نشان از بی نشان ها
شهید امام رضایی شهید رضا پورخسروانی هدیه به این شهید صلوات🌷 @beneshanHa
بسم الله
شهید #رضا_پورخسروانی
#گلزارشهدای_شیراز
قطعه یا فاطمه الزهرا
ردیف چهارم.
هروقت می خواستم مثال ادب شهدا را نسبت به پدر نقل کنم. خاطرات حاج عباس از رضا را
می گفتم. 🌷
سال ۴۲ بود. خواب دیدم در دشتی هستم که نظیرش را در بیداری ندیده بود.دیدیم اقایی نورانی که فهمیدم امام رضا(ع) است به من نزدیک شد و گفت چرا نگرانی. به زودی صاحب فرزندی می شی به اسم رضا...
همان زمان در بانک حسابی برای زیارت امام رضا باز کردم. چند وقت بعد رضا به دنیا امد. دو ساله بود که او را برای زیارت به مشهد بردم. وقتی نزدیک ضریح شدیم, دست در شبکه های ضریح انداخت و محکم به ان چسبید. هرچه کردم جدا نشد و زورم نرسید. صدای صلوات مردم بلند شد. یکی از خدام امد و رضا را جدا کرد. مردم به تبرک لباسش را تکه تکه کندند. وقتی به محل استراحت برگشتیم,دیدم روی کمرش جای پنج انگشت سبز رنگ است...
.
. 🌷 کنار سفره نشسته بودیم.رضا حرفی زد که من رنجیدم. دیدم رضا بلند شد و رفت تو اتاقش. دنبالش رفتم. دیدم داره نماز میخونه!
گفتم نماز بی موقع؟
گفت نماز عفو خواندن که چرا پدرم را رنجاندم!
.
. 🌷جبهه در اشپزخانه حضرت یونس خدمت می کردم.گاهی رضا برای دیدنم می امد. یک روز مرا با خودش برد خط. اول که بی دلیل مرتب دستم را می بوسید.
رضا مشغول کاری بود. رفتم سمت منبع اب تا اب بخورم. لیوان را که برداشتم. دیدم دوید و ان را از دستم در اورد.با خودم گفتم شاید لیوان الودست. دیدم همان را اب کرد و دستم داد. گفتم این چه کاری بود خودم می خوردم.گفت تا وقتی من ایستادم وظیفه منه که به دست شما اب بدم...
..
.
🌷همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟
گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
.
. 🌷بار اخری گفت بابا این بار که مشهد بودم از اقا امام رضا(ص) اجازه گرفتم.
گفتم اجازه چی؟
سرش را انداخت پایین. گفتم اجازه برا شهادت.
گفت اره...
گفتم وقتی اقا امام رضا(ص) به تو اجازه داده من چی کارم مانع تو بشم؟ برو به سلامت ....
رفت و شهید شد.
🌷🌸🌷
هدیه به شهید رضا پورخسروانی و مرحوم حاج عباس پورخسروانی صلوات,, ↘️
شهید رضا پورخسروانی
تولد:۱۳۴۳/۳/۱۷ شیراز
شهادت:۱۳۶۴/۱۱/۲۲ فاو
📚خاطرات بیشتر در کتاب مقیم کوی رضا
#بوی_شهید
#شهدا
#اخلاق
#تربیت_اسلامی
#امام_رضا(ع)💕
@beneshanHa
🌹یاامام رضا🌹
بسم الله
جاویدالاثر شهید #حبیب_روزیطلب
مزاریادبودشهید در:
#گلزارشهداشیراز
قطعه دوم خیبر.ردیف ۱۷
در اثر تصادف قطع نخاع و فلج شدم. حبیب ان سال ماه رمضان در #بیمارستان_نمازی معتکف شد و علاوه بر من از سایر بیماران قطع نخاعی پرستاری می کرد. پس از ترخیص هم کنارم بود. تا روزی که عازم جبهه بود. گفت:من به جبهه می روم, اگر شهید شدم, اولین چیزی که خدا از خدا می خواهم شفای توست…
مدتی بعد حس کردم انگشت پایم تکان می خورد. به پزشکم نشان دادم گفت: غیر ممکن است. اما به مرور بهبود پیدا کردم…
بعد ها دیدم ان روز که انگشت پایم تکان خورد روز شهادت حبیب بود…
منبع: از دیار حبیب
حبیب اقا ی نگاه....ماهم تو این زمونه بیمار شدیم.دلامون مریض شده....
ی نگاه.
سفارش ما را هم کنین
شمایی که عند ربهم یرزقون هستید.
#بوی_شهید
#پرستار
#پرستاری
#شهادت
#شهدا
#شرهانی
#خاطرات_شهدا
#شیراز
منبع پیج بوی شهید در اینستا
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
نشان از بی نشان ها
بسم الله
بیاد شهیدی که عاشق #حضرت_زهرا بود...
مربی نیروهای حزب الله لبنان...فرمانده عملیات نیروی دریایی سپاه پاسداران
شهید حاج عبدالله رودکی
#گلزارشهداشیراز
قطعه ۹ محمدرسول الله.ردیف اخر**
ردیف حاج منصورخادم صادق** 🌹
.
. 🌷... برای تشییع #شهید موزه به شیراز امده بودیم. تابوت را به سمت شاهزاده قاسم روی دست می بردند. حاج عبدالله خودش را کنارم کشید و گفت: هفته دیگه من را اینجور رو دست می برید!
گفتم: باشه!
رفتیم گلزار شهدا، بعد از تدفین با حاج عبدالله رفتیم سر مزار #مجید_سپاسی. کنار ابخوری کنار مجید نشست، دستش را روی اب خوری زد و گفت الفاتحه...
دست من را محکم فشار داد و گفت: هفته دیگه جای این ابخوری، کنار حاج مجید خاکم می کنید!
گفتم باشه، تو #شهید بشو!
عصر با هم به تهران برگشتیم، وقت خداحافظی باز گفت: قاسم هفته دیگه یادت نره!
چند روز بعد هم برای خداحافظی امد، گفت می خواهم برم #لبنان.
یه هفته از شهادت #شهید موزه می گذشت که یکی از بچه ها بهم زنگ زد گفت حاج عبداالله تو برازجان #شهید شد... سریع خودم را به حاج عبدالله رساندم. خانواده و سپاه می خواستند پیکرش را به تهران ببرند، نگذاشتم، گفتم وصیت کرد کنار مزار حاج مجید باشد... 🌸🌸
@booyeshahid110
#بچه_ننه_ها_گمنام_ترند
#بوی_شهید
#شهادت
#شهدا
#سپاه_پاسداران
#حزب_الله_لبنان
#نیروی_دریایی_سپاه
#شهدای_فارس
#خادم_روسیای_شهدا
#شیراز
یاعلی
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
نشان از بی نشان ها
بسم الله
تعدادی از پیامهای عاشقانه شهید محمدخانی به همسرش:
.
بار اول که دیدمت چنان بی مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت میشدم
.💞
تو مرجانی تو در جانی،تو مروارید غلتانی
اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی
.
پا به هستی چو نهادم همه هستی من
وقف دلبر شد و خود نقطه پرگار شدم
.
عَشَقَ:میگن عشق از مصدر عَشَق گرفته شده که به گیاهی میگن که وقتی دور چیزی میپیچه اونو توی خودش حل میکنه و با خودش یکی میکنه.پس هنوز نه عاشق شدم و نه بلدم عاشقی کنم،عشق بعد از وجد،عرف و احب آمده،ولی من توی کدومش گیرم؟
.
جنگ چیز خوبی نیست، مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری😍😍💞😍
.
شق القمری، معجزه ای، تکه ماه/ لاحول ولاقوت الابالله🌹
.
خندیدی و بر گونه تو چال افتاد/ از چاله درآمد دلم افتاد به چاه
.
عشق در قاموس من از نان شب واجب تر است
.
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست🌸
.
تو نیم دیگر من نیستی تو تمام منی
.
تنها این را میدانم که دوست داشتنت لحظه لحظه لحظه زندگی ام را میسازد و عشقت ذره ذره وجودم را
@beneshanHa
.
👈پیشنهاد مطالعه کتاب قصه دلبری
#بوی_شهید
#نامه_عاشقانه
#قصه_دلبری
#شهید_محمدخانی
#شهدای_مدافع_حرم
#همسران_شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_اصحاب_اخرالزمانی_سیدالشهدا
#وادی_مقدس_عشق
#عشق
#شیراز