🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: خدا به من ظلم كرده است؛ زیرا از من نپرسيد كه آيا میخواهى به دنيا بروى يا نه؟
🔍 پاسخ: انسان، نه پيش از تولّدش و نه پس از آن، حقّى به عهدهی آفرينندهی والايش ندارد؛ چون هيچ گاه از خودش چيزى نداشته و ندارد كه بخواهد آن را از خدا طلب كند؛ بلكه هر چه داشته و دارد، حتّى ارادهی خواستنش و خودِ خواستنش را خالقش به او عطا فرموده است؛ پس خداوند مهرْبان، نهتنها به او ظلم نكرده و حقّى را از وى سلب ننموده است، بلكه نعمتهاى بيكرانش را بدون هيچ منّت و قيمتى، به او ارزانى داشته است.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در جشن تولّد فرزند و نوهشان.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
✅ #چند_ویژگی، بخش 1
🖋 به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔸چهرهای زیبا و جذّاب و قامتی رسا داشتند.
🔸از حافظهای سطح بالا برخوردار بودند.
🔸آرام، استوار، فروتنانه و با متانت گام برمیداشتند.
🔸هیچ گاه برای بیان مقصود، دنبال جمله یا واژهای نمیگشتند.
🔸خیرخواه و دردآشنا بودند.
🔸بدون هیچ تکلّفی، با فرزندانشان و دیگران مینشستند و سخن میگفتند و به سخنان آنان با گشادهرویی و سعهی صدر، گوش میدادند.
🔸اهل مطالعه و پِژوهش بودند.
🔸منزلشان محفل انس بود و صفا و صمیمیّتشان هر صاحبدل و پاکاندیشی را جذب میکرد.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! از غیر خدا و شوهرت درخواست نکن.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 نگذار که یاد و نام پیامبران، اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ ، علما، شهدا و خوبان فراموش شود.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ و آقای حسن تقیپور که گاهی ایشان و خانوادهشان را به گلگشت کوه و صحرا میبرد.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: خدا به من ظلم كرده است؛ چون مرا براى هدفى آفريده است كه رسيدن به آن، زحمتى میطلبد كه كار هر كسى نيست.
🔍 پاسخ: هم عقل و هم قرآن كريم میفرمايند كه وظيفهی هر كسى به اندازهی توان او است؛ پس، پيش از آن كه خداوند حكيم وظيفهاى را به عهدهی انسان بگذارد، قدرت و توانش را به او عنايت میکند؛ اگرچه انجامدادنش سخت باشد؛ ولى ممكن است.
آرى؛ «هر كه بامش بيش، برفش بيشتر.»؛ يعنى: برخى از انسانها، همانند پيامبران و امامان ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ كه قدرت فوقالعادهاى (مانند درک وحى) دارند، طبيعتاً به وظايف بيشترى (همچون رسانيدن كلام الاهى به مردمان) مكلّف هستند.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹تا چه کند با رخ تو دود دل من
🌹آینه دانى که تاب آه ندارد!
📝 از: #حافظ.
#آزردن، #اذیت، #بلا، #ظلم
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
3.png
11.6K
🔴 #معرفی_آثارِ 📚 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
📗 نام کتاب: .اخلاق نیک در اسلام
📁 موضوع کلیدی: حدیث.
📂 موضوع تفصیلی: روایاتی دربارهی اخلاق نیک.
🖨 چاپ: قم، مؤسَّسهی اخلاق و ادب، نیمجیبی، ۱۶ ص.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #در_محضر_عالم
❓پرسش حاجآقا بِنیسی: آیا مىتوان دعاهایى را که سند ندارد، مانند دعای گنجالعرش و دعای معراج، چاپ و پخش کرد؟
🔍 پاسخ حضرت آیتالله سیّد محسن خرّازی ـ دامت برکاته الوافرة. ـ : اگر به معصوم، اِسناد قطعى داده نشود، عیبى ندارد. اگر به یکى از ایشان هم منسوب باشد، قطعى نباید گفت.
