فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت یک زن برزیلی از مسلمان شدنش
💔 با خواندن کتابی درباره واقعه کربلا😭
1_853116025.mp3
38.37M
تجربه پس از مرگ
🎵جلسه نودو سه
#شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه_درقیامت
#براساس واقعیت
🔺تجربه نزدیک به مرگ یک جانباز #مدافع_حرم
👤استاد امینی خواه
نـامه مـادری به خـدا
خیـــلی زیبا😍
🌼خدایا! از من میپذیری
اگر گاهی تعقیبات نمازم بهجای تسبیح و حمد تو، «اینجا روی درخت توت/نشسته خاله عنکبوت» است؟☺️
🌸میپذیری وقتی بعد نماز ، هرچهارتایشان به سرم میریزند و سرِ نشستن روی پاهایم، دعوا میکنند و من بهجای سجدهی شکر، باید هی خودم را کش بیاورم تا همگی جا شوند ☺️
و با هم، کمی کتاب بخوانیم و بخندیم و بعد به کَلَکِ قلقلک و مسابقهی جمع کردن توپ، از روی پا بلندشان کنم تا بتوانم دم حبس شده را بیرون بدهم؟😚
🌸میپذیری اگر گاهی نمازهایم یکدفعه سرعت میگیرد چون پسرکم دستش را گرفته جلویش و هی قر کمر میدهد و هرچه بلند «الله اکبر» میگویم، نمیفهمد باید برود دستشویی وگرنه میریزد؟🙈
.
🌼میدانم خیلی وقتها مقصر منم و ایمان و ارادهی ضعیفم؛
که نمیتوانم به خوبی جمع کنم بین این دو؛
اما میدانم که تو مهربان میپذیری...😇
🌸تو میپذیری اگر هیئت رفتنم کم شده، شبهای قدرم خانگی شده، روضههایم پای گاز و ظرفشویی شده، وقت «کمیل»م در پارک و پای تاب دادنها میگذرد و وقت «ندبه» ام... در خوابِ خستگیِ شببیداریها...(البته پیش از این بیماری منحوس)
.
🌼میپذیری نماز شبهایم را که در آن به جای ۳۰۰بار «العفو»، ۱۳۰۰ بار «پیش پیش لا لا» میگویم و پاهایم نه از #خضوع، که از ضعف و خستگی میلرزد...😒
.
🌸تو میپذیری اگر در ماه مهمانیات، بخاطر وظیفهی تأمین غذای بندهی کوچکت همراه تشنگی و گرسنگی روزهدارانت نیستم...😞
.
🌼یقین دارم میپذیری
"حسرت" دعاهای نخوانده را، زیارتهای نرفته را، منبرهای نشنیده را، نمازهای مستحبی نخوانده را، روزههای نگرفته را، تعقیبات نگفته را... مسجدهای نرفته را...😔
.
✅اصلاً خودت دوباره به دلم بگو!
عبادت مگر چیست جز اطاعت تو؟جز دست بر سینه نهادن دربرابر خواست تو؟
و مادری چیست جز اطاعت تو؟😌
✅ فطرت را تو آفریدی، و فطرت من میگوید :
#مادر_شو_مادری_کن!
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈دام شیطان😈 قسمت۱۳ 🎬 باباومادر آنچه که دیده وشنیده بودند برای دکترتعریف کردند
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام_شیطان😈
#قسمت_چهاردهم 🎬
پدرم خیلی زود یک روحانی پیدا کرده بود که کارش برای همین جن زدگی بود.
بابام وقت گرفته بود که بریم پیش روحانیه.
وقت رفتن ، هرکارذکردم نتونستم از جام بلند بشم,
احساس میکردم دونفر دوطرفم را محکم گرفتن و به زمین دوختنم.
میخواستم به بابا بگم که فلج شدم
ناگاه صدای مردی از گلوم درآمد که اینبار با لهجهی ارمنی صحبت میکرد!
طفلک پدر و مادرم خیلی ترسیده بودند...
مادرم موند پیشم و بابا زنگ زد به آخونده که فامیلیش موسوی بود و براش توضیح داد که چه اتفاقی افتاده...
آقای موسوی یک سری اذکار و کارها گفته بود که انجام بدهیم.
حالا دیگه خودمم خسته شده بودم ,گاهی یک درد تو بدنم میپیچید از پام میگرفت ، میومد تو دستم ،بعدش سرم ...همینطور میچرخید همهی وجودم و درگیر میکرد.
دوباره به یاد خدا افتادم.
حالا میفهمیدم بیژن با ارتباط اجنه مرا جادو کرد و پام را به این محافل باز کرد حتی باعث شد ناخواسته با اجنه ارتباط برقرار کنم...
ازخودم بدم میومد
تصمیم گرفتم هرطور شده با این ارواح خبیث بجنگم...
آقای موسوی گفته بود قرآن را ازش جدا نکنه,مدام دعا بخونه و نماز به جا بیاورد.
چند بار سعی کردم وضو بگیرم اما یک نیرویی نمیذاشت
تا میخواستم آب رو روی دستم بریزم ,همون موقع دستام خشک میشد,انگار فلج میشدند
مامان را صدا میزدم تا برام وضو بگیره
روی سجاده که مینشستم ,به یک باره مهر غیب میشد
سجاده خود به خود از زیر پام کشیده میشد...
حالا میدونستم واقعاً اجنه احاطهام کردند😰😱...
مامان برام غذا میآورد,توغذا خورده شیشه میدیدم وخیلی چیزای دیگه...
انگار میخواستن از من انتقام بگیرن...
اما از هیچ کدام این اتفاقات با پدر و مادرم حرف نمیزدم,آخه غصه میخوردن.
تو همین روزها بیژن زنگ زد گفت:چی شدی خانم خوشگلم؟چرا احوالی نمیگیری,زنگ زدم بهت تاریخ جشن را بگم...
با عصبانیت داد زدم :گورت را گم کن ابلیس , شیطان کثیف...
بیژن انگاری از برخوردم خبر داشت, خیلی ریلکس گفت:خانم کوچولو چه بخوای و چه نخوای اومدی توجمع ما ابلیسان,
تو الان همسر یک شیطانی ………
و با صدای بلندی شروع کرد به خندیدن...
عصبی تر شدم و گفتم :دیگه نمیخوام صدات را بشنوم..
بیژن:جشن دو روز دیگهست,یعنی روز عاشورا,اگه بیای که با آغوش باز می پذیریمت و اگر نیای من دوستام را میفرستم پیشت تا جشن بگیرند😈
گفتم:تویک ابلیسی,من نمیام ,هرغلطی دوست داری بکن...
اما نمیدانستم چه جهنم سوزانی در پیش دارم..
.
.
.
امروز روز تاسوعا بود و علی رغم میل باطنی ام که دوست داشتم در عزاداریها شرکت کنم,همان نیروی شیطانی نگذاشت درسوگ اربابم شرکت کنم😔
,اما بابا رافرستادم اداره ی آگاهی و موضوع تهدید بیژن را گفتم که به اطلاع آنها برساند
قرارشد اگر باهام دوباره تماس گرفت ,اونها رو درجریان بگذارم,اما من اصلاً تمایلی به صحبت کردن با این ابلیس آدم نما نداشتم,هرچه آدرس از بیژن داشتم دراختیار آنها گذاشتم
وتصمیم گرفته بودم هرچه زنگ زد جواب ندهم.
از دم غروب ۱۳ تماس ازدست رفته از بیژن داشتم....
#ادامه_دارد ...
#رمان
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🍀 دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
«اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین»
خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامیدار در آن به حاضر کردن و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیلهام به سویت از میـان وسیلهها، ای آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان.
