eitaa logo
بذل الخاطر
1.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
4 ویدیو
13 فایل
صید و بذل خطورات و نکات توحیدی، علمی و اجتماعی در فضای دینی و مسائل دنیای نوین و جستارهایی جهت تمرین طرز نگاه دیگر به امور ساده و محفلی برای نشر علم و تسدید قلب مؤمنین. هدف ثبت خطورات است نه جذب مخاطب (یک طلبه ساده) @Saghorb :ارتباط با نگارنده
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۴) «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ تَحَبَّبَ‏ إِلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي‏» 🔹یکی از فرازهای دعای ابوحمزه که عجیب آدم را متأثّر میکند این فراز از دعای زین العابدین علیه السلام است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي‏ تَحَبَّبَ‏ إِلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي‏» 🔸حمد و ثنا مخصوص آن خدایی است که با وجود اینکه ذرّه ای نیاز و چشم داشتی نداشت به من ابراز محبّت میکند. محبّتی نه از روی لذّت یا منفعت! محبّتی ناب آن هم از غنیّ علی الاطلاق! مالک آسمانها و زمین! قادر متعال! ذو الجلال و الاکرام! 🔹همانکه در ماست و با ماست و محیط بر ماست! محبّت به چه کسی؟! به من گنهکار و غافل و بی مقداری که حتّی به اندازه ی ذرّه ای هم در میان اقیانوس مخلوقات او نیست! 😢این همه کرامت و بزرگواری را وقتی انسان تصوّر میکند حیران میشود! دوست دارد از شرمندگی اصلا نباشد. 😭خدای من! تو کجا و من کجا؟! من پست و بی مقدار کجا و نگاه تو کجا؟! من بیچاره کجا و نظر کریمانه و محبّت آمیز تو کجا؟! 🔸یک ذکری برای قنوت و دیگر حالات هست که خیلی دل انگیز و زیباست. در چند موضع آن انوار پاک به ما یادش داده اند: 📖«الهی حَبِّبْ الِيَّ لِقَاءَكَ وَ أَحْبِبْ‏ لِقَائِي‏ وَ اجْعَلْ لی فِي لِقَائِكَ الرَّاحَةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْكَرَامَة وَ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مِنْ صَالِحِ مَنْ بَقِي‏»
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۵) «دندان درد فرزند» «خواب غفلت و سکر طبیعت» 🔹فرزندم دندان درد گرفت! اوّل نق میزد و بعد ناله و دیگر اواخر شب که اشتغالات آدم به پیرامون کمتر شده و توجّهش به درد بیشتر به گریه افتاده بود. دلداری اش دادم و مسکّن دادم ولی با گریه گفت: شما متوجّه نیستید! اینها روی من اثر ندارد! 💭با خود گفتم بهترین مسکّن در این حالت «نیروی اشتغال و غفلت» است! همینکه گفتم بیا با گوشی مادرجون بازی کن –که قبلا اجازه آن را نداشت- دیدم انگار یک دفعه دردها را فراموش کرد!😊 🔸مقداری که بازی کرد دوباره گریه اش شروع شد که دندانم درد میکند و این بازی ها هم تکراری است. دو تا بازی جدید اجازه دادم پیدا کند و نصب کند که واقعا دیگر دردش یادش رفت و ساکت و خوشحال مشغول بازی شد! 🔹رفقا داستان «سکر طبیعت» و «خواب غفلت» که اولیاء الهی مدام به ما تذکّر داده اند همین است! همه مان مبتلا به درد رذائل و مهمتر از آن درد دوری از خداوندیم! ولی فعلا با زنجیرهای تعلّقات و شهوات و آمال و امانی خود را به غفلت کشانده ایم! 🔸همینکه مقداری برخی از اینها تکراری میشود و آن درد واقعی مان اندکی ظاهر میشود تا ما را به فکر معالجه بکشاند سریع دوباره یک بازی جدید و یک آروزی جدید و یک ماجرای جدید در ذهنمان نصب میکنیم! به جای آنکه به فکر معالجه ی درد باشیم به دنبال مسکّنیم! 🔹چرا برخی، از اولیاء الهی بدشان می آید؟! چون وجود آنها و کلام آنها این انسانها را به یاد دردشان انداخته و غفلتها را کنار میزند! آنها را متوجه نواقصشان میکند. همین است که دیدنشان برایشان درد آور میشود. اثر مسکّن غفلتشان را از بین میبرد!
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۶) «شبهای قدر با طعم ولایت مولا علی» 💔ای جانها به فدای سر شکافته ات ای مولا جان! ای آنکه در شهادتت هم به فکر ما بیچارگان بودی! اجازه دادی خون فرق سرت در محراب عبادت جاری شود تا شبهای قدر ما بیچارگان را با یاد و خاطره ات آباد کنی! 💔و چه سرّی است پیوند خوردن شبهای قدر با نام و یاد تو ای مولا! مولا جان! راستی اگر از ابتدای زندگی تا انتهایش سر به سجده آوریم و خداوند را برای توفیق آشنایی با تو و اولاد طاهرینت شکر کنیم باز کم است! 🙏خدایا شکرت که در این سرای فانی ما را با این انوار پاک عرش نشین آشنا کردی! خدایا شکرت که از همان ابتدا محبّت مولایمان را در قلبمان قرار دادی! 💗راستی که توجّه به همین نعمت کافی است که دیگر همه غم و غصه ها را فراموش کنیم. 📖«خَلَقَكُمُ‏ اللَّهُ‏ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ‏ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا» 🌸خدا رحمت کند جابر بن عبد الله انصاری را که در کوچه های انصار در مدینه راه میرفت و صدا میزد: 📖«عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ يَا مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ أَدِّبُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَى حُبِ‏ عَلِيٍ‏ فَمَنْ أَبَى فَانْظُرُوا فِي شَأْنِ أُمِّه»
خلاصه پیرامون اجنّه در حکمت اسلامی.pdf
547.9K
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۷) «خلاصه ای پیرامون جن از منظر حکمت اسلامی» 🔹چندی پیش بدون مناسبت خاصی متنی در مورد اجنّه در کتب فلسفی نگاشتم. الآن به مناسبتی به یادش افتادم و به ذهنم آمد بذلش کنم تا بین نوشته ها از بین نرود. شاید به درد کسی خورد. 👈در این نوشته از راه های اثبات اجنّه و نقدهای آن گزارشی میشود. مثلا از این بحث شده که آیا دلیل عقلی برای اثبات وجود اجنّه تا کنون اقامه شده است؟ 👈همینطور در مورد این نسبت بحث میشود که آیا واقعا ابن سینا و حکمای اسلامی منکر وجود اینها بوده اند یا فقط آنها را موجوداتی خیالی دانسته اند؟ 👈در ادامه از نظریّات چهارگانه حکما در تبیین ماهیت اجنّه صحبت میشود. همینطور از چرایی این نکته بحث شده که چرا اجنّه در اماکن خاص عمدتا دیده میشوند؟ 👈در ادامه از ازدهار بحث از این موجودات با اثبات عقلی عالم مثال مجرّد در فلسفه اشراق سخن گفته شده است. بحثی هم در این زمینه آمده که آیا ارتباط با اجنّه نشانه ی قوّت نفس است؟ 👈همینطور بحث مهمی در این عنوان که چرا اجنّه مانند انسان امکان ترقّی روحی به مدارج بلند را ندارند؟ همچنین توصیفی از نظامات اجنّه در کلام برخی حکما آمده است.
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۸) 🌸«حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ»🌸 🔹در محفلی بودیم که استاد محترم این روایت را خواندند که: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ» با توجّه به قطعی بودن ترغیب به عمل و پرهیز از گناهان و مضامینی مانند اینکه: «أَنَّ وَلَايَتَنَا لَا تُنَالُ‏ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَاد» 👈تبیین ایشان این بود که این محبّتی که باعث میشود دیگر هیچ گناهی به انسان آسیب بزند همان محبّت کاملی است که با وجود آن دیگر گناهی از انسان سر نمیزند. یعنی جمله از باب سالبه به انتفای موضوع است. 👈یکی از عزیزان بعد از جلسه نظر حقیر را خواست. در هر حال وجوهی در این زمینه میتوان گفت. ورای اینکه این مضمون از حیث سندی چقدر قابل دفاع است میتوان خود این مضمون را با قطع نظر از سند مورد بررسی قرار داد. 👈مثلا ممکن است گفته شود محبّت از آن حسناتی است که اگر با انسان به آن عالم آورده شود هیچ سیئّه ای نمیتواند آن را از بین ببرد. برخلاف دیگر حسنات که ممکن است در جرح و تعدیلها با سیئّات از بین بروند و دیگر اثری نداشته باشند. 👈محبّت علامت یک گرایش اصیل و واقعی است و محبّت ولیّ الله نیز به خاطر متعلَّق آن منشأ آثار عظیمه در حیات انسان خواهد بود. ولی اشکال این است که ظاهر تعبیر این روایت این نیست که این محبّت باقی میماند بلکه گویا میخواهد بگوید وقتی این باشد دیگر گناه اثری بر انسان نمیگذارد. 👈این وجه تنها مبیّن همین اندازه است که گناهان نمیتواند این محبّت را از بین ببرد. وجوه دیگر هم ممکن است بیان شود. ⬇
💡ولی آنچه به ذهن خطور کرد آن است که میتوان گفت حقیقتا اگر محبّت مولا و بالاتر از آن شیعه بودن و ولایت ایشان در وجود کسی باشد دیگر گناهان نمیتوانند مانع او شوند. اگر سرتاپا گناه هم باشد باز هیچ ضرری به او نمیرساند. ✋ولی مگر میشود؟! پس این همه دستور به پرهیز از گناهان برای چیست؟! 👈پاسخ این است که ضرر گناهان در مانع شدن از وصول انسان به مقام برتر است. ولی انسانی که اهل محبّت و ولایت است آنچنان گوهری در وجودش است که این گناهان هر چند برای او مشکلاتی به بار خواهند آورد ولی در نهایت همگی شکست خورده و نمیتوانند ضرر نهایی خودشان که مانع شدن از وصول این شخص به مقام عالی انسان است را به او برسانند. 👈این محبّت آنقدر ریشه دار و اصیل است که در نهایت انسان را به سرچشمه میرساند. ضرر همه ی گناهان و معاصی را ولو بعد از مدّتها خنثی میکند و به مسیر خود تا رسیدن به چشمه ادامه میدهد. همان چشمه ای است که هیچ مناسبتی با این گناهان ندارد. در بذل الخاطر ۷۵۹ نکته ای در این باره گذشت. 👈چیزی شبیه تفسیری برخی روایات در مورد: فوقاه الله سیئات ما مکروا نسبت به مومن آل فرعون که هر چند به شکل فجیعی شهید شد ولی باعث نشد ضرری به ایمانش برسد. در اینها هم خداوند آن ضرر نهایی این معاصی را که مانع شدن کامل از رسیدن به سرچشمه است را میگیرد. 🔹قرینه ی این برداشت ادامه ی همین نقل است که دارد: «وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة» یعنی کسی که بغض ایشان را دارد ولو سر تا پا ثواب باشد اساسا اقتضاء وصول به جایگاه برتر را ندارد. اصلا آن گوهر را ندارد که با آن عروج کند. 👈قرینه ی دیگر این برداشت روایت سوّم از «بَابُ مَا يَنْطِقُ بِهِ مَوْضِعُ الْقَبْر» کتابِ کافی است که راوی از امام صادق علیه السلام میپرسد که از شما شنیدم که فرمودید تمام شیعیان بدون استثناء هر چند اهل معصیت هم باشند اهل بهشت هستند. حضرت فرمودند درست گفتم! «قَالَ صَدَقْتُكَ كُلُّهُمْ وَ اللَّهِ فِي الْجَنَّةِ» 👈راوی میگوید گناهان زیادند و برخی گناهان کبیره اند! حضرت فرمودند منظور من آن است که در قیامت همه ی شما با شفاعت پیامبر و وصی او اهل بهشتید ولی به خدا سوگند من از برزخ شما هراس دارم! 📖«لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ‏ عَلَيْكُمْ‏ فِي الْبَرْزَخِ قُلْتُ وَ مَا الْبَرْزَخُ قَالَ الْقَبْرُ مُنْذُ حِينِ مَوْتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» 👈این روایت هم نشان میدهد آن محبّت و تشیّع و ولایت آنچنان اقتضائی است که همه‌ی زنجیرها را ولو بعد از مدّتی عذاب پاره کرده و در نهایت انسان را به موطن نورانی خودش میرساند. قرینه ی دیگر برای این برداشت همین نقل در تفسیر منسوب به امام عسکری ع است که در هر حال میتواند مؤیّدی برای این برداشت باشد: 📖«إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ إِنْ جَلَّتْ إِلَّا مَا يُصِيبُ أَهْلَهَا مِنَ التَّطْهِيرِ مِنْهَا بِمِحَنِ الدُّنْيَا، وَ بِبَعْضِ الْعَذَابِ فِي الْآخِرَةِ إِلَى أَنْ يَنْجُوَ مِنْهَا بِشَفَاعَةِ مَوَالِيهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ» 👈از همینجاست که محب امیر المؤمنین و شیعه ی اهل بیت در نهایت اهل سعادت بزرگ است که جز با چنین محبّت و ولایتی قابل دسترسی نیست. نباید به شیعیان هر چند اهل معصیت با دیده ی تحقیر نگریست. 🚫فقط باید بدانند این گناهان سه اثر دارند؛ 1⃣یکی اینکه راه آنها را دور میکند 2⃣و دیگر اینکه اگر زیاد شد نعوذ بالله این محبّت را از آنها میگیرند! 3⃣سوّم آنکه مراتب محبّت و درجات اهل ولایت بسیار است و شاید بی پایان و باید شیعیان با طاعت و عبادت در این درجات سبقت بجویند؛ در روایت امام صادق علیه السلام به ابو بصیر همین مطلب بیان شده که: 📖«وَ اللَّهِ مَا بَعْدَنَا غَيْرُكُمْ وَ إِنَّكُمْ مَعَنَا فِي السَّنَامِ الْأَعْلَى فَتَنَافَسُوا فِي‏ الدَّرَجَات» 👈و همین امر مفاد روایت دیگر امام صادق علیه السلام است که: «إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْت‏ ... مِنْ قَلِيلِ الْخَيْرِ وَ كَثِيرِهِ فَإِنَّهُ‏ يُقْبَلُ‏ مِنْك‏»
باسمه تبارک و تعالی (۸۷۹) «الدَّالُ‏ عَلَى‏ الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ» «حلاوت صلوات جلوی ضریح» 🔹یک روایتی هست که هم شیعه از اهل بیت علیهم السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را نقل کرده اند و هم اهل سنّت با اسانید مختلفی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که: «الدَّالُ‏ عَلَى‏ الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ» 🔸از آنهایی است که تقریبا از مسلّمات روایی است. مرحوم شیخ صدوق در ابتدای کتاب ثواب الاعمال میگوید اصلا به خاطر همین روایت این کتابش را نوشته است. 🔹آدم گاهی برخی چیزهای خوب را تجربه میکند دوست دارد دیگران هم آنها را تجربه کنند. مثلا یک شیرینی فروشی پیدا میکند به دیگران هم میگوید از آن خرید کنند. یک ویژگی طبیعی و شایع بین همه هست. 🔸در امور معنوی هم همینطور است. خوب است گاهی اگر چیزهایی تجربه کردیم به دیگران هم آدرسش را بدهیم. تک خور نباشیم! همین بهره مند کردن دیگران از آن بخشی از لذّت روح است. 🌷یکی از این شیرینی های معنوی که بارها در حرم امام رضا علیه السلام تجربه شده این است که در موضعی مقابل ضریح با توجّه زیارت جامعه را بخوانیم و حسابی با ذکر فضائل و عظمت این انوار پاک دم بگیریم! 🌷همینکه تمام شد با همین حرارت و شوری که از این زیارت گرفته ایم به ضریح و بالای آن نگاه کنیم و شروع کنیم با تمام وجود صلوات بفرستیم و در این ذکر شریف فرو رویم و غرق شویم! 🌷همه چیز را-حتی حوائجمان را-فراموش کنیم و غرق عظمت این بارگاه و خدایی شویم که چنین انواری را آفرید و با صلوات فرستادن با زبان حال بگوییم خدایا از ما بیچارگان که گذشت ولی عجب نورهای پاکی آفریدی! «فتبارکَ الله أحسنُ الخالقین!»
