#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_پنجاه🎬:
و به همین خاطر دست به گناهان بعدی نیز می زنند. اما در این حال مربی دلسوز باید تلاش کند تا به او بفهماند که
هنوز دیر نشده است و درب توبه و بازگشت به سوی خداوند باز است و او بسیار آمرزنده است.)
حضرت نوح عرضه داشت بار خدایا برای اینکه قومم رغبت بیشتری به هدایت داشته باشند از طرف شما ای پروردگار عالمین، به آنها قول بخشش دادم همانا خواستم مصداق بارز یک مربی بسیار دلسوز باشم که قومش را بسیار دوست می دارد. اساسا یک مربی باید نسبت
به متربی خودش دلسوزی و علاقه داشته باشد. یک معلم و مربی تا زمانی که متربی خودش را دوست نداشته
باشد نمی تواند برای او کاری انجام دهد.
بزرگ ترین مربیان بشر مانند مادرانی دلسوز برای مردم تلاش می کردند و دغدغه هدایت آن ها را داشتند.
اگر مساله محبت بین مربی و متربی شکل نگیرد اصلا امر تربیت به وجود نمی آید.
و خود می دانی که من سعی کردم مانند مادری مهربان تمام محبت خودم را نثار این قوم لجوج نمایم و پس از سال های سال
تلاش و دعوت حالا به خداوند می گویم که این قوم دعوت مرا نپذیرفتند...
نوح آهی جانسوز کشید و ادامه داد:
بار خدایا من تمام نعمت های تو را به یاد ایشان آوردم. مردم قوم من نعمت های
زیادی را در اختیار داشتند و می دانستند که این نعمت ها از طرف خدای بزرگ عالم است اما مشکل کار آن
جا بود که بت های بی جان را واسطه تمام این نعمت ها می دانستند و از آن ها درخواست نعمت می کردند.
به همین خاطر من به آن ها گفتم: چرا برای خداوند بزرگ هیچ ارزشی قائل نیستید و به سوی او نمی
آیید؟
حضرت نوح با بغضی در گلو به خداوند فرمود: قوم من نه تنها سخنان مرا نپذیرفتند بلکه در مقابل من دست به یک مکر بزرگ
زدند و مرا قدرت طلب خواندند و اشراف به من اتهام قدرت طلبی زدند و مردم نیز شروع به تمسخر من کردند و راه را به روی من بستند و هیچ
راه نفوذی را برای من باقی نگذاشتند.
نوح آه بلندی کشید و فرمود: خدایا اگر این جامعه را به حال خودش رها کنی آن قدر انسان کافر بازتولید می کند که تمام بندگان تو را گمراه
می کند و مسیر هدایت به روی جامعه انسان ها بسته خواهد شد. در این صورت جامعه به نقطه کفر محض
خواهد رسید و بنی آدم نیز به سرنوشت نسناس ها دچار خواهد شد.
نظام تعلیم و تربیتی که در این جامعه شکل گرفته است فرآیند باز تولید این جامعه به نحوی رقم زده است که
چیزی بجز انسان کافر و گمراه تولید نمی کند.
حضرت نوح سخنانش را به درگاه خدا عرضه داشت و
حال خداوند به نوح اینچنین پاسخ می دهد.....
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
@bartaren
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#رمان های جذاب و واقعی📚
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_پنجاه🎬: و به همین خاطر دست به گناهان بعدی نیز می زنند. اما در ای
#روایت_انسان
#داستان_واقعی
#قسمت_پنجاه_یکم🎬:
حضرت نوح داستان نهصد وپنجاه سال سختی و مشقتی را که برای هدایت مردم قومش کشیده بود در درگاه خدا واگویه کرد، خدایی که شاهد بر تمام ماجرا بود اینک از زبان نبی اش شرح واقعه را می شنید.
