4_5992481943545972477
1.48M
دستورآیت الله بهجت(ره) برای بیدار شدن نماز شب....
#استاد_سیدحسین_مومنی
#نماز_شب
#التماس_دعای_فرج
@bicimchi1
بانوی مبارز نیجریهای: آمدم بازدید سردار سلیمانی را پس بدهم
بانوی جانباز و مبارز نیجریهای در کنار مرقد مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: انشاءالله روزی برسد امثال قاسم سلیمانی را در جهان بسیار زیاد داشته باشیم.
"جومای احمد کاروفی"، بانوی مبارز نیجریهای و از پیروان و نزدیکان شیخ زکزاکی که 5 فرزند خود را در نهضت اسلامی نیجریه تقدیم کرده است، با حضور در کرمان و در کنار مزار شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: سردار سلیمانی نمود و جلوهای از اسلام بود.
@bicimchi1
سالروز جنایت اسپایکر...
23 خرداد 93
سردار قاسم سلیمانی:
در هیچ دورهای از تاریخ، در زمان بربرها و تاتارها، حتی در حمله مغول، تاریخ شاهد این همه خشونت، توحش و سختی نبوده است. 2200 نفر از جوانان دانشکده اسپایکر عراق را دست بسته سربریدند و تیرباران کردند، هزاران زن و دختر ایزدی را بین خودشان به حراج گذاشتند و طفل نوزاد را از بغل مادرش جداکرده و جلوی چشم مادر سوزاندند.
نباید این فتنههای بزرگ و خانمان سوز را با سیاست خلط کرد. نباید حرفهای ناروا از روی ترس زد، ما که در حال رفتن هستیم اما این تاریخ است که این دوره را برای آیندگان شرح خواهد داد.
پ.ن: اسپایکر نام پایگاه هوایی در تکریت که داعش با همکاری بعضی عشایر خائن به آن حمله کرد وبیش از 2000 دانشجوی جوان آنرا که اکثرا هم شیعه بودند اعدام کرد...
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و اگر نبودند سلیمانیها و المهندسها...
واقعا زبان از گفتنش قاصرست و باید از زبان خود او شنید. ما قدر امنیت را نمیفهمیم حاج قاسم. تا عمر داریم مدیونیم.
(امروز ششمین سالگرد قتل عام دانشگاه افسری اسپایکر تکریت و بیست سومین هفته یتیمیست)
@bicimchi1
زینب سلیمانی در جدیدترین پست اینستاگرامی خود نوشت:
"مشتی گرهخورده رو به آسمان و دست بر روی دست که محکم کند پیمان خیالمان را؛ چه احساس زیبایی میان ما حکمفرما شد که هنوز دست سه نفرهمان عشقی میان شما و مادرم و من.
چه احساس زیبایی که هنوز هوش و حواسم را میبرد تا سراپردهی خیال بودنتان گرمی دستانتان که امروز از من دریغ شد.
در همین لحظه دستم را به دستانتان دخیل کردم که تبرکیاش تسبیحتان بود. کاش دستم هیچوقت از دستتان جدا نمیشد که در آن نیمهشب به وقت سفر طولانیتان، محکم دستتان را میفشردم.
آن روز مثل این عکس که شما دست من و مادر را بهم فشردید؛ امروز من دست مادر را همین گونه میفشارم و هر روز که میگذرد گرمای دستانتان را بر روی دستانمان بیشتر حس میکنم. "
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#زینب_سلیمانی
#زینب_حاج_قاسم
#یقینا_کله_خیر
@bicimchi1
#استوری_زینب_سلیمانی
بیا برگرد ای کس و کارم
منو تنها نذار ای علمدارم.....
بغداد/۱:۲۰ بامداد
#یقینا_کله_خیر
@bicimchi1
▪️ تیتر جالب و معنادار روزنامه وطن امروز به مناسبت هفتمین سال ریاست جمهوری حسن روحانی!
@bicimchi1
🌹شهید سید مرتضی آوینی:
امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می رود. ما با ایمان پیش می رویم و دشمن وابسته به سلاح است،
اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی کند.
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔بقایای وسایل باقی مانده از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
@bicimchi1
بیسیمچی
یک خاطره یک نکته👆👇 @bicimchi1
یک خاطره و یک نکته
فرد عجیبی بود، اخلاق منحصر به فردی داشت، قبل از عملیات والفجر مقدماتی در منطقه عمومی فکه دوستان دور هم جمع بودیم و از هر دری صحبتی بود، یکی از دوران کودکی و خانواده اش میگفت، یکی از دوستان شهیدش و ...
گفتم: حسن آقا شما هم چیزی بگید
آخه کم حرف بود و ....
✒️ لبخندی زد و فرمود: الان که دوستان صحبت میکردند یاد مطلبی افتادم که الان هم موهای تنم سیخ شد، هیچوقت فراموش نمیکنم هر وقت هم به یادم می یاد وحشت میکنم ....
🥀 فرمود: حدود یک سال و خرده ای پیش با دوستان برای تفریح و طبیعت گردی جائی دعوت شدیم و من هم به همراه چند نفر از دوستانم رفتیم در دل طبیعت...
اشک حسن با بغض از گونه هایش جاری شد... همه هاج و واج خیره شده بودند به حسن, یعنی چی شده که حسن هنوز نگفته گریه اش گرفته ....
✒️ ادامه داد: وقتی رسیدیم دیدیم خیلی ها اومدند، یه چند تا دختر خانم هم با گروه های دیگه آمده بودند، خلاصه کمی جنب و جوش و تفریح وقت ناهار شد و با جمع ناهار را صرف کردیم و بعد ناهار هرکسی گوشه ای استراحت میکردند .....
باز بی اختیار اشک از چشمان نافذ حسن جاری بود... یعقوب آذرآبادی که آنزمان معاون گردان حضرت علی اصغر(ع) بود، دوید میان کلام حسن و فرمود: اگر خیلی ناراحت کننده است خودت را عذاب نده، بی خیال شو نمیخواد ادامه بدهی ...
حسن که باز اشک اش جاری بود گفت اشک خوف و رجا است ...
✒️ در آن بعد از ظهر در آن بعد از ظهر که هیچوقت فراموش نمیشوم، مرتکب خلاف غیر اخلاقی بزرگی شدم .....
خدا میداند که بعد از آن گناه بزرگ، بر سر و صورتم میزدم و یا امام زمان فریاد میزدم ... مثل دیوانه ها میدویدم و داد میزدم یا صاحب الزمان به دادم برس، بعد خودم را میزدم و میگفتم خجالت بکش، حیا نمیکنی و اسم مقدس امام عصر را به زبان میآوری ....
دوستان همه و همه ساکت بودند و خیره شده بودند به حسن ... مگه میشه؟! آنهم حسن کربلائی؟ نفس ها در سینه حبس شده بود ...
اشک بعضی از دوستان جاری شده بود ...
همه حیران و واله ....
✒️ حسن کمی مکث کرد و فرمود: به والله از آن روز تا حال شاکر مخلص درگاه خدا هستم، خیلی وقت ها یادم افتاده هر جا بودم سجده شکر بجا آوردم.
🌹 همون لحظه پیش همه سجده کردند، از شدت گریه شونه هاش تکون میخورد ... من که در هپروت بودم اصلا نمیدانستم کی به کیه، خلاف اخلاق .. گناه بزرگ ... شکر خدا ... سجده ی شکر ... گیجلر کمین هوروت هوروت باخیردیم ...(مثل گیجها هاج و واج نگاه میکردم)
از سجده که سرش را بالا آورد چشمانش از شدت گریه سرخ شده بود، نگاهی به دوستان کرد و فرمود: میدانید چرا شکر خدا میکنم و سجده شکر؟
چون در این داد زدن ها و گریه کردن ها و بر سر زدن ها, یک لحظه صدای اذان به گوشم رسید ... صدائی بسیار لطیف و آرام بخش ... تا چشمانم را باز کردم، دیدم همش خواب بود ...
ولی من باز گریه میکردم، گریه ی شوق که خدایا شکرت که خواب بود ...
ادامه داد: داداشلاریم! هر لحظه کی آلاهین یادیندیوخ و اونا بنده, گرکدی کی شکر ایلیاخ قوربان اولوم اللها کی یوخویدی، فکر ایلیون اگر بیر لحظه غافل اولا انسان ... وای بیزیم حالیمیزا (برادران من! هر لحظه که به یاد خدا هستیم و بندگی خدا را میکنیم، باید شکر خدا را به جا بیاوریم.... قربان خدا بشوم که همه اش خواب بود... فکرش را بکنید اگر انسان لحظه ای غافل شود..... وای بر ما....)
🌹 من مبهوت بودم و با خودم میگفتم: خدایا! حسن به خاطر یک خواب .....
✍بازمانده
#شهید_حسن_کربلایی
@bicimchi1
فقط وقتی در #مکتب_حاج_قاسم تربیت یافته باشی؛ جمهوری اسلامی را حرم میدانی و برای دفاع از این حرم مقابل اَبَر مفسدان گردن کلفت بدون هیچ ترسی می ایستی!
مثل حاج قاسم در مقابل دشمن!
#رسول_قهرمانی
@bicimchi1