باسمه تبارک و تعالی (۸۸۰) «وَجَدَها تَغْرُبُ‏ فِي‏ عَيْنٍ‏ حَمِئَة» 🔹بعد از ظهر از مشهد با وسیله شخصی عازم قم شدیم. غروب آفتاب از شهر نیشابور گذشته بودیم و به سمت سبزوار یا همان بیهق قدیم میرفتیم. این صحراهای بین نیشابور تا بیهق را میدیدم و در ذهنم تاریخ عظیمی را مرور میکردم که بر این مناطق گذشته؛ واقعا خیلی خبرها در سینه دارد. 👈 چیز جدیدی که تا کنون اینگونه ندیده بودم را در این صحراها مشاهده کردم. آفتاب مستقیم از جلو به چشممان میزد! خانواده گفت گویا ما با خورشید در حال مسابقه هستیم تا غروب نکند! تشنه هم بودیم و منتظر افطار! 👈گفتم برویم تا نماز در جوار امام زادگان خسروجرد بعد از سبزوار توقّف کنیم. همین که میرفتیم دیدم خورشید مدام در این صحرای بزرگ از ما دورتر میشد و این سفید نورانی مدام به زمین نزدیکتر میشد! 👈کم کم رنگش سرخ شد طوری که آسمان نزدیک خود و زمینی که گویا میخواست در آن فرو برود را هم سرخ نشان میداد. به شکل خیره کننده و زیبا و وجد آوری دیدم کم کم با همان سرخی در دل آن صحرای بزرگ دارد غروب میکند و در خاک سرخ آن صحرا فرو میرود! 🌸صحنه ی زیبا و پر شکوهی از خلقت بود. تا کنون به این شکل ندیده بودم. به یاد ذو القرنین و این آیه افتادم که: 📖«حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ‏ فِي‏ عَيْنٍ‏ حَمِئَة» 💡به ذهنم خطور کرد یک همچنین حالتی را شاید ایشان در جایی مانند یک منطقه آبی یا اقیانوسی در مغرب تجربه کرده که اینگونه خورشید آرام در دل آبی که غروب تیره رنگ دیده میشده فرو میرفته و عظمت غریبی را تداعی میکرده! فهمش برایم آسانتر شد. تعبیر آیه لطافت خاصی دارد.
باسمه تبارک و تعالی (۸۸۱) «علی الدُّنیا بعدَک العَفا ...» 🔹جوانی با صفا برای مشورت پیشم آمد. یک حزن خاصی در نگاهش بود و یک وقار ویژه ای در رفتارش! به خاطر برخی آداب دینی از او و دیار و احوالش پرسیدم و گفتم چند تا فرزند هستید؟! 😢نگاه محزونی کرد و گفت برادری داشتم! چند ماه پیش پدر و مادر و برادرم برای زیارت اربعین رفته و تصادف کردند و همگی رحلت کردند! 💔این را که گفت گویا غم دنیا را در چشمانش دیدم! ترحّم و دلسوزی خاصی نسبت به او پیدا کردم! گفتم کجا زندگی میکنی؟! گفت یک حجره ای مسئول مدرسه بعد از آن واقعه در اختیارم گذاشته در آنجا زندگی میکنم! 🔸گفتم تو یادگار آن عزیزانت هستی! دور نیست تو و من و همگی نیز برویم! ولی سعی کنیم با روی سفید برویم! هر چه تو در علم و تقوایت افزوده شود نفعش به آنها هم به نوعی ان شاء الله خواهد رسید. 🔹نوعی زهد و رمیدگی از دنیا را در وجناتش میدیدم! گویا دلش را کنده اند و برده اند! گویا حال دلش این است که علی الدنیا بعدکم العفا! با خود گفتم واقعا برای این برادر عزیز دیگر دنیا چه زیبایی باید داشته باشد؟! 🔸خوشا به حالت که این عروس دنیای ما را عجوزه ای زشت رو و بد ذات یافته ای! بعد از رفتن همه عزیزان دیگر ای خاک بر سر دنیا و همه مال و منالش! به یاد کلام مولایمان ابا عبدالله بر بالین فرزند اربا اربایش افتادم که: 💔«قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ يَا بُنَيَّ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ‏ الْعَفَا»💔 🔹رفقا واقعا دنیایی که از آن پیامبر و فاطمه و علی و حسن و حسین آنگونه رفتند دیگر جای دل بستن دارد؟! ای خاک بر سر همه ی زیبایی هایش اگر بخواهد آخرت را از یادمان ببرد!
باسمه تبارک و تعالی (۸۸۲) «چه چیزی را ببخشم؟!» «درک عمیقتری از مسأله معصیت و مغفرت و رضایت» 🔹بعد از یک رانندگی طولانی از مشهد به قم دیگر خستگی زیادی داشتم. کم خوابیده بودم. بلند شدم دیدم بچه ها خانه را سرشان گذاشته بودند. وسایل زیادی را همینطور در خانه ریخته بودند. این حجم از ریخت و پاش واقعا روح آدم را خسته و آزرده میکند. 🔸هنوز خستگی و کم حوصلگی همراهم بود. با ناراحتی به بچه ها گفتم چرا اینها را اینطور ریختید و جمع نکردید؟! یکی گفت ببخش! من هم با ناراحتی گفتم چه چیزی را ببخشم؟! مگر مسأله بخشیدن من و ناراحتی شخصی من است؟! 🔹باشد من بخشیدم و تنبیه نمیکنم ولی این حجم از آشفتگی که با بخشیدن و یا اینکه خودم اینها را تمییز کنم حل نمیشود! بخشیدن واقعی این است که خودشان درک کنند نباید اینطور رفتار کنند و یا اگر کردند خودشان با دست خودشان تمییز کنند! تا این شلوغی توسّط خودشان جمع نشود این اضطراب و آشفتگی که به خاطر بی انضباطی اینها خانه را گرفته از بین نمیرود! 💡اینها را میگفتم مطلبی برایم روشنتر میشد. اینکه نسبت ما و گناهانمان با مغفرت خدا چگونه است. 🔻میگوییم خدایا ببخش! آخر خدا چه چیزی را ببخشد؟! خصومت شخصی که ندارد. این شلوغی و زشتی را باید با درک و اراده خودمان جمع کنیم تا خدا راضی شود! اصلا آن جناتی که تحتها الانهار است چشمه وجودی اش همین درکها و انتخابهایمان است. رضایت خدا وقتی است که ما در خط غرض خلقتمان که عبودیت است بیافتیم. آن هم با انتخاب و اراده ی خودمان! خودمان باید این شلوغی ها را از خانه ی وجودمان جمع کنیم تا مصداق «رضی الله عنهم و رضوا عنه» شویم🔺
باسمه تبارک و تعالی (۸۸۳) «پاسخ های کلّی به شبهاتی پیرامون معماری و هنر اسلامی» «جدی میفرمایید؟! پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟!»😀 «امتداد بخشی به علوم انسانی کار حوزه ها نیست» 🔹آخر شبها بعد از زیارت در صحن مسجد گوهرشاد رو به قبله مینشستم و نگاهم به عظمت این بنای با شکوه می افتاد. شکوه معنوی بارگاه رضوی با این شکوه معماری پر معنا عجین میشود و ترکیبی اثرگذار در انسان ایجاد میکند. 👈این بنای با شکوه شاهکار قوام الدّین شیرازی معمار بزرگ اسلامی در قرن نهم و به دستور گوهرشاد عروس تیمور و همسر شاهرخ است. زنی از اشراف سیاستمدار و فرهنگ دوست، ترک تبار و از سنیان حنفی مذهب. 👈البته دقت در معماری این مسجد به وضوح آثار اهل سنّت را نشان میدهد. طوری است که گویا انسان احساس میکند این بارگاه حرم بزرگ اهل سنّت بوده و شیعه در حاشیه‌ی آنها برای زیارت می آمده! 👈خود گوهرشاد در هرات دفن شده ولی مادرش در حرم امام رضا مدفون است. همسرش شاهرخ هم برخلاف تیمور که از دین فقط صوفیان را میشناخت واقعا متشرّع بوده است. همو بود که به جای قوانین یاسای چنگیزی، فقه اسلامی را حاکم کرد. به طور منظّم برای پابوسی امام رضا مشرّف میشد. 💖امام رضا به نوعی در آن زمان هم قطب صوفیه بود و هم بزرگ و امام سنّیان دوازده امامی آن زمان و هم امام شیعه! یک نقطه اشتراک فرهنگی بین همه طوائف بود💖 🔹القصّه! شنیدم برخی اخیرا باز هم مدّعی شدند معماری اسلامی نداریم! وقتی شکوه مسجد گوهرشاد را نگاه میکردم دوست داشتم با جمله خاصی که اخیرا مشهور شده و خوب حس آدم را منتقل میکند بگویم: «جدی میفرمایید؟! پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟!»😒😀 ⬇