پس از آن که حضرت نوح نبی گزارش های خودش را به خداوند داد خدای متعال به او وحی کرد که: از این پس هیچ
انسان دیگری به تو ایمان نخواهد آورد مگر آنان که از قبل به تو ایمان آورده بودند. پس ناراحت و غمگین
نباش چرا که تو تلاش خودت را انجام دادی.
این سخن خداوند نشانگر آن است که حضرت نوح هنوز هم برای قومش بسیار دلسوز است و غصه هدایت آن ها را
می خورد و شاید خداوند که واقع بر اسرار غیب است به این طریق می خواست به آیندگان بفهماند که حضرت نوح چه سختی ها برای هدایت مردم کشیده است و چه زیبا خداوند پاسخ داد و همانطور که شاهد هستید تصویرهایی که برخی از فیلم ها و کتاب ها درباره نوح نبی ساخته اند و او را انسان سنگدلی معرفی
کرده اند بسیار غلط است.
خداوند متعال حالا می خواهد به نوح نبی سرنوشت قومش را نشان بدهد اما پیش از آن که از سرنوشت قوم
نوح آگاه شویم باید واقعیتی که در همه جا محرز است را بشنویم، واقعیتی که برای درک آن یک مثال ساده میزنیم: همانطور که در بدن انسان اگر یک سلول با بقیه سلول ها ناسازگار شد و به
طور هماهنگ با آن ها کار نکرد ابتدا بقیه سلول های بدن تلاش می کنند تا او را به حالت اولیه باز گردانند و
او را با سیستم بدن هماهنگ کنند. اما اگر تلاش برای هماهنگ کردن سلول ناسازگار موفقیت آمیز نبود سیستم
بدن این سلول را عنوان عامل مهاجم شناسایی کرده و تمام سیستمی که تا به حال برای خدمت رسانی به آن
سلول تلاش می کردند همگی به آن سلول حمله می کنند و برای نابود کردن آن تلاش می کنند. مثال خونی که تا به حال وظیفه حفظ حیات این سلول را داشت حاال عامل مرگ و نابودی همین سلول می شود
با این مثال برای همگان قابل لمس است که تمام نظام عالم سیستم واحدی دارد که در حال تسبیح و بندگی خدای متعال است. تمام
اجزای این عالم بزرگ همگی به منزله یک سیستم و نظام واحدی است که در حال حرکت به سوی بندگی
پروردگار است و
انسان به منزله یک جزء بسیار کوچک در گوشه ای از این عالم قرار دارد که می تواند با تمام این نظام واحد
همراه شود و یا می تواند بر خلاف آن ها حرکت کند. حالا اگر انسان تصمیم گرفت که بر خلاف نظم حاکم بر
تمام هستی حرکت کند ابتدا تمام اجزای هستی برای هدایت او تلاش می کنند تا او را در مسیر حرکت الهی
عالم قرار دهند. خداوند ملایکه را و بهترین بندگانش مانند نوح را برای هدایت این انسان مامور می کند تا او
را در مسیر منظم عالم باز گردانند. اما اگر این انسان باز هم به مخالفت خودش ادامه داد حالا تمام اجزای
هستی که تا الان وظیفه خدمت رسانی به او را داشتند علیه او قیام می کنند و او را از چرخه نظام هستی
بیرون می کنند. به عنوان مثال آب عامل حیات انسان است و بیشتر بدن انسان را فرا گرفته است اما همین
عامل حیات در فرض مخالفت انسان با ناموس هستی، تبدیل به تازیانه خدا می شود و عامل مهاجم و مخالف
با نظام هستی را از چرخه عالم ساقط می کند.
حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم که خدای نوح برای این جامعه ای که کفر و ضلالت را به نهایت حد ممکن
رسانده اند و به عنوان عامل ناسازگار در این عالم شناخته شده اند چه دستوری را صادر می کند.
گویا زمان، زمان تحقق وعده ایست که انبیاء قبل از حضرت نوح هشدار آنان را داده اند و از طوفانی عظیم که عالم را در می نوردد سخن ها گفته اند...
