eitaa logo
کانون اندیشه جوان
302 دنبال‌کننده
883 عکس
498 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون اندیشه جوان
🔶اندیشه پست مدرن با انکار هرگونه فرا روایت و شالوده شکنی و ساختار زدایی همه چیز و انکار وجود همۀ بنیادهای دوران مدرنیسم پا به عرصه وجود نهاد. منظور از فرا یا روایت های ،کلان روایت های هستند که برای توجیه کارکرد نهادها ارزش ها و اشکال فرهنگی در دوران مسلط بودند. این روایت ها ترکیبی از ایدئولوژی ها، ادیان مفهوم توسعه روابط کشورهای و کشورهای پیشرفته، سودمندی تحلیل روانی یا مزایای سرمایه داری بود. 🔷عده ای از طرفداران پست مدرنیسم بر این باورند که در این دوره به دلایل گوناگون، از جمله گسترش روزافزون قدرت تکنولوژی و نیز ظهور «»، یعنی انقلاب در عرصه تکنولوژی جدید اطلاعات و ارتباطات و نتایج و لوازم آن، یعنی تغییر در معنا و مفهوم زمان و مکان فروریختن مرزهای سیاسی و جغرافیایی و اساسا فروپاشی بسیاری از عوامل هویت بخش شکل گیری «» و از بین رفتن تاریخ های قومی بومی و ملی بسیار سرعت گرفته است؛ بنابراین در دوران کنونی دیگر به آسانی نمی توان از تاریخهای مستقل ،قومی بومی و ملی سخن گفت. 💢عده ای دیگر نیز معتقدند پست مدرنیسم در غرب برای حل بحران مدرنیسم به وجود آمد و حل بحران معنویت را مهمترین فلسفه وجودی پست مدرنیسم تلقی می کنند. بعضی دیگر از جمله عضو شورای در امور فرهنگی مهمترین ویژگیه ای دوران پست مدرن را بی اعتمادی عمیق ،انسان، ترویج گرایش غیر عقلانی به جای عقلانیت، بی تفاوتی دینی و تجربه شبه دینی بر می شمرند با توجه به اهمیت این موضوع و توجه بسیاری از نظریه پردازان مطرح به آن، ضرورت بررسی و تشریح نگرش پست مدرنیسم احساس شد و به همین منظور موضوع پرونده این شماره از نشریه زمانه به بررسی و نقد نگرش پست مدرنیسم اختصاص داده شد. 📖ماهنامه ، شماره ۷ 📌@canoon_org
🔶 اندیشه اگرچه با نوع نگرش نقادانه نیچه نسبت به تاریخ غرب آغاز گردید، اما امروزه طیف گسترده ای از آرا را دربر می گیرد که در یک طرف آن گرایش های منتقد آمیخته با برخی تعبیر ها و میراث به جامانده از تعالیم اسطوره ای و رازآمیز - که البته صورت ممسوخ یک معنویت نسبی انگار و پلورالیستیک مورد پذیرش تمدن غرب را یافته اند - قرار دارند و در سوی دیگر طیف گرایش های لفاظ و نیست انگاری که با هر رکن و باور ثابت و روشن اعتقادی به عنوان یک «جزم اندیشی» مخالفت می کنند و در عین حال خود به صورتی جزم اندیشانه به ترویج نسبی گرایی بی بنیاد خود می پردازند؛ و با اینکه مثل و دعوی پرهیز از سیستم سازی دارند دستگاه پیچیده و بی معنا و به شدت ای از بازیهای زبانی پدید آورده اند. 💢پرداختن به همه این رویکردها فرصت و مجالی مبسوط می طلبد. در این مقال در خصوص چهار گرایش در معاصر غربی، که البته به لحاظ تقدم زمانی و نفوذ و میزان تأثیر گذاری در شکل گیری اندیشه پسامدرن نقش محوری داشته اند و دارند و هنوز هم در تفکر غربی تأثیر گذار و تعیین کننده اند به اختصار بسیار سخن خواهیم گفت. این چهار رویکرد را میتوان اصلی ترین گرایش ها در اندیشه پست مدرن دانست: ۱. رویکرد ؛ ۲. رویکرد «»؛ ۳. آرای ؛ ۴. گرایش نیرومند نوسوفسطایی نسبی اندیشی در فلسفه معاصر غربی 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔷 به سال ۱۹۳۰ در الجزایر چشم به جهان گشود. او پس از پایان جنگ بین الملل دوم راهی فرانسه می شود و در آنجا به تحصیل رشته فلسفه می پردازد. وی موفق میشود در ۱۹۶۷ مدرک دکتری فلسفه را بگیرد. به سال ۱۹۶۷ دریدا سه اثر مشهور خود «از » «نوشتار و تفاوت» و «گفتار و پدیدار» را منتشر می کند. 🔶 در این آثار دریدا آرای خود را در خصوص ساختارشکنی طرح می کند. آرای او بر نظریه هایی چون مدلول دلالت، دال و نشانه ها تأکید دارد. او برای اولین بار به مقوله (deconstraction) اشاره کرد. مبحث مورد نظر دریدا در زمینه های مختلف چون ، ادبیات، سیاست و.... مطرح است. دریدا با پیروان مکتب ساختارگرایی مخالف است و بر این اصل تأکید دارد که پیروی از اصول ساختارگرایی باعث میشود تا فرد از متغیرها غافل شود. 💢وی بر این باور است که فرهنگ و تمدن اقوام مختلف در حال دگرگونی است، لذا مبانی فکری ساختارگرایی بی ثمر است. دریدا بر این اصل پافشاری می کند که یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را نشان نمی دهد؛ چون خالق اثر حضور ندارد و هر مخاطب می تواند به دریافتی متفاوت دست یازد. 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 با این ایده پیش آمدند که تحلیل متون ادبی، همچون بررسی متون علمی و مبانی نظری زبانی نیست؛ و در آن، مضامین اخلاقی و مسائل معنوی و فلسفی دخیل است. طبق نظر آنها، زبان تنها یک نظام معنوی است؛ و عامل اصلی شکل دهنده کلیه جریان ها و پدیده های جهانی نیست. 🔷 در حقیقت اساس و شالوده تئوری پساساختارگرایان بر پایه ناپایداری و نارسایی زبان استوار گشته است تئوری مشهور به نام «»، اثبات کرد که معنا وابسته به نشانه های زبانی نیست. پساساختارگرایان در تلاشی مضاعف، بر آن شدند که تلفیقی میان عقاید ، و پدید آورند. ♨️ آنها به شدت با عقاید ها که می گفتند: «هر انسان، دست پرورده آن که خود آفریده است»، مخالف بودند. آنان به تأثیر بسزای جامعه فرهنگ و سنن، در شکل گیری شخصیت وجودی انسان ها واقف هستند، و بـر ایــن باورند که انسان هیچ گونه نظارتی بر جریان های ، و ندارد. ⭕️ ، مورخ و فیلسوف فرانسوی توانست مهم ترین مباحث پساساختارگرایان را مطرح سازد او پذیرفته بود که زبان و جامعه، توسط یک نظام قانون مند شکل می گیرند اما نتوانست دو نقطه نظر ساختارگرایان را پذیرا باشد: 🔸ساختار مدون و بنیادینی وجود دارد که میتواند شرایط و موقعیت انسان را توصیف کند. 🔹نظام نشانه ها، نظام تعیین کننده و بنیادین درک حقایق است. میشل فوکو بر این باور نیست که ساختار مدونی وجود دارد که بتواند شرایط انسانی را تفسیر کند در عین حال که او اظهار داشت: «غیر ممکن است که از دور دستی بر آتش داشت و توانست موقعیت ها و تمامی پدیده ها و شواهد جهان متن را تحلیل کرد». 💢، این تلاش را که می خواهند برای تمامی آثار و پدیده ها، ساختاری واحد بنیان کنند، بی ثمر و کمی خنده آور توصیف کرد او به اصل لذت بردن از متن معتقد است؛ و این حق را به خواننده می دهد تا آزادانه و به هر نحو که دوست دارد متون و جهان هستی را استنباط کند. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org