#روایت_چهاردهم
گاهی در توصیف بعضی رزقها ناتوانیم ...
کما که فکر میکنم اینجا، این روزها عراق نیست...
اینجا بلاد عشاق است که میآیند رزق می شوند. برای دیگری که هیچوقت فکرش را هم نمیکرد.
دخترخالهی پرستار ما
در سالهای دور دانشجوییاش شاید فکرش راهم نمیکرد.
روزی می رسد که در کشوری دیگری
با مردمانی که زبان مشترک ندارد و به سختی میفهمد چه می گویند،
طفل مریضی را بغل کند. با همه اصول پرستاری بخواهد تب بالای این بچه را پایین بیاورد.
فکرش هم جالب است.
پرستار از هر نقطهی جهان که باشد
با هر حال که باشد.
به این نقطه که می رسد.
به زیر این پرچم که می رسد ، مسیر طور دیگری رقم میخورد ...
🖊خانم ظهیری
#برای_پرستار_کربلا
#برای_زینب
#اربعین
#اربعین_اولی
🏷 #برای_زینب
https://eitaa.com/barayezeinab