زمانهٔ خوف و خطر است و کاش مردم نوح به خود آیند...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
@bartaren
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🍃🌸🍃🌼🍃🌺🍃
🌸
#اینم عیدی ما به,شما
اگر به دلتان نشست,انتشار دهید.....
#ازدل,برامده
الهی مرحبا بردرگهت باد
که مادرهم مرابا(یاعلی)زاد
چومیخواستم پابگیرم
بایستم,قدبالابگیرم
به من گفتا پدر ان یاردیرین
بگوتویاعلی,ای جان شیرین
تمام پهلوانان,روزمیدان
بگویندیاعلی ,یاشاه مردان
اگرافتدگره درکارومشکل
بگویم یاعلی من ازته دل
ملایک ذکرشان,نادعلی است
که وردقدسیان وهرنبی است
چوادم رانده از خلدبرین شد
به ذکریاعلی ازغم رهین شد
گلستان شدبرابراهیم ان سوز اتش
چوذکریاعلی اندردهانش
چوزدبراب موسی ان عصارا
به ذکریاعلی شدشقه دریا
بلاچون یارایوب نبی گشت
به ذکریاعلی,صبرش قوی گشت
چو آوردندصلیب ازبهرعیسی
به ذکریاعلی رفت عرش اعلا
به ذکریاعلی محشربه پاشد
قسیم ناروجنت مرتضی شد
به ذکریاعلی کعبه ترک خورد
به دست مرتضی بتخانه ها مرد
برای یاعلی زهرافداشد
به ذکر یاعلی سوی خداشد
به ذکریاعلی شیعه سوا شد
دوای درد ما مشکل گشا شد
به ذکر یاعلی باید بجنگیم
همانا افسران جنگ نرمیم
به ذکر یاعلی, در راه رهبر
فدایش میکنیم هم جان وهم سر
به ذکر یاعلی پاینده هستیم
به عشق یاعلی مازنده هستیم
به ذکر یاعلی مهدی بیاید
به ذکر یاعلی.دنیا گشاید
خداوندا قسم برجان مولا
خداوندا قسم برشوی زهرا
بفرما تا بیاید حجت حق
قدم رنجه نماید,نور مطلق
#شاعر_حسینی
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
علیٌ حق:
💦⛈💦⛈💦⛈
⛈
#اثبات ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام، طبق کتب اهل سنت:
کنم شکر خداوند جلی را
ستوده درکتابش او، علی را
به (مستدرک)عیان شد در روایت
که قران باعلی هست تا قیامت
به(تفسیرکبیرفخر رازیست)
ولی با اللهش درعشق بازی ست
علی در جای احمد ، آرمیده
به مدحش ازسماء ، آیه رسیده
(سیوطی)آیهٔ (اطعام)را بازمیکرد
در اوصاف علی وفاطمه آواز میکرد
ببین منظور(حاقه)اینچنین است
علی گوش سمیع عالمین است
به(تفسیرابن جریر ودرمنثور)
حدیث فوق امده، نور علی نور
(سیوطی)شأن(خیرالبریه)را نمایاند
علی و شیعیان را مومنین خواند
(هدایتگر)که(حاکم)بازگفته است
تماما درعلی معنا نهفته است
دراین عالم چه کس بخشیده خاتم دررکوعش؟؟
به خاک افتاده، دنیا درشکوهش
همو درکل تفسیرها(علی)بود وعلی بود
بگویم فاش، اومعشوق خداوندجلی بود
علی نفس پیمبر شد به قران
گواهش ، شصت ویک آل عمران
تودانی سرّه آیهٔ (ابلاغ)چه بوداست؟
صراط حق ومقصودش که بوده است؟
(سیوطی)خود بیان کرد راه چاره
بود (مولا علی) سرّه اشاره
مراد(آیهٔ تطهیر)زهرا وعلی بود
واین موضوع عیان در(ترمزی)بود
توگر یابی غدیر و(آیه ی اکمال دین را)
شناسی راه حق و امیرالمومنین را
علی محبوب ترین خلق خدابود
(انس)خود شاهد این ماجرا بود
علی ، مصداق هارون بعد موسی
دراین مورد نگر، بخاری،ترمزی را
به نقل ازبخاری،ابن ماجه،حنبل وترمزی، بسیاردیگر
منافق بود آن کو ندارد در وجودش عشق حیدر
کلام حق و امر الله منجلی است
ولی او علی است وعلی است وعلی است....
