💚 بسم رب الزهرا💚
سلام عليكم
❤ بحول و قوه الهي و با دعاي خير
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❤
آغاز میکنیم:
بیست و ششمین ختم گروهی
💫 صلوات خاصه حضرت زهرا سلاماللهعلیها💫
به نیت سلامتی وجود مطهر
💞حضرت امام زمان عجلالله تعالیفرجهالشریف💞
🌹 ۱۳۵ مرتبه به نام مبارک حضرت زهرا سلاماللهعلیها🌹
🌹 به نیابت از صاحب الزمان علیه السلام
و
شهید محمود رضا بیضایی و شهدای مدافع حرم🌹
🌹هدیه به پیشگاه مطهر بانوی دو عالم🌹
(اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرِ مستودعِ فیها بعدد ما احاط به علمک)
کسانی که برایشان مقدور نیست این صلوات را بگویند میتوانند ۱۳۵ صلوات بفرستند.
💞دعای امام زمان بدرقه راهتان باد💞
با تشکر💞
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
💚 بسم رب الزهرا💚 سلام عليكم ❤ بحول و قوه الهي و با دعاي خير امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سلام علیکم
صمیمانه از همراهی شما بزرگواران در ختم صلوات سپاسگزارم.
انشاءالله
شفاعت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شامل حالمان
دوستان و همراهان عزیز
رمان
در حوالی پایین شهر
تقدیم نگاه مهربان شما❤
💕بسم الله الرحمن الرحیم💕
"در حوالی پایین شهر"
#پارت_اول
پیری میگفت: در زندگی تنها به یک عشق تکیه نکن!
عشق نه محدود است و نه معدود..؟
آن روز در جواب حرفش فقط سر تکان دادم اما..........
چشمم به عقربه های ساعت بود و خدا خدا میکردم ساعت ۹ بشه.
تا قبل از ساعت۹باید بچه هارو میبردم خونه.
اگه پنج دقیقه اینور و اونور میشد روزگارم سیاه بود.
کم کم باید میرفتیم خونه.
یکی یکی بچه هارو صدا زدم و با یه دستم پسرا و با دست دیگم دست دخترارو گرفتم.
--بریم بچه ها.
یه لحظه حواسم از دنیا پرت شد و افتاد رو زمین.
از رو زمین بغلش کردم
--گریه نکن عزیزم ببخشید تقصیر من بود.
--کی گفته تقصیر توعه؟
به پشت سرم نگاه کردم.
و حسام دنیارو ازم گرفت و آرومش کرد.
دنیا فقط چهارسالش بود و همیشه یا زخمی یا تو خیابونا گم میشد.
--خوبی؟
--آره خوبم تو خوبی؟
با هم دیگه دست بچه هارو گرفتیم و رفتیم طرف خونه.
در خونه بسته بود و حسام از دیوار رفت بالا و در رو باز کرد.
بچه ها دویدن تو خونه و من و حسام موندیم تو حیاط.
تیمور، طلبکار از اتاقش اومد بیرون.
--چه عجــب! میخواسید الانم نیاید یه بارَکی صبح میومدم کلانتری.
بدون توجه به حرفش پولارو گرفتم سمتش.
--۷۰۰تومنه.
--همیـــن؟
با تشر گفتم
--چیه نکنه انتظار داری برم خزانه دولت واست بار بزنم؟
دستشو آورد بالا تا بزنه تو صورتم.
حسام مانعش شد
--عه آق تیمور! ضعیفه که زدن نداره!
--بش بگو گم شه تو اتاق.
رفتم تو اتاق و ایستادم پشت پنجره تو حیاطو نگاه کردم.
حسام پولارو از جیبش درآورد و داد بهش.
--رها...رها...
--جونم سیمین؟
اومد تو اتاق و مضطرب گفت.
--رها بیا بریم کمکم غذام سوخته.
--باشه بریم.
تو اتاق به ظاهر آشپزخونه داشتیم غذا درست میکردیم که تیمور با لگد در رو باز کرد.
--سر من شیره میمالی آرهـــــه؟
سیمین با تعجب برگشت سمتش
--کی سرتو شیره مالیده آخه؟
با انگشتش به من اشاره کرد
--این دختره ی چشم سفید.
بقیش کو؟
--بقیه ی چی؟
--سیصد کمه.
کفگیرو کوبوندم تو ماهیتابه.
--به درکـــــــ که کـــمه.
با انگشتش تهدیدوار گفت
--خوب گوشاتو وا کن ببین چی میگم!
سیصد تومنش کمه یا میری عینی انسون پولارو میاری یا هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!
سیمین با بغص گفت
--آخه تیمور خان به این دختره میخوره دزد باشه؟چرا انقدر اذیتش میکنی؟
۱۰۰تومنی که واسه خودم نگه داشته بودمو از جیبم درآوردم و پرت کردم جلوش.
--من فقط همینو واسه خودم برداشتم.
از آشپزخونه رفتم بیرون و در رو محکم کوبوندم به هم.
حسام تو حیاط بود کنجکاو پرسید
--چته رها؟
--هیچی بابا مردک نفهم گیر داده به من.
--چرا سربه سرش میزاری؟
--حسام تو دیگه اینو نگو!
برگشتم و رفتم تو اتاق.
صدای غرولند سیمین میومد
--میون این بچه ها این یکی که کمک دست منه تو نزار....
بعد از شام ظرفارو بردم تو حیاط و گذاشتم کنار حوض تا بشورم.
اواخر اسفند بود و هوا هنوز سرد بود.
حسام نشست کنارم و آستیناشو بالا زد
--بزار کمکت کنم.
حرفی نزدم.
--رها؟
بازم جوابشو ندادم
با تأکید گفت
--رها مگه باتو نیستم؟
سرمو بلند کردم
--چیه چته؟
-- لامصب چرا با من لج میکنی؟
با بغض گفتم
--حسام ولم کن! خسته شدم!
ناراحت گفت
--چی بهت گفته؟
یه قطره اشک از چشمم پایین اومد
--چیزی نگفته.
--چرا گریه میکنی؟
--واس دل خودم.
چند ثانیه سکوت کرد و یه دفعه صورتم خیس شد.
با تعجب برگشتم طرفش.
خندید و از لب حوض بلند شد.
مشتمو پر از آب کردم بپاشم تو صورتش یه دفعه حسام جاخالی داد و آبا ریخت رو سر تیمور.
برق از سرش پریده بود و چند ثانیه بیصدا به من خیره شده بود.
عصبانی فریاد زد
--این چه غلطی بود کردی؟
حسام دوید و ایستاد جلو من
--آق تیمور ببخشید نمیخواست به شوما آب بپاشه.
-- انقدر به این دختره رو میدی واست بد میشه ها!
گمشو کنار تا حالیش کنم.
حسام تأکیدوار گفت
--آق تیمور خواهش کردیما!
برزخی نگاه کرد و رفت تو اتاقش.
حسام برگشت طرف من و پقی زدیم زیر خنده...
با صدای خاله گفتنای دنیا چشمامو باز کردم.
با صدای بچگونش گفت
--عه خاله پاسو.(پاشو).
نشستم و بهش لبخند زدم.
بچه هارو آماده کردم و بعد از اینکه صبححانشون رو خوردن رفتیم تو حیاط.
پسرا پیش حسام بودن و دخترا پیش من.
--سلام.
--سلام بدو تا تیمور سروکلش پیدا نشده....
جنسارو بین بچه ها پخش کردم و نشستم کنار خیابون.
علاوه بر آلودگی هوا خیلی سرد بود.
از کارم احساس حقارت بهم دست میداد اما چاره نداشتم.
از اینکه بشینم و التماس کنم...
یه خانم اومد رد بشه
--خانم تورخدا کمکم کن!
مریضم! بد بختم! بیچارم!
یه تراول ۵۰هزارتومنی درآورد و داد دستم و رفت......
"حلما"
@berke_roman_15
👆🌺👆🌺👆🌺👆
"در حوالی پایین شهر"
#پارت_دوم
تا اومدم تراول رو بزارم تو جیبم یه دفعه از زیر دستم کشیده شد.
مچ طرفو گرفتم و پوزخند زدم
--به به بینم تو چه غلطی کردی؟
حالا دیگه تو میخوای واس من شاخ شونه بکشی؟
ایستادم و چاقوی زامن دارم رو درآوردم و گذاشتم زیر گردنش.
--بیبین یا عین آدم پولو میدی یا سفره میکنم اون بی صاحاب شیکمتو! حالیت شد؟
با ترس پولو گذاشت تو دستم و فرار کرد.
نشستم سرجام و به کارم ادامه دادم.
تا ظهر نزدیک ۳۰۰هزارتومن گیرم اومد.
--رها پاشو.
--ای درد بی درمون و رها!
--زرررشک پاشو منم حسام.
بچه هارو جمع کردیم و رفتیم تو پارکی که همون نزدیک بود.
حسام پول پسرارو گرفت و منم پول دخترارو.
با حسام توافق کرده بودیم روزی ۱۰هزار تومن بدیم به خودشون.
همینجور که بچه ها سرگرم خوردن لقمه هاشون بودن حسام با تشر گفت
--بینم صبح با کی کل گرفته بودی؟
--به تو چه؟
غرید
--همش به منه عشقی!
یه تیکه از لقممو خوردم
--هیچی بابا این پسره کیارشو میشناسی؟
--نوچه اِبرام لنگی؟
--آره میخواست تراولو کش بره.
--غلط کرده.
--خب منم حالیش کردم دیگه غلط نکنه.
--رها دیگه حق نداری با پسرا کل بندازی.
صدامو کلفت کردم
--دیگه حق نداری با پسرا کل بندازی برو باو!
اگه این هارت و پورتارو هم نکنم که کلام پس معرکس.
--گفتم نه بگو چشم.
--اگه نگم؟
--اون روی سگم بالا میاد!
--خب بعد که روی سگت بالا میاد چی میشه؟
--تو صورتم زل زد و خواست جواب بده خندش گرفت
خندیدم
--چیشـــد؟
خواست جواب بده که یه دفعه از جاش بلند شد.
--پاشو رها پلیسا دارن گشت میزنن.
دنیا رو دادم دست حسام و با بقیه بچه ها شروع کردیم به دویدن.
رفتیم تو یه کوچه و قایم شدیم.
اینجور مواقع ترس بدی به دلم رخنه میکرد.
از موقعی که یادم میاد هیچ وقت نباید با پلیسا روبه رو میشدم.
--رها خوبی چرا رنگت پریده؟
--آره خوبم.
تا شب منتظر شدیم اما پلیسا هنوز تو منطقه بودن.
نزدیک ساعت ۹ شب بود.
--حسام باید بریم.
دنیا رو شونه ی حسام خوابش برده بود.
--میخوای بدیش به من؟
--نه تو حواستو بده به بچه ها.....
شب از نیمه گذسته بود و خوابم نمیبرد.
رفتم سراغ دفتر خاطراتم و از جعبه آوردمش بیرون.
مهتاب آسمون رو روشن کرده بود.
همین که خواستم برم تو حیاط دیدم حسام نشسته لب حوض.
اولش خواستم برگردم اما رفتم و نشستم کنارش.
--چته نکنه تو هم مرض بیخوابی زده به سرت؟
--گمونم همینطور باشه.
نگاهش رو دفترم خیره موند.
--این چیه؟
--دفتر تلخیات.
--مگه تلخیاتم مینویسن ضعیفه؟
--حسام صد دف نگفتم نگو ضعیفه اوقاتم تلخ میشه.
خندید
--چون خوشت نمیاد میگم آخه حرص میخوری به قول بالا شهریا کُت میشی.
--کُت؟
--آره دیگه معنیشم انگار بامزه میشه.
خندیدم
--اون کیوته! کیـــوت!
--خب حالا انقدر واسه من کیــوت کیــوت نکن!
--یک هیچ به نفع من!
دستاشو تو موهاش فرو برد و کلافه گفت
--رها من میخوام برم.
از فک موندن تو اون خونه بدون حسام بغضم گرفت.
--کجا بری؟
با تعجب گفت
--چته ضعیفه چرا جنی شدی؟
--اونوقت من؟
نتونستم ادامه بدم و بغضم شکست
--حالا چرا دستگاه آبغوره گیری رو روشن میکنی؟
--من چیکار کنم تنهایی؟
--بزار حرف از وامونده دهن من بیاد بیرون.
بعد صغریٰ کبریٰ پچین.
رها من میخوام یه چند وقتی برم سر کار.
--کجا؟
--جاشو نمیدونم هرجا.
--کی میری؟
از تیمور پرسیدی؟
-- ای بابا! مهلت جواب بده!
نمیدونم کی میرم بعدشم به اون مردک چه!
--اگه بفهمه چی؟
--نترس یه جوری ماسمالیش میکنم مو لا درزش نره.
--چرا میخوای بری؟
--از اولم اومدنم اشتب بود.
این پولا خوردن نداره رها.
--چیچی بلغور میکنی یه جوری بگو منم بفهمم.
--خب تا کی با پول دزدی و گدایی زندگی کنم؟
رها من الان ۲۵سالمه خیر سرم جوونم.
--خب ۲۵سالته. ربطش چیه؟
--ربطش اینه که منی که میتونم کار کنم چرا برم دزدی؟
--کسی که شب ممکنه شیکم گشنه بخوابه حروم و حلال سرش نمیشه.
--اما من سرم میشه مَشتی.
--حالا کی میخوای بری؟
--فردا.
--اوس کریم به همرات من رفتم.
-- کجا؟ چرا غمباد گرفتی؟
--غمباد نگرفتم خستم میرم بخوابم.
--رها این کارم یه ربطایی به تو هم داره.
--انشاﷲ که خیره.
--به به میبینم لفظی قلم حرف میزنی.
--یه تیتیش مامانی میگفت منم یاد گرفتم.
--درستش همینه.
--عـــه پس چرا شما که بیل زنی باغچه ی خودت انقدر علف هرز داره؟
خندید
--تصمیم گرفتم یه سرو سامونی به باغچم بدم.
--بی زحمت یه دستی به به باغچه ی منم بکش.
من برم توام برو بخواب فردا باید بری به قول خودت سرکار.
رفتم تو اتاق ودفترم رو برگردوندم سرجاش.
کلاً هر وقت میخواستم بخونمش یه اتفاقی میفتاد........
صبح با سرو صدای بچه ها بیدار شدم.
بچه هارو آماده کردم و رفتیم صبححانه بخوریم.....
حسام از سر خیابون راهش از ما جدا شد و حزانت پسرا رو هم انداخت گردن من.
اون لحظه خیلی حسرت بودن سیاوش و میترا رو خوردم...........
"حلما
@berke_roman_15
👆🌺👆🌺👆🌺👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب شهدا
سالروز شهادت دانشمند شهید
مصطفی احمدی روشن گرامی باد
ظهوراتفاقمیافتد، مهم این است
که ما کجای ظهور باشیم
تاریخ شهادت: ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
شادی روح این شهید بزرگوار صلوات
#شهادت_شهید_احمدی_روشن
#شهید_محمودرضا_بیضایی
✦•[@Shbeyzaei_313]•✦
💫💫💫💫
صبح یعنی عشق
عشق یعنی حس خوب زندگی
زندگی یعنی زیباترین هدیه خداوند..
💫💫💫💫
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
با نامت با یادت با یاریت
💚معبودم💚
سلام علیکم
🌸دعای منتظران درعصرغیبت🌸
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى .🕊
🌹دعای سلامتی امام زمان🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🕊
❣دعای فرج❣
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🕊✨
💫در هر صبحگاهان خوانده شود💫
کپی از مطالب ازاده باذکرصلوات برمهدی عج🌱✨
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
💦💠💦💠💦💠💦💠💦
*❄️💠زیارت امام عصر*
*(عجل الله تعالی فرجه الشریف)*
*در هر صبحگاه💠 ❄️*
*🌟اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ 🌟*
💠💦💠💦💠💦💠💦💠
.
❣سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ...
🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص۶۱۰
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
*⚜دعــــــای عــهــــــــد⚜*
*🌳بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحیم🌳*
*🌹اللهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّا قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَى وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ، اللهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ] اللهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْما مَقْضِیّا فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِرا کَفَنِی شَاهِرا سَیْفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی مُلَبِّیا دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَ*
*حَتَّى لا یَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ اِلّا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَیْرَکَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ*🌹
*🌹🌼الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ*🌼
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
💫 السلام علیکِ یا فاطمهُ الزهراء(س)
💠 تا ابد این نکته را انشا کنید
💠 پای این طومار را امضا کنید
💠 هر کجا ماندید در کل امور
💠 رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🌹
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ🌹 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ🌹
✨💛
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
[🌞🌼]
بِسمِاللهِاَلرَحمنِاَلرَحیم...:)
♥️✨بهنامخداوندبخشندهمهربان♥️✨
✨••| اولینپستروز،عرضارادتبه"اُمالمَصائِبخانم زینبکبری(س)"
السَّلامُعَلَیْکِیاسَیِّدَتییازَیْنَبُ،یابِنْتَرَسُولِ اللهِ،یابِنْتَفَاطِمَةَالزَّهرَاء.
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
◍⃟🌱○°
🌸◍⃟ زیاࢪت شھدا🌱^^
🌸◍⃟ هࢪصبحسلامےبہشھیدان:)♡
🌸◍⃟ #با_هم_بخوانیم☁️
❥↬•@Shbeyzaei_313
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
◍⃟🌱○°
🌸◍⃟ دعاۍسلامتۍامامزمان‹عج›
🌸◍⃟ بھ عشق مولا :)♡
🌸◍⃟ #با_هم_بخوانیم☁️
❥↬•@Shbeyzaei_313
✨💛
«وَأَسِرُّواقَوْلَكُمْأَوِاجْهَرُوابِهِإِنَّهُعَلِيمٌبِذَاتِ الصُّدُورِ »🍀
اونچهتویدلتهست
چهبلندبلندبهکسیبگی
چه توی دلت نگه داری
کسیهستکهاول
تاآخرشرومیدونه
مواظبدلتباش...!
سـورهمـلک|۱۳🌿
‹👒🖇› #دُختࢪانِھحِجآب
#توصیه_شهید:
« زیارت #عاشورا را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.
حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.»
#شهید_نوید_صفری 🌷
🍂🍂
🔴 توسل به مادر امام زمان (عج)
🔹آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند من هر موقع کارم گیر می کند ، هزار صلوات نذر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان (سلام الله علیهما) می کنم و کارم درست می شود.
📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳
☀️السلام علیک یا ابا صالح المهدی
👈🏽از احوالات پسر فاطمه(س) بیخبر نباشید!
بر او سلام بفرستید!
با او صحبت کنید، میشنود!
او هم دل دارد!!!💖
✋🏼سلام بر تو ای پسر فاطمه(س)
سلام بر تو ای همنشین زمانهای دلسوز
سلام بر تو ای شاه بیلشگر
مولای من! باز آی، به خدا دلهایی تنگ دیدار توست...💞
🌤یابن الزهرا(س)
⏰کاش گفتن و شنیدن از تو سهم همه ثانیهها باشد!
کاش سینهمان صندوق صدقهای شود و قلبمان سکهای نذر سلامتت!
و یادآوریت همه دقایق را پر کند و خدمت به تو انگیزه همه حرکتها شود!🕚
💭کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای تو به آسمان نرود!
💭کاش بسان عاشورا که ضجه میزنیم به مظلومیت امام شهیدمان، بگرییم هر روز و شب بر غریبی و مظلومی امام زنده خویش!
💭کاش در اصرار دعا به امور دنیوی، برای آن وجود نازنین هم زود دست از دعا بر نمیداشتیم!
💭کاش محض وجود خود حضرت، نه برای حوائج خویش ندبه کنیم!
💭کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ سحر جمعه باشد!
💭کاش انتظار تو رنگی باشد که
از نافرمانیت بازمان دارد!
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
ذکر روز چهارشنبه:
یا حی یا قیوم
(ای زنده، ای پاینده)
ذکر روز چهارشنبه به اسم موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) و امام محمد بتقی (ع) و امام علی النقی (ع) است. روایت شده در این روز زیارت چهار امام خوانده شود که خواندن آن موجب عزت دائمی میشود.
صبح همه دوستان بخیر و شادی و سلامتی
هدایت شده از سیصدودلتنگ نفر💔
💢زیارت امام موسی کاظم،امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام در روز چهارشنبه.
💠عرض ارادت به ساحت مقدس چهار امام معصوم علیهم السلام در روز زیارتی شان.
کانال سیصد و دلتنگ نفر💔
@sisadodelltangnafar
💚 بسم رب الزهرا💚
سلام عليكم
❤ بحول و قوه الهي و با دعاي خير
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❤
آغاز میکنیم:
بیست و هفتمین ختم گروهی
💫 صلوات خاصه حضرت زهرا سلاماللهعلیها💫
به نیت سلامتی وجود مطهر
💞حضرت امام زمان عجلالله تعالیفرجهالشریف💞
🌹 ۱۳۵ مرتبه به نام مبارک حضرت زهرا سلاماللهعلیها🌹
🌹 به نیابت از صاحب الزمان علیه السلام
و
شهید محمود رضا بیضایی و شهدای مدافع حرم🌹
🌹هدیه به پیشگاه مطهر بانوی دو عالم🌹
(اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرِ مستودعِ فیها بعدد ما احاط به علمک)
کسانی که برایشان مقدور نیست این صلوات را بگویند میتوانند ۱۳۵ صلوات بفرستند.
💞دعای امام زمان بدرقه راهتان باد💞
با تشکر💞