eitaa logo
بهشتیان 🌱
35.4هزار دنبال‌کننده
562 عکس
311 ویدیو
2 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها👇 https://eitaa.com/joinchat/1016726656C03ad44f3ea تبلیغات👈🏻    https://eitaa.com/joinchat/3465609338C403c4bc61a
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 💫کنار تو بودن زیباست💫 نگاه پر از درد امیرعلی سمت من اومد و غمگین گفت _نمیدونم. من تنها اومدم. شاید خودشون بیان _خوش اومدی عمه جان! بیا بشین دقیقا روبروی من نشست بالشت کوچکی که پشتش بود تا بهش تکیه بده رو توی بغل گرفت و تو چشم‌های هم زل زدیم وداغی اشک، تیرک بینیم رو سوزوند. اشکی که اصلا دلم نمی‌خواد پایین بریزه. توی این جمع فقط امیرعلی درد من رو می‌دونه. برای اینکه اشک از چشمم پایین نریزه نگاهم رو به سقف دادم. خدا رو شکر سر و صدای بچه‌ها انقدر زیاده که کسی حواسش به من نیست مهدیه گفت _مرتضی برو پایین کیک رو بیار. یخچال غزال جا داره مرتضی باشه ای گفت و پایین رفت. نگاهم از سر بیچارگی دوباره سمت امیرعلی رفت. مریم از نبود مرتضی استفاده کرد و با چایی کنار امیرعلی نشست انگار امیرعلی هم قصد نداره نگاه از من برداره. اشک بالاخره راه خودش رو پیدا کرد و پایین ریخت و مریم ناراحت و شاکی گفت _تو که به مرتضی جواب بله دادی برای چی داری با حسرت به امیرعلی نگاه می‌کنی. امیرعلی با بالشتی که دستش بود به بازوی مریم زد _مریم از هیچی خبر نداری ببند دهنت رو! صدای بلند امیرعلی باعث شد تا بچه ها ساکت شن. همه متعجب از لحن امیرعلی بهش نگاه کردم و مرتضی با کیک داخل اومد. سکوت توی خونه و نگاه ها که سمت امیرعلی بود باعث شد تا نگاهش روی مریم که با چشم‌های اشکی به امیرعلی خیره بود ثابت بمونه. مریم فوری ایستاد و وارد اشپزخونه شد و همزمان صدای زنگ خونه بلند شد. نرگس سمت اف‌اف رفت و بدون اینکه بپرسه کیه در رو باز کرد. خاله گفت _بپرس کیه بعد باز کن! _داییِ دیگه! مرتضی کیک رو روی اپن گذاشت و روبروی مریم تو آشپزخونه ایستاد و حرفی زد که هیچ کس نشنید چشم به در دوختم تا دایی بیاد و جواب سوال‌هام رو جلوی همه بده. در خونه باز بود و نگاهم روش ثابت‌. توی سکوت خونه که به لطف فریاد امیرعلی ایجاد شده صدای پای دایی رو شنیدم. پله ها رو بالا میاد سراسر خشم شدم و تپش قلبم به اوج رسیده و با دیدن سپهر که نگاهش به نگاهم گره خورد احساس ضعف کردم و ضربان قلبم با اون همه سرعت یکدفعه ایستاد. پارت زاپاس کل رمان با ۸۴۱ پارت ۵۰ تومان دوستان الویت با این‌کارته اگر نشد کارت دوم رو انتخاب کنید بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه 6037997239519771 بانک ملی فاطمه علی کرم فیش رو برای این ایدی ارسال کنید @onix12 🖊 : فاطمه علی‌کرم 🍂 هدی‌بانو🍂 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💫🍂════╗       @behestiyan ╚════💫🍂═╝ 💫 🍂💫 💫🍂💫 🍂💫🍂💫 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