به امید هدایت تمام هدایت جویان دنیا....
#شاعر:ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
@bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشاپیش عید سعید غدیر خم مبارک💐🎉🌺🌹👏👏👏
هدایت شده از نایت کویین
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮
📛 امور خلاف عرف،
سه حس کشنده
#گناه، #ترس و #شرم، ایجاد می کند.
👆 (#دکتر_سعید_عزیزی)
#اَللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
🔥http://eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثبات ولایت آقا امیرالمومنین طبق کتب اهل سنت در کمتر از سه دقیقه
@bartaren
◇◇◇
🟥 شعر بدون نقطه
تکرار ۱۱۰ بار نام مبارک
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
در وصف آن حضرت.....👇👇
علی عالی علی اعلی
علی والی علی والا
علی روح همه دلها
علی سرلوح هر املا
علی کرّارعلی سردار
علی سرّوعلی اسرار
علی سرور علی سالار
علی حاء وعلی طاها
علی اکمل علی کامل
علی اعلم علی عامل
علی عدل و علی عادل
علی درّ کلام ما
علی اعلم علی اکرم
علی محرم علی مرحم
علی هم دم علی همدم
علی لوُءلوُء علی لا لا
علی احکم علی حاکم
علی صائم علی دائم
علی سلم و علی سالم
علی سرّ دعای ما
علی علم همه عالم
علی حکم و علی محکم
علی حال و علی احوال
علی اول ولیِّ ما
علی کی درکلام آمد
علی کو در مرام آمد
علی روح سلام آمد
علی مُهر کلام ما
علی مُلک و علی مالک
علی سِلک وعلی سالک
علی حُلو عَلی حالک
علی داروی دردما
علی اسعد علی مسعود
علی احمد علی محمود
علی کو در حرم مولود
علی آگاهی دلها
علی طاهر علی اطهر
علی داور علی محور
علی محو روی داور
علی آرام دل ما را
علی دُرّ کلام الله
علی صهر رسول الله
علی روحُ عَلَی الاَرواح
علی آدم عَلی حوّا
دلم مملوّ مِهر او
علی را مهر عالم گو
مگو اصلا علی را هو
ملک مَهو روی مولا
معلّم درهمه عالم
ومهو علم او آدم
علی اعلا عَلَی الآدم
علی اعلا عَلَی الموسی
علی را دم دهم هردم
دهم درراه او سرهم
علی وردم علی روحم
علی آرامه ی دلها
علی صلح و علی صالح
علی سمع و علی سامع
علی مدح وعلی مادح
علی روح دل اعما
علی هم اسم الله و
علی همراه الله و
علی را گو ولی الله
صدا سرده علی مولا
علیحمد وعلی حامد
علی مرد و علی واحد
علی را در سماء مائد
علی دارد محمد را
علی امر و علی آمر
علی راحِم علی عامر
علی ماه وعلی ماهر
همه مهو روی مولا
علی درّ وعلی گوهر
علی واکرده اوهر در
کسی اسم علی آرد
رود همّ همه دلها
علی دلداده همسر
دل آرام علی همسر
و کرده مدح او همسر
علی را همسری والا
محمد را علی امداد
محمد را علی داماد
گلی اطهر علی را داد
که او عطر همه گلها
دلم مِهر ولی دارد
دمادم اسم اوآرد
سروری در دلم کارد
سرم گَردِ ره مولا
صد و ده مرحله اسم
علی آورده ام
که هر مصراع سردادم
مدد مولا مددمولا مدد مولا.
🌴🌴
#رمان های جذاب و واقعی📚
#روایت_انسان #داستان_واقعی #قسمت_پنجاه_یکم🎬: حضرت نوح داستان نهصد وپنجاه سال سختی و مشقتی را که
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_پنجاه_دوم🎬:
حالا فرمان خدا صادر شده و نوح باید وظیفه ای دیگر که خدا بر عهده اش می گذارد، انجام دهد.
در این لحظه ذهن حضرت نوح به سالهای سال پیش کشیده می شود، درست آن زمانی که جوانی زیبا و قوی هیکل بود و هنوز دستور رسالت به او ابلاغ نشده بود.
نوح به خاطر می آورد که به علت رفتار کفر آمیز مردم شهر و دیدن پرستش بت های گوناگون و سردمداری ملاء و اشراف شهر، دلش گرفت، درست چند روز قبل از عید بزرگ بت پرستان بود، روزی که توسط ملاء و مترفین به عنوان عید اعلام شده بود و سالها بود که مردم در این عید بزرگ در بزرگترین بت کده شهر که همان مجلس سنا و محل جمع شدن ملا و مترفین بود، گرد هم می آمدند و می میخوردند و ساز و آواز و جشن و پایکوبی برپا می کردند.
نوح که دوست نداشت در این روز در جمع کفرآمیز مردمی غافل و کافر باشد، به سمت کوهی در نزدیکی شهر حرکت کرد، او می خواست همچون همیشه، به دور از هیاهوی مردم بت پرست، مانند جدش حضرت ادریس به عبادت خداوند یکتا بپردازد.
نوح خود را به فراز کوه رساند و به سمت خانه خدا در بکه ایستاد و مشغول عبادت خداوند شد.
نوح غرق عبادت خداوند بود که متوجه شد نسیمی روح نواز و معطر به بویی خوش از کنارش وزیدن گرفت.
رویش را به سمت نسیم خوشبو گرداند تا نفسی عمیق کشد که متوجه مردی بلند بالا با سیمایی نورانی و زیبا درکنار خود شد، ناخوداگاه از جا برخواست و لبخند بر لب نشاند.
آن مرد نورانی که کسی جز جبرئیل نبود جلو آمد، دستی به روی شانه نوح گذارد و فرمود: ای مرد جوان! مردم شهر، قوم تو به عیش و نوش و خوشگذرانی مشغولند و خود را آماده جشن بزرگ بتها می کنند، تو در تنهایی و عزلت در بالای این کوه چه می کنی؟!
نوح که در محضر این مرد ناشناس احساس آرامش می کرد و احساسی به او می گفت که نیاز به تقیه کردن نیست و می تواند اعتقاداتش را بدون نگرانی از کشته شدن، ابراز کند فرمود: من از مردم شهر، از غفلتشان، از اعتقادات کفرآمیزشان، از بت هایشان از هر چه در شهر می گذرد دلزده ام، چرا که آنان در گمراهی اند و پرستش بت های بی جان سنگی و چوبی را بر پرستش خداوند یکتا ترجیح داده اند و بدون اینکه بدانند در دام ابلیس اسیرند، به پرستش ابلیس مشغولند، من به اینجا پناه آورده ام تا به دور از هیاهوی کافران، خدای یکتا را بپرستم و برای مردم غافل شهرم دعا کنم تا خداوند راه هدایتی به سوی پروردگار یکتا برایشان باز کند.
جبرئیل دست نوح را در دست گرفت و فرمود: چرا خودت کار فرهنگی نمی کنی؟! چرا جهاد فی الله نمی کنی؟! چرا در جمع مردم از خداوند یکتا که آفریدگار تمام جهان و هستی ست سخن نمی گویی تا آنها هم به راهی بروند که درست است و تو رفته ای؟!
