بغض قلم
📒 یادداشتی درباره کتاب 🌸خانم فردا کوچ است. ✍ به قلم خانم مریم محمدی
«خانم! فردا کوچ است»
اگر دستِ سرنوشت، زندگیام را جور دیگری مینوشت. اگر صد و اندی سال قبل، پا به این دنیا میگذاشتم، اگر در عهد سلطان صاحب قران، دختری جوان و دم بخت بودم، شاید من نیز مانند «سکینه سلطان خانم اصفهانی»، آرزویم رسیدن به حرمسرای دربار بود و منصب حرم اعلیحضرت شاهنشاه قدر قدرت ملک ایران.
شاید آنوقت با تمام وجود درک میکردم که چرا سکینه سلطان خانم، در تمام طول سفر به عتبات عالیات و مکهٔ مکرمه، یعنی بعد از ترور ناصرالدین شاه به دست رضای کرمانی و ازدواج مجددش با شخص صاحب منصب و بانفوذی به نام جناب معتصم الملک، باز هم منزل به منزل از جنت مکان خلد آشیان، شاهنشاه شهید یاد میکند و به قول خودش، به طوری گریه میکند که نزدیک است روح از تنش پرواز کند و مدام برای شاه فقید، نور و رحمت میفرستد و دعا میکند که به واسطهٔ این زیارت، از او راضی باشد و در مقابل، هر بار هزار مرتبه رضای کرمانی را لعنت میفرستد که روزگارشان را سیاه کرده و شادی را در زندگی آنها به باد داده است.
شاید آن وقت میفهمیدم که سکینه سلطان که زنی جوان و شوخ طبع و دارای قوهٔ تخیل بوده، چرا بعد از شاه شهید، به قول خودش، «از عنایت و مرحمت شاهنشاه عالم پناه، اعلیحضرت قدر قدرت شهریاری ظل اللهی مظفرالدین شاه، ملقب به لقب وقار الدوله گردیده و به این عنایت شاهانه سرافراز شده.»
و از چه توان مالی و جایگاهی برخوردار بوده که در سنهٔ هزار و سیصد و هفده هجری، به مکهٔ معظمه مشرف گردیده و دارای چه سواد و ذوق سرشاری بوده که باز هم به قول خودش، در این سفر، مختصر روزنامهای را قلمی نموده و مینویسد:
«اگر خدا قبول کند، انشاءالله زحمت نوشتن این مطلب را کشیدم و زحمت خواندن به خوانندهٔ این کتابچه دادم. برای اینکه هرکس بخواهد برود، تکلیف خودش را بداند و به سلامتی بروند.»
سفرنامهای که توصیفاتش گاه تکراری و خسته کننده است و همین امر، قرائتش را کمی دشوار میکند و گاه چنان دلنشین و شیرین است که آدم دلش یک چنین سفری هوس میکند که بنشیند توی کجاوه و از قبلهٔ تهران و حرم حضرت عبدالعظیم، راهی قم شود و شهر به شهر از منزلگاههای مختلف عبور کند تا به کاظمین و نجف و کربلا و سامره برسد و از آنجا رهسپار مکه گردد.
حال که این کتابچه را خواندم، بسیار میل دارم که مریم سلطان خانم محمدی تهرانی ملقب به مَرمَرالدوله باشم. کسی بیاید و بلیطی به دست مبارکم بدهد و بگوید: «خانم! فردا کوچ است.»
و من اسباب و اثاث جمع کنم و از حضرت پدر (حفظ الله) اذن مرخصی به عتبات عالیاتِ عرش درجات بگیرم. سپس عزم زیارت کرده و به محض گفتن گنبدنما، فی الفور، صفحهی اینستاگرامم را بگشایم و یک استوری قلمی بنمایم که:
«چه عرض کنم که چه دیدم.
دو ماه بگویم، بلکه دروغ گفتهام.
دو قندیل نور بگویم، نمیدانم چه گفتهام.
خدا قسمت همه بکند خودشان بیایند، مشرف شوند، ببینند چه میبینند.»
و به محض رسیدن به کعبهٔ مقصود و مشرف شدن به زیارت آستانهٔ مبارک مظلوم کربلا، باز یک استوری دیگر قلمی نمایم که:
«دیگر این مدت به آستان بوسی مشغولم، استوری نمینویسم. میخواهم همهی خیالم جمع زیارت باشد.»
و چندی بعد که به سلامتی، به خانهٔ خودمان رسیدیم، سلسله جبال استوریهایم را ختم نمایم و بگویم:
«خدا به حق خون به ناحق ریختهٔ امام حسین (علیه السلام)، این آرزو را به دل من نگذارد. یک دفعهٔ دیگر مرا به کربلا برساند و از گناه پاکم کند و در همان زمین پاک، خاکم کند.»
به تاریخ یوم الاحد فی دویم شهر ذی الحجه سنهء ۱۴۰۳.
✍🏻مریم سلطان خانم محمدی (مَرمَرالدوله)*
#مریم_محمدی
#عهدِعشق
#کتاب_هفته
#خانم_فردا_کوچ_است
#ریویونویسی
#مرورنویسی
#ریویو_ترویجی
@ahdeheshgh
🆔 @bibliophil
03.Ale.imran.143-144.mp3
3.09M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۱۴۳ و ۱۴۴ | سوره آلعمران | وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ۱۴۳
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ ۱۴۴
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۹min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
رسولالله(صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: خداوند در حدیثی قدسی فرمود:(اگر همه مردم بر ولایت علی(عليهالسلام) اجتماع میکردند، آتش را نمیآفریدم).
📒 کتاب احادیث قدسی/ شیخ حر عاملی/ ص ۴۰۷
#غدیرخم
#چهارده_روز_تا_عید_غدیر_خم
🆔 @bibliophil
Alireza Ghorbani - Mara Bebakhsh.mp3
11.33M
تویی تمام ماجرا
که رفتهای ولی مرا
به حال خود نمیگذاری
صدای قلب من چرا
غم ت نمیکشد مرا
چرا هنوز ادامه داری؟!
🎧 #مرا_ببخش✨
🎙 #علیرضا_قربانی✨
🆔 @bibliophil
📒 فراخوان نخستین جشنواره اتقان
داستاننویسی با هدف ترویج فرهنگکار
🆔 @bibliophil
به خیالم که سال قبل بود که کتاب صوتی (رونی یک پیانو قورت داده) را گوش کردم. امسال که خبر رونمایی از کتاب (تو خواب میکائیل هستی) را شنیدم با تجربهای که از رونی داشتم میدانستم که با شخصیتی نوجوان، عاشق موسیقی توی داستان طرفم که نت عطرها را با دقت زیاد تجزیه و تحلیل میکند. اما اینبار به جای مدل دخترانه رونی سراغ همین مدل شخصیت در میکائیل میرویم.
میکائیل مثل بیشتر نوجوانها از اینکه برای بزرگترها مهم نیست و دغدغههایش بچهگانه فرض میشود، ناراحت است.
میکائیل درگیر یک رابطه احساسی شده و سعی دارد مثل پدر و مادر و داییاش که دنبال علاقه خودشان نرفتند، نباشد.
کتاب خط داستانی خوب و نثر پخته و قوی دارد. کشمشهایش کم است و خیلی هیجان ندارد و به مضمون عشق دوره نوجوانی تا حدودی پرداخته است.
اصلا چرا از خود کتاب ننویسم:(من میکائیلم و پانزده سال دارم. میخواهم از خاصترین، سختترین و تعیین کنندهترین روز زندگیام برای شما بگویم. از روزی که تا آستانه بهشت رفتم. بیایید با پدر سهلانگار، مادر لجباز و دایی چاقم که عاشق زبان مردگان است آشنا شوید و ببینید چطور صمیمیترین دوستم از من اخاذی میکند. بعد در حالی که به بهترین قطعات موسیقی کلاسیک دنیا گوش میدهید، بروید سراغ گوی شیشهای جادویی کامی سامورائی، پیرمرد ساعت شکسته، استاد بیدکی و پروانهاش، سرآشپز مارکو و سردار همیشه فاتح ایرانی.
حالا ببینم باز هم میتوانید به ما پانزده سالهها اهمیت ندهید؟)
راستی این کتاب ۱۷۲ صفحهای به قلم آقای تیمور آقا محمدی نوشته شده که نویسنده توانمندی است.
#مرورنویسی
#نوجوان
#رمان_نوجوان
🆔 @bibliophil
هدایت شده از KHAMENEI.IR
۱۴۰۳۰۳۱۴_نمودار_درختی_سخنرانی_رهبر_انقلاب_در_مراسم_سی_و_پنجمین_سالگرد.pdf
1.66M
📈 #نقشه_راه | نمودار درختی بیانات در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله). ۱۴۰۳/۳/۱۴
💻 Farsi.Khamenei.ir