eitaa logo
شعرهای بهجت فروغی مقدم
203 دنبال‌کننده
89 عکس
68 ویدیو
1 فایل
شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گروه اساتید فلسفه
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برسد به گوش جهانیان... @farazmalekianpoet
چه ابروان کمانی، چه چشم غرق کمینی! چه گیسوان سیاهی،چه خنده نمکینی! چه سرفراشته سروی، چه تیز بال تذروی چه چلچراغ نگاهی ،چه آفتاب جبینی! رسیده نوبر و شیرین به باغ تا بچشاند به خاک تشنه تبدارطعم تازه تینی! برای ختم رسالت چه نقش خاتم نابی به روی کتف نبوت عجب نشان نگینی! میان کشمکش موج ها چه کشتی نوحی در آتش دهن دره ها چه حبل متینی! خوشا کسی که خیال تو را به دل بنشاند خوشا کسی که تو با او به گفتگو بنشینی خوشا منی که برای دلم تو کهف امانی خوشا تویی که برای خدا رسول امینی! مهربانی
شهد لبت چکید و نبات آفریده شد آب حیات در ظلمات آفریده شد باغ گل محمدی از خنده ات شکفت از بوی عطر تو صلوات آفریده شد! # میلاد_پیامبر_اکرم
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شعرخوانی حاج میثم مطیعی در پی اهانت به شهید قاسم سلیمانی (بازنشر) کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است... @mehdi_jahandar
گیرم گل روی تو عطر افشان نباشد گیرم برایت عرصه جولان نباشد ای قهرمان نام تو در تاریخ ثبت است حتی اگر عکس تو در میدان نباشد!
من تشنه ی آن جرعه ی آبم که تو باشی در حسرت آن جام شرابم که تو باشی هر گِل که بیارند که آرند به هوشم مدهوش از آن بوی گلابم که تو باشی دلخواه نگاهم نه لب رود و نه دریاست من عاشق آن آبی نابم که تو باشی فردا که به هر کرده حسابی و کتابی است از زُمره ی آن قوم حسابم که تو باشی! با یادت اگر دفتری از شعر سرودم در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی!
در این دلی که پای وصالی نمانده است جایی برای عشق تو خالی نمانده است! با ما نشسته ای تو بر این فرشها، ولی جز عطری از تو بر گُل قالی نمانده است از حال ما اگر که بپرسی، خوشیم و خوب از دوری تو هیچ ملالی نمانده است! در چشمهای ما که پر از زرق و برق هاست دیگر برای حس تو حالی نمانده است دلخوش به این رسیدن نارس به شاخه ها کالی در انتظار کمالی نمانده است درباره تویی که جواب مسایلی در ذهن روزگار سوالی نمانده است از بسکه پیله دور و بر خود تنیده ایم ما را به جستجوی تو بالی نمانده است! آه ای غروب جمعه! از آن آفتاب صبح بر گردن تو هیچ مدالی نمانده است؟
رفتی و ماه روشن من در محاق ماند آیینه ام میان غبار فراق ماند باران گرفت و حسرت گرمای آتشت عمری میان سینه سرد اجاق ماند در بین خاطرات درختان باغچه پاییز ماندگارترین اتفاق ماند در انتظار آمدنت سالهای سال یک جفت کفش پشت در این اتاق ماند!
صحن حرم ، روضه ی رضوان، سلام! گنبد و گلدسته و ایوان،سلام! دختر تابنده تربن نورها خواهر خورشید خراسان، سلام! چشمه ی شیرین نمکزار قم شهد صفا، حضرت باران، سلام! روح و روان همه ریحانه ها رایحه ی تازه ی ریحان، سلام! ای که غبار قدم زایرت سرمه ی نور است به چشمان، سلام! ای تو برای همه ی دردها خوب ترین نسخه ی درمان، سلام! موج نجیبانه ی معصومیت حضرت معصومه ی دوران، سلام! _فروغی _مقدم
16.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸شعر خوانی:استاد شاهزیدی 🌸جشن میلاد امام رضا ع ما کهنه کتابیم،توشیرازه نبندی یا اوّلمان نیست یا آخرمان نیست 🆔️ @heyat_tu
بر چهره زمین این جای جوش های جوانی نیست این چاله چوله ها جای هزار موشک و بمب و گلوله است! از شخم گاوهای بنی اسراییل انگار خاک آبله مرغان گرفته است! ای کاش می وزید آن پرچم رشید از روی بام مسجد الاقصی می گفت جنگ پایان گرفته است!
از خون چقدر شاهد و مدرک درآورند شاید که خلق را کمی از شک درآورند! دیگر چقدر از دل آوار بمب ها کفش و کلاه و شال و عروسک دراورند؟ دیگر چقدر از تن گلهای سوخته سرب مذاب و تکه ی موشک درآورند؟ وقتش رسیده است که چشمانمان دمار از شیشه های دودی عینک درآورند! با داس ها بگو که لباس هراس را از پیکر مخوف مترسک درآورند دیگر بس است لاله خونین میان خاک از دشت ها بخواه که میخک درآورند!