#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(هنوز دو قورت و نيمش باقي مانده)
مي گويند #حضرت سليمان زبان همه جانداران را مي دانست ، روزي از خدا خواست تا يك روز تمام مخلوقات خدا را دعوت كند .
از خدا پيغام رسيد ، مهماني خوب است ولي هيچ كس نمي تواند از همه مخلوقات #خدا يك وعده پذيرائي كند .
حضرت سليمان به همه آنها كه در فرمانش بودند دستور داد تا براي جمع آوري غذا بكوشند و قرارگذاشت كه فلان روز در ساحل دريا وعده مهماني است .
روزي كه #مهماني بود به اندازه يك #كوه خوراكي جمع شده بود . در شروع مهماني يك ماهي بزرگ سرش را از #آب بيرون آورد و گفت : خوراك مرا بدهيد .
يك #گوسفند در دهان ماهي انداختند . ماهي گفت : من سير نشدم . بعد يك #شتر آوردند ولي ماهي سير نشده بود .
حضرت سليمان گفت : او يك وعده غذا مهمان است آنقدر به او غذا بدهيد تا سير شود .
كم كم هر چه خوراكي در #ساحل بود به ماهي دادند ولي ماهي #سير نشده بود . خدمتكاران از ماهي پرسيدند : مگر يك وعده غذاي تو چقدر است ؟
#ماهي گفت : #خوراك من در هر وعده سه قورت است و اين چيزهائي كه من خورده ام فقط به انداره نيم قورت بود و هنوز دو قورت ونيمش باقي مانده است .
ماجرا را براي سليمان تعريف كردند و پرسيدند چه كار كنيم هنوز مهمانها نيامده اند و غذاها تمام شده و اين ماهي هنوز سير نشده .
#حضرت #سليمان در فكر بود كه مورچه پيري به او گفت : ران يك #ملخ را به #دريا بياندازيد و اسمش را بگذاريد آبگوشت و به #ماهي بگوئيد دو قورت و نيمش را #آبگوشت بخورد .
از آن موقع اين ضرب المثل بوجود آمده و اگر فردي به قصد خير خواهي به كسي #محبت كند و فرد محبت شونده طمع كند و مانند #طلبكار رفتار كند مي گويند : عجب آدم طمعكاري است تازه هنوز دو قورت ونيمش هم باقي است .
🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آبگوشت از اون غذاهایی هست که بویِ خاطرات #پدربزرگ #مادربزرگها رو میده...😍
#نوستالژی
🙈@cartoon_ghadimy🙊