eitaa logo
🇵🇸برای زینب🇵🇸
464 دنبال‌کننده
555 عکس
152 ویدیو
0 فایل
اینجا، کلبه ماست.جایی برای خواندن، جایی برای نوشتن، جایی برای خزیدن در کنج خلوتی که همیشه دنبالش هستیم. برای سخن گفتن، برای فریاد از تمام روایتهای پرامید و یاس اما ایستاده با قامت راست برای حرکت شماره تماس: 09939287459 شناسه مدیر کانال: @baraye_zeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راویا
3⃣ 👆امداد و نصرت الهى، بعد حركت و تلاش ماست. «لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ» فروش آش خوشمزه برای کمک به کودکان و مردم لبنان هم خودتون شام بخورید و هم بانی شام کودکان لبنانی باشید مجبور شدیم چندین بار با صدای بلند فریاد بزنیم و بگوییم: آهای مردم خواب بس است وقت بیداری است عاقل کسی است که جنگ را آنسوی مرزها تمام کند چرا منتظر هستیم جنگ به داخل برسد و تازه از خواب بیدار شویم؟! چرا آمریکا به بهانه تامین امنیت کشورش و دفاع از خود میلیارد ها دلار از پول مردمش به اوکراین و اسرائیل خرج می کند؟ چرا آمریکا برای دفاع از خود در قاره ی دیگر و در اطراف کشور ما این همه پایگاه های نظامی زده ؟ چرا ما منتظریم زمانی از خود دفاع کنیم و بابتش هزینه کنیم که خاک خودمان درگیر جنگ شود امروز جنگ بین دو کشور نیست نشانه آنها ایران است بدانیم کمک به کودکان لبنانی نوعی دفاع از امنیت ملی خودمان است واکنش مردم حکایت از تشنه شنیدن و گفت و گو بود حیف که مجالی بیش از این نبود مادری با پوشش مانتویی وقتی شنیدکمک برای لبنان با چشمانی پر از اشک و بغض در گلو نزدیک شد و کارت بانکی اش را از جیب درآورد و کشید صدا زدیم حاج خانوم آش تون یادتون رفت برگشت به ما پاسخی دهد دیدیم چشمانش چون ابربهار می بارید و با لرزش صدا گفت: مادر من آش نمی‌خوام برعکس موردی داشتیم حاج خانوم های رو گرفته که تیکه مینداختن «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.» آش ها با زحمت فروخته می شد ولی لذت بیشتری برایمان داشت واقعیتش آنجا مسئله فروش آش نبود مسئله تبیین و صدای مقاومت بود تبیینی که ذهنیت های شکل گرفته را براساس مشاهدات عینی برهم میزد آنجایی که عده ای فکر میکردن مقاومت حمایت مردمی ندارد و اقلیت هست به چشمان خود می دیدن افراد با تیپ های مختلف فقط به نیت لبنان به سمت ما میآیند و آش میخرند از دختر مکشفه هایی که کارت کشیدن و آش نخریدن تا مردان دست فروشی که عده ای به بهانه کمک به آنها کمک به لبنان را زیر سوال میبردند لحظه ای که یکی از دستفروش های خانم بعد از کلی بد و بیراه گفتن یکی از دستفروش های لوتی رو صدا زد که کاری کنند بند و بساط ما رو بهم بزنند همون لوتی اومد از ما آش خرید و خانم فریاد میزد نخر میدونی این آش برای چیه یادت رفت بهت چی توضیح دادم گفت دقیقا بخاطر همین موردش می‌خوام بخرم آقایی اومد ۵۰۰ تومان کارت کشید و گفت ۱۰ تا کاسه به نیازمندان خیرات کنید گاها در پاسخ به اونهایی که مطرح میکردن نیازمندان خودمون چی و... می‌گفتیم اگر راست میگید ما حاضریم به شما یک دیگ آش بدیم همینجا بفروشید به نفع مردم نیازمند خودمون کاغذ تراکنش های کارتخوان خودش هم معنا داشت. درب های حرم بسته شد و ما تعدادی آش در ظرف داشتیم باسینی به سمت بازار حرکت کردیم و اونجا همه آش هارو فروختیم و ساعت حدود ۲۳ بود که برگشتیم. دیگر جوسنگینی حس نمی‌کردی و مدام با خودت می گفتی ما چقدر کم مردم را میشناسیم چقدر تبیین مهم و اثرگذار است و‌ما ادراک تبیین؟ @ashpazkhane_moqavemat ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دانش آموز دوراهکی هدایای جشن تولدش را به کودکان غزه و لبنان اهدا کرد 🌸دخترخانم ۹ساله دوراهکی باخواندن کتاب خاطرات خدا تمام هدیه های جشن تولدش روبرای شادکردن کودکان لبنان هدیه کرد. 🔻متن کوتاه ازکتاب خاطرات خدا: هرکس مسلمانی روخوشحال کند من هم یه جوری اوراخوشحال میکنم.🔻 ... ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
. 📣واریز ۱۷ میلیون تومان حاصل تلاش بانوان نهضت مادری اردبیل مبلغ بالایی نیست.قطره ای در برابر دریا... تحفه ناچیزی تقدیم محضر مولا امام زمان(عج)😭 کمتر از۳ هفته ست که تلاش‌جمعی مونو در شروع کردیم.🥺 ۲هفته قبل هم در ۱۵میلیون بدست اومد و واریز کردیم🥳 این‌مبلغ حاصل تلاش های زنانه تک تک خانوماست😍از هم زدن آش گرفته، تا سرخ کردن‌ پیاز و پخت کیک و دونات لواشک و معرفی محصولات به حاضران جهت فروش و خرید وسایل، تا پرکردن ساندویچا با الویه و فلافلِ دسترنج مامانا🤱 بالاتر از شور و شعف وصف ناپذیری که از دور هم جمع شدن برای طبخ و فروش اقلام بدست میاریم؛ که قطعا حاصل مواسات و همبستگی مومنین هست و این ولایت مومنینه بقول حضرت آقا(رجوع به خطبه جمعه نصر) ...، دیدن ماحصل، دسترنجی که برای ولی خداست😍حس خیلی خاصیه🥰 برای ما خانوما که اکثرمون خانه داریم و درعین حال شوق کمک به جبهه حق و اطاعتِ امر ولی خدا داریم چنین پولی بسادگی بدست نمیاد😮‍💨... بیاری خدا بادست به دست هم دادن طی ۳،۴ روز ۱۹ میلیون بدست آوردیم😍 ۱۷ میلیونش رو برای لبیک به فرمان مولامون واریز کردیم.۲ میلیون رو هم بعنوان سرمایه اولیه ادامه مسیر نگه داشتیم😍 میشه تو هم بما بپیوندی، یا خودت و دوستانت تشکیل بدین💪 برای پیوستن به جمعمون پیام بده. من اینجام👇 @rsaleh14 انشالله به یاری خدا این راه ادامه دارد... (نهضت مادری اردبیل؛ گروه مردمی مادر فرزندی) https://eitaa.com/nehzatmadary ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
ارزش شما به عیارتان نیست، شما از عیار صاحبتان ارزش می گیرید. 🔻اهدای پلاک طلاه توسط بانوی دوراهکی به جبهه مقاومت ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
‏نوشته بود: رد حلقه همسرم روی انگشتش هست، چون ۱۳ سال تمام در انگشتش جا خوش کرده بود و حالا در معرکه این جنگ تمام قد حق و باطل، تصمیم گرفتیم با هم، عزیزترین دارایی‌مون رو هدیه کنیم به این جبهه... باید سال‌های سال، این روزها را روایت کرد. باید از مردمی گفت که به امر آقا از می‌گذرند و خدا می‌بیند ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4 ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
گزارش یک هفته فروش بازارچه ولیعصر ( واقع در زیرگذر مترو ولیعصر تهران ) 🌷🌷🌷 فروشنده های خوش ذوق این غرفمون نوجوون های دهه هشتادی بودن که اوقات فراغتشون بعد کنکور رو تا زمانی که نتیجه انتخاب رشتشون بیاد اختصاص دادن به فروش درغرفه 😎✌🏻 در اثنای کار خواهر کوچک تر صاحب غرفه به ذهنش میرسه تو مدرسشون بازارچه فروش بزنن و بخشی از محصولات روانه مدرسه میشه و مبلغ ۵۶۷ هزار تومن سودش میشه ( به قدر بضاعت یه نوجوون ۱۲ ساله ) و کل سود غرفه ۷ میلیون و ۱۶۲ و ۵۰۰ که تمام و کمال واریز شد برای رزمندگان اسلام و متن زیر دلنوشته زیبای این نوگلان ماست 👇🏻 مینویسم از تجربه ای زیبا در کنار خانوم هایی: دغدغه مند باانگیزه خلاق موفق که هرکدام در کار بزرگی ک راه انداخته بودند نقشی داشتند؛ که حیطه کاری که برای آنها تعریف شده بود،آشپزی و فروشندگی بود. اما هرکدام هرکجا نیاز بود علم را بالا نگه میداشتند و نمیگذاشتند زمین بماند. همکاری بنده هم در همین موضوعات بود. مسئولیت غرفه ای که تشکیل شده بود از یک میز و صندلی و رومیزی زرشکی که خاکی بود،اما ۸ ساعت مفید را برای من رقم میزدند در محدوده‌ی ولیعصر. در کنار همه خستگی ها و چالش هایی که روز اول گردنت را میگرفت و اشک را ب چشمانت جاری میکرد و یا باعث میشد برای لحظه ای پشیمان شوی، اما بازهم شیرین بود و دلچسب. لحظه ای ک با دیدن بنر سنجاق شده ب رومیزیِ میز آهنی بدقواره با لبخند ب سمت من می آمدند و راجب کاری ک داریم میکنیم سوال میکردند و همین میشد صحبت های چند دقیقه‌ای و کوتاه و در نتیجه کمک در نظر آنها کوچک و از دید من بسیار بزرگ. چرا که این روزها انسانیت در انسان هایی ظهور میکند و جلوه میکند که بنده برگزیده و محبوب خدا باشند... الحمدالله‌رب‌العالمین☁️ @ashpazkhane_moghavemat ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
آش پر برکت دغدغه مون این بود که در هیاهوی جنگ حق و باطل ، جزو بی تفاوت ها اسم مونو ننویسن در مسجد جامع خیرآباد جمع شدیم و تصمیم گرفتیم کاری انجام بدیم خداروشکر یک میلیون و خورده ای پول برای پخت آش جمع شد آش پنجشنبه و جمعه در جوار آستان امام‌زادگان طاهر و مطهر پخته و فروخته شد کنارش چه صحنه هایی رقم خورد ... بانوی جوانی اومد و گفت آلمان زندگی میکنه و چند روزی اومده ایران تا مادرش رو ببینه گفت : همه بچه هایی که این اطراف هستن و بانی میشه تا آش بده ... خانم دیگه ای اومد و چند برابر پول یک کاسه آش کمک کرد و فقط یک کاسه آش خرید.... مادری دستاش رو گرفت بالا و گفت خدایا مردم فلسطین رو کمک کن و دیگری اومد دعا به جون ما که خداخیرتون بده دارید برای کمک به مردم مظلوم لبنان و غزه کار میکنید... رفیقی زنگ زد و گفت من نمیتونم بیام ولی پول واریز کرد برای کمک نتیجه ی آش پربرکت شد جمع شدن ۴ برابر پول اولیه ای که خانم ها با اخلاص گذاشته بودن وسط... آش بهانه بود و هست ، همدلی و گره خوردن قلبهای مردم ایران با مردم مظلوم لبنان و غزه اصل و نشانه است💚 .......... جمعی از بانوان دغدغه مند و نقش آفرین منطقه خیرآباد ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
بسم‌الله نذر موشکی شماره‌ی آقای (م) را از دخترش گرفتم. خودکار توی دست‌های یخ کرده‌ام خیس شده بود. اولین بار بود می‌خواستم با یک آقا مصاحبه کنم، اما موضوعِ صحبت آن قدر از نظرم جدید و بکر بود که می‌شد بر خجالت و استرسم غلبه کنم. صدای پخته‌شان که توی گوشی پیچید، اوضاع تغییر کرد. نفس عمیق کشیدم و انگار که بابای خودم آن طرف خط باشد، سلام و احوالپرسی کردم. حاج‌آقا شصت و خرده‌ای ساله و راننده‌ی اتوبوسی که اوراق شده بود. اتوبوس را فروخته و با نصف پول بدهی‌ها را صاف کرده بود. این پس‌اندازِ سال‌ها رانندگی ماشین‌های سنگین بود. گوشی را دورتر از دهانم گرفتم و چند بار صدایم را صاف کردم:" حاج‌آقا می‌تونم بپرسم چطور خواستید پولتونو به سردار حاجی‌زاده تحویل بدید؟ اصلا چطور شد که نذر موشک کردید؟ " او قبل از هر جمله چند باری تکرار می‌کرد: "کاری نمی‌کند و هدیه‌اش بی‌ارزش‌ست، دخترم می‌خوام پولم تو صنعت موشکی خرج بشه، می‌خوام مردم بدونن که ما خودمون درخواستِ حمله‌ی نظامی به متجاوزان این خاکو داریم‌. مسئله‌ی امروز ما فقط دینی و قومی نیست که. مساله‌ی ما ملی و میهنی هم هست." _حاج‌آقا چطور شد که تصمیم گرفتید تو این صحنه هزینه کنید؟ وقتی یمنی‌ها با اون اوضاع اقتصادی پایین سه پیتِ بزرگ طلا برای تسلیحات به حماس هدیه دادند، من و عده‌ای از اطرافیان مِن‌جمله‌ی دخترم شروع به جمع‌کردن طلا و پول کردیم و اسفند سال گذشته به سردار حاجی‌زاده دادیم. _حاج‌آقا می‌خوام بدونم شما جاهای دیگم کمک کردید؟ انگار که این سوال را زیاد شنیده باشد، کاملا مسلط جواب داد: "بله دخترم ما برای کمک به شیرخوارگان و نیازمندان و مقاومت هم گروه داریم و با دوستان کمک می‌کنیم. " تمام مدت مصاحبه، سوالی توی سرم پیچ می‌خورد و چند باری هم روی زبانم آمد اما حاج‌‌احمد به راحتی از جواب دادنش طفره رفت و مدام می‌گفت:"کی گفته؟ اشتباه شنیدید. من کاری نکردم که. اونایی که جون دادن کار مهم رو  کردن." آخرهای مصاحبه بود که دوباره سوالم را تکرار کردم:"حاج آقا از مقداری که هر ماه از درآمدتون برای امام زمان می‌ذارید، می‌گید؟" او چند بار تک خنده کرد:"ببینم آخرش پشیمونم می‌کنید از کمک کردن یا نه؟" و خنده‌شان بیشتر شد:"هر موقع اینو میگم حاج خانوم‌ دعوام می‌کنه‌. میگه این حرفای پشیمونی و اینا رو نگو" در مورد حاج خانم کنجکاو شدم:"راستی حاج آقا ایشون چه نظری داشتن در مورد کارِ شما؟" حاج آقا کمی صدایش از گوشی دور شد. انگار که به سمت خانمش برگشته باشد:" این خانمِ من از ما خیلی جلوتره‌. من تازه یه ذره ازش یاد گرفتم." دلم برای تعریف مرد از همسرش آن هم در این سن و سال ضعف رفت. جمله‌ی آخرِ حاج‌احمد را بعد از خداحافظی چند بار برای خودم تکرار کردم.  "دخترم دوست ندارم اسمی از من توی متنت بیاری. فقط دلم‌ می‌خواد مردم بدونن که اَهَّم امروز ما این‌جاست. امروز که می‌تونیم برای فرستادن موشکها توی سر اسراییلی‌ها کاری کنیم رو از دست ندیم. امام حسین طواف کعبه رو رها کرد و رفت دنبال خط مقدمِ دفاع از اسلام." 🖊به قلم مهدیه مقدم @httpsbleirhttpsbleirravi1402 ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
28.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 مقاومت زنده است تا ایران زنده است 🌿 همه آمده بودند تا بگویند در خیل بی تفاوت‌ها نیستند 🔰 گزارش بازارچه مقاومت ۲ تاریخ:۱۴۰۳٫۸٫۹ مکان: نهاوند : میدان سردار شهید سلیمانی مبالغ اهدایی : ۴۷٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان هدیه خانواده شهید الله یار یوسفی (مادر، فرزند،همسر و برادر ) ۲۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان اهداء مبلغ نقدی و فروش محصولات به نفع جبهه مقاومت ✔️🌿 طلاجات: یک حلقه النگو چهار حلقه انگشتری یک حلقه انگشتر نقره یک قطعه ربع سکه بهار آزادی ✅ بیش از ۱۰۰ بسته کلاف کاموا بین بانوان شرکت کننده در فراخوان «رج های مقاومت» توزیع شد تا نسبت به بافت کلاه و شال برای رزمندگان مقاومت اقدام کنند ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
📲 هوالمحبوب همون دقایق اول پیام آقا بود ، من هنوز داشتم معنای فرضی که آقا گفته بودن رو بررسی میکردم که این الان حکم جهاد هست، نیست ؟ که همسرم فیش مبلغی که تو سایت دفتر آقا برای کمک به مقاومت واریز کرده بود رو برام فرستاد ، نمیدونم چرا اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود، چرا انقد زیاد؟ تا خواستم براش بنویسم یک آن خجالت کشیدم... واقعا هم خجالت داشت... تشویقش کردم و احساس رضایت از اینکه وظیفمون رو انجام دادیم و تموم شد😊 بعد از یه مدت پویش طلا راه افتاد و من همچنان فکرم این بود که ما وظیفه خودمون رو انجام دادیم و تقریباً خیالم راحت بود ، سعی میکردم بقیه رو راضی به کمک کنم و این وسط کم کم روایت های طلایی داشتن روی خودم هم تاثیر میذاشتن...میخوندم و از این همه فداکاری و عشق به فرمان ولی لذت میبردم ، و کلام مولا علی علیه السلام همش تو ذهنم بود از کسانی نباش که دیگران را به کار خوب وا مى دارد; ولى خودش به آن عمل نمى کند. صالحان را دوست دارد ولى عمل آنها را انجام نمى دهد. من دقیقا مصداقش بودم ، صالحان را دوست دارد ولی عمل آنها را انجام نمیدهد. دوست نداشتم فقط تماشاگر باشم ، دوست نداشتم تو این مسابقه ی اطاعت از امر ولی عقب بمونم... کتابی که اتفاقی برداشته بودم یه تیکه اش رو بخونم رو باز کردم... نوشته بود فاستبقوا الخیرات.🥺 ✍س.جنگی ****************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
👆📷گزارش تصویری نمایشگاه عرضه محصولات فرهنگی و تقدیم سود به مردم لبنان درب مسجد جامع کرمانشاه ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
هدیه و دلنوشتهٔ یه دختر ۱۳ساله از شهرستان کردکوی🫂 من یک دختر 13 ساله ی گلستانی ام از شهرستان کردکوی که با پس انداز های ماهانه خودم و پولی که در عید نوروز جمع کردم یک سکه 300 صوت خریدم و اما الان با توجه به شرایط غزه و جنگ و دیدن دتران هم سن و سال خودم تصمیم گرفتیم این سکه رو خالصانه و صمیمانه تقدیم به دختران لبنان و فلسطین کنم و از خدای بزرگ.و مهربانم میخواهم تا هرچه زودتر این جنگ با پیروزی حق به پایان برسد ❤ دختران غزه ما با شما هستیم😊 ✍نازنین ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
وقتی نگاهم به آینه افتاد،گوشواره هایم را دیدم که مثل ستاره می‌درخشید اما توی حلقه خالی اش، میدان جنگ را دیدم و گرد و غبار غم و اندوه بر نگاه دخترکان ضاحیه نشسته را و زخمهای سر و صورتشان را، دلم گرفت یاد روضه سه ساله ارباب، بغضم را شکست و بارید..😭 گوشی را برداشتم و شماره ثبت زیر پوستر را شماره گیری کردم چند ساعت نگذشته بود از راه رسید و در حالی که باشعف و شوق گوشواره ها را تقدیم می کردم نوری از نگاهم می‌تابید و من خوشحال از اینکه گوشواره ها از سرگردانی در آمدند. و مثل ستاره حقیقی میدرخشند تا ابد😍🤲🏻 تقدیم به حزب الله اطاعت امر ولی فقیه https://eitaa.com/joinchat/1775763825C7c4a3512b6 ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
وقتی قضیه جنگ لبنان و جبهه مقاومت اوج گرفت. دخترم گفت که منم دوست دارم از پس اندازم کمک کنم. من چقدر پول بذارم؟ گفتم مامان من نمی دونم، اصلا نگاه هم نمیکنم. هر چقدر دوست داری بذار. گفت صد تومن خوبه؟ گفتم نمی‌دونم با خودته! شمرد شمرد ..‌ تا آخر ۷ تا تراولِ آبی رنگِ صد تومنی از بین پولاش جدا کرد و به دستم داد. منم با ذوق تو دلم براش دعای عاقبت بخیری کردم .😇🥰 خدایا تو این روزای پر هیاهو که ظلم و جنایت عالم رو پر کرده، بخاطر قلب پاک بچه ها ظهور حضرت صاحبمون رو نزدیکتر بفرما.🤲 عکس: بخشی از بازارچه مقاومت مون @konje_khalij_bu ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
