eitaa logo
داستانهای مهدوی
163 دنبال‌کننده
738 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 686) قسمت ۱ 💐همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج💐 🌿 یکی از بزرگان؛ به نام آقای حاج سید عزیزاللَّه تهرانی نقل کرده که یکی از ماه‌های مبارک رمضان من در مسجد کوفه مشغول به نماز و روزه و... بودم. برای عید فطر به کربلا مشرّف شدم و در آن جا بعضی از دوستان را ملاقات کردم. ایشان از من درباره بازگشت به نجف اشرف سؤال کردند. گفتم: قصد تشرّف پیاده به حجّ را دارم، آن را زیر بارگاه مقدّس از خدا خواسته‌ام و امیدوارم به اجابت برسد. اطرافیان چون از وضعیت مالی و نیز ریاضت‌های من باخبر بودند، مرا به تمسخر گرفته و گفتند: شدّت ریاضت ها، موجب فکرهای واهی تو شده. بدون توشه و همراه و هزینه سفر چگونه می‌خواهی پیاده به حجّ بروی؟ از این سخن به حدّی سینه‌ام تنگ شد که برخاستم و از حجره خارج شدم. سپس وارد حرم مطهّر امام حسین علیه السلام شدم، زیارت کرده و با ناراحتی تمام به حضرت متوسّل شدم. ناگهان دستی را روی شانه خود احساس کردم. چون به صاحب دست نگریستم، مردی از اعراب را دیدم که با زبان فارسی با من سخن گفت و فرمود: گویا با پای پیاده اراده حجّ داری؟ عرض کردم: بله! فرمود: من هم قصد حجّ دارم، آیا با من همسفر می‌شوی؟ عرض کردم: بله! ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان نهم - همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج - ص ۳۰ و ۳۱. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 686) قسمت ۲ 💐همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج💐 🌿 ... ناگهان دستی را روی شانه خود احساس کردم. چون به صاحب دست نگریستم، مردی از اعراب را دیدم که با زبان فارسی با من سخن گفت و فرمود: گویا با پای پیاده اراده حجّ داری؟ عرض کردم: بله! فرمود: من هم قصد حجّ دارم، آیا با من همسفر می‌شوی؟ عرض کردم: بله! فرمود: پس مقداری نان خشک که برای یک هفته یک نفر کافی باشد به همراه ظرفی برای تطهیر و هم چنین احرامت را همراه خود بردار و فلان روز و فلان ساعت در این جا باش و زیارت وداع نما. عرض کردم: اطاعت می‌کنم. از حرم مطهّر خارج شدم، مقداری گندم تهیه کردم، به زنی از نزدیکان خود دادم که نان بپزد. دوستانم نیز همان روز از نجف خارج شدند. چون روز موعود فرا رسید، اسباب سفر را برداشته، به حرم مطهّر مشرّف شدم و زیارت وداع نمودم. آن شخص در همان ساعت آمد و با هم از شهر خارج شدیم. تقریباً یک ساعت رفتیم، نه او با من صحبت کرد و نه من با او صحبت کردم تا به برکه آبی رسیدیم. ایشان خطّی کشید و فرمود: این خطّ، قبله و این، آب است. این جا بمان، غذا بخور و نماز بگزار، من نیز هنگام عصر باز می‌گردم. او رفت تا از دیده‌ام پنهان شد و عصر بازآمده و فرمود: برخیز برویم! برخاستم و با هم رفتیم و دوباره به برکه آبی رسیدیم، جهت قبله را مشخّص نمود و فرمود: شب را این جا بمان، صبح باز می‌گردم. یک هفته را به این نحو مسافرت کردیم ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان نهم - همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج - ص ۳۰ الی ۳۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 686) قسمت ۳ 💐همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج💐 🌿 ... او رفت تا از دیده‌ام پنهان شد و عصر بازآمده و فرمود: برخیز برویم! برخاستم و با هم رفتیم و دوباره به برکه آبی رسیدیم، جهت قبله را مشخّص نمود و فرمود: شب را این جا بمان، صبح باز می‌گردم. یک هفته را به این نحو مسافرت کردیم و ایشان هر ظهر می‌رفت و عصر باز می‌گشت و شب می‌رفت و صبح گاه باز می‌گشت. پس از یک هفته به برکه آبی رسیدیم، فرمود: احرام ببند و مانند من تلبیه بگو! چنین کردم و مقداری از راه را رفتیم. سپس صدای هیاهویی شنیدم، گفتم: این صدا از کجاست؟ فرمود: از این کوه بالا برو، پشت آن شهری است، وارد آن شهر شو! این را فرمود و از من جدا شد. من از کوه بالا رفتم و وارد شهر شدم. از مردم شهر نام آن را پرسیدم، گفتند: این جا، مکّه معظّمه است. در آن هنگام متوجّه اینکه آن شخص امام مهدی علیه السلام است شدم و از غفلت خود پشیمان گشتم در حالی که پشیمانی سودی نداشت. پس باقیمانده ماه شوّال، ذی قعده و ذی حجّه را آن جا بودم. هنگامی که حجّاج رسیدند، عموزاده من نیز با ایشان بود. برای من کجاوه گرفت و از راه جبل به سمت نجف و از آن جا به تهران بازگشتیم. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان نهم - همسفر امام زمان علیه‌السلام در سفر حج - ص ۳۱ و ۳۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا