هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری محسن چاووشی بمناسبت میلاد حضرت مسیح
عیسی خودش آخر به همه فاش بگوید
بی ذکر علی (ع) مردهای احیا شدنی نیست
هدایت شده از حضرت مادر
امام صادق(ع)فرمودند:
ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است.
#بحار_الانوار
از صدقه شب و روز جمعه جا نمونید هزار برابر ثواب داره ها
عزیزان برای#10میلیونی که از بدهی باقی مونده 2میلیون100جمع شده#7میلیون900کمه دوستانی که توانایی کمک کردن یا صدقه دادن دارید کمک کنید بتونیم بدهی تسویه کنیم
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر
اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد
به این شماره کارت واریز بزنید
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
رسید رو برای ادمین بفرستید🙏
@Karbala15
اجرتون باحضرت زهرا(س)
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ما را چه هراس از سخنِ خلق ؟!
مجنونِ حسینیم توکلتُ علیاللّٰه
بهشتیان 🌱
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 #پارت392 💫کنار تو بودن زیباست💫 غمگین و کمی طلبکار نگاهش کردم
🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂
🍂💫🍂
💫🍂
🍂
#پارت393
💫کنار تو بودن زیباست💫
در اتاق باز شد
_پاشو بیا شام
نگاه ازش گرفتم.
_از دیشب به حرفش گوش دادم به کجا رسیدم؟ من سیرم. برو در رو ببند
_عزال به خدا بابا داره راضی میشه...
با حرص نگاهش کردم
_برو بیرون
نفس سنگینی کشید و رفت و بعد از چند لحظه با سینی غذا برگشت دلخور و بی حرف روی میز گذاشت و بیرون رفت.
نگاهم سمت غذا رفت هر شب تو غذاشون گوشت یا مرغ دارن. چاشنی هم چند مدل، با اینکه نمیخورن کنار غذاشون هست
بعد من به قول نرگس هر شب مجبور بودم برنج زرد و سبز بخورم.
آقا سپهر حالا حالا ها باهات کار دارم. کاری میکنم که ارزو کنی کاش من رو نداشتی
سینی رو روی زمینگذاشتم و شروع به خوردن کردم
با صدای اذان از خواب بیدار شدم. چند ضربه به در اتاق خورد و صدای آهستهی جاوید بلندشد
_عزال بیداری؟
سرجام نشستم و موهام رو مرتب کردم
_بیدارم
در رو باز کرد و داخل اومد. لبخندی زد و گفت
_چون دیدم نماز میخونی گفتم بیدارت کنم
_دستت درد نکنه. صدای اذان گوشیت رو شنیدم
_گوشیِ باباعه
پاهام رو از تخت پایین گذاشتم و آهسته گفتم
_مرتضی بهت پیام نداده؟
سرش رو بالا داد و هر چی التماس داشت تو نگاهش ریخت
_غزال صبحانه رو با ما بخور
_هر وقت بزاره برم دانشگاه اونوقت میام
قدمی سمتم برداشت
_میشه بعد از نماز دانشگاهت رو بهش بگی؟
_که بگه نه؟
_شاید نگه. تو بگو
ایستادم و موهام رو جمع کردم
_باشه میگم. ولی اگر بگه نه هر چی از دهنم دربیاد بهش میگم.
از کنارش رد شدن و بیرون رفتم. وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. جاوید هنوز نرفته
_رفتم از زن عمو برات چادر سفید و سجاده گرفتم. دیگه با چادر مشکی نماز نخون
به آینه اشاره کرد
_این برسم خودم برات خریدم.اگر بابا امروز کوتاه بیاد میبرمت یکم خرید کنی
برای تشکر لبخندی بهش زدم
_دستت درد نکنه.
سمت در رفت
_خواهش میکنم. گوشیمم خواستی بگو
چرخید و با لبخند نگاهم کرد و گفت
_باشه آبجی کوچیکه؟
چقدر با این کلمات غریبهام. غمگین نگاه ازش گرفتم و باشهای زیر لب گفتم. رفت و در رو بست
بعد از نماز چادر و سجاده رو جمع کردم و روبروی آینه ایستادم. برسی که جاوید خریده رو از توی سلفن درآوروم و نگاهی بهش انداختم. توی عمرم همچین برسی نداشتم. آهی کشیدم و شروع به برس کشیدن موهام کردم
در اتاق باز شد. سرچرخوندم و با دیدن سپهر بی تفاوت بهش نگاهم رو به آینه و به کارم ادامه دادم بی مقدمه گفت
_زیباییت به مادرت رفته!حالت موهات شبیه حالت موهای مادرته. تنها چیزی که من رو خیلی یاد مادرت میندازه حالت موهاته
پس میخواد دست از بداخلاقی برداره
_خدا رو شکر شبیه تو نشدم
_ولی اخلاق و اون زبون تند و تیزت به عمهت کشیده
_من هیچیم به تو خانوادهت نرفته. بیخود من رو نچسبون به خودتون
آهسته خندید
_بیا صبحانه
تیز نگاهش کردم
_صبحانه نمیام ولی میخوام ناهار رو خودم درست کنم. بگو ناهار نیارن بالا
لبخندش عمیقتر شد و پلکهاش رو روی هم گذاشت
_باشه
جوری با رضایت میگه باشه که فکر کرده میخوام براش ضیافت راه بندازم. میدونم چیکار کنم که دیگه غذا از گلوش پایین نره
پارت زاپاس
رمان کامل شده. ۸۴۱ پارت داره😋
قیمت ۵۰ تومن
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه
6037997239519771
بانک ملی
فاطمه علی کرم
فیش رو برای این ایدی ارسال کنید
@onix12
عزیزان پی دی اف نیست کانال خصوصی هست
🖊 : فاطمه علیکرم
🍂 هدیبانو🍂
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
╔═💫🍂════╗
@behestiyan
╚════💫🍂═╝
💫
🍂💫
💫🍂💫
🍂💫🍂💫
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂
هدایت شده از حضرت مادر
هر روز به #امام_زمان( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
خالصانه و باتوجه، متوسل شوید.
که همین دوای اصلی شماست و
عنایت ایشان حلال اصلی مشکلات است...
|آیت الله جاودان|
🔸بیا یابنالحسن دورت بگردم...
امام صادق(ع)فرمودند:
ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است.
#بحار_الانوار
از صدقه شب و روز جمعه جا نمونید هزار برابر ثواب داره ها
عزیزان برای#10میلیونی که از بدهی باقی مونده 2میلیون100جمع شده#7میلیون900کمه دوستانی که توانایی کمک کردن یا صدقه دادن دارید کمک کنید بتونیم بدهی تسویه کنیم
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر
اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد
به این شماره کارت واریز بزنید
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
رسید رو برای ادمین بفرستید🙏
@Karbala15
اجرتون باحضرت زهرا(س)
هدایت شده از حضرت مادر
#ختم100صلوات
#ختم10سورهقدر
#ختم10سورهتوحید
به نیابت از شهدای صدر اسلام تا صبح قیامت
به نیت فرج و سلامتی صاحب الزمان(عج)💚
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
نگاه خاص همسری که تازه بهش محرم شده بودم ازارم میداد.
_چه موهای قشنگی داری؟
تازه متوجه شدم که روسری سرم نیست. دستم رو کشید مجبور شدم بشینم کنارش.
_من چقدر خوشبختم صبح که چشم هام رو باز کردم با یه فرشته ی کوچولو روبرو شدم.
سر به زیر گفتم:
_اقا اشتباه کردیم بی اجازه ی مادرتون ...
_تو درست ترین تصمیم زندگی منی.
_شما نمی ترسید؟
_میترسم ولی نه از مادرم، اونو راضی میکنم.
_پس از کی میترسید؟
https://eitaa.com/joinchat/3211591697C5c62ed6d17
نگار بعد از #فوت پدر و مادرش مجبوره تو خونه ای #زندگی کنه که اونجا #سرایدار بودن غافل از اینکه احمدرضا #تک_پسر اون خونه بهش #علاقه💯 داره ولی مادش که شدیدا به اصالت خانوادگی🚫 اهمیت میده مخالفه تا اینکه متوجه میشه برادرش رامین♨️ هم به نگار علاقه داره....
https://eitaa.com/joinchat/3211591697C5c62ed6d17
هدایت شده از تبلیغات گسترده پرگاس
شاید من اولین زنی نباشم که تو جشن عروسی شوهرش یه گوشه ایستاده و داره مهمونها نگاه میکنه!
حالم به حدی بد بود که قدرت نداشتم سر پا بایستم به جاوید نگاه کردم مردی که پنج سال با عشق کنارش زندگی کردم و به اجبار امشب دو دستی دادمش به حکم مادرشوهرم به خاطر وارث به دختر دیگه ، امشب باید نگاه میکردم چطور محرم فرد دیگه میشه.
بالاخره حیاط خالی شد و همهی مهمونها رفتن بعد از اینکه شوهرم و زنش به سمت اتاق رفتن طاقت نیاوردم و به بهونهی دستشویی رفتم سمت اتاق اونا از نیمهی در که باز بود سرم رو داخل کشیدم و با یک چشم نگاه کردم.
طاقت دیدن زن دیگه کنار شوهر خودم نداشتم و با چشمهای گریان خواستم از در فاصله بگیرم که همون لحظه با دیدن چیزی که جاوید از جعبهی بزرگ خارج کرد و سمت هووم رفت میخواستم فریاد بزنم اما...
https://eitaa.com/joinchat/4253156351C2743e5436b
خلاصه:🕊📜
لاوین، دختری که به خاطر دور بودن از نامادری به تهران میاد و توی طلافروشی مشغول به کار میشه روزی که گذرش به قهوه خونه میوفته شاهد قتل پنج نفر میشه حالا جاوید که بزرگترین تاجر پستهی ایرانه و تمام این قتلها زیر سرش بوده میوفته دنبال لاوین تا قتل ششم رقم بزنه اما...
https://eitaa.com/joinchat/4253156351C2743e5436b
رمان لاوین🪴
_😭😭😭😭
+چرا گریه میکنی؟
_دیروز مادر شوهرم اومد #خونمون، یخچالو باز کرد، دید که #میوه هارو با پلاستیک گذاشتم تو #یخچال، کلی #مسخرم کرد😭
+اخه کی دیگه از این کارا میکنه #دختر؟🤦♀
_خب من که بلد نیستم😢
+مگه تو کانال هنر خانه داری جویین نیستی؟😒
_نه، چی هست؟
+یه کاناله که ترفند #خونه داری یاد میده، این که چجور وسایل رو #تزئین کنی و خونت #شیک و #باکلاس باشه، تازه کلی کارای هنری هم داره...
_وااقعا؟ وای نمیدونستممم😳
+بیا لینکشو بهت میدم ولی به کسی نگیا🤫خزش میکنن..👇
https://eitaa.com/joinchat/1416102027C206c14c564