق (عليه السلام) فرمودند : كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ، صُلبَ الإ
فبكى الحسين ع بكاء شديدا
امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از اين منافقین خونخواهى كنم.
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فبكى الحسين ع بكاء شديدا امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِو
فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
مشک را پر از آب کرد، بهنگام برگشت از فرات که مشک را به سینه داشت و شمشیر میزد، ناگهان دست راستش را قطع کردند:
فَضَرَبَهُ عَلى يَمينِهِ، فَأَخَذَ السَّيفَ بِشِمالِهِ، وحَمَلَ عَلَيهِم وهُوَ يَرتَجِزُ:
وَاللّه ِ إن قَطَعتُمُو يَميني
إنّي اُحامي أبَداً عَن ديني
وعَن إمامٍ صادِقِ اليَقينِ
نَجلِ النَّبِيِّ الطّاهِرِ الأَمينِ
سپس شمشیر به دست چپ گرفت، تا اینکه دست چپ او را هم قطع کردند:
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ امام حسين عليه السل
فَقاتَلَ حَتّى ضَعُفَ، فَكَمَنَ لَهُ الحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ الطّائِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ، فَضَرَبَهُ عَلى شِمالِهِ، فَقالَ:
يا نَفسُ لا تَخشَي مِنَ الكُفّارِ
وأبشِري بِرَحمَةِ الجَبّارِ
مَعَ النَّبِيِّ السَّيِّدِ المُختارِ
قَد قَطَعوا بِبَغيِهِم يَساري
فَأَصلِهِم يا رَبِّ حَرَّ النّارِ
دستهایش را که قطع کردند، عباس (عليه السلام) پرچم را با کمک سینه نگاه داشت و مشک را به دندان گرفت که ناگاه تیری بر مشک آب آمد و آبها روی زمین ریخت
فَوَقَف العبّاس مُتحيّرا
یعنی یک وقت دیدند که ابا الفضل سوار مرکب ایستاده اما متحیر است. متحیر است چه کند؟ دستی ندارد تا بجنگد و آبی ندارد تا به خیمه ها برساند. چه کند؟
من وعده ی آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
ای مشک نگاه کن به بالای سرم
زهراست نشسته، آبروداری کن
می نویسند تیری آمد و به چشم عباس اصابت کرد. دست نداشت تا تیر را در بیاورد. خم شد زانوها را بالا آورد و تیر را بین دو زانو گذاشت تا تیر را در بیاورد.
eitaa.com/banoyealam
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فَقاتَلَ حَتّى ضَعُفَ، فَكَمَنَ لَهُ الحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ الطّائِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ، فَضَرَبَ
اینجا بود که عمود آهن آمد، «فَنقَلَبَ العباس من فرسه»؛
ابا الفضل از اسب به زمین افتاد
فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ.
به فرقم تا عمود آهنین خورد
تنم زخم از یسار و از یمین خورد
چو دستش را ز تن افکنده بودند
علمدار تو با صورت زمین خورد
فَلَمّا رَآهُ الحُسَينُ (عليه السلام) مَصروعاً عَلى شَطِّ الفُراتِ، بَكى...
از حال خودش هم خبر میداد به امام و خیام
طولی نکشید که دیدند صدای عمو آمد:
«فنادا یا أَخَا اَدرِک أَخَاک»
امام حسین بر اسب سوار شد و به علقمه رفت و فرمود:
« أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلي »
یعنی « الان کمرم شکست و چاره ام کم شد و امیدم قطع و دشمن مرا زخم زبان می زند و غصّه تو مرا می کشد.»
eitaa.com/banoyealam
مشارکت درهزینه های عزاداری محرم وصفر
کلیک کنید
http://eitaa.com/joinchat/3548053534C77f6131815
التماس دعای فرج...
روضهخوانی شب عاشورا .mp3
9.5M
امشب شهادتنامهی عشاق امضا میشود/ فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی/ فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی/ فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود
امشب کنار مادرش لبتشنه اصغر خفته است/ فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسودهاند/ فردا به زیر خارها گمگشته پیدا میشود
امشب رقیه حلقهی زرین اگر دارد به گوش/ فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان/ فردا کنار علقمه بی دست سقا میشود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش/ فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را/ فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین/ فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد/ فردا انیس خولی و دیر نصارا میشود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"/ فردا اسارتنامهی زینب چو اجرا میشود
eitaa.com/banoyealam