eitaa logo
بغض قلم
642 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
317 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ احمد وصیت نامه رو تو جیبش گذاشت و گفت اینو میدم به تعداد همه تون چاپ کنند همه داشته باشید. حبیب جان ! این شما ، این محله. حاج یاسر ! شما و بچه های پایین هم حواستون به اونجا باشه . هر کمکی خواستید، من پیرمرد هم هستم . رو منم حساب کنید . داره برف میاد کم کم برید خونه هاتون. خدا اجرتون بده. بچه ها به همراه شیخ احمد رفتند. همه رفتند . فقط هاشم ، من ، حبیب و حسین موندیم. حسین کنار حبیب رفت و گفت: دستت رو بده پسر ! من تا آخرش هستم. هاشم جلوی حبیب کنار قبر سید نشست و گفت : من موندم سید چرا وسط این همه جمع تو رو انتخاب کرد ؟ حبیب دونه های برف رو از روی قاب عکس سید پاک کرد . حبیب تا لبخند سید رو دید لبخند زد . یا علی گفت و بلند شد. پایان
میشه عاشق این پیامبر نشد ؟
میشه عاشق این پیامبر نشد ؟
میشه عاشق این پیامبر نشد ؟
میشه عاشق این پیامبر نشد ؟
میشه عاشق این پیامبر نشد ؟
سلام نیمه شب من ! سلام عابر تنها ! سلام حضرت باران! و شب به نیمه رسیده دوباره جمعه آمده اینجا و این غروب نشسته بر روی چهره ی دریا و مردمان همه خوابند به روی ناز بالش دنیا که فصل سرد زمین یک طلوع می خواهد طلوعی از پس هر ابر از پس یک نور طلوعی از دل هر خاک از جوانه ای پر شور سلام نیمه شب من سلام حقیقت هر صبح کجا به انتظار منی باز ؟ کدام خیمه ی تنها! منم جوانه این خاک و تو که آب حیاتی ببار بر دل مرده در این سیاهی شب ها سلام حضرت باران ! سلام عابر تنها! سلام نیمه شب من! ببار .. @bibliophil
وقتی کتاب پشت پرچم قرمز می نوشتم ، آرزوم بود چاپش کنم، اما برا چاپ کردن ش تلاش نکردم ، گفتم اگه امام حسین بخواد خودش چاپ می کنه ، وظیفه من نوشتن بود. تا بعد هشت سال .... روز شهادت حضرت رقیه مجوز گرفت . روز اربعین چاپ شد . روز ولادت امام عسکری رسید دستم. روز وفات حضرت معصومه رسید دست بچه ها بعد روضه سقا .... اربعین ۱۴۰۱ به‌خاطرش دعوت شدم به تکیه کتاب و یکی از بهترین اتفاق‌های زندگی حرفه‌ایم رقم خورد. و آذر ۱۴۰۲ میهمان شدم به جمع روایت‌گران اربعین و.... این راه ادامه دارد. همه‌ی این روزها به ظاهر اتفاقی بود، اما یادداشت ناشر رو که خوندم باورم شد که تا امام حسین نخواد نمیشه. آقا میشه به قلم من توان بدی فقط از شما بنویسه. این خانواده مدیون کسی نمی‌مانند.
خدا هم می سوزه ؟ مشغول شستن ظرف های شام بودم که محمد وارد آشپزخانه شد. پنج ساله بود. پسری شیطان، حاضر جواب اما شیرین و دوست داشتنی. پیچ اجاق گاز را بازکرد. بوی تند گاز کل آشپزخانه را گرفت. جلوی اجاق گاز رفتم و با خنده گفتم: محمد کار خطرناکی کردی! گفت: خیالت راحت باشه. گفتم : من خیالم راحته اما می دونی اگه گاز رو باز کنی چی میشه؟ ممکن کل خونه آتیش بگیره. وسایل مون بسوزه، پول هامون بسوزه، دیگه نتونیم خوراکی بخریم. محمد با خنده و بازیگوشی همیشگی گفت: خاله خدا هم می سوزه؟ @bibliophil
آقا ! روغن عادی دارید ؟ چند روزی هوا سرد بود و دل و دماغ خرید کردن نداشتم. امروز بالاخره از کنار بخاری گرم، دلم رو به دریا زدم و برای خرید مایحتاج یه هفته از خونه خارج شدم. از وقتی اومده هفتگی خرید می کنم . کنار خیابون پسرک دست فروش آجیل شب یلدا می فروخت ، از روی کنجکاوی پرسیدم آجیل چند ؟ آخه آجیل نمی خواستم ، فقط یکم کنجکاو بودم، تو دل تون نگید فضول ، کنجکاو بودم . پسر خیلی راحت گفت : ۲۵۰ ت . نه این طوری که ۲۰۰ و پنجاه ت ، نه، با لب غنچه شده ۲۵۰ تومن. ناقابل رو من میگم ، هنوز حس کنجکاوی من اغنا نشده بود، بلکه تعجب هم بهش اضافه شد، دوباره پرسیدم با این قیمت کسی هم خرید می کنه ؟ گفت : آره ، ولی ۲۰۰ گرم ، ۳۰۰ گرم .....یاد سادگی قدیم، بوی گندم برشته های شب یلدای بچگی بخیر ، در دلم به روح دوستانی که قدرت خریدمون رو انقدر پایین آوردند، ......فرستادم و وارد سوپر مارکت شدم. قفسه روغن هنوز مثل هفته های قبل خالی بود، فقط چند تا روغن ذرت و کنجد خودنمایی می کرد ، به فروشنده گفتم : آقا روغن عادی دارید ؟ منظورم معمولی بود ، نمی دونم چرا گفتم عادی . فروشنده خندید و گفت : خانم ! چی عادی مونده تو مملکت که روغن عادی بمونه !!! فقط همین غیر عادی ها داریم . باز خندید . دیدم واقعا راست میگه ، هیچ چیزی دیگه عادی نیست، حتی حالا که دارم این متن رو می نویسم ، احساس می کنم متن منم عادی نیست. هیچ چیز عادی نیست ولی بازم می خندیم ! جالبه ! آخه ما هم عادی نیستیم ، چرا باور مون نمیشه وقتی خورشید پشت ابر مونده ، هیچ چیزی عادی نیست !!!! تو این اوضاع باید باور کنیم گشایش همه چیز در دعا برای ظهور نجات بخش عالمه، دعا برا اومدن آقای که وقتی بیاد مردم برای دادن صدقه دنبال فقیر می گردند!!!!! کاش بخوایم که فال یلدا ی همه مون بیاد ..... یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور البته این فال برا وقتی خوبه که ما غم بخوریم بعد حافظ دل داری مون بده ، غم مخور ، وقتی غم نمی خوریم این فال هم عادی نیست . + عکس از اینترنت @bibliophil