هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
#فرصت_عالی👇 برای مومنین
دوره #رایگان و #غیرحضوری
صدور #مدرک_پایان_دوره
با حمایت #پشتیبانان_زبده
بدون محدودیت سنی و جغرافیایی
ثبت نام خواهران:
sapp.ir/vajeb123
eitaa.com/vajeb123
ble.im/vajeb123
ثبت نام برادران(از طریق سایت):
Lms.aamerin.ir
📆 طول دوره: ۲۰ روز
✅ آشنایی با استاد: bit.ly/336v6LK
قرارگاه امربهمعروف و نهیازمنکر
#سپاه_محمدرسولالله(ص)
👉 eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
نشر دهید
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 تو این شبای #قرنطینه باهم رمان بخونیم 😊 👇👇👇👇👇
🔴 تو این شبای #قرنطینه باهم رمان بخونیم 😊
👇👇👇👇👇
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 تو این شبای #قرنطینه باهم رمان بخونیم 😊 👇👇👇👇👇
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
💠 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
💠 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
💠 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
💠 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
💠 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
⏰ ساعت هایمان را کوک کنیم !
یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة...
پویش همگانی #چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای #الهی_عظم_البلا )
به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم
از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب
#نشر_حداکثری
AzomalBala - Ostad Farahmand [Www.FarsiMode.Com].mp3
1.04M
🎙0⃣2⃣ به نیت تعجیل در فرج
⏰ وعده ما هر شب ساعت 22:00
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به توصیه #رهبرعزیزمون دعای هفتم صحیفه سجادیه (همراه با ترجمه) برای دفع #بلا بخونیم 😊
✅ @Clad_girls
💚🍃
عیدی میلادتان باشد همین
کربلا پای پیاده ،اربعین😍
🆔 @Clad_girls
#یا_زین_العابدین_ع .
نسبت فامیلی ما حائز این نکته است
کار گنبد سازیت با مردم ایران بود
.
#علی_علی_بیگی
┅═══✼❉❉✼═══┅
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
.
#یاعلیبنالحسینالسجاد 🎉❤️
.
از دامن پاڪ مادرش شهربانو
زادہ شدہ یڪ پسر بنام #سجاد
┅═══✼❉❉✼═══┅
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
4_254559245595312432.pdf
1.26M
📚📖📚📖📚📖
📚 فایلpdf
📔کتاب مسئله ی حجاب
⚛از استاد مطهری
#حتما_مطالعه_کنید_عالیه👌
💯پاسخ خیلی از سوالاتتون اینجاست💯
🆔 @Clad_girls 📚
🌹 کانال شهید جاوید الاثر #شهید_ابراهیم_هادی
تا حالا بعد از شهادتش دست خیلی ها رو گرفته و در رفع مشکلات کمکشون کرده
🌹 #شهید_تورجی_زاده
که جوانان برای امر ازدواج به ایشون متوسل میشوند و زندگی زهرایی نصیبشان میشود.
ایا دوست دارید به دعوت این دو شهید لبیک گفته و مهمان سفره این دو شهید بشید ⁉️
❌مطمئن باشید ضرر نمیکنید .
کانال شهید هادی و تورجی زاده 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
به دلیل درخواست مکرر شما تو پی وی
برای اخرین بار لینک کانال ((جالب)) رو میزارم 🔴
📛در لینک زیر ببینید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4276355086C61eebb7b85
انجمنی در دنیا وجود دارد که صحبت های کسانی که از مرگ برگشته اند را جمع آوری و بررسی می کند
این افراد تمام اتفاقات هنگام مرگ و بعد مرگ را به طور کامل دیده اند
عجیب است که طبق تحقیقات تمام این افراد در یک مورد مشترک بودند
این انجمن تمام صحبت های این افراد را ثبت می کند!
برای خواندن اطلاعات این انجمن و جزئیات و دیدن ویدیو به کانال " دانستنی " مراجعه کنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/4276355086C61eebb7b85
❌هجوم بی سابقه استاد رائفی پور به #سریال_پایتخت6 و #محسن_تنابنده
😡انتقاد شدید که صدای خیلی ها را در اورد
✅تحلیل دقیق استاد از سریال پایتخت
❓آیا با استاد رائفی پور موافقید؟
〇 بله 〇خیر
♨️♨️مشاهده کلیپ و تحلیل 👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/824836129C12d0958b76
⭕️فوووووووووری
سخنان عجیب رهبر انقلاب در مورد آخرالزمان منتشر شد 😳👇
http://eitaa.com/joinchat/3253993472C49609b6f21
همین الان ببینید 😱👆
🔆چرا برای اموات حمد میخوانیم⁉️
💢 قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ،...
ادامه را اینجا ببینید 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4081713168C69b4a44e3c
استفاده کارگردان مشهور هالیوود از سوره حمد در کوران مشکلات👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4081713168C69b4a44e3c
#قدری_تفکر
#غریبه_نامحرمه 📛
آهای دختر خانمی که به
مرد غریبه می نویسی
جونم عزیزم♥️️فداتشم
یادت باشه اولین کسی
که پیامتو می بینه
آقا امام زمان (عج) هست
😔😢😣😔😢😣
چرا دل آقا امام زمان (عج)
رو ناراحت می کنی!!!!
🌸 🍃
#چادرانه🦋
✨شهید آوینی می گفت :
"بالی نمی خواهم ...این پوتین های کهنه هم میتواند مرا به آسمانها ببرد!"
من هم بالی نمی خواهم بی شک با "چادرم" هم می توانم مسافر آسمان باشم
"چادر" من بال پرواز من است!🕊
#شهیدآوینی🌹
#چادرم_بال_پراوزمن_است
{ @clad_girls }♥•°
•| کسے که حجابو مسخره میکنه
ته دلش اونو تحسین میکنه ✔️
✖️و مسخره کردنش فقط بخاطر اینه
که حرکت خودشو توجیح کنه😕
#طراح :F.H✨
┅═══✼❉❉✼═══┅
🆔 @Clad_girls 🍃🌸