ای آفتابِ رویِ تو! روشنگرِ وجود!
در محضرِ تو! جملهی ذرّات در سجود!
#نورِ تو روشناییِ ظلماتِ عمق بود!
روزی که هیچ جلوهٔ شمس و قمر نبود
#امام_مهدی عج
#صاحب_الزمان عج
https://eitaa.com/bineshaneha
“بيا قائم به او باشيم”
ندایی بود در جانها: بیا قائم به او باشیم!
پیامی طبقِ وجدانها: بیا قائم به او باشیم!
درونِ نورِ بیتُ الله، #بیا چون نور، پیوسته
بگو با کلِّ انسانها: بیا قائم به او باشیم!
در این خانه! من و ما را نبین و غرقِ صاحب باش!
رها از نام و عنوانها! بیا قائم به او باشیم!
مرامِ مادریهایش محبّتهای پنهانی است!
برای فهمِ پنهانها! بیا قائم به او باشیم!
به درمانها! همه دیدیم که نورِ او شفا میداد!
چو آن دورانِ درمانها! بیا قائم به او باشیم!
قلوبِ ما به نورِ او! چشیده طعمِ ایمان را!
به یادِ نورِ ایمانها! بیا قائم به او باشیم!
به سویِ محضرِ این نور، اگر خواهانِ آنی که
نباشی در بیابانها! بیا قائم به او باشیم!
بدان بارانِ رحمت در بهارِ مهدوی! از اوست!
بهاران است! و بارانها! بیا قائم به او باشیم!
خوشا آن یاورانی که به عهدِ خود وفا دارند!
برای عهد و پیمانها! بیا قائم به او باشیم!
چو عبدِ بارگاهِ او، برای بر حذر بودن
ز غفلتها و نِسْیانها! بیا قائم به او باشیم!
شیاطین مانعی هستند برای حرکتِ یاران
به دفعِ کیدِ شیطانها! بیا قائم به او باشیم!
اگر پیوسته میخواهی که در این جبههی دنیا
مصون باشی ز عصیانها! بیا قائم به او باشیم!
حسینی باش! و هر لحظه به رویاروییِ دشمن
درونِ اوجِ بحرانها! بیا قائم به او باشیم!
چو سربازی که میتازد به سوی صحنههایی سخت!
به رفتن سوی میدانها! بیا قائم به او باشیم!
رَجَز میخوانْد بر دشمن، سپاهش حینِ جنگیدن!
شبیه آن رجزخوانها! بیا قائم به او باشیم!
برای او به هنگامِ نمازِ ظهرِ عاشورا
به دفعِ تیغ و پیکانها! بیا قائم به او باشیم!
به منظورِ سپر گشتن! میانِ صاحب و دشمن!
زمانِ تیربارانها! بیا قائم به او باشیم!
تمامِ طولِ تاریخِ بشر با او گِرِه خورده!
ببین او را به دورانها! بیا قائم به او باشیم!
چو کشتی بود بی سُکّان! همه با نوح میدیدیم!
که غرقِ موجِ طوفانها! بیا قائم به او باشیم!
چو ابراهیم و آن دم که بر او آتش گلستان گشت!
به سوی آن گلستانها! بیا قائم به او باشیم!
به موسی و یدِ بیضاء، نگاهش! نورباران بود!
زمانِ نوربارانها! بیا قائم به او باشیم!
تَکلُّمهای نورانی درونِ زندگیهامان!
کلامی بود! از آنها: بیا قائم به او باشیم!
به إذنِ الله! عیسی هم ز آنها نورأفشان بود!
چو #نورِ نورافشانها! بیا قائم به او باشیم!
به معراجْ آن همه أبعاد! چو انسانی! به عمق آمد!
میانِ ما مسلمانها! بیا قائم به او باشیم!
اگر مشتاقِ أَللّهی! غلامی تابعِ او باش!
وَ در انجامِ فرمانها! بیا قائم به او باشیم!
به او با إبْتِهالْ از عمق! #عوالم را بیا بالا!
وَ تا إتمامِ هجرانها! بیا قائم به او باشیم!
سپس با رفت و آمدها! در این أبعادِ نَفْسُ الله!
رها زآغاز و پایانها! بیا قائم به او باشیم!
به عرفان میرساند او! غلامی را که وقفِ اوست!
به حمدِ درکِ عرفانها! بیا قائم به او باشیم!
#مادر_مهربان س
#امام_مهدی عج
#صاحب_الزمان عج
#قائم_آل_محمد ص
✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی
https://eitaa.com/bineshaneha
بینشانهها
🌺ای بهترین رفیق🌺 ای #بهترین_رفیق! درونم #ظهور کن یعنی ببار و ظرفِ مرا غرقِ #نور کن با التماس در
ای بهترین رفیق! درونم ظهور کن
یعنی ببار و ظرفِ مرا غرقِ #نور کن
با التماس در پیِ تو زار میزنم
کز لابهلای ظرفِ سیاهم عبور کن
قلبم به اشتیاقِ #ظهورِ تو میتپد
بر آن بتاب و در حرمِ خود حضور کن
#امام_مهدی عج
#صاحب_الزمان عج
https://eitaa.com/bineshaneha
“مادرِ مهربانِ ما”
ای همه روح و جانِ ما! مادر مهربان ما!
ذکرِ دل و زبانِ ما، مادر مهربان ما
#نورِ تو میکِشانَدم! ذکرِ تو میرسانَدم!
مقصد و آشیانِ ما، مادر مهربان ما
سایهی چادرت شود شافعِ روزِ آتشم
جَنّت و بوستانِ ما، مادر مهربان ما
ما چو کویرِ تشنهای! تو همه رود و چشمهای!
رایحهی جَنانِ ما! مادر مهربان ما
هر که در آسمان رود، غرقِ تو #بینشان شود
ای همهی نشانِ ما! مادر مهربان ما
ای تو بهشتِ مصطفی! دارِ سلامِ مرتضی!
جان و تن و روانِ ما! #مادر_مهربان ما
مهر و محبّت تو شد رشتهی آسمانیام
بسته به روح و جانِ ما! مادر مهربان ما…
#فاطمه_زهرا س
✍🏻 شاعر: دکتر محمدجواد عسکری
https://eitaa.com/bineshaneha
“راه را میبینم”
در آسمانها! ماه را میبینم! امشب
گمراهم امّا راه! را میبینم! امشب
چشمِ سرم را بستم و با دیدهی دل
لبخندهای شاه را میبینم! امشب
چون پادشاهم! آمده، در دستهایم
مال و منال و جاه را میبینم! امشب
در #نورِ مهدی! دیدهام نورِ علی را!
حتّی رسول الله را میبینم! امشب
میآید و با هر قدم در زیرِ پایش
جانهای خاطرخواه را میبینم! امشب
#امام_مهدی عج
#آغاز_امامت_امام_زمان عج
✍🏻 شاعر: محمد علی بیابانی
https://eitaa.com/bineshaneha
ببین! که فاطرِ عالم! ز #عالمِ ملکوت!
چگونه آمده با نور! در درونِ بیوت!
به سوی محضرِ این #نور! در تکاپو باش!
اگر به او بِرسی! زندهای در این بَرَهوت!
#مادر_مهربان س
#فاطمه_زهرا س
#امام_حسین ع
https://eitaa.com/bineshaneha
“مهمانیِ خداست”
از کارهای خویش، همه سرشکستهایم!
دَر، روی ما نبند! ببین! ورشکستهایم!
شرمندهایم کارِ درستی نداشتیم
در کوله بار، بارِ درستی نداشتیم
در زیرِ کوله بارِ گناهان خمیدهایم
روزی هزار بار خجالت کشیدهایم!
دستی از این خمیده بگیری! چه میشود؟
این بار هم ندیده بگیری! چه میشود؟
عصیانِ من برای دلم غم درست کرد
در بینِ این بهشت، جهنّم درست کرد!
آلوده دامنم ولی اشکم به دامن است
تنها رفیقِ بیکسیام گریهی من است
با این گناهکارِ شکسته! چه میکنی؟
با آبروی روی زمین ریخته! چه میکنی؟
تاریکیِ دلِ همه را غرق #نور کن!
این آبروی ریخته را جمع و جور کن!
شرمندگیِّ من بُوَد آهی که میکشم
سنگین شده است بارِ گناهی که میکشم!
امشب! خدا کند مَلَکی بین هَمهَمه
پروندهی مرا برساند به #فاطمه!
تا آن گدا نواز! گدا پروری کند!
تنها نه من! برای همه مادری کند!
شاید به التماسِ دلم اعتنا نمود
امشب حرم که رفت مرا هم دعا نمود
شبهای جمعه! فاطمه مهمانِ کربلاست!
چون مجلسِ #حسین! مهمانیِ خداست!
#برزخ_کربلا
#محضر_امام_حسین ع
#مهمانی_شب_جمعه
✍🏻 شاعر: میرزا محمدی
https://eitaa.com/bineshaneha
پرنده مهاجر.pdf
حجم:
455K
قطعهای از شعرِ “پرندهی مهاجر”:
پرنده دور! پرواز بود و داشت… میتاخت!
نگاهش در! نگاهِ مادرش بود…
نگاه مادرش بس رازآلود…!؟
گمانم #نورِ چشمش بازتر گشت
وَ زآن منظر! بسانِ روز میدید
بسی افراد! بر کوهی در آن دشت…!؟
پرنده هم یکی زآن ذرّهها بود!
به رویِ شانهی پُر مهرِ مادر!
تو هم بودی برادر…!
پرنده داشت… میدید…
که یک یک ذرّهها میآمدند و مینمودند این تقاضا…
که مادرجان! زمانِ آن رسیده…!؟
که من سبقت بگریم سوی دنیا!؟
اگر امضا بفرمایی برایم!
تعهّد میکنم من میشتابم!
عجیب است…!
پرنده داشت… میدید!
تماشا مینمود از دور… این را…!
که هرکس آمد و از #فاطمه خواست
وَ با او عهد بست و رفت دنیا
فراموشش شد! و مشغول خود گشت…!
مگر یک عدّهی محدود زآنها…؟
#امام_مهدی عج
#صاحب_الزمان عج
#امام_زمان عج
#دعای_ندبه
#پرندهی_مهاجر
✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی
https://eitaa.com/bineshaneha
“چشم از تو بر نداریم”
چشم از تو بر نداریم! ای آفتابِ تابان!
کان اسمِ أعظمی تو! در آسمانِ قرآن!
خیراتِ بینشانت جاری است در #عوالم!
نوری که جاری از توست! ای پادشاهِ پنهان!
گویی نظامِ اَلْحَقْ زین نور میتَراود
با تو همیشه جاری است نورِ بهشتِ رضوان!
در نورِ اربعینها دیدیم ماجرا چیست
یک لشگرِ هماهنگ با آیههای رحمان
همچون ستارههای دنبالهدارِ خورشید
در جستجوی أصلیم مثلِ تمامِ خوبان
شیعه نشانی از توست! بارید از دلِ أبر!
جاری به سوی دریاست! با قطرههای باران!
حمدِ خدا که ما را با #نور همنوا کرد
هنگامِ نَفْخِ اَلرّوحْ! در ماجرای انسان!
همچون بهشتِ آدم بابی دوباره وا شد!
آباد میشود باز زآن نور این بیابان!
با معرفت به این نور، تسلیمِ امرِ او باش!
زیرا قرونِ اولیٰ آباد گشته با آن!
#مادر_مهربان س
#فاطمه_زهرا س
#یاران_مهدی عج
#لشگر_شهدا
#کوثر
✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی
https://eitaa.com/bineshaneha
“نور رحمت”
دلا! بیا ز خدای علی گدایی کن
به خاکِ درگه توحید، جبهه سایی کن
صدا بزن که خدای علی! مرا به #علی
در این مسیرِ مقدّس تو رهنمایی کن
به یک نگاهِ علی یا «محوّل الاَحوال»
تمامِ زندگیام را بیا خدایی کن
تو قلب و چشم مرا یا «مقلّب الاَبصار»
ز #نورِ رحمتِ خود غرقِ روشنایی کن
بدونِ حُـبِّ علی نیست طاعتی مقبول
بیا عبادت و ذکرِ مرا ولایی کن
به پاسِ بوسه به خاکِ مقدّس #حیدر
کبوترانه دلم را خودت هوایی کن
به هر زمان که مرا در نجف فرا خواندی
مرا ز راه نجف باز، کربلایی کن
#امیرالمومنین
✍🏻 شاعر: سید هاشم وفایی
https://eitaa.com/bineshaneha
“درد فراق”
دردِ فراق، دردِسرش فرق میکند
چشمْ انتظار، چشمِ تَرش فرق میکند
هجران کشیده جای نفس آه میکشد
داغی که هست بر جگرش فرق میکند
بالِ هوس ببند که غیر از وبال نیست!
پروازِ عشق، بال و پرش فرق میکند
ما هرچه غافلیم ز او، او به فکر ماست!
#مولا به بندگان نظرش فرق میکند
باهم دعا کنیم برای ظهور او!
باهم دعا کنیم، اثرش فرق میکند
روزی طلوع میکند از مغرب آفتاب!
روزِ #ظهورِ او، سحرش فرق میکند!
دستی پیِ نوازش و دستی به انتقام
این ذوالفقار! هردو سرش فرق میکند!
یا #فاطمه! بیا تو دعای فرج بخوان!
مادر دعا کند! اثرش فرق میکند
او #نورِ مطلق است! بیا تا سفر کنیم
حرکت به سوی نور، سفرش فرق میکند
#امام_مهدی عج
#صاحب_الزمان عج
✍🏻 شاعر: عبدالحسین
https://eitaa.com/bineshaneha
“مادر عنایتی کن”
یا غافِرَ الْخَطايا! مادر عنایتی کن!
يَا كاشِفَ الْبَلايا! مادر عنایتی کن!
#نورِ امید بودی شبهای نا امیدی!
یا مُنْتَهَى الرَّجايَا! مادر عنایتی کن!
دستانِ خالی ما پُر شد از آن عطایا
يَا مُجْزِلَ الْعَطايَا! مادر عنایتی کن!
هر سو که میکنم رو مهرِ تو هست آن سو
يَا واهِبَ الْهَدايَا! مادر عنایتی کن!
هر آرزو که کردم آمینِ تو شنیدم
يَا قَاضِىَ الْمَنايا! مادر عنایتی کن!
تا شِکوهها شنیدی، مَرهم شدی رسیدی
يَا سَامِعَ الشَّكَايا! مادر عنایتی کن!
با بالِ خود کشیدی این مرغِ پَر شکسته
يَا بَاعِثَ الْبَرايا! مادر عنایتی کن!
از دست و پای بسته، زنجیرها گسسته
يَا مُطْلِقَ الْأُسارى! مادر عنایتی کن!
در آیههای طاها، نورِ تو بود پیدا
ای چارهسازِ غمها! مادر عنایتی کن!
آیا شود به مادر ما را کسی رساند؟!
يَا قَاضِىَ الْمَنايا! مادر عنایتی کن!
بابُ الجوادِ خود را بگشوده دستِ زهرا
يَا واهِبَ الْهَدايَا! مادر عنایتی کن!
#مادر_مهربان س
#فاطمه_زهرا س
✍🏻 شاعر: دکتر محمدجواد عسکری
https://eitaa.com/bineshaneha