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🍀 شرح دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
♦️ مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان میگوید:
دعا موجب کمال انسان است
دعا خواندن برای رسیدن به کمالات میباشد بر خلاف تصور عموم مردم که فکر میکنند هدف از خواندن دعا رسیدن به ثواب الهی است، مضامین ادعیه سراسر پر از درسهای اخلاق و حکمت است که توجه به آن معانی سبب کمال انسان میگردد. اگر هم کسی با زبان عربی آشنا نیست به ترجمه ادعیه مراجعه کند و به مضامین و نکات آموزنده ادعیه توجه کند تا به برکت آن به کمالات والای انسانی برسد؛ امثال دعای کمیل و ابوحمزه ثمالی و... برای کمال یافتن من و شما میباشد. این که در دعای ابو حمزه حضرت امام سجاد علیه السلام میفرمایند: «خدایا آیا بدتر از من هم بندهای داری؟» این برای کمال است و درس مبارزه با غرور را به ما میدهد؛ جایی که امام معصوم چنین حرفی میزند دیگر تکلیف من و شما روشن است و جایی ندارد که ما به خاطر دو رکعت نافله و نماز شب دچار عجب و غرور بشویم.
🔸آمادگی برای مرگ
باز دعای ابو حمزه میفرماید: «خدایا اگر من با این حال بمیرم چه کنم؟ امروز داشتم فکر میکردم که خدایا اگر من امروز دست خالی بمیرم چه کنم؟ گفتم خدایا یک موقعی بمیرم که آماده باشم و الان آماده نیستم!
مرحوم آیتاللهالعظمیخوانساری(ره) با آن مقام و عظمت میفرمود: از این دنیا میروم در حالی که دست خالی هستم!
امام (ره) در باره ایشان فرموده بودند: آیت الله خوانساری مرجع متقین بود؛ و ایشان را صاحب نفس قدسیه میدانستند.
وقتی از عدالت آیت الله خوانساری سوال شد؛ امام گفتند: ما در عصمت ایشان مشکوک هستیم و شما از عدالت ایشان میپرسید!؟
🔸 به اشکهایم امید دارم
در عمر خود مرجعی بیهوی؛ مثل آیت الله خوانساری ندیدهام و درباره ایشان مطالب زیادی دارم که الان فرصت گفتن آن مطالب نیست این مرجع عظیم میگفت: من از این دنیا میروم در حالی که دست خالی هستم ایشان میفرمود؛ فقط به یک عملم امید دارم که باعث نجاتم شود آن هم به اشکهایی است که در مجالس عزای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام میریختم.
🔸 اهمیت مجالس روضه اهل بیت علیهم السلام
دنبال مجالس روضه بگردید و گریه برای امام حسین (علیه السلام) را کوچک نشمارید؛ وقتی حبیب بن مظاهر را در رویا دیدند؛ ایشان فرموده بودند: خیلی دوست دارم که به دنیا برگردم؛ و در مجالس عزای ابا عبد الله گریه کنم.
🔸ادعیه را نوبر کنید
خدایا توفیق نوافل و اعمال مستحبی بده و بهره من را از نوافل زیاد کن.
استاد من آقای برهان میگفتند:
گاهی اوقات انسان باید مستحبات را هم نوبر کند همانطوری که اگر میوه جدید به بازار میآید میخرید و نوبر میکنید گاهی اوقات نماز شب را هم نوبر کنید؛ دعای مجیر را هم نوبر کنید؛ آدمی که اهل مستحبات نیست بدرد نمیخورد اگر همیشه هم توفیق ندارید لا اقل گاهی اوقات مستحبات را نوبر کنید.
🔸 وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ؛ خدایا من را گرامی بدار تا مسائل شرعیام را بدانم
انسان باید مسائل دین خود را بداند مخصوصا طلبه که باید مشتش پر باشد و بتواند جواب مسائل مردم را بدهد.