عبدالغفار آهی کشید و گفت: به خدا قسم که بسیار دوست میدارم چنین کنم، اما شک ندارم که دعوت مردم به سوی خداوند در کمتر از آنی باعث کشته شدن من به دست مردم خواهد شد،چرا که آنها گوش به دهان اشراف و بت پرستان متمول دارند و نمی توانند کسی را تحمل کنند که خلاف اعتقادات پوچشان سخن بگوید، بدان که من قدرتی ندارم، اگر پشتوانه و قدرتی داشتم حتما چنین می کردم.
جبرئیل لبخندی زد و گفت: اگر من به تو قدرتی عظیم دهم، آیا این کار فرهنگی را انجام می دهی؟!
عبدالغفار با تعجب خیره به جبرئیل فرمود: تو چه کسی هستی که من بتوانم به قول تو اعتماد کنم؟!
در این هنگام جبرئیل دست به دور شانه نوح انداخت و همراه هم قدمی جلو رفتند و...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
@bartaren
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#رمان های جذاب و واقعی📚
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_پنجاه_دوم🎬: حالا فرمان خدا صادر شده و نوح باید وظیفه ای دیگر که
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_پنجاه_سوم🎬:
جبرئیل همراه با نوح قدمی جلو نهاد و همانطور که زمین سرسبز پیش رو که با کوه های بلند و استوار محصور شده بود را نشان میداد با صدایی بسیار بلند که از هیبت ملکوتی اش نشأت میگرفت، فریاد زد: هل من ناصر ینصرنی؟!
فریاد جبرئیل کوه ها را به لرزه انداخت و ناگاه نوح با چشمان خود دید و با گوشهای خود شنید که هر آنچه از مخلوقات خدا چه زمین و چه درخت و چه کوه و چه بیابان و...در پیش رویش بود،همانطور که میلرزیدند جواب میدادند: لبیک یا رسول رب العالمین!
در این حال بود که نوح متوجه شد این فرد ناشناس یکی از فرستادگان خداوند است و قدرت فرابشری دارد.
سپس
جبرائیل امین خودش را معرفی کرد و گفت: من جبرائیل هستم که همراه پدرانت آدم و ادریس بودم.
خداوند به
تو سلام می رساند و تو را بشارت می دهد که جامه صبر و یقین و پیروزی را بر تن کن چرا که تو از سوی خداوند
برای پیامبری و رسالت برگزیده شده ای.
احساسی بسیار لطیف که قابل گفتن نبود به نوح دست داد چرا که خداوند بلند مرتبه به او سلام رسانده بود: سلامٌ علیٰ نوح فی العالمین....
اینک حضرت نوح از طرف خداوند به رسالت مبعوث شده و اولین پیامبر اولوالعزم پروردگار است.
جبرائیل پس از آن که خبر رسالت نوح را برای او آورد پیغامی را از طرف خداوند به او ابلاغ کرد و پیغام دوم دیگری نیز برای او داشت، پیغامی که می تواند یک اشاره به تمام بنی بشر باشد که این زندگی دنیوی تک نفره نیست و اگر می خواهی موفق باشی باید زوجی برگزینی و خانواده ای برپا نمایی
جبرئیل بار دیگر لبخندی ملیح زد و رو به نوح فرمود: ای نبی خدا! خداوند امر کرده که تو ازدواج نمایی همانا اراده
خداوند بر آن تعلق گرفته که با عموره دختر ضمران ازدواج کنی چرا که او اولین کسی خواهد بود که به تو ایمان می
آورد.
و این نکته ای بسیار ظریف است چرا که تشکیل بنیان خانواده آنقدر برای خداوند مهم است که پس از ابلاغ رسالت نوح دستور به تشکیل خانواده
می دهد و این همان سبک واحدی است که خداوند متعال آن را رعایت کرده است و هنگام روایت آدم ابوالبشر از
همسر او حوا سخن گفته است و اینک پس از روایت رسالت نوح از همسر او عموره سخن گفته است.
ازدواج اولین ماموریت نوح
پس از آن که نوح به رسالت برگزیده شد حالا قرار است به میان قوم خود بازگردد و پیام رسان پروردگار باشد، البته با تکیه بر قدرت خداوند یکتا...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
@bartaren
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