حاضر بودم کلیه هامو بفروشم ولی این گوشواره رو نه ! به دلایلی تو این چند سال طلاهام رو فروخته بودم و این گوشواره رو شوهرم امسال برای تولدم گرفت. اینقدر برام عزیزه که محال بود خودم رو توی آینه ببینم و بهش دقت نکنم. پریشب چند بار به میز طلاها نگاه کردم و اشک ریختم. هر چند توی اون شلوغی حساب و کتاب صندوق، زیاد وقت نبود حدیث نفس کنم. ولی چند بار دستم رو کشیدم روی گوشم و با خودم گفتم حاضرم کلیه ام رو بدم اما این گوشوار رو نه. حاضر بودم دار و ندارم رو بدم ولی عمیقا این گوشوار رو دوست داشتم و نمیتونستم ازش دل بکنم. نه بخاطر این که طلا بود. اصلا. شوهرم برام روسری هم بگیره همینقدر برام بینهایت ارزشمنده. برای عقدمون که رفته بودیم مشهد، حلقه ام به طرز عجیبی گم شد. خیلی شوکه شدم و دلم میخواست وجب به وجب مسیرهایی که رفتیم رو بگردم. پیدا نشد که نشد و هر روز جای خالیش رو توی دستم احساس میکنم. این گوشواره رو که برام گرفت گفتم اینو دیگه هرگز از خودم جدا نمیکنم. امروز به خودش گفتم از گوشم درش بیاره. بغض کردم و ترسیدم خدا بخاطر این بغض کارم رو نپذیره.🥺 امروز طبق عادت هر روزم هی دست می‌کشیدم روی گوشم که مبادا باز هم... و برای اولین بار دلم آروم بود که دیگه هرگز گوشواره ام گم نمیشه. جهت ارسال طلا به شناسه زیر پیام دهید : @madar_o_koodak https://eitaa.com/konje_khalij_bu ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همدلی مومنانه با جبهه مقاومت در چهارشنبه های مقاومت ❤️ در پنجمین هفته چهارشنبه های مقاومت بار دیگر ساکنان شهرک شهید شهپریان برای لبیک به فرمان رهبری مبنی بر کمک به جبهه مقاومت به میدان آمدند💪 این بار علاوه بر میز فروش انواع غذاهای خوشمزه ،میز فروش کودک و نوجوان هم برپا بود 😍 پسر بچه ای که کارت های بازی و اسباب بازی هایش را برای فروش آورده بود🥺 پسر نوجوانی که خوراکی های خوشمزه برای فروش آورده بود ☺️ و دختران نوجوانی که به نفع جبهه مقاومت فروش می کردند 😍 در بازارچه مقاومت ،همدلی طلایی هم برقرار بود و عجب صحنه هایی خلق شد 🥺 اهدای تنها طلایی که داشتند ❤️ اهدای سرویس های طلای گران قیمت بدون دریافت رسید🥺❤️ و این‌بار میز خدمت توسط دکتر متخصص گوش و حلق و بینی و دکتر روانشناس هم برگزار بود تا هر کس از هر توان و خدمتی که می تواند در این راه استفاده کند 💪 إن شاءالله تا نابودی کامل اسرائیل پای کار کمک به جبهه مقاومت هستیم . هر کس هر چه در توان دارد به میدان بیاورد تا از قافله عقب نماند🇱🇧🇵🇸🇮🇷 @nasletamadonsaz ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اراده تا قیام راهی نیست بالاخره ما هم با مدد حضرت زینب شروع کردیم... 😇 در روز ولادت بانوی مقاومت حضرت زینب کبری سلام الله علیها دست به دست هم دادیم و با طبخ آش رشته در یکی از مساجد محل خاطره‌ای شیرین و به یاد ماندنی رقم زدیم 🥰 و حاصل دسترنجمان را تقدیم جبهه مقاومت کردیم 🇵🇸🇱🇧 به این امید که ما هم در زمره مجاهدان راه حق باشیم 🥲 @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
