✌️ فرمانده محمود رادمهر ...
🔹 در رده های مختلف فرماندهی به او پیشنهادهایی برای قبول مسؤلیت می شد. این اواخر پیشنهادها بیشتر و فشارها شدیدتر شده بود. چند بار از تهران با او تماس گرفتند و پست هایی را در رده های بالای فرماندهی به او پیشنهاد دادند و او همه را رد می کرد!
.
🔹 یک بار که نشسته بودیم، از او علتش را جویا شدم. زمانی بود که پدرش فوت کرده و مادرش مريض احوال بود. میگفت دلایل زیادی برای نپذیرفتن مسؤلیت دارد؛ ولی مهم ترینش این است که نمی خواهد از مادرش دور باشد.
.
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
♥️ #نابغه #نخبه
﷽
● نفر اول دیدبانی توپخانه کشور .
● مغز متفکر لشکر (۲۵) کربلا مازندران .
• #خان_طومان را که تحویل گرفتیم، تکفیری ها چند بار حمله ور شدند که آن را از چنگمان درآورند. یک بار خیلی شدید حمله کردند و نزدیک هم بود، موفقیت هایی به دست آورند.
• با هدایت هایی که #محمود روی آتشبارها انجام داده بود و رشادت هایی که نیروهای ما به خرج دادند، موفق نشدند و با دادن تلفات زیادی عقب نشستند. بعد از این ماجرا، محمود سریع رفت سراغ نقاطی که دشمن از آنجا وارد شده بود.
• نقاطی که نیروی کمکی برایش رسیده بود، نقاطی که اجرای آتش از آنجا صورت گرفته بود و خلاصه، تمام نقاطی که باعث موفقیت دشمن میشد را مختصات یابی کرد. بعدش با توپخانه هماهنگ شد و یکی، دو بار آتش ریخت روی آن نقاط و ثبتیهای تمام نقاط را گرفت.
• وقتی برگشت، می گفت: «دیگر خیالم راحت است و آماده آماده ایم !». در تک بعدی دشمن، دیگر بیکارترین نیروهای ما پیاده هایی بودند که داخل خط بودند. محمود با گراهایی که میداد به اندازه چند گردان اثرگذار بود.!
• او بر اساس مختصات قبلی که ثبت کرده بود چنان آتش ها را روی سر دشمن هدایت کرده بود که توانسته بود شالوده آنها را از هم بپاشد. حتی یک گزارش از برگشت خودروهای زرهی و غیرزرهی شان که به سمت ما آمده بودند، از نقاط دیدبانی به ما نرسیده بود. آتشبارهای ما همه را منهدم کرده بودند...
📚منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
پ.ن: بیدلیل نبود داعش برای سرش جایزه گذاشته بود ...!
❤ #شهید_محمود_رادمهر
#فرمانده #نابغه
با ولایت تاشهادت 👇👇
https://chat.whatsapp.com/Ez0ZVtR1YF8EPqSwYe31MD