💫🌟🌙#داستــــــــــان_شـــــــــب✨
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃به شدت عجله داشتم ولی ناچار بودم بخاطر انجام کاری در صف عابر بانک بایستم
🍃اما از بد روزگار یک «عزیز دلی»!!! جلوی ما ایستاده بود هی کارتشو میزد تو، «برداشت صد تومان» رو انتخاب میکرد و هی پیغام می اومد 🍃موجودیتون کافی نیست اما بخاطر پشتکار خوبی که داشت باز هم اصرار می کرد که هر جوری شده صد تومن رو از این دستگاه بدبخت بیرون بکشه... بهش می گم آخه گلم!! چرا فکر می کنی با داخل کردن کارت، موجودیت زیاد می شه یه موجودی بگیر هرچقدر بود همونو بکش
🍃هیچی دیگه. بعد از اینکه موجودی گرفتیمو دیدم کلا موجودی نداره تصمیم گرفتم با هم تنهاشون بذارمو برم به کارام برسم
🍃خیلی از ماها تو روابط خانوادگیمون دچار همین مشکلیم. 🍃حسابمون رو برا محبت به اطرافیانمون پر نمی کنیم ولی انتظار داریم ازش برداشت کنیم.
🍃یعنی بدون اینکه به دیگران محبت کنیم انتظار داریم اونا بهمون محبت کنن.🍃 اگه از محبت نکردن اطرافیانت ناراحتی، خودت باید پیشقدم بشی. 🍃انتظار بی فایدست...
🔹رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:"انسان به حقیقت و درجه کامل ایمان نمی رسد مگر آنکه آنچه از خوبیها که برای خود دوست دارد، برای مردم هم دوست بدارد".🔹
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
🍃بدترین کارهایی که صددرصد به شما بازخواهد گشت تحقیر و تمسخر دیگران است.
🍃اگر دیگران را تحقیر کنید انسانی را حقیر نکرده اید، 🍃بلکه روح الهی او را و آفریدگار و هستی بخش کائنات را مورد تمسخر قرار داده اید.
🍃شک نکنید آنچه در مورد دیگران تصور میکنید، روزی درباره ی خودتان به حقیقت خواهد پیوست.
🍃انسانها بخاطر آنچه گمان میکنند خودشان دارند و دیگران آن را ندارند، آنها را تحقیر میکنند اما نمیدانند این عمل دارایی شان را یک روز به نحوی، از آنها خواهد گرفت.
🍃داراییهای شما منشاء درونی دارند که در درون شما مانند یک چشمه میجوشند و بیرون از شما تجلی پیدا میکنند.
🍃تهمت" تحقیر" و تمسخر" دقیقاً همین چشمه ها را خشک میکند.
و آن دارایی که سبب فخرفروشی شما و تحقیر دیگران شده از دست خواهد رفت.
🍃یک اصل کلی وجود دارد که میگوید:
🍃 غرور" و خودپسندی"، تمام داشته هایتان را از شما خواهد گرفت و فروتنی" بقای داشته هایتان را تضمین خواهد کرد.
🍃هیچ داشته ای در این جهان ابدی نیست که موجب فخرفروشی شود.
🔹همواره بگو: خدایا مرا نسبت به آنچه به من عطا کردی متواضع ساز. مبادا به خاطر آنچه که دارم به دیگران فخر فروشی کنم.
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🔹مرد خردمندی بیشتر وقتها در قبرستان مینشست.
🔸روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود، پادشاهی بهقصد شکار از آن محل عبور میکرد.
🔹وقتی به خردمند رسید، گفت:
چه میکنی؟
🔸خردمند جواب داد:
به دیدن اشخاصی آمدهام که نه غیبت مردم را میکنند، نه از من توقعی دارند و نه مرا اذیتوآزار میدهند.
🔹پادشاه گفت:
آیا میتوانی از قیامت و صراط و سوالوجواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟
🔸خردمند جواب داد:
به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش درست کنند.
🔹پادشاه امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد.
🔸آنگاه خردمند گفت:
ای پادشاه، من با پای برهنه بر این تابه میایستم و خود را معرفی میکنم و آنچه خوردهام و هرچه
پوشیدهام ذکر مینمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خـود را معرفی کنی و آنچه خوردهای و پوشیدهای ذکر نمایی.
🔹پادشاه قبول کرد.
🔸آنگاه خردمند روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت:
فلانی و خرقه و نان جو و سرکه.
🔹فوری پایین آمد و ابداً پایش نسوخت. چون نوبت به پادشاه رسید، بهمحض اینکه خواست خود را معرفی کند، نتوانست و پایش سوخت و پایین افتاد.
🔸سپس خردمند گفت:
ای پادشاه، سوالوجواب قیامت نیز به همین صورت است.
🔹آنها که درویش بودهاند و از تجملات دنیایی بهره ندارند، آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند، به مشکلات گرفتار آیند.
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🔹 پدری فرزند خود را خواند. دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود، 🍃نگاه كرد و گفت: فرزندم! چرا در اين دفتر كلمات زشت و ناپسند ننوشتی و آن را كثيف نكردی؟
🍃پسر با تعجب پاسخ داد: چون معلم هر روز آن را نگاه میكند و نمره میدهد.
🍃 پدر گفت: درست است. پس دفتر زندگی خود را نيز پاک نگاه دار، چون معلمِ هستی، هر لحظه آن را مینگرد و به تو نمره میدهد.
🔸 ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري؛
آيا انسان نمیداند كه خدا او را میبيند.
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
@gharargahesayberiii
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#پــــــــــــــند_شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃برای امتحاناتتون کوتاهی نکنید
کم گذاشتن برای امتحانات
🍃یعنی کم گذاشتن برای شخصیت خودتون !
🍃یعنی پرورش تنبلی و خود خواهی نَفسِتون !
🍃یعنی در خطر انداختن
آینده اقتصادی ، اجتماعی و علمی خودتون !
🍃یعنی تضعیف روحیه پیروزی و موفقیت در زندگیتون !
🍃پس با تنبلی مبارزه کن و
این دوران رو خوب بگذرون
[ تو تلاشتو بکن و نگران نباش ]
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
💫🌟🌙#داستــــــــــان_شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃
🍃سلمان فارسی از صحابه ایرانی و مشهور پیامبر اکرم (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن خندق، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد.
🍃روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل میکرد، به مدائن رسید، نگاه خستهاش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: های! این بار را بردار! سلمان دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد.
🍃در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل میکند. 🍃کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ میدانی این فرد که بار تو را بر دوش میکشد سلمان است؟!
🍃رنگ از روی مرد پرید، بیدرنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذرخواهی کرد و گفت: ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟ و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: تا بار را به خانهات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت.
🔹چو نیکی نمایدت گیتی خدای
🔹تو با هرکسی نیز نیکی نمای
منبع: با اقتباس و ویراست از قصص الاخلاق
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃مرد جوانی که میخواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.
🍃استاد خردمند گفت:
تا یک سال به هرکسی که به تو حمله کند پولی بده.
🍃تا ۱۲ ماه هرکسی به جوان حمله میکرد، جوان به او پولی میداد.
🍃آخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعدی را بیاموزد.
🔹استاد گفت:
🍃به شهر برو و برایم غذا بخر.
🍃همین که مرد رفت، استاد خود را به لباس یک گدا درآورد و از راه میانبر کنار دروازه شهر رفت.
🍃وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او.
🍃جوان به گدا گفت:
عالیست! یک سال مجبور بودم به هرکس که به من توهین میکرد پول بدهم، اما حالا میتوانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم.
🔹استاد وقتی صحبت جوان را شنید، چهره خود را نشان داد و گفت:
برای گام بعدی آمادهای، چون یاد گرفتی بهروی مشکلات بخندی.
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
💫🌟🌙#داستــــــــــان_شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج سالهش میآید.
🍃امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه.
🍃پاورچین، بیصدا، کاملا فضول رفتم پشت چشمیِ در، بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله.
🍃بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم؟
🍃مامان: امروز دیگه هیچجا. شنبهها روز خالهبازیه...
🍃کمی بعد بچه میپرسد: فردا کجا میریم؟
🍃مامان با ذوق جواب میدهد: فردا صبح میریم اونجا که یه بار من رو پلههاش سُر خوردم...
