eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت62 برام سوال بود که این آدم، تو ماموریت هاش چطور دووم میاره! از بس که بند من بو
🌸💕 دلم نمیومد گوشی رو قطع کنم. گذاشتم خودش قطع کنه.! انگار دستی از تو گوشی پلک هام و محکم چسبیده بود، زل زده بودم به اسمش... شب اولی که نبود، دلم می‌خواست باشه و خروپف کنه! نمی‌ذاشتم بخوابه، باید اول من خوابم می‌برد بعد اون.... حتی شب‌هایی که خسته و کوفته تازه از ماموریت بر می‌گشت. تا صبح مدام گوشی مو نگاه می‌کردم. نکنه خاموش بشه یا احیاناََ تو خونه آپارتمانی در دسترس نباشم. مرتب از این پهلو به اون پهلو می‌شدم. صبح از دمشق زنگ زد! کددار صحبت می‌کرد و نمی‌فهمیدم منظورش از این حرفا چیه. خیلی تلگرافی حرف زد، آنتن نمی‌داد... چند دفعه قطع و وصل شد. بدی‌ش این بود که باید چشم انتظار می‌نشستم تا دوباره ‌خودش زنگ بزنه. بعضی وقتا باید چند بار‌ تماس می‌گرفت تا بتونیم یه دل سیر حرف بزنیم. بعد از بیست دقیقه قطع می‌شد! دوباره زنگ می‌زد...! روزهایی می‌شد که سه چهار تا بیست دقیقه ای حرفمون طول بکشه. : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت63 دلم نمیومد گوشی رو قطع کنم. گذاشتم خودش قطع کنه.! انگار دستی از تو گوشی پلک
🌸💕 اوایل گاهی با وایبر و واتساپ، پیامک هایی رد و بدل می‌کردیم.. تلگرام که اومد خیلی بهتر شد! حرف هامونو ضبط شده می‌فرستادیم برا هم. اینجوری بیشتر صدای همدیگه‌رو می‌شنیدیم و بهتر می‌شد احساساتمون رو بهم نشون‌ بدیم. چهل و پنج روز سفرش، شصت و سه روز شد... دندون هاش پوسیده بود. رفتیم پیش دایی‌ش دندون پزشکی. دایی‌ش گفت: +چرا مسواک نمی‌زنی؟ گفت: - جایی که هستیم آب برای خوردن پیدا نمی‌شه، توقع دارین مسواک هم بزنم؟ اگه خواهر ‌یا برادرم یا حتی‌دوستان از طعم و مزه یا نوع غذایی خوششون نمی‌اومد و ناز می‌کردن؛ می‌گفت: +ناشکری نکنین! مردمِ اونجا توی وضعیت سختی زندگی می‌کنن.. : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت64 اوایل گاهی با وایبر و واتساپ، پیامک هایی رد و بدل می‌کردیم.. تلگرام که اومد
🌸💕 بعد از سفر اول، بعضی ها ازش می‌پرسیدن که‌: +تو هم قسی القلب شدی و آدم کُشتی؟؟ می‌گفت: +این چه ربطی به قساوت قلب داره؟ کسی که قصد داره به حرم حضرت زینب{س} تجاوز کنه، همون بهتر که کشته بشه! بعضی ها می‌پرسیدن: +چند نفرشون رو کُشتی؟ می‌گفت: +ما که نمی‌کشیم، فقط برای آموزش می‌ریم... اینکه داشت از حرم آل الله دفاع می‌کرد و کم کم به آرزوهاش می‌رسید، خیلی براش لذت بخش بود! خیلی عاطفی بود، بعضی وقتا می‌گفتم: - تو اگه نویسنده بشی، کتابات پرفروش می‌شن. با اینکه ادبیات نخونده بود، دست به قلمش عالی بود. یه سری شعر گفته بود. اگه اشعار و نوشته های دوران دانشجویی‌ش رو جمع کرده بود، الان به اندازه یه کتاب مطلب داشت.. خیلی دلنوشته می‌نوشت. می‌گفتم: - حیف که نوشته هات رو جمع نمی‌کنی وگرنه وقتی شهید بشی، توی قدوقواره آوینی شناخته می‌شی! با کلمات خیلی خوب بازی می‌کرد... : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت65 بعد از سفر اول، بعضی ها ازش می‌پرسیدن که‌: +تو هم قسی القلب شدی و آدم کُشتی؟
🌸💕 هردفعه بین وسایل شخصی‌ش، دوتا از عکسای منو با خودش می‌برد... یکی پرسنلی، یکی هم که خودش گرفته و چاپ کرده بود. تو ماموریت آخری، با گوشی از عکسام عکس می‌گرفت و با تلگرام می‌فرستاد... گفتم: - چرا برای خودم فرستادی؟ گفت: +می‌خوام رو گوشی داشته باشم. هر موقع بی‌مقدمه یا بد موقع پیام می‌داد، می‌فهمیدم سرش شلوغه. گوشی از دستم جدا نمیشد، بیست چهار ساعته نگام رو صفحه‌ش بود؛ مثل معتاد ها..! هرچند دقیقه یک بار تلگرام و نگاه می‌کردم ببینم وصل شده یا نه! زیاد از من عکس و فیلم می‌گرفت. خیلی هاش رو که اصلا متوجه نمی‌شدم...یه‌دفعه برام می‌فرستاد. عکس سفرامون و می‌فرستاد: +یادش بخیر، پارسال همین موقع! فکر اینکه تو چه راهی و برای چه کاری رفته، منو آروم، و دوری رو برام تحمل پذیر می‌کرد. گاهی بهش می‌گفتم: - شاید تو و دیگران فکر کنین من الان خونه پدرمم و خیلی هم خوش می‌گذره! ولی این طور نیست... هیچ جا خونه خود آدم نمی‌شه، دلتنگی هم چیزیه که تمومی نداره. گرفتاری شیرینی بود. هیچ وقت از کارش نمی‌گفت، تو خونه هم همینطور. خیلی که سماجت می‌کردم چیزهایی می‌گفت و سفارش می‌کرد: +به کسی چیزی نگو، حتی به پدر و مادرت. : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت66 هردفعه بین وسایل شخصی‌ش، دوتا از عکسای منو با خودش می‌برد... یکی پرسنلی، یکی
سـلام رفقـا شبـتون بخـیر🖐🌿 از اینکهـ بـا تاخـیر رمـان و گذاشتم، مـعذرت مـیخوامـ برق قـطع بوده🙂💔
اگر خداوند امیرالمومنان ع را برای فاطمه س نمی‌آفرید، در زمین همتایی برای او نبود♥️ 📚الکافی ✨😍 🆔 @basirat_enghelabi110
🦋⃟🎊 دیدم‌ڪہ‌بہ‌عرش‌شوروشوقی ‌برپاست برپاگراین‌بزم‌شعف‌ذات ‌خداست گفتم‌بہ‌خودچه‌اتفاق‌افتاده گفتاڪہ‌عروسی‌علی‌و‌زهراست..😍 🌿💚 🆔 @basirat_enghelabi110
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و سرانـجام علی ؛ نازِ بــ😍ـانـــو را خريد ! زين پس دُختِ پيغمبر .. گشته زهراے علی :) ـ┄┅┄┅━𖣴━┄┅┄┅ 💍♥️ 😌 🆔 @basirat_enghelabi110
ازدواج حضرت علی و فاطمه س❤ازدواج‌حضرت‌علی‌وحضرت‌زهرا♥️_۲۰۲۱_۰۷_۱۲_۰۸_۲۴_۳۹_۶۱۶.mp3
زمان: حجم: 6.96M
دونـورخدامَحرم‌هم‌دیگہ ‌میشن💕 ملائڪہ‌ٺواسمونا؛کل‌میکشن بادابادا‌مبارڪ‌بہ‌همـہ عروسی‌علی‌وفاطمہـ🎊 ♥️😍 🆔 @basirat_enghelabi110
تولدت مبارك رفیق ♥️:) پس‌سعے‌ڪن‌جوری‌زندگے‌ڪنے ڪہ‌خداعاشقت‌بشہ اگہ‌خداعاشقت‌بشہ خوب‌تو‌رو‌خریداری‌میڪنہ! 🌱 🆔 @basirat_enghelabi110
♥️♥️:♥️♥️ شبتون‌زهرایـے😍 عشقتون علوی🌼 لطفتون حسنی🍃🌸 آرزوتون اربعین حسینی♥️ وضو و نماز شب فراموش نشه🙂 التماس دعا🤲 🆔 @basirat_enghelabi110