eitaa logo
باور پروانگی ـ انا علی العهد🇮🇷
157 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
695 ویدیو
23 فایل
🌷وقتی از باور پروانه شدن سرشاریم 🌷دل به تاریکی این پیله چرا بسپاریم 🍃🌸او که به جای فوروارد؛ کپی میکند ، لیلای دل ما را مجنون نیست او فقط به دنبال راه جنون است از بیراهه @Tabyinebavarha ⬅️کانال دوم ما🔴 @Fahim_55
مشاهده در ایتا
دانلود
به لحظه ایی که سرشاخه های امید به رنگ سبزِ مغز پسته ایی می گرایَند، حَوِّل حَالنای مرا؛ به حُسنِ روی یار مُیسر بگردان... @bavareparvanegi
رنگدانه های یادت، بهار مرا به جانم؛ بازگردانده است... @bavareparvanegi
روی زیبایت با ایمانم می کند... @bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...وَانفِرَادِی وَ وَحدَتِی... تنهایِ تنها... @bavareparvanegi
یَا مَن رَدَّ یُوسُفَ عَلی یَعقُوب... او را به من بازگردان... @bavareparvanegi
یَا رَادَّ مَا قَد فَاتَ... من از دست رفته ام مرا به من برگردان... @bavareparvanegi
مرا ببخش که این همه دوستت دارم😭
چقدر یک دفعه این زمستان سرد شد! آنقدر که قندیلهای بی تفاوتی دست به کار شدند و خفاشان غارنشین حائل میان آغوشها دلم آغوش گرم تو را میخواهد آن گونه که طپش قلب تو را احساس کنم چقدر یک دفعه این زمستان سرد و تاریک و بی برف شد! گرد غم کوچه های شب را از هم پاشید و بوی تند گندزداینده ها مشامِ ذهن ها را تلخ و تند کرد چقدر یک دفعه این زمستان سرد شد گفته بودی به من فکر نکن من دیگر به تو فکر نمیکنم اما لباس گرم بپوش هوای این زمستان سردتر از بغضهای جدایی من است چیزی تا بهار نمانده حالمان دوباره خوب خواهد شد از سرزمین سبز شمالِ دلم تا خطه خونگرم جنوبِ چشمان تو مملو از هوای پاکِ بودن خواهد شد من تو را در خیال خویش شهید پرورانده بودم و این زمستان را دست به دامانِ شهیدانه ات می آویزم که دوام بیاوری بهار که بیاید هوا که گرم شود شقایق از گوشه گوشه ی دلت خواهد رویید کمی طاقت بیاور اشکهای مرا واسطه قرار بده که اشک غریبانه خریدار دارد نمی توانم تو را با خاطراتم یکجا جمع کنم تو برای من همیشه حاضری و اگر تا آمدن بهار صبر کنی شهید خواهی شد آنگاه می توانم با خیال راحت تو را در همه جا حاضر ببینم چقدر یک دفعه این زمستان سرد و بی روح شد و هر چه سردتر می شود نابودی پررنگ تر در این زمستانِ بی حاج قاسم ؛ مراقب نور و گرمای دلت باش و تا رسیدن بهار صبر کن صبر کن صبر کن... @bavareparvanegi
دیگر مرا نمی خوانی و سرانگشتانِ نوشتنم گریه میکند... @bavareparvanegi