بچه از خنده ریسه میرود.
🍃مامان میگوید: دیدی یهو ولو شدم؟
🍃بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا...
🍃مامان همانطور که تی میکشد و نفسنفس میزند میگوید: خب من قویام.
🍃بچه: اوهوم، یه روز بریم ساختمون بستنی...
🍃مامان میگوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.
🔹نمیدانم ساختمان بستنی چیست، ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوبشور هم حرف میزنند.
🔹بعد بچه یک مورچه پیدا میکند، دوتایی مورچه را هدایت میکنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راهپله پیادهاش میکنند که بره پیش بچههاش بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم.
🍃نظافت طبقه ما تمام میشود...
دست هم راه میگیرند و همینطور که میروند طبقه پایین درباره آندفعه حرف میزنند که توی آسانسور ساختمان بادامزمینی گیر افتاده بودند.
🔹مزهی این مادرانگی کامم را شیرین میکند، ❤️مادرانگیای که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده،❤️ مادر بودنی که مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست.
❤️ ساختن دنیای زیبا وسط زشتیها از مادر، مادر میسازد
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
💫🌟🌙#داستــــــــــان_شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
🔹برخی از دانش آموزان گفتند :
🍃با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
🍃در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
🍃یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
🍃رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان
🍃لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
🍃بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های
🍃مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
🍃داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
🍃راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
🍃بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
🍃راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.
🍃از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.
🍃قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: 🍃همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد.
🍃 این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🌷 ﻣﻴﮕﻔــﺖ: دوســـت دارم مثل حضــرت ابوالفضــل یه تیــر به چشــمم بخـــوره یکی به دستـــم! روز شهــادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها ) در عملیات کربلای ۵ با نام مادر ســادات شهید شد.
🍃 پیکرش که امد، مــادرش قــبل از من خــودش را روی هاشــم انداخت. 🍃شیـــر زن بود. گــفت: مــادر شیرم حلالــت.
🍃 امــــا مــن، تا چشـــم پاره و بازوی شکافته اش را دیــدم، کمـــرم تــیر کشیــد،
🍃همانجا کنار تابوتــش روی زمین نشستم. 🌷ﺁﺧﺮ همانطور که میخواســت ﻣﺜﻞ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒــﺎﺱ علیهالسلام ﺷﻬﻴـﺪ ﺷـﺪ...
📚 پدر شهــید هاشم اعتمادی
🌷 شادی روح شهدا صلوات 🌷
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃مردی به حضور پیامبر اکرم (ص) رسید و پرسید:
🍃ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه در بهشت را ببوسم، ا🍃اکنون چه کنم؟
🔹 پیامبر (ص) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه در بهشت میرسی.
🍃 او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟
🔹 پیامبر (ص) فرمودند: قبر آنها را ببوس...
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب✨✨
🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃در شهر وینسبرگ آلمان قلعه ای وجود دارد به نام زنان وفادار که داستان جالبی دارد و مردم آنجا با افتخار آنرا تعریف میکنند !
🍃 در سال 1140 میلادی شاه کنراد سوم شهر وینسبرگ را تسخیر میکند 🍃مردم به این قلعه پناه میبرند و فرمانده دشمن پیام میدهد که حاضر است اجازه بدهد فقط زنان و بچهها از قلعه خارج شوند و به رسم جوانمردی با ارزش ترین دارایی خودشان را هم بردارند و بروند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشند.
🍃قیافه فرمانده دیدنی بود وقتی دید هر زنی شوهر خودش را کول کرده و دارد از قلعه خارج میشود...! 🍃زنان مجرد هم پدر یا برادرشان را حمل میکردند، 🍃شاه خندهاش میگیرد، اما خلف وعده نمیکند و اجازه میدهد بروند
🔹و این قلعه از آنزمان تا به امروز به نام "قلعه زنان وفادار" شناخته میشود !🔹
༺ꕥ🍃🌼🍃ꕥ༻
#واحد_فرهنگی
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه.
#حوزه_حضرت_زینب_س
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
@gharargahesayberiii
┄┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄┄