فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️#چای_کیسهای میلیاردها میکروپلاستیک آزاد میکند
🔹یک مطالعه جدید که توسط محققان دانشگاه بارسلونا (UAB) در اسپانیا انجام شده، نشان میدهد که هر عدد #چایکیسهای، میتواند میلیاردها ذره میکرو و نانوپلاستیک (MNPL) را در هر میلیمتر آبی که در آن غوطهور میشود، آزاد کند.
🔹میکروپلاستیکها قطعات پلاستیکی کوچکی هستند که میتوانند برای محیط زیست و سلامتی انسانها مضر باشند.
🔹محققان در مقاله منتشرشده خود نوشتهاند که پلیمرهای میکرو و نانوپلاستیک، تأثیر زیادی بر برهمکنشهای زیستی دارد که منجر به اثرات متنوعی بر ارگانها، بافتها و سلولها میشود و میتواند منجر به پاسخهای ایمنی و تأثیرات بلندمدت بر سلامت مانند سرطانزایی شود.
#دانستنیها #دانستنیها #سرطانزا
#پزشکی #سلامتی #طب_سنتی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖اسم رمان جدید #ازعشق_تاپاییز 💖
نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی
با ما همـــراه باشـــــید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ازعشق تاپاییز
قسمت ۲۳
تو اتوبوس هر از گاهی درد به سراغم میومد
اما به لطف قرصایی که خورده بودم آن چنان نبود که خیلی اذیت باشم
خوبی علیرضا این بود که روده بزرگی داشت
گاهی وقتا این قدر حرف میزد که حوصلم سر میرفت بعضی وقتا هم این قدر ساکت بود که انگار مادرزادی لاله
هر از گاهی قرآن جیبی مو از تو کیفم درمیاوردم و قرآن میخوندم چیزی که این روزها بهش نیاز داشتم آرامش بود آرامشی که بیشتر موقع نماز خوندن و قرآن خوندن پیدا میکردم. هر از گاهی هم سرمو میذاشتم رو پنجره اتوبوس و به اتفاقاتی که گذشته بود فکر میکردم. به مامان بابا ناصر عمه..... و زیرلب این شعر مرحوم نجمه زارع رو میخوندم که میگفت
شکنجه سختتر از اینکه پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد ولی به خودم میگفتم باید قوی باشم طوری که تمام کابوس ها جلوم کم بیارن
هر از گاهی هم علیرضا سریش میشد
که به چی فکر میکنم منم با یه هیچی گفتن دست به سرش میکردم
۲۲ ساعت طول کشید تا برسیم قم
شهری که چند روز پیش مهمونش بودیم مستقیم تاکسی گرفتیم و سمت فیضیه رفتیم قرار شد ۲ روز قم باشیم
تو طول سفر همه باهم بودن به جز من و علی که ترجیح میدادیم دونفری باهم باشیم به همین خاطر همیشه از قافله جدا بودیم و اصولاً موقع صرف غذا و استراحت همو میدیدیم
بعد از دو روز اقامت در قم به تهران رفتیم
و سوار اتوبوسی شدیم که مسیرش به اردبیل هم میخورد.
یادمه اتوبوس تو نیمه راه خراب شد
و ما حیرون و سرگردون منتظر بودیم درست شه تا به راهمون ادامه بدیم. نزدیک نمازصبح شد و هنوز از تعمیر اتوبوس خبری نبود. جایی هم نبود که وضو بگیریم و نماز بخونیم تا اینکه خورشید نزدیک بود طلوع بکنه وقتی از همه جا ناامید شدیم من و علی تصمیم گرفتیم نمازمون رو با تیمم بخونیم. و این نماز هم مثل بقیه نمازهامون معلوم نبود قبول میشه یا نه چون نه وضو داشت و نه قبلهی مشخصی. هر مسافری هم طبق فتوای خودش نظر میداد یکی میگفت قبله این وره اون یکی میگفت نع قبله اون وره. نماز خوندن دوتا جوون اونم تو اون وضعیت حسابی دیگران رو متعجب کرده بود و ناخواسته مورد تحسین دیگران قرار گرفتیم، چیزی که ازش بدم میاد.
مرگ من اینه که کسی ازم تعریف و تمجید کنه
وقتی میدیدم کسی داره ازم تعریف میکنه دام میخواست خرخرشو بجووم که باعث میشه کبر و غرور سراغم بیاد
وقتی سوار اتوبوس شدیم
بلافاصله ماشین درست شد که به قول بعضیها که میگفتند اثر نماز ما بوده. من هم بیتفاوت به حرف دیگران به تفکراتشون میخندیدم.
چشمامو بستمو از گالری گوشیم دعای عهد رو گوش دادم.
چشم انداز قشنگی بود تمام جاده سبز و زیبا بود. کوهها پوشیده از درختای چنار و بلند. حتی گردنهها شم زیبا و دلچسب بود.
حول و حوش ساعت ۱۰ رسیدیم اردبیل
قبل از اینکه وارد حوزه بشیم. یه پارک رفتیم و صبحانه خوردیم. بعد از اون هم لباسامون و عوض کردیم. توی مسیر حسابی عرق کرده بودیم. خیر سرمون طلاب برگزیده بودیم. با اون ریخت و قیافه که نمیشد بریم حوزه اردبیل.
ناگفته نماند که اردبیل شهری بود
#داستان #کتاب #کتاب_خوانی #کتاب_کتابخوانی #کتابخوانی #رمان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانوی ایرانی، مهندس شرکت تویوتا
⭕️خانم لیلا شریفیان ۱۲ساله که تو شرکت تویوتا مشغول به کار هستن و تا به الان کلی از ایشون تقدیر و تشکر شده.
#ایران_ما #سرباز_وظیفه
#زن_زندگی_آزادی
#حجاب
#بانوی_ایرانی
#دختر_شایسته
#ختم_قرآن
👈#صفحه ۴۷۴
#امروز👇
👌 #یکشنبه #شانزدهم_دی ماه ۱۴۰۳
🙏ثواب قرائت امروز محضر مبارک #امیرالمومنین_علی و #فاطمهزهرا علیهماالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 آیا تا حالا این مدلی #نماز خوندی؟
آیا اینجوری از نماز #لذت بردی؟
اصلا میدونی معنا و فلسفهی سجده چیه؟
🔸زیباست
پیشنهاد میشه ببینید
احتمالا بعد شنیدنش میگی:
بزار یه بار دیگه ببینمش ...
#سبک_زندگی
#امر_به_معروف
#همسرداری
🔴"تفـریحات #خانوادگی را نادیده نگیـرید!!!"
🍃 هزینههای زندگی بالاست و رفتن به یک رستوران کلی خرج روی دستتان میگذارد. با آن پول میتوانید یک وسیله برای خانه و یا لباسی برای فرزندتان بخرید.
👈 اما اگر از تاثیر همان دو ساعتی که در رستوران هستید باخبر بودید حاضر میشدید از ضروریات زندگیتان بزنید تا این رستوران یا پارک دسته جمعی ثبات روحی و حال خوش شما را بیشتر کند.
✅ بنابراین در اینجاست که باید گفت: "صرفه جویی همیشه خوب نیست...!"
#سبک_زندگی #مهارت_زندگی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖اسم رمان جدید #ازعشق_تاپاییز 💖
نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی
با ما همـــراه باشـــــید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از عشق تا پاییز
قسمت ۲۴
از صبح تا شب یه ریز کلاس داشتیم
خیلی کلاساش فشرده بود. روزای اول که از این کلاس بدو تو اون کلاس. زنگ تفریح از فرصت استفاده میکردیم و چای میخوردم. من از اون دسته مخلوقاتی هستم که با چای خیلی از نیازهای بدنشون تامین میشه. ولی وای به روزی که چای نمیخوردم از سردرد میمردم. گاهی وقتا هم لیوانای چای رو برمیداشتم و با علی میرفتیم تو حیاط رو نیمکت مینشستیم و چای میخوردیم. هوای اردبیل هم که عالی بود خنک و دلچسب
یادمه بعضی از بچههای گروه
باهم اختلاف سلیقه داشتند و این باعث شده بود از هم کدورت بگیرند به همین منظور مدام در حال لجاجت و لجبازی باهم بودند. به همین خاطر من زیاد باهاشون نبودم یه جورایی دوست نداشتم درگیر حاشیه بشم. بیشتر وقتمو با علی بودم. اونم متقابلاً ترجیح میداد با من باشه. چون هم سلیقهها مون به هم نزدیک بود هم سنمون. من یک یا دو ماه از علی بزرگتر بودم ولی اون تپل و چاق بود برعکس من که مثل عدد یک بودم که سارا پنجساله از تهران با دست چپش کشیده باشه.
یه روز از طرف حوزه اردبیل
تمامی طلّابی که تو اردو شرکت داشتند قانونی وضع شد که برای اعطای گواهینامه باید گواهی سلامت داشته باشیم. به همین خاطر هر طلبه موظف بود در مدت اردو به درمانگاه مراجعه کنه و با انجام برخی آزمایشات به سلامت جسمی و روحیش پی ببره.
یه روز بعد از اتمام کلاسای صبح
من و علی به نزدیکترین درمانگاه مراجعه کردیم تو مسیر به پیشنهاد علی رفتیم و یه بستنی دنج سنتی زدیم به رگ.
آزمایشگاه طبقه سوم بود
من و علی اتاقهایی که باید مراجعه میکردیم متفاوت بود. علی به اتاق همکف رفت اما من باید به طبقه سوم مراجعه میکردم.
وارد آسانسور شدم
نمیدونم چقدر طول کشید اما وقتی درب و باز کردم متوجه شدم هنوز تو همکف قرار دارم. ناخواسته خندم گرفت سوار آسانسور بودم اما یادم رفته بود دکمه شماره ۳ رو بزنم. دکمه شماره ۳ رو زدم اما تا خواستم برم بالا دوتا خانم دو بدو اومدند سمت آسانسور و وارد آسانسور شدند و من ناچارا مجبور شدم از پلهها برم بالا.
من و علی هر دو سالم بودیم
و خداروشکر مشکلی نداشتیم. یادمه دندونپزشک وقتی داشت دندونامو چک میکرد باتعجب گفت تو که دندونات از منم سالمتره.
از بچگی مسواک میزدم
دندونام سفید و براق بود. یادمه تو خانواده بیشترین استفاده از خمیردندونو من داشتم
قبل از نماز صبح، بعد از صبحانه، قبل از نماز ظهر، بعد از ناهار، قبل از نماز مغرب و هنگام خواب مرتب مسواک میزدم. بعضا حتی در طول روز یکی دو بار هم بیشتر از مسواک استفاده میکردم
من و علی برگشتیم حوزه
واسه شب برنامه خاصی نداشتیم بخاطر همین با چند نفر از بچهها تصمیم گرفتیم بریم آبگرم یه استخر بزرگ سرپوشیده که آبش مستقیم از چشمهی جوشان تامین میشد.
گاهی وقتا پیش خودم میگفتم
خدا تبعیض قائل شده چرا استان ما همچین امکاناتی نداره ولی استان اردبیل، شمال و گلستان دست کمی از بهشت نداشت.
گاهی وقتا که جنگل میرفتیم
#رمان #کتابخوانی #کتاب_کتابخوانی #کتاب_خوانی #کتاب #داستان
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌تو دنیای فرزاد موتمنهای روشنفکر!
تو کریستین رونالدو باش🚶♂️
#خانواده_سالم
#سبک_زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تحقیقات جالب در مورد استرس👇
🔹کورتیزول در بدن که در هنگام استرس و حال بد ترشح میشه قدرت اینو داره که استخوان مرغ رو در کمتر از ۲۴ ساعت از بین ببره😳
حالا ببین با بدن انسان چیکار میکنه🤦🏻♀
+الان استرس گرفتم که استرس نگیرم یه وقت که کورتیزول ترشح کنم😕
#پزشکی #سلامتی #طب_سنتی
#سبک_زندگی
#ختم_قرآن
👈#صفحه ۴۷۵
#امروز👇
👌 #دوشنبه #هفدهم_دی ماه ۱۴۰۳
🙏ثواب قرائت امروز محضر مبارک #امیرالمومنین_علی و #فاطمهزهرا علیهماالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاجقاسم:
نادان بهت میگم برگرد!!!
رزمنده : من نادان تو عاقل
بر نمیگردم:)
#ایران_ما
#سرباز_وظیفه
#خاطرهگویی
#همسرداری
"بعـد از دعـوا؛ مساله را زیاد ادامـه ندهید...!"
🍃 وقتی در مورد مسالهای با #همسر خود دعوا یا بحث میکنید، سعی نکنید پس از تمام شدن دعوا، به طور غیرمستقیم و بی نیش و کنایه موضوع دعوا را با یاد او بیاورید.
👈 به طور مثال، اگر سر هزینههای سفر با هم بحث کردهاید، لازم نیست وقتی عکسهای مسافرت دوستان خود را میبینید در مورد هزینههایی که کردهاند و مکانهایی که رفتهاند به همسر خود طعنه بزنید.
👈 بهتر است به جای این کارهای بچهگانه، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید.
#سبک_زندگی #مهارت_زندگی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖اسم رمان جدید #ازعشق_تاپاییز 💖
نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی
با ما همـــراه باشـــــید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