eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
973 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
6.3هزار ویدیو
9 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین جمعه سال است و نیامدی🖤🥀
ای شهید...❤️ می‌دانم از اینجا که من نشسته‌ام تا آنجا که تو ایستاده‌ای فاصله ی بسیار است اما کافی است تو فقط دستم را بگیری دیگر فاصله ‌ای نمی‌ماند 🌸『@mahmoodreza_beizayi』🌸
برادر شهیدم! «تو به من الهام میبخشی که یه شخص بهتری بشم» @mahmoodreza_beizayi
رمان زیبا وهیجانی 🍃فدای بانوی دمشق🍃 سوار ماشین شدیم توی مسیر سکوت برقرار بود که یهو آقا امیرعلی ظبط ماشین رو روشن کرد🎵🎶 منم باید برم آره برم سرم بره نزارم هیچ حرومی به طرف حرم بره یه روزی ام بیاد نفسم آخرم بره من عاشق این مداحی بودم😍😍 نفهمیدم کی رسیدیم خونه بعد از تشکر پیاده شدم میخواستم برم که فاطمه گفت:زینب آبجی فردا ساعت 9اماده باشین توو آسیه من با امیرعلی میایم دنبالتون بریم کلاس کاراته 😍😁 سریع گفتم:نه نیازی نیست به زحمت بیوفتین خودمون با تاکسی میایم ✌️🏻 فاطمه میخواست حرف بزنه که آقا امیرعلی سریع گفت:نه میایم دنبالتون خدانگهدار💐 من موندم توی تعجب با این حرکت آقا امیرعلی 😳😐 رفتیم توی خونه و بعد از نماز خوندن منو آسیه خوابیدیم😴😴 صبح بیدار شدم و دیدم آسیه نیست😳 رفتم پایین که دیدم داره میز صبحانه رو آماده میکنه 😋😋 رفتم وبهش سلام کردم و بعداز اینکه جوابمو داد گفت:آبجی زنگ بزن به عمومهدی بگو بعد از کلاس منوتو وفاطمه میریم بازار که وسایلی که برای سفر لازم داریم رو بخریم😋🤩 +باشه بعد از اجازه گرفتن از باباجون رفتم و باهم صبحانه خوردیم و رفتم که آماده بشم که بریم باشگاه... 🚶‍♂ باشگاه که تموم شد دم در منتظر آقا امیرعلی بودیم که مارو برسونه بازار که یهو یه ماشین مشکی جلو پامون نگه داشت شیشه هاش دودی بود داخلشو نمی دیدم 😕🙁 ادامه دارد.... 😍 🌸به قلم سیده بیضایی🌸 ‼️کپی با ذکر نام نویسنده وایدی کانال ازاد‼️
رمان زیبا وهیجانی 🍃 فدای بانوی دمشق🍃 شیشه ی ماشین اومد پایین داخل ماشین رو تونستم ببینم چهارتا مرد بودن شنیدم که راننده داره میگه:خانمای خوشگل جایی میرین بیاین برسونیم تون😂😀 گفتم:بفرمایید آقای محترم مزاحم نشید🍃 انگار گوشش بدهکار نبود دوباره گفت:بیاین بالا 😉 میخواست از ماشین پیاده بشه که یک صدای مردانه از پشت سرم آمد😳 + کاری داشتین؟ 🤨 صداش اشنابود صدای نفسشو می‌شنیدم😨 دیدم همون صدای مردانه گفت:خواهرم برین سوار ماشین بشید تامن ببینم این آقای محترم چیکار دارن 🤨🔪 برگشتم. آقا امیرعلی بود هووووف خیالم راحت شد😊 سوئیچ رو داد بهم و گفت:فاطمه با دوستات برید توی ماشین تا من بیام🚘 ما سریع رفتیم تو ماشین داشتم نگاه میکردم ببینم آقا امیرعلی چیکار میکنه 👀👀 اول آروم داشتن حرف میزدن که یهو مرده یه سیلی زد به آقا امیرعلی😱 واااای خدای من درگیر شدن😭😰 میخواستم از ماشین پیاده بشم که آسیه سریع دستمو گرفت و گفت:زینب تورو خدا بشین آقا امیرعلی بفهمه پیاده شدی کفری میشه ☹️🙏🏻 +اسیههه نمیبینی چقدر زیادن😭 اگه بلایی سرآقا امیرعلی بیارن چه خاکی تو سرمون بریزیم😢😥 یهو درب راننده باز شد خیلی ترسیدم اگه.... 😰😰 دیدم آقا امیرعلیه که سرفه میکرد😥 بیرون رو نگاه کردم اونا در رفته بودن نامردااا👊🏻 نگاه کردم دیدم از لبش خون میاد دستمال کاغذی رو گرفتم سمتش _بفرمایید +ممنون _اگه شما نمی‌بودین.. +نمیخوام راجب این موضوع صحبت کنم دلیل این کاراشو می‌فهمیدم چون بابا اینا نبودن ومارو سپرده بودن دست این آقایون ادامه دارد.... 😍 🌸به قلم سیده بیضایی 🌸 ‼️کپی با ذکر نام نویسنده وایدی کانال ازاد‼️
رمان زیبا وهیجانی 🍃فدای بانوی دمشق🍃 گفت:خب شما جایی میخواستی برین؟ 😅 فاطمه گفت:داداش مطمئنی ضربه ای به سرت نخورده؟ 😂 _نه🤦‍♀✨ فاطمه خندید من و آسیه در تمام مدت اینجوری بودیم😐😐😐 صد رحمت به خواهر برادری منو محمدحسین😂🤦‍♀ رسیدیم بازار 😀🤩 گفتم:فاطمه مگه قراره تو راهیان نور چیکار کنیم که اومدیم خرید🧐🧐 +بیا بریم خودم اونقدر وسایل برات گیر بیارم که کف کنی😄 پاساژ یکم شلوغ بود🍂 برای همین نمیشد راحت هرچی بخوایم رو پیدا کنیم آقا امیرعلی گفت:من میرم قسمت مردانه شماهم برین کاری داشتین تماس بگیرین فعلا خدانگهدار✨ ماهم رفتیم قسمت زنانه 🌹 لباس قشنگی چشممو نگرفته بود و خوشم نمیومد اصلا این روزا همه لباسا جلف شده لباس خوبی پیدا نمیشه😕😕 اونقدر راه رفتیم تااینکه چشمم به یک مانتوعبایی خوشگل افتاد 😍😍😋 رفتیم داخل مغازه و بعد از کلی تعریف وبرنداز کردن مانتو رو خریدیم و رفتیم توی یک روسری فروشی 😇 یک روسری سورمه ای با گل های زیر یاس گرفتم که به رنگ مانتوم بود😌😍 هرچی لازم بود خریدیم و میخواستیم بریم که فاطمه گفت :گوشیمو توی ماشین جا گذاشتم زینب گوشی داری به امیرعلی زنگ بزنیم؟ 😕🙁 _آره دارم +باشه پس زنگ بزن _خب شمارشو بده تا زنگ بزنم 😐🤦‍♀ _الو سلام +سلام بفرمایید شما؟ _ خانم حسینی هستم فاطمه گوشیشو جا گذاشته بود من زنگ زدم میخواستم بگم لطف کنید بیاید درب ورودی ما کارمون تمام شده🤦‍♀🌺 +آها بله ببخشید به جا نیاوردم. چشم تا 5دقیقه ی دیگه پایینم🏃‍♀ من رفتم برای خودم یک گیره روسری هم گرفتم تا وقتی که آقا امیرعلی بیان 💁‍♀ سوار ماشین که شدیم گفتم:آقا امیرعلی میشه لطف کنید برید خونه ی ما امشب آسیه خانم وفاطمه میخوان بیان پیش من، میخوایم ساک هارو آماده کنیم🙂🤦‍♀ +باشه چشم ادامه دارد... 😍 🌸به قلم سیده بیضایی 🌸 ‼️کپی با ذکر نام نویسنده وایدی کانال ازاد‼️
طرح قرآن کریم به نیت تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر (عج) @mahmoodreza_beizayi
[🌹•🌿] بہش گفتم: چند ۅقتیھ بھ خآطڔࢪاعتقآداتم مسخڔم میڪنن.... بھم‌گفـٺ: براۍ اونایـی‌ڪھ اعتقاداتتون‌ࢪو‌مسخـره ‌میڪنن‌، دعآڪنین‌خدآبھ عشق 'حـسیـن' دچاࢪشون‌ڪنھ❤️↯↯↯ @mahmoodreza_beizayi الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☢️ چرا رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سال‌ ها بر تولید تاکید دارند؟ ❇️ تولید و کار یکی از ارکان حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه خواهد بود... استاد پناهیان @mahmoodreza_beizayi الشهدا
قهر بودیم گفت: عاشقمی..؟! گفتم: نه گفت: لبت نه گوید و پیداست می‌گوید دلت آری ڪه این سان دشمنی یعنے ڪه خیلے دوستم داری زدم زیرِ خنده دیگه نتونستم نگم ڪه وجودش چقدر آرامش بخشه🙂☘
بی تو هر لحظه ❤️ مرا بیم فرو ریختن است
هوای نگاه تورا دارم 👀 ای برادر🥺 @mahmoodreza_beizayi
شهدا...⁦🕊️⁩ اینجا در این شهر شلوغ اوضاع احوالمان خوب نیست😔 بدهید ⁉️ @mahmoodreza_beizayi
عکس کمتردیده شده ازداداش😍
عاشق خدا باش این یک چیز را در زندگیت عوض کن تا زندگیت زیبا شود : به جای ترس از خدا ، عشق به خدا را جایگزین کن ❤️💕💞
🍃🌸سالی دگرگذشت اما ندیدیم روی ماهت 🍃🌸سالی دگر رفت اما نشنیدیم صدای گوش نوازت ◾مزار شهید محمودرضا بیضائی عید نوروز ۱۴۰۰
┄┅┅❀𖠇•🌺•𖠇❀┅┅┄ آهنگر ها یک گیره دارند و وقتی می‌خواهند روی یک تکه کار کنند ، آن را در گیره می‌گذارند. هم همینطور است.... اگر بخواهد روی کسی کار بکند، او را در گیره‌ی مشکلات می‌گذارد و بعد روی او کار می‌کند. ، نشانه‌ی است. 🌸『@mahmoodreza_beizayi』🌸
•『🔔』 ‌• يه‌مذهبی‌باید‌بدونه‌ڪه‌رفیق‌شهید‌داشتن فقط‌واسه‌ی‌«خوشگلی‌پروفایل»‌نیست! باید‌یاد‌بگیره‌حرف‌شهید‌رو‌تو‌زندگیش پیاده‌کنه‌.. وگرنه‌از‌رفاقت‌چیزی‌نفهمیده..(: 🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا