eitaa logo
بهشتیان 🌱
32.2هزار دنبال‌کننده
125 عکس
37 ویدیو
0 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها زبان‌عشق اوج نفرت یگانه منتهای عشق تمام تو، سهم من روزهای تاریک سپیده کنار تو بودن زیباست تبلیغات👈🏻    @behestiyan2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 💫کنار تو بودن زیباست💫 فصل دوم سر مزار مامان رفتن اینبارم، با تمام روزها فرق داره. بطری از روی زمین‌پیدا کردم. پر از آبش کردم و مثل هر بار گل نخریدم و سمت مامان رفتم.‌ پایین قبر نشستم و ظرف آب رو یکجا روی قبر ریختم و با دست روش کشیدم تا گرد و خاکی که روش نشسته رو کامل پاک کنم. پر از بغضم اما دلم نمی‌خواد مامان رو ناراحت کنم.‌ لبخند تلخی رو لب‌هام نشوندم و آهی کشیدم. چطور روش شده برگرده. چقدر باید پرو باشه که بعد از این همه سال با کلی ادعا برگشته.‌ با دیدن یک‌جف کفش ورنی سیاه روبروم ته دلم خالی شد. دوست نداشتم اینجا دوباره بیاد سراغم.‌ اصلا دلم‌نمی‌خواد جلوش کم بیارم. اخم‌هام توی هم رفت و اشک زیر چشمم رو پاک کردم. نشست و شاخه گلی که توی دستش بود روی قبر گذاشت و انگستش رو چند بار روی سنگ زد و زیر لب شروع به خوندن فاتحه کرد دلم‌می‌خواد بلند شم برم ولی پای رفتن ندارم _تنها کاری که توی این مدت ازت دیدم و تحسینت کردم همین مدام سر زدن به مادرت بود. تمام نفرتم رو توی صدام ریختم و بدون اینکه نگاهش کنم گفتم _یکی که دق مرگ بشه گل به چه دردش می‌خوره. برای کم کردن عذاب وجدانت خریدن گل مسخره ترین کاری که می‌تونی بکنی سکوت کرد و بعد از چند ثانیه گفت _ته این تلخ حرف زدن به چی میخوای برسی؟ لحنش و تن صداش با اینکه آرومه تمام دلم رو می‌لرزونه. _به حضوری که از اول نبوده و الانم نیست. _هست. اومده که بمونه نگاه پر از خشمم‌رو بهش دادم _بیخود کرده اومده. برگرده همون جایی‌که تمام این بیست و دو سال بوده _شاید نبودم ولی فکرم پیش تو بوده پوزخندی زدم و اشک تو چشم‌هام‌جمع شد _فکر می‌خواستم چیکار! یه عمره به من‌گفتن سپهر مرده. الانم برو بمیر که فایده‌ی مرده‌ت برام‌بیشتره اخم کمرنگی وسط پیشونیش نشست _درست حرف بزن _بلد نیستم مدل من همینه.‌ چشم ریز کرد و گفت _اومدم یادت بدم که حرمت نگهداری ایستادم و اشکم رو پاک‌کردم _برو عمو! برو خدا روزیت رو جای دیگه‌ای حواله کنه. دختری که روبروت ایستاده بیست و دو ساله به بی پدری عادت کرده. برو که نبودت برام‌بهتره.‌اگر دنبال حرمت و احترامی دیگه نزدیکم نیا _جوری یادت میدم حرمت نگهداری که تو خوابم نمی‌بینی با حرص گفتم _چیزی مصرف کردی اومدی اینجا توهم میزنی! شدت گریه‌م بیشتر شد _نامرد تو اگر بلد بودی می‌موندی یادم مید‌ادی. وقتی ول می کنی میری و باعث مرگ‌مادرم‌میشی الان به چه کارم میای.‌ مسیرم رو کج کردم و با قدم.های بلند ازش فاصله گرفتم _باید باهات حرف بزنم زیر لب گفتم _من با تو حرف ندارم مچ دستم اسیر دستش شد و تلاش کردم از دستش بیرون بکشم اما بی فایده بود. حرصی دست آزادم رو مشت کردم و روی سینه‌ش کوبیدم _ولم کن می‌خوام برم پر اخم و جدی بهم خیره موند _اومدم که ببرمت باهات حرف بزنم.‌آسمون به زمیین برسه می‌برمت.‌ پس بهتره خودت باهام بیای که آسیب نبینی _من با تو حرف ندارم _من حرف دارم _نمی‌خوام بشنوم بی اهمیت بدون اینکه مچ دستم رو رها کنه به جهت مخالفی که می‌رفتم شروع به راه رفتن کرد و من رو به اجبار با خودش همراه کرد. پارت زاپاس کل رمان با ۸۴۱ پارت ۵۰ تومان دوستان الویت با این‌کارته اگر نشد کارت دوم رو انتخاب کنید بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه 6037997239519771 بانک ملی فاطمه علی کرم فیش رو برای این ایدی ارسال کنید @onix12 🖊 : فاطمه علی‌کرم 🍂 هدی‌بانو🍂 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💫🍂════╗       @behestiyan ╚════💫🍂═╝ 💫 🍂💫 💫🍂💫 🍂💫🍂💫 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