🔺برای خرید موشک به روسیه رفتیم، یک موشک چشممو گرفت موشکی با برد ۳٠٠کیلومتر و خطای ۲۵متری موقع اصابت به هدف موشک رو خواستم، ژنرال روس موافقت نکرد گفت: فروشی نیست اصرار کردم، رد کرد گفت: من میشناسمت، اگه ما این موشک و به ایران بفروشیم میری از روش می‌سازی، قول دادم این کارو نمیکنم ولی قبول نکرد، ناراحت شدم گفتم: ما این موشک روخودمون میسازیم ژنرال روس خندید برگشتم ایران، هرچه روی این طرح کار کردیم جواب نگرفتیم پناه بردم به مشهد به آغوش امام رضا علیه السلام.. سه روز میرفتم حرم توسل میکردم... بعد روی کارم فکر میکردم، روز سوم عنایتی از آقا شد، جرقه ای توی ذهنم خورد برگشتم محل استقرارمون، تو دفترنقاشی دخترم طرحی که به ذهنم اومده بود و کشیدم برگشتم تهران، برگشتیم سرکار طرح رو پیاده کردم، شد.. بهتر از موشک روسی و دقیق تر از اون شد... اسمشو گذاشتیم فاتح، فاتح ۱۱٠ اولین سری از موشک های نقطه زن ایرانی با خطای زیر ۱٠ متر امام رضا گره موشکی مارو تو دفترنقاشی یه دختربچه حل کرد سالها بعد و درجریان جنگ اوکراین، روسیه خواستار خرید موشک های فاتح۱۱٠ از ایران شد.. ❤️ ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
📲 به نام خدا اینجانب با رضایت و اشتیاق همه طلاهایم را برای پیروزی جبهه مقاومت لبنان و غزه و نابودی اسرائیل و دشمنان اسلام در تاریخ ۱۲ / ۸/ ۱۴۰۳ اهدا می‌کنم و امیدوارم خدا از من بپذیرد. ...... 💍جهت اهدای طلادرپیامرسان بله وایتا به شناسه زیرپیام دهید: @daryafh98 🇵🇸🇱🇧🫶🇮🇷 ble.ir/ommahatalqods ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
جرأت اقدام جرأت اقدام اصل مهمی در کنشگری است اینکه بتوانید بر ترس ها و استرس ها غلبه پیدا کنید و اینکه دیگران چه می گویند و چه می شود را کمتر ضریب بدهید بجاش برخدا توکل کنید و سنت های الهی را جایگزین دو دوتا چهارتا های دنیای مادی قرار بدید نتیجه اینگونه می شود که خودتان هم باورتان نمی شود... یادتونه زمان انتخابات فهمیدیم صحبت کردن با مردم سخت نیست و راحت تر از آنچیزی بود که ما قبلش تصور می‌کردیم و مدام با خود می گفتیم کاش زودتر شروع کرده بودیم کاش بعد انتخابات هم ادامه بدهیم دقیقا امروز این فرصت مهیاست که فردا کاش نگوییم بیایید صدای مقاومت باشیم بیایید موقعیت تاریخی و تمدنی امروز را تبیین کنیم *یه همت کنیم یه همت جمع کنیم* یعنی اگر بتوانیم به ۱۰ میلیون ایرانی تبیین کنیم این جنگ، جنگ وجودی است و نباید تماشاگر بود و باید هزینه داد حداقل هزینه و جهاد کمک مالی است و بتواند ماهانه به اندازه یک کیلو حبوبات یا برنج به مبلغ ۱۰۰ هزارتومان به جبهه مقاومت کمک کند می شود هزار میلیارد یعنی یک همت برای اینکه اراده های مردم به عرصه ظهور و بروز برسد نیازمند یه همت و تلاش ماست... مهم ترین کنش‌ هم تبیین هست @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
بسم الله الرحمن الرحیم در روز ۲و۳ آبان در مجتمع نور حماسه ای تاریخی شکل گرفت حماسه ای با عنوان نصر و به امید نصر اسمش بازارچه بود ولی به کلاس درس شبیه تر. استادان این کلاس بانوانی بودند که عاشقانه آمده بودند پای کار . پای اطاعت از رهبر. آمده بودند و خانواده را هم همراه کرده بودند. دلت می خواست ساعت ها بنشینی و فقط تماشا کنی این شکوه و اخلاص را. بانویی را دیدم که معلوم بود تا به حال فروشندکی نکرده مدام ذکر می گفت و لبخند می زد روی میز شمع هایی زیبا چیده بود و نوشته بود همه نذر مقاومت. بغضش را فرو خورد و گفت من این هنر را داشتم و بااندک سرمایه این شمع ها را تولید کردم به فدای سر مقاومت. بانویی نشسته بود با شادی نگاه می کرد هم زمان مکرومه بافی هم می کرد. گفت مهم نیست چیزی بفروشم یا نه من میز را کرایه کرده م هزینه ش هدیه به مقاومت خودم هم آمدم که حضور را پر رنگ کرده باشم. بانویی همراه دختر نوجوانش روسری های زیبایی چیده بود ذوق دخترش و حال زیبایش دیدنی بود. گفت آمده ایم تا فرمانبری مان را ثابت کنیم. حضور هنرمندان نقاش و خطاط جلوه خاصی به بازارچه داده بود .تصویر سید حسن نصرالله در همان بازار کشیده شد و به قیمت خوبی به فروش رفت. بانویی که به کمک دوستانش هزینه مواد اولیه را تامین کرده بود کیک و کلوچه آورده بود آن قدر زود کیک ها تمام شد که خودش هم تعجب کرد. راستی مگر نمی گفتند یاد خدا در بازار کم است. چرا من هر چه قدم می زنم در این بازار قلبم لبریز از یاد و حضور خدا می شود! ادامه دارد.... @madaranetar ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
شاید ارزش مادی زیادی نداشته باشه؛ ولی برای من ارزشمندترین طلایی هست که دارم، هدیه ی همسرعزیزم در روز خواستگاری. می‌خوام هدیه بدم برا کمک به لبنان و غزه، فقط به عشق حضرت آقا❤️ به امید پیروزی💚 وعده ی دیدار: پنجشنبه ۲۴ آبان ماه، ساعت ۱۵، همایش همدلی طلایی مکان: تالار وزنه برداری شهدای مدافع حرم واقع در خیابان باکری نهضت مادری اردبیل https://eitaa.com/nehzatmadary ********************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
پنج تومنی ۲۴ عیار این روزها احتمالا افرادی که به بهانه کمک به نیازمندان داخل و کودکان کار کمک های خود را دریغ کردند با شماهم برخورد داشته اند شب جمعه مقابل درب شرقی حرم یک قاب چند دقیقه ای ثبت شد که فطرت بیدار تمام فطرت های زنگار گرفته را به چالش کشید و به تفکر واداشت درست لحظه ای که عده ای اندک زیر لب و یواشکی درحال تیکه انداختن بودن که نیازمندان خودمان تمام شد و.... دو دختر دست فروش که یکی فال و دیگری آدامس می‌فروخت به سمتم آمدند و در دست یکی‌شان پنج هزار تومانی بود و درحالی که سر به زیر بودن و شرمگین دستش را دراز کرد و گفت خاله بفرمایید فکر میکردم آمده اند که آش بخرند و از اینکه پولشان کم است خجالت زده اند پول رو ازشون گرفتم تا خواستم بگم برید از خاله هایی که دارند آش می کشند تحویل بگیرید رفتند بلند صداشون زدم _ خاله جان کجا میرید؟ آش تون نبردید! + ما آش دوست نداریم، فقط اومده بودیم کمک کنیم ببخشید پولمون کم بود 🥺 دویدم سمتشون و در آغوش گرفتم شون و ازشون تشکر کردم + خاله ما شما رو دوست داریم که دارید برای کودکان جنگ کمک می کنید ببخشید ما پولمون برای کمک کم بود، نارحت نباش ما واقعا آش دوست نداریم. این از همان لحظه هایی بود که خداوند به فرشتگان امرکرد بر آدم سجده کنند. فتبارک الله احسن الخالقین ارزش مادی اون پول بظاهر پنج هزارتومان بود ولی یقین دارم در دستگاه محاسبات الهی اون پنج هزار تومان اتفاقاتی را رقم خواهد زد که خیلی چیزهای بظاهر ارزشمند نمی توانند رقم بزنند. @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دورهم نشستند شال و‌ کلاه برای لبنان و حزب الله عزیز می بافند.. گره به گره.. یکی زیر.. یکی رو.. به امید پایان فصل سرد ظلم، که به استخوان های نحیف کودکان معصوم غزه و لبنان رحم نکرد.. نابودی اسرائیل و فرج صاحب الزمان ان شاءالله ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran