eitaa logo
بغض قلم
715 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
434 ویدیو
43 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر @Adminn_behesht ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
چند روز اول می‌ترسیدم. ترسم به خاطر از دست دادن جان نبود. از لخت شدن توی خیابان می‌ترسیدم. امروز همه‌ی ترس‌هایم رنگ نور گرفت. توی یکی از مغازه‌های فردیس کار داشتم. نیم‌ساعت باید منتظر می‌ماندم تا کارم انجام شود. مردی از بیرون مغازه گفت: سلام عبدالله چه طوری؟ مردی که عبدالله صدایش زده بودند، سلامی کرد و خندید: (شما اینجا نشستی این طوری سلام کرد.) همین سلام عبدالله یخ گفتگوی ما را آب کرد. حرف رسید به اتفاق‌‌های این چند روز. عبدالله دست روی قلب‌ش گذاشت و گفت: من این پیرمرد را(رهبر) خیلی دوست دارم. با همه‌ی تصورات توئیتری ام در این چند روز، پرسیدم چرا؟ گفت: (خیلی شجاعه، یه تنه یه آمریکا ذلیل کرده. ما اهل خراسان هستیم. اونجا به افغانستان خیلی نزدیکه، من معنی جنگ و ناامنی رو تو این افغانستانی‌ها دیدم.) فلز توی دست‌ش را جوش می‌داد. گاهی آتش را خاموش می‌کرد و حرف را ادامه می‌داد. از چهارتا بچه‌ی قد و نیم قدش گفت و آرزوهای پدرانه‌ای که داشت. نیم ساعت کلاس جریان شناسی سیاسی، پای درس عبدالله زود تمام شد. فلز را توی آب انداخت. صدای جز بلند شد. فلز را لای پارچه گذاشت. خشک کرد و دستم داد. کارت را سمت دخل گرفتم. چندتا عدد روی ماشین حساب جابه جا کرد. (۷۰ تومن تخفیف برای چادری که سرت کردی.) گفتم:نمی‌خوام ضرر کنید. خندید، کارت را کشید و با کاغذ رسید دستم داد. (مطمئنم برکتش میاد تو زندگیم.) 🆔 @bibliophil