🔸 وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ؛ خدایا در بین وسائل آن وسیلهای که من را زودتر به تو میرساند به من نزدیک کن
بهترین وسیله هم اهل بیت علیهم السلام هستند.
یکی از علماء به من یاد دادند که برای مشکلاتم متوسل شوم به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها مادر حضرت امام زمان علیه السلام اگر به ایشان توسل داشته باشید، امام زمان به حرمت مادر بزرگوارشان توسل شما را اجابت میکنند و از خواص این توسل سرعت اجابت آن است.
🔸 یَا مَنْ لاَ یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّین؛ ای خدایی که سماجت و الحاح بندگان تو را باز نخواهد داشت
اگر همه عالم با خدا حرف بزنند؛ خدا را از دیگری غافل نمیکند و در آن واحد به همه بندگان توجه دارد؛ از تو میخواهیم که دعاهای من را مستجاب کنی.
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌾💞🌾💞🌾💞🌾💞🌾💞🌾 #شماره_۱۱ 🌠ماجرای #امربهمعروف_پادشاه_مالزی توسط قاری ایرانی! 🍁عباس سلیمی، پیشکسوت قر
🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟
#شماره_۱۲
📝درست حرف بزن
🔶در حزب کلاس گذاشته بودند. یکیش را که اسمش ایدئولوژی بود بهشتی درس می داد. یک بار سر کلاسش یکی از بچه های واحد دانشجویی بلند شد راجع به #دکتر_شریعتی سوال کند با لحن بدی از شریعتی اسم برد؛ با تحقیر و کنایه.
🔹بهشتی چنان عصبانی شد که خون به صورتش دوید. صورتش سرخ سرخ شد. مفت بی ادبانه راجع به یک انسان مسلمان صحبت کردی؟
🔸یکی خواست پا در میانی کند و مسئله را خدامنشانه حل و فصل کند.به او هم غصب کرد که: چرا ازش دفاع می کنی؟ بگذار متوجه اشتباهش شود و دیگر تکرار نکند
📚وقتی ما نبودیم؛ بخش در خاطره دوستان صفحه ۱۲۳ انتشارات پیام ازادی
#خاطرات_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟 #شماره_۱۲ 📝درست حرف بزن 🔶در حزب کلاس گذاشته بودند. یکیش را که اسمش ایدئولوژی بود بهشت
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋
#شماره_۱۳
🍁💞🍃🍁💞🍃🍁💞🍃🍁💞🍃
هر چی بیشتر فحش بدی... ‼️
از خیابان خلوت و فراخ پارک میگذشتم،
که در پیاده رو آن طرف خیابان چشمم به دو دختر فوقالعاده بدحجاب افتاد، نگاهم را از آنها گرفتم و سعی کردم به آنها فکر نکنم،
که سروصداهایی توجهم را جلب کرد.
وقتی دنبال صدا را گرفتم،
دیدم دو جوان با ماشین پژو مزاحم آن دو نفر شدهاند؛
و هر چه آن دخترها بیشتر بدوبیراه میگویند و دشنام میدهند،
ظاهراً انگیزهی پسرها بیشتر میشود
و با سماجت و وقاحت بیشتری خواستهی خودشان را تکرار میکنند.
یکی دو دقیقه این قضیه ادامه داشت
تا به قسمتهای شلوغتر خیابان نزدیک شدند
و آن جوانها راهشان را کشیدند و رفتند...
خیلی با خودم کلنجار رفتم که بیخیال شوم و بروم پی کارم!
ولی نهایتاً گفتم توکل به خدا.
هر چه شد شد و دل را به دریا زدم...
از آن دو دختر فاصله گرفتم،
خودم را به آن طرف خیابان رساندم
و آمدم جلویشان
و از آنها خواستم که چند لحظه وقتشان را بگیرم.
