آقا ! روغن عادی دارید ؟
چند روزی هوا سرد بود و دل و دماغ خرید کردن نداشتم. امروز بالاخره از کنار بخاری گرم، دلم رو به دریا زدم و برای خرید مایحتاج یه هفته از خونه خارج شدم. از وقتی #کرونا اومده هفتگی خرید می کنم . کنار خیابون پسرک دست فروش آجیل شب یلدا می فروخت ، از روی کنجکاوی پرسیدم آجیل چند ؟ آخه آجیل نمی خواستم ، فقط یکم کنجکاو بودم، تو دل تون نگید فضول ، کنجکاو بودم .
پسر خیلی راحت گفت : ۲۵۰ ت . نه این طوری که ۲۰۰ و پنجاه ت ، نه، با لب غنچه شده ۲۵۰ تومن. ناقابل رو من میگم ، هنوز حس کنجکاوی من اغنا نشده بود، بلکه تعجب هم بهش اضافه شد، دوباره پرسیدم با این قیمت کسی هم خرید می کنه ؟ گفت : آره ، ولی ۲۰۰ گرم ، ۳۰۰ گرم .....یاد سادگی قدیم، بوی گندم برشته های شب یلدای بچگی بخیر ، در دلم به روح دوستانی که قدرت خریدمون رو انقدر پایین آوردند، ......فرستادم و وارد سوپر مارکت شدم.
قفسه روغن هنوز مثل هفته های قبل خالی بود، فقط چند تا روغن ذرت و کنجد خودنمایی می کرد ، به فروشنده گفتم : آقا روغن عادی دارید ؟ منظورم معمولی بود ، نمی دونم چرا گفتم عادی .
فروشنده خندید و گفت : خانم ! چی عادی مونده تو مملکت که روغن عادی بمونه !!! فقط همین غیر عادی ها داریم . باز خندید .
دیدم واقعا راست میگه ، هیچ چیزی دیگه عادی نیست، حتی حالا که دارم این متن رو می نویسم ، احساس می کنم متن منم عادی نیست. هیچ چیز عادی نیست ولی بازم می خندیم ! جالبه ! آخه ما هم عادی نیستیم ، چرا باور مون نمیشه وقتی خورشید پشت ابر مونده ، هیچ چیزی عادی نیست !!!!
تو این اوضاع باید باور کنیم گشایش همه چیز در دعا برای ظهور نجات بخش عالمه، دعا برا اومدن آقای که وقتی بیاد مردم برای دادن صدقه دنبال فقیر می گردند!!!!!
کاش بخوایم که فال یلدا ی همه مون بیاد .....
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
البته این فال برا وقتی خوبه که ما غم بخوریم بعد حافظ دل داری مون بده ، غم مخور ، وقتی غم نمی خوریم این فال هم عادی نیست .
+ عکس از اینترنت
#یلدا #آجیل #گندم_برشته #یوسف #حافظ #فال #عادی
@bibliophil
📒 از کنار تنور تا تبلور نور
امروز روز بزرگداشت جناب حافظ بود.
او که قرآن ز بر بخواند، با چهارده روایت.
و این همه شهد و شکری که از سخنش
میریزد، اجر صبریست که در راه رسیدن به مقصد کرده.
جایی شنیده بودم حافظ توانایی گفتن حتی یک بیت شعر هم نداشته و شاگرد نانوایی بود اما ساعتهای فراقت به تحصیل میپرداخته و مستمر و با پشتکار تلاش میکرد.
چهل شب توسل میکنه در مقبره بزرگی به اسم باباکوهی در شیراز و دوش وقت سحر از غصه نجاتش میدن.
هنرمند واسطه فیض الهی
باید از سرچشمه بگیره و به خلق برسانه.
آینه دلش هرچقدر صافتر باشه، اثرهنری او که جلوه ذات الهی زلالتر خواهد بود.
اگه هنرمند خدایی باشه
خدا هم هنرش بعد قرنها
کنار کتاب خودش ماندگار میکنه.
کدوم خونه است که دیوان حافظ نداره؟!
و حافظ حکیم، اهل سحر اهل توسل و قرآن و دعاست که خودش میگه:
هر گنج سعادت که خداداد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
#حافظ
#هنرمند_خدایی
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
بله فال حافظ گذاشته
گفتم به نیت شما بگیرم
جناب حافظ گفتند؛
هوای بچههای بغضقلم داشته باش!
شرط انصاف نباشد که بچهها
رو برا نویسنده شدن کمک نکنی!
آخه جناب لسانالغیب بنده خودم اول راه هستم ولی سعی میکنم به تفرج گذری بر لب دریا بکنم، دعوا نکن!
#بغض_قلم
#حافظ
🆔 @bibliophil
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
#امام_زمان
#حافظ
🆔 @bibliophil
امشب شبِ زیارتی امام حسینه
و فردا بزرگداشتِ جناب حافظ!
دورِ هم یه چی بخونیم که با یه تیر هم قصه خونده باشیم، هم روضه، هم حافظ؟
#شب_جمعه
#حافظ
#مرید_پیرمغانم
🆔 @bibliophil
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
#امام_زمان
#حافظ
#حافظ_حافظه_ما
🆔 @bibliophil
📒 از کنار تنور تا تبلور نور
امروز روز بزرگداشت جناب حافظ است.
او که قرآن ز بر بخواند، با چهارده روایت.
و این همه شهد و شکری که از سخنش
میریزد، اجر صبریست که در راه رسیدن به مقصد کرده است.
حافظ توانایی گفتن حتی یک بیت شعر را هم نداشته و شاگرد نانوایی بود اما ساعتهای فراقت به تحصیل میپرداخته و مستمر و با پشتکار تلاش میکرد.
چهل شب توسل میکند در مقبره بزرگی به اسم باباکوهی در شیراز و دوش وقت سحر از غصه نجاتش میدهند.
هنرمند واسطه فیض الهی است و
باید از سرچشمه بگیرد و به خلق برساند.
آینه دلش هرچقدر صافتر باشد، اثرهنری او که جلوه ذات الهی است، زلالتر خواهد بود.
اگه هنرمند خدایی باشد
خدا هم هنرش را بعد قرنها
کنار کتاب خودش ماندگار میکند.
کدام خانه است که دیوان حافظ ندارد؟!
و حافظ حکیم، اهل سحر اهل توسل و قرآن و دعاست که خودش میگوید:
هر گنج سعادت که خداداد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
#حافظ
#هنرمند_خدایی
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
دیروز خواهرزادهام موقع بازی پردهی اتاق خواب رو از جا در آورد. شب یلدا نوبتی برا همه فال گرفتیم، حافظ هم کفرش از این همه شیطونی بچهها دراومد و فال خواهرزادهام این شد:
ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه؟ 😂
مست از خانه برون تاختهای یعنی چه؟
غش کردیم از خنده 😂
#یلدا
#حافظ
#طنز
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils