امروز خواهرجان زنگ زد که چه نشستی بپر برو کالابرگ زدن نفری ۲۲۰ تومان. چند روزی بود صف مردم دم سوپرمارکتها را دیده بودم و پیش خودم میگفتم ولش کن کی صف میایستد.
یعنی در قرن حاضر هنوز هم ما باید مثل بچگیها صف بایستیم برای چهارتا دانه جنس.
چندتا مغازه رفتم گفتند طرح کالابرگ قطع است یا اینکه این طرح انقدر دردسر دارد که خودشان دوست داشتند قطع باشد.
از جمعیت پنج شش نفری جلوی یک مغازه سوپرمارکتی معلوم بود که کالابرگ اینجا قطع نیست.
گول پنج نفر جلوی در را خوردم و صف ایستادم. این طرح کالابرگ طرح خوبی است. سه ماه، ۲۲۰ تومن به ازای هر فرد برای خرید کالاهای اساسی. ولی بعد گذشتن از هفتخان رستم.
اول باید با گوشی سرپرست خانواده
کد #۱۴۶۳*۵۰۰* را بگیری
عدد ۲ را بزنی
کدملی سرپرست را بزنی
ببینی کالابرگ به شما دادند یا نه.
بیچاره بعضی پیرمردها و پیرزنها بعد کلی صف ایستادن چون این مرحله را نرفته بودند تازه میفهمیدند اصلا کالابرگ ندارند.
دلم میخواست درد و بلای این سالخورده بخورد توی سر مسئول بیفکر.
بعد یک ساعت توی صف ایستادن و یخ زدن
نوبتم شد و کدها را که وارد کردم رمزی آمد که هر دو دقیقه یکبار باید این رمز را میگرفتی. بماند که بعضی سرپرستهای خانوار اصلا گوشی نداشتند. یا سیمکارت به نام خودشان نبود.
دو دقیقهای کلی جنس ریختم روی پیشخان سوپرمارکت و پسرفروشنده رکورد زودترین خرید با گرفتن یکبار کد را به اسمم زد.
خوب آقای دولت تو قرار بود به ما کالابرگ بدهی خوب این هفتخوانی که چیدی نمیشد کمتر باشد؟! مثلا حداقل ۶ خان.
البته کالابرگ را میشود از فروشگاههای بزرگ هم خرید با این تفاوت که مثلا آنجا یکمیلیون که خرید کردی ۶۰۰ تومان خودت میپردازی و ۴۰۰ تومان از کالابرگ کم میشود.
من که دفعه بعد به جای صف ایستادن این روش را امتحان میکنم. یک بسته گوشت میگیرم راحت. اصلا هم دیگر جواب تلفن خواهر جان را نمیدهم.
آرامش دو گیتی
تفسیر این دو حرف است
با خواهرجان قطع رابطه
بیخیال کالابرگ
#روز_نوشت
#کالابرگ
🆔 @bibliophil