ابتدا با توجه به خاطرهی بدی که برایشان پیش آمده بود،
ممانعت کردند؛
ولی بعد که گفتم میخواهم راجع به آن جوانها صحبت کنم،
ایستادند تا به حرف هایم گوش دهند...
کم سن و سال بهنظر میرسیدند
و هنوز غرق در تشویش و اضطراب بودند.
گفتم: معمولاً دخترخانمها در هنگام مواجهه با چنین پسرهایی یا دور از جان شما به پاسخ آنها تن میدهند،
و سوار ماشین میشوند
که در این صورت آنها به خواستهی خود رسیدهاند؛
و یا اینکه مثل شما شروع میکنند به بد و بیراه گفتن
، که در این صورت هم دقایقی تفریح میکنند
و بعد به سراغ دیگری میروند!
فکر کنم بهترین حالت این است که اصلاً به آنها محل نگذارید این طور نیست؟ و هر دوی آنها تایید کردند!
بعد ادامه دادم: خب در این صورت باز هم آنها به سراغ دیگری میروند و دیگران به سراغ شما، فکر میکنید چاره چیست؟!
هر دو سکوت کردند.
گفتم اگر با پوشش مناسب تری بیایید بیرون همه چیز حل میشود.
نه؟!
#خاطرات_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋 #شماره_۱۳ 🍁💞🍃🍁💞🍃🍁💞🍃🍁💞🍃 هر چی بیشتر فحش بدی... ‼️ از خیابان خلوت و فراخ پارک میگذشتم،
🎋☘🎋☘🎋☘🎋☘
#شماره_۱۴
ایرانی! ایرانی بخر 🇮🇷
نزدیک اذان ظهر ☀️ بود که داشتم برمیگشتم خونه،
میخواستم سوار تاکسی بشم که داروخونه 💊 رو دیدم و یادم اومد که باید خمیردندون بخرم.
رفتم توی داروخونه و گفتم: خمیردندون دارید؟
اون آقا به آخر مغازه اشاره کرد
و گفت: اونجاست... شما چه مارکی میخواید؟
منم گفتم: ایرانی میخوام، دارید؟
گفت: نه... چرا حالا ایرانی؟ Crest داریم،
کیفیتش هم خیلی عالیه 👌...
بعدش متوجه شد اون ته یه خمیردندون بس هم داره؛
برگشت گفت: اینم هست.
گفتم: کیفیتش خوبه؟
گفت: ایرانیه دیگه،
به خوبی و با کیفیتیه crest که نمیرسه
و خلاصه شروع کرد از جنس خارحی تعریف کردن...
منم گذاشتم تمام تعریفاش رو که کرد
گفتم: اما من ایرانی میخوام.
خارجی جواب اینهمه بیکار نمیشه......
#خاطرات_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 پاداش چشم پوشی از نامحرم......
🎵 ایت الله مجتهدی
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چه شد که بیحجابهای قبل از انقلاب حجاب رو پذیرفتند؟
فیلمی جالب از گفتگوهای زنان بیحجاب در زمان انقلاب
💬گذرزمان
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
❤️بنام خدا پیوند دهنده قلبها
💐با قبولی طاعات وعبادات 🌙
گروه سنگر عفاف و تربیت تقدیم میکند:
✳️ بخش دوم از سلسله نشست های «سبک زندگی اسلامی»
جلسه6⃣2⃣
📝تدریس و هم خوانی کتاب سراج الشیعه فی آداب الشریعه
#جلسه_اخلاق
🎙ارائه دروس
👤استاد مهدی
🕰 زمان سه شنبه 1400/2/21
⏳ساعت 21:30
💐دوستان خودرا دعوت کنید.
💠ابر گروه سنگرعفاف و تربیت https://eitaa.com/joinchat/165347352C53bc466033
769.7K
مستحبات و مکروهات سجود
صفحه ۲۴۰ تا ۲۴۲
1.29M
آداب قنوت، تشهد و سلام
صفحه ۲۴۳ تا ۲۴۶