#دعا
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸جز خدايم هيچ كس يارى مباد
🔸غير او از من نگهدارى مباد
🔹من هميشه از خدا خواهم كمک
🔹غير او بر من کمکكارى مباد
🔸گر غمى دارم به دل، گويم به او
🔸غير او بر خلق، غمخوارى مباد
🔹من دلم را از ازل دادم به او
🔹غير يزدان هيچ دلدارى مباد
🔸او بداند کلّ اسرار مرا
🔸غير اويم صاحبْاسرارى مباد
🔹من اگر از روى غَفلت خفتهام
🔹غير او هشيار و بيدارى مباد
🔸من از او خواهم توان و تاب خويش
🔸غير او دانم كه قهّارى مباد
🔹من از او خواهم كه بخشايد مرا
🔹غير آن وهّاب، غفّارى مباد
🔸خواهم از او سَتر زشتیهاى خويش
🔸همچو او بر عيب، ستّارى مباد
🔹میكنم از او فروغ جانْ طلب
🔹غير نورش نورالأنوارى مباد
🔸بندهی او هستم و در بند او
🔸غير او مولا و سالارى مباد
🔹ذكر او قلب مرا شادان كند
🔹غير ذكرش هيچ تَذكارى مباد
🔸در دلِ بشكستهی من جاى او است
🔸بهر من جز دوست، جبّارى مباد
🔹اى «بِنيسى»! از گناهان، #توبه كن
🔹بهتر از اقرار، اظهارى مباد
📖 باغستان بنیسی (مجموعهاشعار چاپنشدهی ایشان).
#خدا، #ذکر
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 کفشهای خودت و دیگران را جفت کن.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 6:
🔸یکی دو ساعت از شب گذشت. من در این فکر بودم که چگونه از دست اینها فرار کنم و پیش مادرم بروم؛ چون میدانستم او هم دلش برای ما تنگ شده و خیلی ناراحت است.
🔸پدرم یکی دو بار پیش مادرم رفت و برگشت. هر وقت که میرفت و برمیگشت، ناراحتیاش بیشتر میشد. دیدم به خالهسارا میگفت: «برو شیرخدا را بخوابان؛ اگر او را نخوابانی، پیش مادرش میرود. او بچهی باهوش و حسّاسی است؛ همهچیز را میفهمد.»
🔸خالهسارا جایی برای من درست کرده و دست مرا گرفت تا به آنجا ببرد و بخواباند؛ ولی من به خالهسارا گفتم: من نمیخوابم؛ میخواهم پیش مادرم بروم. او مریض نیست. شما بیخود میگویید مریض است.»
🔸خالهسارا با هزار وعده و مژده، به من گفت: «خب؛ نخواب، دراز بکش، از آنجا نگاه کن. تو که پسر خوبی هستی، چرا مرا اذیّت میکنی؟» گفتم: خاله! کی من تو را اذیّت کردم؟ من فقط مادرم را میخواهم؛ میخواهم پیش مادرم بروم. باید هم بروم.» خالهسارا با کلمههای «فدایت بشوم» و «قربانت بروم، تو خیلی خوبی، بگیر بخواب»، لِحاف را بر روی من کشید، به خَیال این که من میخوابم، پا شده و به آشپزخانه رفت تا شامی برای پدرم درست کند.
🖇 گذشته و ادامهی زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 15 و 16.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: اين شعر از كيست؟:
خواهى كه شود دل تو چون آيينه
ده چيز برون كن ز درون سينه:
بخل و حسد و حرص و نفاق و غيبت
بغض و غضب و كبر و ريا و كينه
🔍 پاسخ: اين شعر از خاقانى شروانى است؛ ولى به این صورت:
خواهى كه شود دل تو چون آيينه
ده چيز بِرون كن از ميان سينه:
حرص و دَغَل و بخل و حرام و غيبت
بغض و حسد و كبر و ريا و كينه
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ و مرحوم پدرشان، عبد صالح، حاج اسماعیل آقا ـ رحمة الله تعالی علیه. ـ در کَنار مزار امامزادهی زادگاهشان (بنیس) در حدود سال 1373 ش.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
✅ #چند_ویژگی، بخش 2
🖋 به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔸در برابر دیگران فروتن بودند.
🔸مهرشان در دلهای دیگران نقش بسته بود.
🔸نسبت به تهذیب نفس و مسائل سیروسلوکی و اخلاقی ـ عرفانی خود و دیگران اهتمام داشتند و عمر شریفشان را وقف این مسؤولیّت الاهی کرده بودند و به تعبیر خودشان در شعرشان: «وقف مردم میشود اوقاف من / شعر باشد دوستان! سوغات من».
🔸حتّی در روزهای بیماریِ پایان عمرشان، جلسات معنوی و روحانی خود را تعطیل نکردند و با شور و اشتیاق، به تربیت دیگران ادامه دادند.
🔸سخنانشان در جلساتشان و در همهجا، بر پایهی شرح و تفسیر احادیث و ادعیهی اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ بود.
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود...
آه از این جور و تظلّم که در این دامگه است!
وای از آن عیش و تنعّم که در آن محفل بود!
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #پسرم! #قرآن را با دل پاک و بیدار بخوان.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
#قرائت_قرآن
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹ثوابت باشد اى داراى خرمن!
🌹اگر رحمى کنى بر خوشهچینى
📝 از: #حافظ.
#احسان، #انفاق، #خدمت، #شادکردن، #نیکوکاری
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #خوشترین_روز_حضرت_ابراهیم (سلام الله تعالی علیه و علی نبیّنا و اله)
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹۳۸ روز بود که آتش نمرود برافروخته شده بود و هر روز هیزم بر آن افزوده میشد!
🔹سرانجام، حضرت ابراهیم _ سلام الله تعالی علیه و علی نبیّنا و اله. _ را در مَنجَنیق (۱) گذاشتند و به وسط آتش انداختند.
🔹پروردگار جهان به آتش فرمود: «یا نارُ کونی بَردًا و سَلامًا عَلی اِبراهیمَ؛ ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش.»
🔹آن حضرت گریست! جبرئیل از ایشان پرسید: «چرا گریه میکنید؟» فرمود: «کاش هزاران بار مرا به آتش میانداختند و این ندا تکرار میشد! گریهی من برای این است که ندای حق، تمام شد!»
🔹در جهان فرشتگان، همهمه و غوغا شد و آنان عرض کردند: «خدایا! روی زمین، تنها یک نفر تو را یکتا میداند. آیا او در آتش بسوزد؟!» خدای حکیم فرمود: «آرام بگیرید! این کار رازی دارد. او ندای ما را میطلبید.»
🔹بعدها از حضرت ابراهیم _ سلام الله تعالی علیه و علی نبیّنا و اله. _ پرسیده شد: «خوشترین روز شما در زندگی، کدام روز بود؟» فرمود: «روزی که مرا به آتش نمرود انداختند و از حق، ندایی آمد که نام من در آن ندا بود.»
🔹خوشا به حال شما ای حضرت ابراهیم!؛ که در آزمون الاهی، سربلند شُدید و خداوند والا ـ تبارک و تعالی. ـ لباس خلیلاللّهی را بر شما پوشاند و به همهی جهانیان دستور داد که از شما پیروی کنند.
🔹آری، آری، چو دوست، آن باشد / نار نمرود، بوستان باشد (۲)
۱) وسیله ای که ابلیس ملعون برای انداختن آن حضرت به آتش درست کرد و سپس در جنگها برای پرتابکردن سنگ و گلولههای آتش به کار رفت.
۲) از: سنایی.
#عشق_خدا
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 #نکات_حدیثی (به گزینش و قلم حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی) دربارهی #اَجَل (مدّت معیّن زندگی):
☀️۱. بدان که هر چیزى (مانند ظرف) عمرى دارد.
☀️۲. بدان که اَجَل (مدّت زندگی که در نزد خدا معیّن است) سپر محکمى نسبت به #مرگ است؛ پس، کسى کشته نمیشود، مگر این که اگر در خانهاش هم بود، با پاى خودش به سوى قتلگاهش میرفت و کشتهشدن ناگهانى معنا ندارد و جز مرگ حتمى اتّفاق نمیافتد؛ پس نباید از چیزى ترسید.
☀️۳. بدان که دست کم، دو فرشتهی نگهبان دارى و آنان نمیگذارند که بلایى بر سرت بیاید (مثلاً: در چاه بیفتى یا دیوار بر سرت آوار شود یا خوراک درنده شوى یا جانورى به تو گزند برساند و یا از کوه سقوط کنى)؛ امّا هنگامى که تقدیرت فرابرسد، تو را با آن، تنها میگذارند.
☀️۴. با #احسان (نیکى و بخشش) و #صدقه، بر عمرت بیفزا و با #گناه از عمرت نکاه.
#بلا، #ترس، #عمر، #فرشته، #مرگ_ناگهانی
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 7:
🔸پدرم که خیلی حالش گرفته شده بود، روی یک تشک کوچکی نشسته و به دریای فکر فرورفته بود؛ در حقیقت نمیدانست چه بکند و چه چارهای بیندیشد، چگونه و با کدام پول، مادرم را به شهر ببرد و معالجه کند.
🔸در این هنگام درِ حیاطمان زده شد. پدرم بلافاصله گفت: «سارا! برو در را باز کن.» خالهسارا در را باز کرد. دیدم باباحسن و باباعلی و داییکاظم و عمومهدی، به خانه آمدند و به تناسب سن در کَنار هم نشستند. باباعلی پدر مادرم و داییکاظم برادر مادرم بود و عمومهدی هم که معلوم است، عموی من و برادر پدرم بود.
🔸پدرم به خالهسارا گفت: «چای بیاور.» باباحسن گفت: «ما برای چایخوردن نیامدیم؛ آمدهایم ببینیم با مریضمان چه بکنیم و چه خاکی به سرمان بریزیم.» پدرم گفت: «بهتر است کمی آرامتر صحبت کنیم؛ مثل این که شیرخدا بیدار است و به حرفهای ما گوش میکند.»
🔸یکی از آنها گفت: «خوب شد بچهها را از مادرشان جدا کردید؛ این طفلکها هم از آن مرض لعنتی میگرفتند و آن وقت، همگی میمردند.»
🔸من که صدای آنها را بهخوبی میشنیدم، به فکر فرورفتم که اینها چه میگویند! مگر مردن به این آسانی است؟! مگر این چه مریضیای است که وقتی آدم گرفت، باید بمیرد؟! پس الان مادر بیچارهام که از آن مرض گرفته، در چه حالی است: داد میکشد؟ گریه میکند؟ می خواهد بمیرد و ما را یتیم بگذارد؟
🖇 گذشته و ادامهی زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 16 و 17.
🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی:
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: هنگام نزدیکشدن به شب قدر و مدّتى پس از آن، بیشتر اعمال دينى خود را بهموقع و بهخوبى انجام میدهم؛ به گونهاى كه روشنايى خاصّى را در دلم احساس میكنم؛ حتّى برخى از اعمال مستحب را هم انجام میدهم؛ ولى پس از آن يكى دو ماه، کمكم حتّى نمازم آن روشنايى سابق را ندارد و از توجّه مطلقم به خدا بهشدّت كاسته میشود. براى اين كه هميشه به وظايف دينیام عمل كنم و قلبم روشن باشد، چه كنم؟
🔍 پاسخ: #خودسازى 2 مرحله دارد:
1. تصميم جدّى گرفتن براى حرَكت دائم به سوى مبدأ آفرینش ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ ؛
2. انجامدادن اعمالى كه خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ از انسان طلبيده است.
براى موفّقشدن در اين 2 مرحله، به نكات ذيل بايد توجّه كرد:
الف. #خودشناسى؛ يعنى: شناختن استعدادها و توانمندیهاى خود؛
ب. برنامهريزى دقيق از این راهها:
1⃣ واقعگرايى؛ يعنى: هر كسى بايد با توجّه به قدرتهاى روحى و جسمى و شرايط و موقعيّت خودش برنامهريزى كند تا هميشه بانَشاط باشد و احساس سختى نكند؛
2⃣ جذّابيّت؛ مثلاً: به جاى اين كه شخص هر روز يک جزء قرآن بخواند، يک صفحه بخواند؛ امّا با حال و توجّه كامل و ژرفانديشى در معانى آن؛
3⃣ تدريج؛ از حدّاقل آغاز كند؛ امّا در انديشهی افزونسازى تدريجى باشد؛ مثلاً: اگر خواندن همهی نماز شب، براى او سخت است، فقط يک رَكعت وتر را بخواند؛ پس از يكى دو هفته، دو رَكعت شفع را هم اضافه كند و كمكم همهی آن را بهجا آورد.
4⃣ رعايت مراتب حال؛ ابتدا واجبات را انجام دهد و گناهان را ترک كند و كمكم به انجامدادن مستحبّات و ترک مكروهات بپردازد.
5⃣ كمکخواستن از خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ و توسّل به 14 معصوم ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ در اين راه مقدّس؛
6⃣ اسوهگزينى از انبيا و اهل بيت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ و نيز عرفا، علما و خوبان الاهى؛
7⃣ #مشارطه؛ يعنى: در آغاز هر روز، با خود شرط كند و تصميم بگيرد كه آن روز، كارى بر خِلاف فرمودههاى خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ انجام ندهد؛
8⃣ #مراقبه؛ در تمام روز مواظب خود باشد تا مبادا به شرطش عمل نكند و شيطان او را به بيراهه بكشاند و هر گاه فكر عمل نادرستى به ذهنش خطور كرد، با خود بگويد كه من پيمان بستهام كه كار خِلاف انجام ندهم؛
9⃣ #محاسبه؛ هر روز به حساب و كتاب نفْس خود بپردازد كه آيا به شرطش وفا كرده است يا نه. اگر وفا كرده بود، خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ را برای اين توفيقدادنش شكر كند و اگر نكرده بود، از او عذرخواهى كند و بِنا بگذارد كه فرداى آن روز، مردانه به شرطش عمل كند.
🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir