یه قـ🍕ـاچ کتـٰاب؛
همه ما نابینائیم، هر کداممان به نوعی
آدم های خسیس نابینا هستند چون فقط طلا را میبینند،
آدم های ولخرج نابینا هستند چون امروزشان را میبینند،
آدمهای کلاهبردار نابینا هستند، چون خدا را نمیبینند،
آدم های شرافتمند نابینا هستند، چون کلاهبردارها را نمیبینند،
خود من هم نابینا هستم چون حرف میزنم اما نمیبینم که شما گوشهایی شنوا ندارید ...!
کتآبــ: مردی که میخندد
#یه_قاچ_کتاب
#معرفی
ژانر: #رمان
کتاب برنده تنهاست تصویری واقعی از پشتصحنهٔ دنیای تجمل و تمدن است که برخلاف ظاهر پر زرقوبرق، حقایق تلخ و بیرحمانهای در خود نهفته دارد. این رمان، اثری هیجانانگیز درمورد دنیای شانس و شهرت است که الزام به لوکس و موفقبودن به هر قیمتی مانع از شنیدن آنچه شخصی واقعاً شایستهٔ آن است، میشود. پائولو کوئیلو در این رمان ما را به جشنوارهٔ فیلم کن میبرد. در این جشنواره «ایگور» میلیونر روسی، «سزار حمید» فعال در حرفهٔ مد از خاورمیانه و «گابریلا» هنرپیشهٔ آمریکایی مشتاق به ایفای یک نقش اصلی هستند. این رمان چهرهٔ متفاوت نویسندهای را نشان میدهد که در کتابهای قبلیاش به مضامین عارفانه میپرداخت؛ هرچند مضمون این کتاب نیز اگر به عمق آن نگاه کنیم، بار عرفانی بسیاری دارد. پائولو کوئیلو در این کتاب، بهطرزی هولناک و بیرحمانه و به تمام معنا به تمدن غرب میتازد؛ تمدنی که مبنای اصلی سیطرهٔ استعماری این فرهنگ را بر جهان تشکیل میدهد. شهرت، مد و سینما، ۳ مضمون اصلی زیرحمله در این کتاب هستند. نویسنده در کنار اینها، ابتذالی را به سخره میگیرد که به نظرش تمام عناصر معنوی را از جامعهٔ امروز بشری دور کرده و جسم و روح جوانان را تسخیر کرده است.
خواننده در این کتاب، با جلوههایی از جامعهٔ غرب روبهرو می شود که مثل سراب، بسیاری از جوانان را بهسوی خود میکشند. بهقول خود نویسنده، قصهٔ کتاب «برنده تنهاست»، تصویری فوری از جهانی است که در آن زندگی می کنیم. ماجرا در طول ۲۴ ساعت در جشنوارهٔ فیلم کن رخ میدهد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#پائولو_کوئیلو
#برنده_تنهاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست برای اونی که میخوای باهاش بری بوک دیت😍📚🥂
خواندن کتابهای اندیشمندان و نویسندگی بزرگ بهتر از حرف زدن با آنهاست؛ زیرا نوشتههای این افراد نسبت به صحبتهای خودمانی آنها تبلور بسیار کاملتر و دقیقتری از افکار و اعتقاداتشان خواهد بود
✍🏻فرد اسمیت
#معرفی
ژانر: #رمان #عاشقانه
رده سنی: #نوجوان #بزرگسال
کتاب «خردم کن» رمانی نوشته «طاهره مافی» است که اولین بار در سال 2011 منتشر شد. نوجوانی هفده ساله به نام «جولیت فرارس» بعد از سپری کردن 264 روز در زندان انفرادی، به سختی می تواند خاطره ای از ارتباط با یک انسان دیگر را به خاطر آورد. اما مدتی بعد، پسری در سلول او زندانی می شود و زندگی «جولیت» تغییر می کند. درست وقتی که «جولیت» احساس می کند که می تواند به «آدام» اعتماد کند، نگهبانان وارد سلول می شوند و آن ها را نزد فرمانده می برند. «جولیت» درمی یابد که «آدام» در واقع یک سرباز در خدمت حکومتی به نام «اسقرار مجدد» است: رژیمی دیکتاتوری که می خواهد از «جولیت» استفاده کند چون لمس هر چیزی توسط او می تواند مرگبار باشد. «جولیت» می خواهد از هر کسی که می تواند به او آسیب برساند یا از هر کسی که ممکن است توسط او صدمه ببیند، فرسنگ ها فاصله بگیرد—اگرچه او عمیقا امیدوار است که به طریقی، «آدام» جزو هیچ کدام از این دو دسته نباشد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#طاهره_مافی
#خردم_کن